وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به سلبریتیها، شهرداری و هر نهاد ذینفع دیگر در قضیه «کوروش کمپانی»:
منافع مالی ناشی از تبلیغ، مسئولیت حقوقی به دنبال دارد
سعیده علیپور
در روزهای اخیر فرار مالک اصلی شرکتی با عنوان «کوروش کمپانی» واکنشهای فراوانی به دنبال داشته است. مدیران این شرکت به مردم وعده داده بودند که گوشی آیفون ۱۳ را که در بازار حدود ۵۰ میلیون تومان قیمت دارد، تنها با ۲۰ میلیون تومان و پس از گذشت ۴۵ تا ۵۰ روز، به خریداران تحویل میدهند. وعده فروش آیفون به قیمتی حتی پایینتر از قیمت جهانی، به خودی خود احتمالا کمتر میتوانست کسی را فریب دهد، اما تبلیغ این شرکت از سوی سلبریتیها، بلاگرها، یک خبرگزاری دولتی و چند رسانه تصویری در فضای مجازی و البته بلیبوردهای سطح شهر، ورق را به نفع مالک کلاهبردار شرکت برگرداند. صفحه این شرکت در اینستاگرام که در ابتدا محدود به تعمیرات تلفن همراه و آموزش ترفندهای نرمافزارهای موبایل بود، با تبلیغات این افراد به بیش از یک میلیون دنبالکننده رسید. در نهایت مالک کوروش کمپانی با دریافتی از مردم بابت همین آیفونهای کذایی، به خارج از کشور متواری شدند.
علیرضا بیرانوند، اکبر عبدی، نیوشا ضیغمی، فاطمه گودرزی، حسین کنعانیزادگان، احمد ایراندوست، حسن ریوندی، محسن ابراهیمزاده، منوچهر هادی، یوسف تیموری، سیدجواد هاشمی، رضا شفیعیجم، ، بهرنگ علوی، الهام حمیدی، محسن افشانی، متین ستوده، هادی ساعی، نیما شاهرخشاهی، صادق بوقی، هادی چوپان، مریم مومن، خواهران منصوریان و ... از جمله بازیگران، ورزشکاران و بلاگرهایی بودند که در میان تبلیغکنندگان این شرکت به چشم میخورند.
حال سوال اصلی اینجاست، مسئولیت حقوقی سلبریتیهایی که در این فرآیند نقش مهمی در جلب اعتماد شمار قابلتوجهی از شهروندان داشتند، چیست و آیا باید از آنها توقع پاسخگویی در برابر قانونی و جبران حداقل بخشی از خسارت وارده به مردم را داشت؟ در این باره با پیمان عبدغیور، وکیل پایه یک دادگستری، مدرس دانشگاه و عضو کانون وکلای دادگستری مرکز گفتوگو کردهایم.
قضیه «کوروش کمپانی» جنجال زیادی در جامعه به پا کرده است. موضوع قابل توجه در این ماجرا نقش افراد مشهوری است که تبلیغ فعالیت این شرکت را به عهده داشتهاند. آیا در قانون تکلیفی برای این گروه مشخص شده است و آنها باید در برابر ضرر و زیان مردم پاسخگو باشند؟
فراگیری شبکههای اجتماعی در جامعه زمینه مناسبی را برای تبلیغ و تایید کالاها و خدمات از سوی «چهرهها» یا به قولی «سلبریتیها» فراهم کرده است. در چنین شرایطی معمولا «چهرههایِ تاییدکننده» با دریافت مبالغی هنگفت اقدام به تبلیغ و تایید کالا و خدمات میکنند و به علت فقدان نص صریح قانونی در زمینه مسئولیت حقوقی حاکم بر فعالیتشان، تا حد زیادی هم از مسئولیت حقوقی اظهارات خلاف واقع یا فریبنده تبلیغاتی خود مصون میمانند.
«تاییدکننده» به شخص حقیقی و حقوقی یا سازمانی، به غیر از سفارشدهنده آگهی اطلاق میشود که کالاها یا خدمات، با نام یا تصویر او معرفی و تایید میشود. سلبریتیهایِ تبلیغکننده به نوعی رابط میان تولیدکنندگان و مصرفکنندگان هستند و اغلب به دلیل سبک زندگی و شغلی خود پیوند عاطفی قوی با مصرفکنندگان دارند و به نوعی «تاییدکنندة» تاثیرگذاری هستند.
شهرداری و هر نهاد دیگری همچون صدا و سیما که بابت تبلیغات مبالغ کلانی را دریافت میکنند باید بابت ضررهای احتمالی نیز پاسخگو باشند نهاد تبلیغکننده- هر نهادی که میخواهد باشد- یا میدانست که فعالیت این شرکت منجر به ورود خسارت میشود یا باید میدانست که این شرکت ممکن است موجب اضرار به مردم شود
از نظر قواعد حقوقی کسی که درباره کیفیت و سلامت کالایی اظهارنظر و به نوعی آن را تایید میکند، در صورت اثبات کذب بودن ادعا و ایراد خسارت به مصرفکننده، مسئول تلقی میشود. در قضیه «کوروش کمپانی» نیز با توجه به اینکه افراد مشهوری این کمپانی را تایید و تبلیغ کردهاند و موجب وارد آمدن ضرر و زیان مادی و معنوی زیادی به شهروندان شدهاند و میتوان ضرر را منتسب به سلبریتیهای تاییدکننده هم دانست.
