بحث مهاجران افغان هر از چندی داغ میشود؛ واقعا با آنها چه باید کرد؟
نگاه انسانی با مرزبندی میان اتباع مجاز و غیرمجاز
ابراهیم فاطمی
اخیرا باز هم دعوا بر سر مهاجران افغانستانی بالا گرفته است. اما موضوع چیست؟ کاربری، عکسهایی از یک کافه در یکی از پاساژهای شهر ری را بازنشر کرده است. تصاویر منتشر شده، نشان میداد که اتباع افغانستانی، به این کافه مراجعه کرده و گارسنهای افغانستانی هم از آنها پذیرایی میکردند. جالب اینکه چند نوازنده افغانستانی هم در این کافه، به صورت زنده در حال اجرای موسیقی بودند. روی هم رفته فضای جالبی بود. اما برخی منتقد بودند که ببینید، اینقدر اتباع در کشورمان زیاد شدهاند که حتی برای خودشان کافه اختصاصی هم دارند. گروهی دیگر آدرس دیگر کافههای اختصاصی اتباع را منتشر کرده بودند. خلاصه که بحث بالا گرفته است.
دردسرهای جنایی اتباع
بحث اتباع در ایران مدتهاست که گرم است. هر از چندی اتفاقاتی میافتد که این بحث را دوباره داغ نگه میدارد و چونان بنزینی روی بحث مهاجران غیرایرانی است. اخیرا قتل داریوش مهرجویی و همسرش، این بحث را به شدت داغ کرد. معروفترین کارگردان ایران، قربانی اتباع شد؛ اتباعی که گفته میشود در باغهای اطراف شهریار و تهران و ...، در نقش نیروهای خدماتی و باغبانی و ...، مشغول کار هستند. حضور این اتباع، حتی باعث فراگیر شدن ناامنیهای زیادی در این باغها و خانهویلاها و ... شده است. اوایل دیماه نیز حمله به یک زوج جوان در بوستان نهجالبلاغه، دوباره این بحث را داغ کرده است. زوج جوانی برای ورزش به این پارک رفته بودند که مورد حمله چهار نفر قرار گرفتند. این چهار تن برای سرقت گوشی، به مرد حمله کردند و او را کشتند. همسر مرد هم که آمده بود تا مانع قتل او شود، به شدت زخمی شده بود.
رصدی که نمیشود؛ رصدی که نیست
بحث حملههای تروریستی اخیر در کرمان و شیراز و ...، باز هم بحث اتباع را به شدت در صدر اخبار قرار داد؛ اینبار از حیث امنیت ملی. البته برخی کاربران فضای مجازی مدعی بودند که بحث اتباع غیرمجاز، در عالیترین سطوح امنیتی کشور مطرح شده و اتفاقا به این نظر رسیدهاند که باید برایش کاری کرد. مرزهای باز شرقی کشور که بیشترین آنها در اختیار افغانستان است، باعث شده تا اتباع زیادی، بدون مجوز اقامت وارد کشور شده و به حاشیه شهرها رفته و اقدام به کار و زندگی کنند. از آنجا که این اتباع، هیچ مدرک شناسایی نداشته و رصد نمیشوند، اساسا وقتی که دچار جرم و جنایت میشوند، کار برای پلیس جهت شناساییشان بسیار سخت است. اینها در حالی است که چه بسا برخی اخبار حوادث کشور، بروز نمیدهند که مجرمان، اتباع هستند.
یک تجربه واقعی
این، البته یک طرف ماجراست. چه بسا این اتفاق، سویه دیگری هم داشته باشد. اما چه سویهای؟ نگارنده چند ماه پیش، میخواست خانهاش را اجاره بدهد. مستأجران میآمدند و خانه را میدیدند و میرفتند. زوجی جوان و افغانستانی، برای بازدید خانه از طرف یکی از آژانسهای محل آمدند. مالک منزل نبود. کلید دست املاکی بود و میخواست خانه را نشان بدهد. یکی از همسایهها که پیرمردی بازنشسته بود، موقعی که این زوج جوان در حال ترک ساختمان بودند، به املاکی گفت که دیگر اینجا افغانی نیاوری! زن جوان هم شنیده و زده بود زیر گریه! تصور کنید اتفاق بعدی چه بود؟ زن جوان، یک پزشک بود و مرد جوان نیز، فرزند یکی از فعالان شاخص افغانستانی در حوزه نشر کتاب؛ که قصد ازدواج داشتند. نگارنده داستان این مواجهه را توئیت کرد که بیش از 200 هزار بار دیده و بارها بازنشر شده و اظهارنظرهای زیادی راجع به آن صورت گرفت. عموم نظرات چنین بودند که نباید تحقیری صورت بگیرد، هرچند که باید موضوع اتباع مدیریت بشود.
