گروه شهرنوشت «توسعه ایرانی»: از 11 شهریور 1400 تاکنون که زاکانی شهردار تهران شده است -حدود دو سال و 8 ماه- ؛ «سازمان پزشکان بدون مرز» (موسسه ارایه خدمات حمایتی و درمانی به زنان و مردان و کودکان بی‌خانمان و معتاد و آسیب دیده واقع در محدوده خیابان مولوی)؛ «سرپناه شبانه زنان» (مرکز اقامت برای زنان آسیب‌دیده و معتاد بی‌خانمان واقع در محدوده دروازه غار)؛ «موسسه نور سپید هدایت» (مرکز اقامت و خدمات کاهش آسیب برای زنان‌آسیب‌دیده و معتاد بی‌خانمان واقع در میدان شوش)؛«خانه خورشید» (موسسه حمایت از زنان آسیب‌دیده و معتاد بی‌خانمان واقع در محدوده دروازه‌غار) و حالا «سرای غزل»، مراکزی هستند که زاکانی و تیمش به بهانه‌های مختلف آنها را که جملگی توسط انجمن‌های ‌غیردولتی تاسیس و به زنان آسیب‌دیده و در معرض آسیب خدمت می‌کردند؛ به تعطیلی کشانده و زنان بی‌پناه و آسیب دیده را بعد از اینکه یکبار طعم شیرین حمایت را چشیدند دوباره آواره کرده است.

البته شهرداری تهران مدعی است در زمینه آسیب‌های اجتماعی به صورت جدی به میدان آمده و تلاش می‌کند تا آسیب‌های اجتماعی را از چهره شهر پاک کند. در همین راستا احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران در افتتاح یاورشهر 10 که چند روز گذشته اتفاق افتاد اعلام کرد: تاکنون ۳ مرکز بانوان افتتاح شده است و مرکز یاورشهر 10 چهارمین مرکز بانوان است که امروز با افتخار تقدیم مردم کلانشهر تهران کردیم.

برخلاف تصور شهردار تهران و همراهانش مانندن احمد احمدی صدر که قصد دارد از سال 1401 با راه اندازی مراکز یاور شهر آسیب‌های اجتماعی را از چهره شهر پاک کند، کارشناسان حوزه اعتیاد، مسوولان وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی کشور تاکید دارند اولین قدم‌ها برای کمک به یک مصرف‌کننده مواد مخدر این است که الگوی مصرف این فرد از پرخطر به کم‌خطر تبدیل شده و سپس با ارائه خدمات حمایتی، فرد بیمار به تدریج تشویق به ترک اعتیاد و بازگشت به زندگی سالم شود.

در واقع از دو دهه قبل فلسفه ایجاد و تداوم فعالیت صدها مرکز کاهش آسیب اعتیاد در کشور نیز این بوده است که مصرف‌کنندگان مواد مخدر که الگوهای مصرف پرخطر همچون تزریق با سرنگ مشترک یا روابط جنسی پرخطر با شرکای متعدد با هویت نامعلوم داشته و دارند، ضمن دریافت مشاوره‌ها و آموزش‌ها از طریق این مراکز گذری، رفتارهای پرخطر خود را به حداقل رسانده و در گام بعد و با دریافت خدمات حمایتی و درمانی و مشاوره‌ای رایگان یا ارزان‌قیمت، به‌تدریج، به سیستم رهایی از اعتیاد ملحق شوند؛ رویکردی که متفاوت از رویکرد ناموفق درمان اجباری در مراکز ماده 16 و امثال آن است، مراکزی که این روزها با نام و عناوین دیگری شناخته می‌شوند اما در واقع همان عملکرد مراکز ماده 16 را داشته و درمان اجباری را دنبال می کنند. 

