روند کار اورژانسهای پرازدحام دولتی معکوس است؛
اول پذیرش، بعد درمان!
از نظر قانونی تمامی بیمارستانها چه دولتی و چه خصوصی موظف به پذیرش بیماران اورژانسی در هر شرایطی هستند. اگر در بیمارستانی اقدامات درمانی اولیه روی بیمار اورژانسی انجام نشود، تخلف انجام شده و این عمل جرم تلقی میشود؛ چراکه طبق قانون اگر بیمارستانی از ارائه خدمات به بیماران اورژانسی خودداری کند، این مورد تخلف محسوب نمیشود بلکه جرم از نوع قاصربودن است که مجازات کیفری نیز دارد.
آذر فخری، روزنامهنگار
نیمه شب است و حال مادرش به هم خورده و بدجور درد میکشد، با چندبار زنگ زدن و قطع کردن بالاخره اورژانس جواب میدهد و در کمال ناباوری میگوید سرویسی برای ارائه ندارند و همه سرویسها مشغولاند. پسر که به شدت نگران حال مادرش است میپرسد خب حالا چه کار کنم؟ اورژانسی میگوید یا با اسنپ ببر بیمارستان یا اورژانس خصوصی بگیر یا به یک بیمارستان خصوصی زنگ بزن.
پسر با تعجب به این همه گزینه ممکنی که به ذهن خودش نرسیده بود فکر میکند و در نهایت به شماره اورژانس خصوصی که خانم اورژانس ۱۱۵ داده زنگ میزند و بعد از 10 دقیقه آمبولانس حاضر است. در راه راننده آمبولانس پیشنهاد چند بیمارستان غیردولتی میدهد که صد البته در وسع این خانواده نیست. و از راننده میخواهد آنها را به یک بیمارستان دولتی نزدیک ببرد.
اورژانس بیمارستان دولتی جای سوزنانداز ندارد. پسر مضطرب هر طور شده یک برانکار پیدا میکند و ما در را با کمک چند نفر به داخل راهروهای اورژانس میکشاند.
پرستاری «احتمالا اگر پرستار باشد!» سرش داد میزند: این چه وضعشه آقا ... مگه پرونده تشکیل دادی؟ پسر که از قبل میداند برای موارد اورژانسی تشکیل پرونده در اولویت نیست دست و پایش را گم میکند و با لکنت و حواسپرتی وضعیت مادرش را که بیماری قلبی دارد توضیح میدهد؛ اما تا بجنبد پرستار گذاشته و رفته ... پسر ناامیدانه به پذیرش مراجعه میکند.
اگر بیمار اورژانسی بدون حتی یک ریال پول به بیمارستانی در نزدیکی خود مراجعه کند، این بیمارستان چه خصوصی و چه دولتی، موظف است درمان اولیه روی وی را بدون دریافت پول انجام دهد
کسی در پذیرش نیست، اما از پشت دری که در همان نزدیکیهاست صدای بگو بخند میآید. میرود در را میزند و مردی میانسال با همان خنده پر در صورتش در را باز میکند و میپرسید فرمایش!
خب ... این داستان را بیش از این ادامه نمیدهیم. احتمالا اغلب شما و ما در مواردی از این دست گذرمان به اورژانس بیمارستانهای دولتی افتاده و با چنین بیتفاوتیها و برخوردهای غیرحرفهای که بماند، غیراخلاقی مواجه شدهایم.
آنچه در اغلب بخشهای اورژانس بهخصوص بیمارستانهای دولتی جریان دارد از همین قرار است؛ معمولا شما با دانشجوهای پزشکی و پرستارهای خسته و بداخلاق مواجه میشوید؛ آدمهایی که به قول خودشان آنقدر از این موارد دیدهاند که دیگر برایشان عادی شده است.
اما واقعا چه خبر است؟
زنی بدون ملحفه و پتو روی تخت دراز کشیده، از شدت درد به خود میپیچد و گریه میکند. همسرش که میگوید اصلا نمیدانم چه خبر است؟ دو سه ساعت منتظر ماندهایم که یک دانشجو بیاید بیمار را ببیند. بعد که دیده گفته باید سونوگرافی شود. نسخه سونوگرافی را به پرستار دادهایم. حالا بیشتر از یک ساعت است که رفته و برنگشته. حال خانمم هم هی دارد بدتر میشود. از چند نفر پرسیدم چه کارکنیم، گفتند همان پرستاری که برگه سونوگرافی را برده پیدا کنید! اما نه از دانشجویی که همسرم را معاینه کرد خبری هست و نه از آن پرستار. نمیگذارند هم از اورژانس وارد قسمتهای دیگر بشویم و دنبال کسی بگردیم. اینها را میگوید و دستوپا میکند که زن جوان را از اورژانس خارج کند و ببرد جای دیگری. اطرافیان میگویند هر بیمارستان دولتی ببری همین است. ببرش خصوصی. مرد مایوسانه نگاهی به زن و دیگران میکند و سرش را تکان میدهد.