برخی معتقدند مسئول اصلی این ماجرا گریخته و حالا همه تقصیرات متوجه تبلیغکنندگان یا اینطور که میفرمایید «تاییدکنندگان» شده است، اینکه آنها پاسخگوی این افتضاح مالی باشند، چه وجه حقوقی دارد؟
نخست اینکه منبع پولهایی که سلبریتیها بابت تبلیغ از «کمپانی کوروش» دریافت کردهاند چه بوده است؟ در واقع این پولها همان پولهایی است مردم با اعتماد به این افراد مشهور به حساب شرکت واریز میکردهاند. به عبارت دیگر علاوهبر شرکت، سلبریتی نیز از این منافع برخوردار میشده است. بنابراین چون این اشخاص از طریق تبلیغ شرکت کوروش سود میبردند براساس قاعده فقهی «من له الغنم فله الغرم»، باید در برابر خسارتهای وارده به مردم نیز پاسخگو باشند. در این قضیه انتساب تخلف به شرکت مانع انتساب مسئولیت به شخص دیگر نیست. درست است که شخص مشهور حق دارد از حق شهرت خود استفاده و از راه تبلیغات کسب درآمد کند، ولی باید مسئولیتهای ناشی از فریب دادن مخاطبین خود را نیز بپذیرد.
برخی مبلغان میگویند که از آنچه قرار بود پیش بیاید اطلاعی نداشتهاند و احتمال کلاهبرداری نمیدادند.
بله! البته ممکن است ادعا شود که خود این افراد مشهور هیچ اطلاعی از ضرری که این شرکت به مردم وارد کرده، نداشتهاند و به نوعی خود نیز قربانی این شرکت بودهاند. در پاسخ به این موضوع میتوان گفت؛ اگر سلبریتیهایی که اقدام به تبلیغ کردهاند، علم به ماهیت و قصد این شرکت در فریب مردم داشته باشند، بیشک، دارای مسئولیت کیفری اعم از حبس و.. هستند.
درست است که این افراد در صورت جاهل بودن به موضوع از مسئولیت کیفری در امان میمانند اما نمیتوانند برای رفع مسئولیت مدنی خود به جهل و عدم اطلاعشان از ماهیت شرکت استناد کنند. در حقوق ایران اگر شخصی با اعمالی موجب فریب و ورود ضرر به دیگران شود مسئولیت مدنی دارد و باید جبران خسارت کند. حتی اگر خود جاهل به موضوع و فریب خورده باشد.
از نظر قواعد حقوقی کسی که درباره کیفیت و سلامت کالایی اظهارنظر و به نوعی آن را تایید میکند، در صورت اثبات کذب بودن ادعا و ایراد خسارت به مصرفکننده، مسئول تلقی میشود
آیا قانون در خصوص تبلیغ خلاف واقع مادهای دارد که بتوان با استناد به آن این موضوع را پیگیری کرد؟
حمایت از حقوق مصرفکنندگان ایجاب میکند قائل به ایجاد مسئولیت برای اشخاص مسئول بشویم. طبق ماده ۷ قانون حمایت از مصرفکنندگان تبلیغات خلاف واقع و ارائه اطلاعات نادرست که موجب فریب یا اشتباه مصرفکننده از جمله از طریق وسایل ارتباط جمعی، رسانههای گروهی و برگههای تبلیغاتی شود، ممنوع است.
طبق ماده ۲ آییننامه اجرایی ماده ۷ قانونِ حمایت از مصرفکنندگان، در مواردی چون «استفاده از مطالب گمراهکننده و ادعاهای غیرقابل اثبات و کذب»، «ارتکاب فعل یا ترک فعل که سبب مشتبه شدن یا فریب مخاطب از نظر کمیت یا کیفیت شود»، همچنین «تبلیغ فراتر از واقعیت کالا یا خدمات مورد نظر»،«استفاده از صفات مطلق و اغراقآمیز، نظیر کاملا بهداشتی و صددرصد تضمینی» و همچنین «عدم ارائه اطلاعات دقیق، صحیح و روشن کالاها و خدمات»، «بیارزش یا فاقد اعتبار جلوه دادن خدمات و کالاهای دیگران» و «استناد به تاییدیههایی که تاریخ اعتبار آنها منقضی یا به هر دلیل معتبر نیستند» تبلیغ خلاف واقع و اطلاعات نادرست محسوب میشود.