مسئولان حوزه سلامت و حمایت‌های اجتماعی این را باور دارند که با وجود قانونی که همچنان در انتظار اصلاح است، درمان اجباری از طریق مراکز بازپروری بجز اتلاف هزینه ماحصل دیگری ندارد و این افراد پس گذران دوره بازپروری دوباره به خیابان و پاتوق‌های قبلی خود باز می‌گردند و نبود مراکز حمایتی آن‌ها را بیش از پیش به خیابان سوق می دهد و اینگونه نه تنها آسیب اجتماعی از چهره شهر زدوده نمی شود که در واقع به گفته کارشناسان آسیب‌های اجتماعی در سایه نبود مراکز مردم نهاد و حمایتی این آسیب‌های اجتماعی بیش از پیش خواهد شد. 

لیلا ارشد، موسس مرکز زنان سرزمین خورشید «اولین مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان» که بیش از 20 سال در زمینه کاهش آسیب زنان آسیب دیده تلاش کرده و تجربه دارد درباره تبعات تعطیلی این مراکز در فضای مجازی (اینستاگرام) نوشت: «با تعطیلی این نوع از مراکز ارائه‌دهنده خدمات به زنان آسیب‌دیده، عده‌ای که می‌توانستند از این حمایت‌ها بهره‌مند شده و کمک بگیرند محروم می‌شوند.»

در واقع مراکز حمایتی با ارائه خدمات پیشگیری سطح دو و سه کارکرد‌های زیادی در جامعه دارد. اما با تعطیلی این مراکز، افرادی که نیاز به این حمایت‌ها دارند در معرض آسیب‌های بیشتری قرار می گیرند. به گفته ارشد که سال‌ها در زمینه پیشگیری از بیماری ایدز فعالیت داشته است؛ «وقتی این نوع از مراکز فعالیت نکنند چگونه آموزش‌ها به افراد منتقل می‌شود تا آن‌ها یاد بگیرند از خود مراقبت کرده و درگیر این دست از مسائل نشوند؟ این مدل از بیماری‌ها و آسیب‌ها بار اقتصادی زیادی را برای دولت‌ها به همراه دارد. بیماری ایدز درمان ندارد، دارو‌های این بیماری گران است و دولت‌ها پذیرفته‌اند که خدمات را به صورت رایگان به بیماران درگیر HIV ارائه دهند. تعطیلی این مراکز بار زیادی را به وزارت بهداشت وارد می‌کند و باعث می‌شود زنان آسیب‌دیده و کودکان آن‌ها فشار مضاعفی را متحمل شوند. زمانی که مراکز حمایتی کم شود، مشکلات گروه هدفی که حمایت می‌گیرد طبیعتاً بیشتر می‌شود».

گروه شهرنوشت «توسعه ایرانی»: از 11 شهریور 1400 تاکنون که زاکانی شهردار تهران شده است -حدود دو سال و 8 ماه- ؛ «سازمان پزشکان بدون مرز» (موسسه ارایه خدمات حمایتی و درمانی به زنان و مردان و کودکان بی‌خانمان و معتاد و آسیب دیده واقع در محدوده خیابان مولوی)؛ «سرپناه شبانه زنان» (مرکز اقامت برای زنان آسیب‌دیده و معتاد بی‌خانمان واقع در محدوده دروازه غار)؛ «موسسه نور سپید هدایت» (مرکز اقامت و خدمات کاهش آسیب برای زنان‌آسیب‌دیده و معتاد بی‌خانمان واقع در میدان شوش)؛«خانه خورشید» (موسسه حمایت از زنان آسیب‌دیده و معتاد بی‌خانمان واقع در محدوده دروازه‌غار) و حالا «سرای غزل»، مراکزی هستند که زاکانی و تیمش به بهانه‌های مختلف آنها را که جملگی توسط انجمن‌های ‌غیردولتی تاسیس و به زنان آسیب‌دیده و در معرض آسیب خدمت می‌کردند؛ به تعطیلی کشانده و زنان بی‌پناه و آسیب دیده را بعد از اینکه یکبار طعم شیرین حمایت را چشیدند دوباره آواره کرده است.

