سالانه ۱۳ خودکشی در جمعیت رزیدنتی کشور داریم؛
افزایش ۵ برابری نرخ خودکشی در جامعه پزشکی
متخصص طب اورژانس بیمارستان بهارلو تهران گفت: بحران خودکشی در میان رزیدنتها، نسبت به جمعیت کشور، جدیتر و فراتر از تصور عموم است. این تنها یک ادعا یا تخمین نیست، بلکه نتیجه یک بررسی جامع از سوی انجمن پزشکی دانشگاه تهران در سال ۱۳۹۵ است. بر اساس این مطالعه، در یک جامعه رزیدنتی ۲۰۴ نفره، بیش از ۹۳ درصد آنها، یعنی ۱۸۸ نفر، دچار «بِرن اوت – Burnout» یا «فرسودگی شغلی» شده بودند و افکار خودکشی را در سر میپروراندند.
به گزارش خبرآنلاین، نیما شهریارپور افزود: اخیراً کارگروهی از سوی انجمن روانپزشکی در سازمان نظامپزشکی تشکیل شد و با بررسی وضعیت سلامت روان ۲۵۳ رزیدنت روانپزشکی مشخص شد که فشار روانی وارده بر این جمعیت، جدیتر از چیزی است که تصور میشود. طبق بررسیهای انجامشده، آمار خودکشی در جامعه پزشکی ۳.۱ تا ۵ برابر افزایش پیدا کرده است. به طوری که در جمعیت دستیاری (رزیدنتی) کشور، که معادل ۱۴ هزار نفر است، سالانه به طور متوسط ۱۳ خودکشی منجر به مرگ داریم. بر اساس یافتهها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگرانکنندهای است.
وی با بیان اینکه سیستم آموزشی ما بیشتر جنبه تنبیهی دارد، اظهار داشت: ساعات کاری طولانی و وحشتناکی برای رزیدنتها تعیین میشود؛ بی توجه به اینکه این امر سبب کاهش بهرهوری و دقت در افراد و حتی بروز خطاهای پزشکی میشود. این شرایط علاوه بر خستگی جسمی، تنشهای روانی و بار مسئولیتی بسیاری را به رزیدنت تحمیل میکند. در واقع وزارت بهداشت با این ترفندها و عملکرد فعلی، بهجای استخدام و آموزش صحیح نیروی جوان، گویی یکسری برده بی جیره و مواجب را به خدمت گرفته تا سیستم معیوب خود را بچرخاند.
این پزشک در خصوص افزایش میل پزشکان به مهاجرت نیر توضیح داد: طبق آمار مصوب رصدخانه مهاجرت، ۷۴ درصد از پزشکان و پرستاران تا تابستان ۱۴۰۱ تمایل به مهاجرت از کشور داشتهاند. همانطور که ۴ هزار پزشک طی سال گذشته از ایران مهاجرت کردند. این میزان بهقدری قابل توجه است که در آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت اشاره شده که ایران با وجود ۸ هزار پزشک جراح ایرانی در امریکا، هفتمین رتبه را در خصوص پزشکانی با ملیت متفاوت از مبدأ دارد.
او پیشنهاد داد:بد نیست که سیستم رزیدنتی در ایران مشمول قانون کار شود تا دستکم افراد شاغل در این حوزه از برخی مزایا بهرهمند شوند و ساعت کاری آنها استاندارد شود. بدین ترتیب از فشار کاری، بار روانی و مسئولیت سنگینی که به عهده دارند، تا حدودی کاسته میشود. همچنین در ازای زحماتی که بر دوش آنهاست، آنطور که شایسته است، حقوق دریافت میکنند.
وی افزود: مسئله دردناک خودکشی رزیدنتها امروز به یک بحران حاد و خطرناک تبدیل شده و نیازمند رسیدگی و توجه بسیار از سوی نهادهای مربوطه است که تا حد مقبولی شرایط تحت کنترل قرار گیرد و به مرور آرامش در این زمینه حکمفرما شود. کمکهای روانی به رزیدنتها، برای قطع زنجیره خودکشی، در اولویت است. اطلاعرسانیهای مربوطه در طی این سالها به قدر کافی انجام شده و خود مسئولان نیز متوجه جدیت بحران هستند، اما مسئله «نشنیدن» است؛ میبینند، میدانند اما نمیخواهند که بشنوند.
شهریارپور افزود: راهاندازی خطوط مشاوره یا هاتلاین برای کادر درمان در محیط امن آنها (بیمارستان و محل تحصیل) تا حد قابل توجهی به کاهش تلفات این بحران کمک میکند. خودکشی، تصمیمی نیست که یکشبه گرفته شود، بلکه فرد مدتها در افسردگی، فشار کاری و روانی و عدم رضایت شغلی غوطهور بوده و در نهایت به این نقطه رسیده است. اگر خطوط مشاورهای در فضای نزدیک برای افرادی که متحمل این فشار روحی هستند، لحاظ شود و فرد در هر ساعت از شبانهروز با مشاور در تماس باشد و خود را تخلیه روحی کند، شاید بتوان قدری از بار این مصیبت کاست.
وی اظهار کرد: نمایندگان مجلس یا اعضای کمیسیون بهداشت و درمان، بهطور آزمایشی هم که شده، میبایست چنین اقدامی را در دستور کار قرار دهند. این کمترین کاری است که میتوان برای قشری انجام داد که نه مشمول بیمه است و نه سنوات به آنها تعلق میگیرد؛ از طرفی متحمل سختیهای فراوانی هم هست.
دیدگاه تان را بنویسید