هیچ بیمار اورژانسی پس از ورود به مراکز اورژانس نباید معطل فرآیند پذیرش شود. بیمار اورژانسی که وارد بیمارستان میشود بدون انجام پروسه خاصی درمان روی وی انجام میگیرد. درواقع پیش از پرسیدن اسم و مشخصات وی کار مداوا آغاز و سپس مراحل پذیرش انجام میشود
اگرجرات کنی و از پرستارها بپرسی چه خبر است؛ اگر حالوحوصله جواب دادن داشته باشند، میگویند نیرو کم داریم. خود دکترها شبها به اورژانس نمیآیند. انترنها هم نه سواد درست و حسابی دارند و نه تجربه. همهچیز میافتد گردن ما. خوب با این تعداد مراجع زیاد و نیروی کم، شما انتظار دارید چه خبر باشد؟
یک دستیار سال دوم بیمارستان هم که در راهروی شلوغ اورژانس قدم میزند، این وضع بیدرو پیکر و نابسامان را به تعداد زیاد مراجعان و کمبود نیرو نسبت میدهد. او میگوید از اجرای طرح تحول نظام سلامت، تنها چیزی که نصیب ما شده چندبرابر شدن حجم کارها بوده است. مردم حق دارند با این وضع گرانی دارو و درمان، جایی را انتخاب کنند که با قیمت ارزانتر خدمات میدهند، برای همین بیشتر سراغ بیمارستانهای دولتی میآیند. پس این شلوغی خیلی طبیعی است. اما وقتی غیرطبیعی میشود که با وجود اضافه شدن حجم کار، نیرو اضافه نشده. اغلب پرستارها ترجیح میدهند در بیمارستانهای خصوصی کار کنند، البته اگر مهاجرت نکرده باشند؛ چون حقوقی که بیمارستان دولتی میپردازد در مقابل کاری که میکشد تقریبا هیچ است. پزشک متخصص هم در شان خودش نمیداند شیفت شب در اورژانس باشد. میماند ما که دانشجوییم و باید جور مریض و داد و بیدادهای خودش و اطرافیانش را بکشیم تا صبح شود و دکتر متخصص پیدایش شود.
این دستیار دوم جوان، خسته و بیخواب میگوید: «اگر بخواهیم ورودی بیماران هر شیفت الان را نسبت به قبل از اجرای طرح تحول مقایسه کنیم، میتوان گفت حداقل حجم ورودی 10 برابر شده است. درواقع ما در هر شیفت حداقل 70 تا 80 بیمار بستری از طریق سرویس اورژانس داریم. در نتیجه این استهلاک بهطور مستقیم متوجه پرسنل کاری میشود. ضمن اینکه هیچ امکانات تسهیلاتی برای پرسنل وجود ندارد، هیچ کارانه یا مبلغ اضافهتری دریافت نمیکنیم.» این دستیار سال دوم ادامه داد: «ما که جزء کادر آموزشی هستیم، اصولا قرار نیست دریافتی داشته باشیم، اما پرداختی اساتیدی که کمک گیرنده مالی از سیستم هستند، به خاطر نبود بودجه حداقل 4 ماه به تعویق میافتد. در حالیکه بیماران و مردم خود را به مراکز درمانی دولتی میرسانند، اما با درنظر گرفتن این استهلاک، خدماترسانی به آنها آنطور که باید مطلوب نیست و وضعیت همین میشود که میبینید.»
اورژانس مهم و مشکلات بسیار است
قاسم جانبابایی، معاون درمان وزارت بهداشت در مورد وضعیت نامطلوب بخش اورژانس میگوید: «اورژانس یکی از مهمترین بخشهای بیمارستان است که با مسائل و مشکلات گوناگونی روبهرو است، یکی از مهمترین این مشکلات، ازدحام است، ازدحام مشکل قابلتوجهی است که دلایل بسیار و تظاهرات متعددی دارد. از جمله علل شلوغی میتوان به کمبود نیروی انسانی، علل ساختاری، علل جمعیتشناختی و علل فرهنگی اشاره کرد و کاهش سطح ایمنی بیماران، هزینههای اقتصادی و نارضایتی از سیستم بهداشتی.