البته شهرداری تهران مدعی است در زمینه آسیب‌های اجتماعی به صورت جدی به میدان آمده و تلاش می‌کند تا آسیب‌های اجتماعی را از چهره شهر پاک کند. در همین راستا احمد احمدی صدر، مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکت‌های اجتماعی شهرداری تهران در افتتاح یاورشهر 10 که چند روز گذشته اتفاق افتاد اعلام کرد: تاکنون ۳ مرکز بانوان افتتاح شده است و مرکز یاورشهر 10 چهارمین مرکز بانوان است که امروز با افتخار تقدیم مردم کلانشهر تهران کردیم.

برخلاف تصور شهردار تهران و همراهانش مانندن احمد احمدی صدر که قصد دارد از سال 1401 با راه اندازی مراکز یاور شهر آسیب‌های اجتماعی را از چهره شهر پاک کند، کارشناسان حوزه اعتیاد، مسوولان وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی کشور تاکید دارند اولین قدم‌ها برای کمک به یک مصرف‌کننده مواد مخدر این است که الگوی مصرف این فرد از پرخطر به کم‌خطر تبدیل شده و سپس با ارائه خدمات حمایتی، فرد بیمار به تدریج تشویق به ترک اعتیاد و بازگشت به زندگی سالم شود.

در واقع از دو دهه قبل فلسفه ایجاد و تداوم فعالیت صدها مرکز کاهش آسیب اعتیاد در کشور نیز این بوده است که مصرف‌کنندگان مواد مخدر که الگوهای مصرف پرخطر همچون تزریق با سرنگ مشترک یا روابط جنسی پرخطر با شرکای متعدد با هویت نامعلوم داشته و دارند، ضمن دریافت مشاوره‌ها و آموزش‌ها از طریق این مراکز گذری، رفتارهای پرخطر خود را به حداقل رسانده و در گام بعد و با دریافت خدمات حمایتی و درمانی و مشاوره‌ای رایگان یا ارزان‌قیمت، به‌تدریج، به سیستم رهایی از اعتیاد ملحق شوند؛ رویکردی که متفاوت از رویکرد ناموفق درمان اجباری در مراکز ماده 16 و امثال آن است، مراکزی که این روزها با نام و عناوین دیگری شناخته می‌شوند اما در واقع همان عملکرد مراکز ماده 16 را داشته و درمان اجباری را دنبال می کنند. 

مسئولان حوزه سلامت و حمایت‌های اجتماعی این را باور دارند که با وجود قانونی که همچنان در انتظار اصلاح است، درمان اجباری از طریق مراکز بازپروری بجز اتلاف هزینه ماحصل دیگری ندارد و این افراد پس گذران دوره بازپروری دوباره به خیابان و پاتوق‌های قبلی خود باز می‌گردند و نبود مراکز حمایتی آن‌ها را بیش از پیش به خیابان سوق می دهد و اینگونه نه تنها آسیب اجتماعی از چهره شهر زدوده نمی شود که در واقع به گفته کارشناسان آسیب‌های اجتماعی در سایه نبود مراکز مردم نهاد و حمایتی این آسیب‌های اجتماعی بیش از پیش خواهد شد. 

لیلا ارشد، موسس مرکز زنان سرزمین خورشید «اولین مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان» که بیش از 20 سال در زمینه کاهش آسیب زنان آسیب دیده تلاش کرده و تجربه دارد درباره تبعات تعطیلی این مراکز در فضای مجازی (اینستاگرام) نوشت: «با تعطیلی این نوع از مراکز ارائه‌دهنده خدمات به زنان آسیب‌دیده، عده‌ای که می‌توانستند از این حمایت‌ها بهره‌مند شده و کمک بگیرند محروم می‌شوند.»