مهاجرانی که همه جا هستند
حقیقت امر این است که هر کشوری، مهاجرانی نیز دارد. در حال حاضر کلونیهای مهاجران ایرانی در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی و ... زندگی میکنند. حتی کلونیهای مهاجران افغانستانی هم در این کشورها وجود دارند؛ خاصه در کشورهایی چون سوئد و نروژ و آلمان که خیلی بیشترند. این کشورها چطور با پدیده مهاجران برخورد میکنند؟ به راحتی؛ آنها مهاجران را رصد و سپس غربال میکنند تا از نظر کیفیت، بالاترین گروههای مهاجران را در کشورشان پذیرا باشند. وقتی هم که این مهاجران را پذیرا شدند، همه امکانات را در اختیارشان میگذارند. اما ظاهرا چنین اتفاقی در ایران نمیافتد. در ایران، گروهی از اتباع افغانستانی مجوز اقامت دارند یا مدتهاست که ساکن کشورمان هستند. طبیعی است که امکان دادن مجوز کار و حساب بانکی و خرید و فروش خانه به آنها، میتواند کاملا منطقی باشد. اما در کنار آن، اتباع غیرمجازی که در نقاط حاشیهای شهرها زندگی کرده و حتی در محلههای حاشیه جنوبی تهران هم برای خود کلونیهای اختصاصی ساختهاند، میتوانند مشکلاتی ایجاد کنند.
به جای نژادپرستی و افراط در برخورد با اتباع، باید نگاهی عقلانیتر به ماجرا انداخت؛ نگاهی انسانی که هم تأمینکننده امنیت باشد، هم تعادل کشور را از نظر نیروی کار و ... به هم نریزد. طبیعی است که در سایه چنین نگاه و عقلانیتی، باید با غیرمجازها و ناسازگارها برخورد قهری داشت و با سازگارها و متخصصها و... انسانیتر رفتار کرد
بحثهای نژادپرستی
یکی از نکات تلخی که در برخورد با اتباع وجود دارد، بحثهای نژادپرستی است. برخی از شهروندان ایرانی صرفا به دلیل ملیت و زادگاه این افراد، توهین به آنها را روا میدارند. این در حالی است که توهین به علت ملیت و قومیت و زادگاه در هر فرهنگ و کشوری، یک جرم محسوب شده و قابل دفاع نیست. تازگیها هشتگی توئیتری با عنوان مطالبه اخراج افغانها نیز به راه افتاده که به پروژههای ایجاد اختلاف میان دو ملت میماند. اما همه اینها، باعث نمیشود تا مرزهای کشور، عملا باز باشد تا هر گروه و فردی که خواست، وارد شود.
بیانصافی افغانستانیها
نکته دیگری که در این حوزه وجود دارد، حمله برخی کاربران افغانستانی به ایرانیهاست؛ که حالا شاید جایی حق داشته باشند و جایی هم حق نداشته باشند. اگر خاطرتان مانده باشد، وقتی که در برخی از شهرها چون قزوین و یزد و ...، مردم فعالیتهای خودسرانهای در حمله به محل زندگی اتباع کردند، کاربران افغانستانی واکنش زیادی نشان دادند. یکی از آنها که خود را با عنوان کتابفروش کابل معرفی میکند، عکس پیرمردی افغانستانی که در شهر ری در محاصره مردم عصبانی قرار داشت، را زده و نوشته بود: نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم همسایه. البته برخی میگفتند پیرمرد مزاحمتی ایجاد کرده و حالا برخوردهایی از این طیف صورت گرفته بود. نکته اینجاست که درگیری بین دو طیف در این باره به شدت بالاست و هنوز وجود دارد.