جانبابایی به راهکارهای متعددی که برای حل مشکل شلوغی اورژانسها ارائه شده اشاره میکند و امیدوار است با افزایش تعداد پرسنل، ارجاع موارد غیراورژانس، توسعه واحدهای مراقبت اولیه، افزایش تختهای بستری، توسعه فضای فیزیکی اورژانس و غیره مشکل اورژانس کشور حل شود. او میگوید: «تختهای به هم چسبیده در اورژانس بیمارستان نشان میدهد که به دلیل آلودگیهای رایج که همواره مورد بیتوجهی مسئولان است، بیماریها افزایش داشته است.»
جامعه پرستاری بیمار است!
«وضعیت پرستاری در ایران نامطلوب است. پرستارها، ارج و شان گذشته را ندارند. دانش آنها علیرغم شعارها و تبلیغاتی که شنیده میشود، به روز نیست...» اینها را قائممقام نظام پرستاری میگوید و چنین ادامه میدهد: «گروهی در وزارت بهداشت حاکم شدهاند که خودشان میبرند و میدوزند، مثلاً هر روش جدید درمانی را سریع اجرا میکنند، ولی الگوهای موفق پرستاری دنیا را اجرا نمیکنند.»
محمد شریفیمقدم، در مورد نحوه برخورد با کادر پرستاری هم اعتراض دارد: «پرستاران در ۶ ماه نخست خدمت خود مورد خشونت قرار میگیرند بهطوریکه ۷۹ تا ۸۰ درصد این پرستاران با خشونتهای کلامی و ۳۰ درصد نیز با خشونتهای فیزیکی مواجه میشوند. پرستاران چون خط نخست پاسخگویی در بیمارستانها هستند در بسیاری از مواقع باید پاسخگوی ضعف مدیریت بیمارستانی هم باشند؛ مثلا وقتی شوفاژ بیمارستان خراب است و یا پزشک بهدرستی به وظایفش عمل نمیکند، خشونتها به پرستاران وارد میشود. بسیاری از حملههایی که به پرستاران میشود براثر ضعف وظایفی دیگر گروههای پزشکی است.»
قائم مقام سازمان نظام پرستاری کشور البته به مردم حق میدهد اما به مواردی از توهین به پرستاران توسط کادر پزشکی در اتاق جراحی اشاره میکند، زیرا این افراد بیشتر دغدغه مطب و جراحیهای خود را دارند. «وقتی ۳۰ بیمار را به یک پرستار میدهیم در حالیکه استاندارد آن شش بیمار است، چه توقعی میتوان داشت. چگونه میتوان توقع داشت پرستاری ۱۵ ساعت کار کند و تحملش کم نشود؟ با این وجود باز هم حق با بیمار است.»
پذیرش اورژانسی یعنی چه؟
اگر بیمار اورژانسی بدون حتی یک ریال پول به بیمارستانی در نزدیکی خود مراجعه کند، این بیمارستان چه خصوصی و چه دولتی، موظف است درمان اولیه روی وی را بدون دریافت پول انجام دهد.
«در مورد بیمار اورژانسی که دچار خونریزی شده است، چیزی به نام پذیرش نداریم. اقدامات درمانی مانند کنترل خونریزی، آمادهکردن بیمار و گرفتن رگ حتی انتقال به اتاق عمل بدون نیاز به پذیرش صورت میگیرد. حتی برخی بیماران امکان دارد همراه پلیس به بیمارستانها مراجعه کنند و در حالت کما باشند و هیچ همراهی هم نداشته باشند. با وجود اینکه این بیماران بدون عضوی از خانواده خود به بیمارستان مراجعه کردهاند باید تمامی اقدامات درمانی روی آنان انجام گیرد.»
مطالب بالا را مسعود مسلمیفرد ، نایب رئیس انجمن پزشکان عمومی ایران میگوید و چنین ادامه میدهد: «بیمار اورژانسی که وارد بیمارستان میشود بدون انجام پروسه خاصی درمان روی وی انجام میگیرد. درواقع پیش از پرسیدن اسم و مشخصات وی کار مداوا آغاز میشود. پس از آغاز درمان اولیه، کار پذیرش بیمار انجام میگیرد. هیچ بیمار اورژانسی پس از ورود به مراکز اورژانس نباید معطل فرایند پذیرش شود. ما در ابتدای امر به اینکه فرد مراجعهکننده اساسا چرا دچار چنین مشکلی شده کاری نداریم و مهم این است که وی در وهله اول درمان شود. کسانی که در کادر پزشکی و درمانی حضور دارند به اهمیت این موضوع بهطور کامل واقفند. در رابطه با بحث پذیرش نیز هیچ بیماری نباید با مشکل مواجه شود.
دیدگاه تان را بنویسید