از 11 شهریور 1400 تاکنون که زاکانی شهردار تهران شده است؛ «سازمان پزشکان بدون مرز»، «سرپناه شبانه زنان»، «موسسه نور سپید هدایت»،«خانه خورشید» و حالا «سرای غزل» را که جملگی توسط انجمن‌های ‌غیردولتی تاسیس و به زنان آسیب‌دیده و در معرض آسیب خدمت می‌کردند؛ به تعطیلی کشانده و زنان بی‌پناه را آواره کرده‌ است

در واقع مراکز حمایتی با ارائه خدمات پیشگیری سطح دو و سه کارکرد‌های زیادی در جامعه دارد. اما با تعطیلی این مراکز، افرادی که نیاز به این حمایت‌ها دارند در معرض آسیب‌های بیشتری قرار می گیرند. به گفته ارشد که سال‌ها در زمینه پیشگیری از بیماری ایدز فعالیت داشته است؛ «وقتی این نوع از مراکز فعالیت نکنند چگونه آموزش‌ها به افراد منتقل می‌شود تا آن‌ها یاد بگیرند از خود مراقبت کرده و درگیر این دست از مسائل نشوند؟ این مدل از بیماری‌ها و آسیب‌ها بار اقتصادی زیادی را برای دولت‌ها به همراه دارد. بیماری ایدز درمان ندارد، دارو‌های این بیماری گران است و دولت‌ها پذیرفته‌اند که خدمات را به صورت رایگان به بیماران درگیر HIV ارائه دهند. تعطیلی این مراکز بار زیادی را به وزارت بهداشت وارد می‌کند و باعث می‌شود زنان آسیب‌دیده و کودکان آن‌ها فشار مضاعفی را متحمل شوند. زمانی که مراکز حمایتی کم شود، مشکلات گروه هدفی که حمایت می‌گیرد طبیعتاً بیشتر می‌شود».

ضرورت ظرفیت‌سازی برای مشارکت سازمان‌های غیردولتی در ارائه خدمات 

«سید حسن موسوی چلک»،  رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت و گو با «توسعه ایرانی» درباره تعطیلی مراکز حمایتی گفت: یکی از وظایف دولت‌ها ظرفیت‌سازی برای مشارکت سازمان‌های غیردولتی در ارائه خدماتی است که طبق قوانین جاری هر کشور امکان برون‌سپاری و مشارکت بخش‌های غیردولتی در خصوص آن وجود دارد. در همه کشورها این یک نکته است و در بحث حکمرانی خوب نیز بهره‌گیری از ظرفیت‌های مردمی و ارائه خدمات توسط بخش خصوصی و ... موضوعی است که مطرح می‌شود تا مشارکت مردم با استفاده از ظرفیت‌های موجود جنبه عملی هم پیدا کند.

وی ادامه داد: طبیعتا در کشور ما نیز براساس قانون برای برون‌سپاری؛ دولت باید ظرفیت‌هایی را ایجاد کند که بخشی از این ظرفیت‌ها ایجاد بسترهای قانونی برای مشارکت این مجموعه‌ها است. بخش بعدی بسترسازی از طریق ارائه یک سری اماکن برای ارائه خدمات است که البته می تواند حمایت‌های مالی در قالب یارانه و یا موضوعات دیگر نیز باشد. طبیعتا این انتظار از دولت‌ها می‌رود که بتوانند در این بخش این ظرفیت را ایجاد کنند.

محرومیت دائم یا موقت خدمت‌گیرندگان از خدمات در صورت تعطیلی مراکز حمایتی

  رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: همه مراکز غیردولتی که تاسیس می شوند ممکن است زیرساخت لازم را نداشته باشند اما می توانند ارائه بخشی از خدمات کمک حال دولت باشند. وقتی این مراکز به هر دلیلی تعطیل می شوند عملا انگیزه مشارکت مردم پایین می‌آید. همچنین گروه‌هایی که از این مراکز خدمات دریافت می کنند ممکن است اگر نگوییم دائم، مدتی از این خدمات محروم شوند و محرومیت از این خدمات می‌تواند میزان آسیب‌پذیری آنها را در جامعه بیشتر کند و هزینه‌های بیشتری را بر دوش جامعه بگذارد.

موسوی چلک تصریح کرد: معمولا انتظار این است که دستگاه‌های مرتبط تسهیل‌گری، ظرفیت‌سازی و بسترسازی را برای استفاده از ظرفیت‌های فنی، مدیریتی و تخصصی تشکل‌های غیردولتی چه در قالب اشخاص حقوقی و چه به صورت فردی و شخصیت حقیقی، داشته باشند و دولت‌ها باید ظرفیت‌سازی کنند تا این موسسات بتوانند به خدمات شان ادامه دهند. 