مشاهده حضور اتباع در ایران گاهی ترسناک به نظر میرسد. برخی آمارها از چهار و نیم میلیون تبعه افغانستانی در ایران سخن گفته و برخی دیگر این آمار را بیش از پنج میلیون نفر میدانند. یکی از روزنامههای صبح ایران هم، طی گزارشی، آمارها را بین پنج تا هشت میلیون نفر تخمین زده است
آمارهایی که گاه ترسناک است
روی هم رفته، آمارها از حضور اتباع در ایران گاهی نیز به مرز ترسناک بودن میرسد. برخی آمارها از چهار و نیم میلیون تبعه افغانستانی در ایران سخن گفته و برخی دیگر این آمار را بیش از پنج میلیون نفر میدانند. یکی از روزنامههای صبح ایران هم، طی گزارشی، آمارها را بین پنج تا هشت میلیون نفر تخمین زده است. جالب اینکه بخش اعظم این اتباع را غیرمجازها تشکیل میدهند که کار رصد و مدیریت آنها را سخت میکند. این اتباع، در برخی استانها اقدام به اجاره سیمکارتها و کارتهای بانکی ایرانیها نیز میکنند. اخیرا گفته شده بود که بیست هزار سیمکارت و کارت بانکی در یک استان، در اجاره افغانهاست؛ حالا تصور کنید که در استان تهران وضعیت چطور است. عملا در حاشیه جنوبی تهران، محلههایی وجود دارند که کاملا افغانینشین هستند. همچنین در گردشگاههایی چون دریاچه چیتگر و مجموعه ارم و ...، شما با حجم عظیمی از اتباع روبهرو میشوید که در نوع خودش جالب است. عکسهای منتشر شده از متروی تهران که در آن جوانان و اتباع افغان نصف یک واگن را گرفته و دارند به جایی می روند، هم در نوع خودش جالب است. اینها باعث شده تا نگرانیهایی از این بابت وجود داشته باشد؛ این حجم از اتباع غیرقانونی، آیا امنیت را خدشهدار نمیکند؟ آیا منابع محدود اقتصادی و غذایی را دچار بیتعادلی نمیکند؟ آیا فرآیند جمعیتی را دچار خطر نمیکند؟ اخیرا یکی از کاربران افغانستانی، عکسی از شهروندان ایرانی با سگ و گربه را زده بود و نوشته بود که ایرانیان عزیز، تا چند ده سال دیگر اثری از شما نخواهد بود چرا که به جای فرزندآوری دارید با حیوانات خودتان را سرگرم میکنید و در عوض کشورتان را ما افغانها خواهیم گرفت و ... .
دیگران چه میکنند؟
آخرش چه خواهد شد؟ چه باید کرد؟ همان کاری که کشورهای توسعهیافته انجام میدهند. حقیقت امر اینکه بخشی از اتباع افغانستانی بعد از حمله روسها به این کشور به ایران گریختند و حالا چند دههای است که اینجا هستند. برخی دیگر نیز در برهههای زمانی مختلف راهی ایران شدند. جالب اینکه چند سال پیش مهاجرت افغانستانیها روند معکوس به خودش گرفت و آنها با کنایه به کارفرمایان ایرانی میگفتند که پولتان دیگر ارزشی ندارد! اما همینکه دولت این کشور سقوط کرده و دوباره طالبان حاکم شد، همانها سریع راهی ایران شدند. اتفاقا باید از کافهگردی و فعالیتهای فرهنگی و رسانهای و فیلمسازی و ... این گروهها حمایت کرد. افرادی که چنین فعالیتهایی میکنند، عملا تهدیدی علیه امنیت داخلی و ملی محسوب نمیشوند؛ به خلاف اتباع غیرمجازی که نه در پوشش و نه در ظاهر و نه در تفکرات خود، قصد همگون شدن با جامعه مقصد را نداشته و خطر بزرگی محسوب میشوند. به جای نژادپرستی و افراط در این حوزه، باید نگاهی عقلانیتر به ماجرا انداخت؛ نگاهی هم که تأمینکننده امنیت ما باشد، هم تأمینکننده نگاه انسانی ما و هم تعادل در کشور را در شغل و مصرف منابع و ... به هم نریزد. طبیعی است که در سایه چنین نگاه و عقلانیتی، هر عقل سلیمی میپذیرد که باید با غیرمجازها و ناسازگارها برخورد قهری صورت داد و با سازگارها و متخصصها و ... انسانیتر رفتار کرد.
دیدگاه تان را بنویسید