بر اساس این قانون همچنین «تقلید از ساختار، متن، شعار، تصاویر، آهنگ و شباهتهای تبلیغاتی تجاری دیگر محصولات که مصرفکننده را فریب دهد و منجر به گمراهی وی شود»، «استفاده از اسامی، عناوین و نشان افراد و موسساتی که دارای شهرت هستند به نحوی که مصرفکننده را فریب دهد»، «استناد به تقدیرنامه، جایزه و گواهی صادر شده از مراکز رسمی مورد تایید مراجع ذیصلاح، فراتر از متن آنها» و «هرگونه اعلان یا ارائه اطلاعات نادرست در برگههای تعهد یا تضمین کالا و خدمات» نیز تبلیغ خلاف واقع و اطلاعات نادرست محسوب میشود.
چون مبلغان از طریق تبلیغ شرکت کوروش سود میبردند، باید در برابر خسارتهای وارده به مردم نیز پاسخگو باشند. در این قضیه انتساب تخلف به شرکت مانع انتساب مسئولیت به شخص دیگر نیست. درواقع شخص مشهور باید مسئولیتهای ناشی از فریب دادن مخاطبین خود را بپذیرد
در ادامه ماده ۷ قانون حمایت از مصرفکنندگان، تبلیغات خلاف واقع شامل این موارد است: «تبلیغ کالاها و خدماتی که از سوی دستگاههای ذیربط حسب اختیارات و وظایف قانونی آنها غیر مجاز اعلام میشوند»، «تبلیغ کالاها یا خدمات فاقد مجوزی که بر اساس قوانین و مقررات، تولید و عرضه آنها منوط به اخذ مجوز از مراجع قانونیذی ربط است»، «استناد به منابع و مراجع خارجی در تبلیغ محصولات داخلی بدون تایید مراجع ذیصلاح»، «استفاده از صفات تفضیلی و عالی به صورت صریح یا به کارگیری هر شیوه دیگری در نگارش یا قرائت متن به منظور القای مفهوم برتر با برترین بودن کالا و خدمات بدون تایید مراجع ذیصلاح» و همچنین «عدم تصریح هویت شخص یا بنگاهی که تبلیغ به نفع اوست به استثنای آن بخش از تبلیغ که منتهی به تبلیغ اصلی میشود و صرفأ برای جلب توجه مخاطبان انتشار مییابد».
با توجه به موارد قانونی ذکر شده در قضیه کوروش کمپانی اکثر افرادی که اقدام به تبلیغ فعالیتهای این شرکت کردهاند در فیلمها و کلیپهای منتشر شده از آنان اقوال و فعلهایی مشاهده میشود که بر مصادیق تبلیغات خلاف واقع که در ماده فوقالذکر تصریح شده تطبیق دارد و شخص مشهور با تایید و تبلیغ خلاف واقع خود، برای مصرفکننده ظاهر قابل اعتماد ایجاد و او را به خرید ترغیب کرده است و به نحو تسبیب (با زمینهسازی) موجب ورود خسارت شده است.
آیا این ادعا که در زمان تبلیغ سلبریتیها این شرکت سازوکار قانونی داشته و تعهدات خود را نسبت به مشتریان انجام میداده؛ مسئولیت را از گرده این گروه برمیدارد؟
خیر! چرا که همزمانی تسبیب و ورود ضرر شرط نیست. ممکن است در لحظه تبلیغ ضرری به مشتریان وارد نشده باشد و پس از آن ضرری به افراد وارد شود. پس نمیتوان با این ادعا که تبلیغ در زمان گذشته اتفاق افتاده از مسئولیت مدنی گریخت.
به نظر میرسد ماجرای کوروش کمپانی وجهی از یک فساد ساختاری است که در کشور شاهد آن هستم. پرسش این است که قصور و نقش اتحادیه، نهاد ناظر، شهرداری که به تبلیغات بیلبوردی مبادرت کرده، کسانی که به او کمک کردهاند این مبالغ کلان را جابهجا یا به ارز تبدیل کند و از کشور خارج شود؛ به لحاظ حقوقی چیست؟ آیا مدعیالعموم وارد ماجرا میشود؟
همانطور که ذکر شد هر نهاد و هر شخص حقیقی و حقوقی که سبب ورود خسارت به دیگری شود مسئولیت دارد و نمیتوان با این استدلالات که شرکتی که موجب ورود خسارت به مردم شده مجوز داشته، از مسئولیت فرار کرد. شهرداری و هر نهاد دیگری همچون صدا و سیما که بابت تبلیغات مبالغ کلانی را دریافت میکنند باید بابت ضررهای احتمالی نیز پاسخگو باشند نهاد تبلیغکننده- هر نهادی که میخواهد باشد- یا میدانست که فعالیت این شرکت منجر به ورود خسارت میشود یا باید میدانست که این شرکت ممکن است موجب اضرار به مردم شود. در صورتی میتوانستیم سلبریتیها، صداوسیما و شهرداری را بابت تبلیغات مسئول ندانیم که به صراحت اعلام میکردند این امر صرفا یک تبلیغ است و در مورد اقدامات شرکت سلب مسئولیت میکردند که بدیهی است در اینصورت نمیتوانند از راه تبلیغات این چنین مبالغی را دریافت کنند.
دیدگاه تان را بنویسید