وی تاکید کرد: تعطیلی این نوع مراکز اعتماد خدمت‌گیرندگان به مدیریت کشور را کمتر خواهد کرد و یک سردرگمی و بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند، بنابراین وقتی یک موسسه کار را شروع کرده و بسترهای قانونی هم برای فعالیت آن وجود دارد انتظار این است که این حمایت‌ها به عمل آید تا این مراکز بتواند به حیات خود ادامه دهد.

ضرورت ظرفیت‌سازی برای مشارکت سازمان‌های غیردولتی در ارائه خدمات 

«سید حسن موسوی چلک»،  رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت و گو با «توسعه ایرانی» درباره تعطیلی مراکز حمایتی گفت: یکی از وظایف دولت‌ها ظرفیت‌سازی برای مشارکت سازمان‌های غیردولتی در ارائه خدماتی است که طبق قوانین جاری هر کشور امکان برون‌سپاری و مشارکت بخش‌های غیردولتی در خصوص آن وجود دارد. در همه کشورها این یک نکته است و در بحث حکمرانی خوب نیز بهره‌گیری از ظرفیت‌های مردمی و ارائه خدمات توسط بخش خصوصی و ... موضوعی است که مطرح می‌شود تا مشارکت مردم با استفاده از ظرفیت‌های موجود جنبه عملی هم پیدا کند.

وی ادامه داد: طبیعتا در کشور ما نیز براساس قانون برای برون‌سپاری؛ دولت باید ظرفیت‌هایی را ایجاد کند که بخشی از این ظرفیت‌ها ایجاد بسترهای قانونی برای مشارکت این مجموعه‌ها است. بخش بعدی بسترسازی از طریق ارائه یک سری اماکن برای ارائه خدمات است که البته می تواند حمایت‌های مالی در قالب یارانه و یا موضوعات دیگر نیز باشد. طبیعتا این انتظار از دولت‌ها می‌رود که بتوانند در این بخش این ظرفیت را ایجاد کنند.

محرومیت دائم یا موقت خدمت‌گیرندگان از خدمات در صورت تعطیلی مراکز حمایتی

  رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: همه مراکز غیردولتی که تاسیس می شوند ممکن است زیرساخت لازم را نداشته باشند اما می توانند ارائه بخشی از خدمات کمک حال دولت باشند. وقتی این مراکز به هر دلیلی تعطیل می شوند عملا انگیزه مشارکت مردم پایین می‌آید. همچنین گروه‌هایی که از این مراکز خدمات دریافت می کنند ممکن است اگر نگوییم دائم، مدتی از این خدمات محروم شوند و محرومیت از این خدمات می‌تواند میزان آسیب‌پذیری آنها را در جامعه بیشتر کند و هزینه‌های بیشتری را بر دوش جامعه بگذارد.

موسوی چلک تصریح کرد: معمولا انتظار این است که دستگاه‌های مرتبط تسهیل‌گری، ظرفیت‌سازی و بسترسازی را برای استفاده از ظرفیت‌های فنی، مدیریتی و تخصصی تشکل‌های غیردولتی چه در قالب اشخاص حقوقی و چه به صورت فردی و شخصیت حقیقی، داشته باشند و دولت‌ها باید ظرفیت‌سازی کنند تا این موسسات بتوانند به خدمات شان 

ادامه دهند. 

وی تاکید کرد: تعطیلی این نوع مراکز اعتماد خدمت‌گیرندگان به مدیریت کشور را کمتر خواهد کرد و یک سردرگمی و بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند، بنابراین وقتی یک موسسه کار را شروع کرده و بسترهای قانونی هم برای فعالیت آن وجود دارد انتظار این است که این حمایت‌ها به عمل آید تا این مراکز بتواند به حیات خود ادامه دهد.