یکی از وکلای پرونده:
قانون و شرع در اعدام قبادلو ذبح شد
محمد قبادلو، از بازداشتیهای سال گذشته بود که به اتهام قتل یک مامور نیروی انتظامی به نام فرید کرمپور حسنوند و مجروح کردن ۵ مامور سوم بهمنماه اعدام شد.
ایران مهدخت دامغانپور در گفتوگو با دیدهبان ایران، درباره ایرادات این پرونده اظهار کرد: ایراداتی که ما از همان روز اول، چه در دادسرا و چه در مراحل بالاتر مطرح کردیم، یک این بود که در دادسرا، گزارشی از نحوه پذیرش و نحوه درمان مرحوم کرمپور در 2 بیمارستانی که بستری بود موجود نبود چراکه در تشخیص، رابطه علیت میان حادثه و متهم مهم بود که باید مورد بررسی قرار میگرفت و اینکه طی مشاهدات میدانی که داشتیم؛ در همان حوالی میدان استقلال و بلواری که آن حادثه رخ داد، مشاهده کردیم که هم دوربینهای مداربسته بود و هم فروشگاهای مجاور آن بلوار، دارای دوربین بودند. ما خواستیم که فیلمهای دوربین مداربسته را در اختیار ما قرار دهند که گفتند آن منطقه فاقد دوربین مداربسته است ولی مستندات ما چیز دیگری را نشان میداد و در پرونده نیز آمده بود که مردم در آن منطقه به قتل مرحوم کرمپور شهادت دادند که ما در گزارش هیچ اثری از شهادت مردم ندیدیم.
بیاعتنایی مقامات به سوابق درمانی قبادلو
این حقوقدان عنوان کرد: اساسیترین ایرادی که ما وارد کردیم و تا لحظه آخر پای آن ایستادیم، بررسی شرایط سلامت روان محمد بود، که فقط یک گزارش از پزشکی قانونی در پرونده محمد وجود داشت. یک صفحه که چهار خط درباره او اظهارنظر شده بود که از نظر ظاهری محمد را مورد بازدید قرار داده بودند. بر همان اساس هم پزشکی قانونی اعلام کرد که محمد دارای سلامت روانی و قوه تمیز است. چون این معاینات با توجه به پرونده و سابقه پزشکی محمد، خلاف واقع بود ما خواستیم که محمد مجددا به پزشکی قانونی ارجاع شود و یک بررسی دقیقتر با توجه به سوابق درمانی به عمل بیاید که متاسفانه با بیاعتنایی مقامات روبهرو شدیم.
او ادامه داد: اختلال دوقطبی محمد چیزی نبود که همان لحظه رخ دهد یا سابقه کوتاهی داشته باشد؛ او از 14-15 سالگی از وجود این اختلال خبر داشت و تحت درمان بود، در 18 تا 19 سالگی بیماریاش تشدید میشود و پزشک معالج دستور به بستری میدهد. ما تمام این موارد و حتی گزارشی از پرونده پزشکی محمد را هم به دادسرا هم به دیوان و شعب بدوی تقدیم کردیم، البته کسی منکر دوقطبی بودن محمد نبود ولی باتوجه به تخصصی بودن این مساله، موضوع خارج از علم قاضی یا حتی منی که حقوق خواندهام، نبود و باید محمد به پزشکی قانونی به عنوان یک مرجع صالح ارجاع و نسبت به تمام مواردی که وجود داشته است، مورد بررسی قرار میگرفت؛ که فقط براساس یک گزارش پزشکی قانونی آن هم از روی ظاهر و بدون مطالعه سوابق پزشکی محمد، این تصمیم صادر شد.
اعتراف کرده بود که داروهایش قطع شده بود
این وکیل در پاسخ به این پرسش دیدهبان ایران که آیا قطع و مصرف مجدد دارو بر اعترافاتی که محمد قبادلو انجام داده، تاثیرگذار بوده است، گفت: بله بسیار تاثیرگذار بود؛ زمانی که محمد دستگیر شد به حدی دچار افسردگی بود که از خانواده نمیخواست حتی برای او وکیلی تعیین شود و میخواست به زندگیاش پایان دهد. در اعترافات نیز اعلام کرده بود که تمامی این اتهامات را پذیرفته و حتی از خود دفاع نکرده بود و بدون اینکه توضیحی درباره شرایط خود دهد که همین دلیلی شد که بگویند متهم خودش اعتراف کرده است. اما پس از اینکه داروها تجویز و مصرف شد، امید به زندگی در او بازگشت و حتی برای خانواده نامهای مینویسد و اعلام میکند که هیچ چیز از روز حادثه را به یاد ندارد، تقاضای بخشش میکند، میگوید که قصد چنین کاری را هرگز نداشته و این یک اتفاق بوده است و نمیداند که جای او چه کسی پشت فرمان بوده است. بارها به مقامات درخواست بخشش و اعلام کرده بود که «من اصلا چنین آدمی نیستم که بخواهم کسی را بکشم» اما متاسفانه هیچ تاثیری در روند پرونده نداشت.
وکیل محمد قبادلو در پایان خاطرنشان کرد: آنچه اتفاق افتاد قصاص ناعادلانه محمد قبادلو به تنهایی نبود، بلکه ذبح قانون و شرع و بیاعتبار کردن دستگاه قضایی بود. باز ما ماندیم و شهر بیتپش، باز میبینم صدایم کوتاه است.
دیدگاه تان را بنویسید