دیدن تصاویر زمستانی مرز کشورهای همسایه، ایرانیها را ماتمزده کرده است
ابرها را سوختهای غیراستاندارد به یغما برده؛ نه دشمن
سعیده علیپور
این روزها تصاویر زمستانی مرز کشورهای همسایه، بدجور ما ایرانیها را ماتمزده کرده است. از عکس وایرال شده اخیر مرز ایران و ترکیه که نشان میداد برفها پشت مرزها، بر زمین نشسته و ردی از آن در زمینهای خشک ما به جای نگذاشته که بگذریم، دیروز هم تصاویری از بارش برف سنگین در عربستان، به شگفتی قبلی اضافه شد. بارشی که این سوال را در اذهان شهروندان ایجاد کرد که وقتی در ایران یکی از خشکترین و بیبارانترین پاییز و زمستانهای چند دهه گذشته سپری میشود، چطور در سرزمین عربستان که به بیبارشی مشهور است، اوضاع اینگونه متفاوت شده و این تفاوت فاحش آب و هوایی از چه چیزی
نشأت میگیرد؟
گرچه چند سالی است که دانشمندان به دلیل تغییرات آب و هوایی دائما این هشدار را مخابره میکنند که جهان با سرعت به سمت گرم شدن پیش میرود و یخهای قطبی آب شده و تغییرات اقلیمی محتمل است، اما به نظر میرسد سرعت این وقایع نامیمون در ایران از پیشبینیها هم پیشی گرفته و کشور ما با سرعتی ورای گرمایش کره، به سمت خشکسالی میرود.
آنها که همیشه همه مشکلات را از چشم دشمن میبینند و اساسا ریشه هر معضل درونی را در برون مرزها جستجو میکنند، با سادهسازیهایی چون رجوع به فرضیه دستکاری آبوهوایی با استفاده از سلاح هارپ، سناریوی «جنگ ترکیبی دشمن» را دامن میزنند. با این حال از منظر بسیاری از کارشناسان، این موضوع اساسا کمتر از آنچه در بیرون مرزها ریشه داشته باشد به سوءمدیریت درونی بازمیگردد و نتیجه خشکشدن دریاچهها و سدسازیها و افزایش کشاورزی و سیاست آب محوری است و از سوی دیگر به افزایش قابل توجه آلودگی هوایی ایران و سوختهای غیراستانداردی مرتبط است که به پایداری جبهه گرم هوا منجر شده و ابرها را در آسمان ایران غیب میکند.
از فرار ابرها تا ابر دزدی
کم بارشی بیسابقه امسال، گمانهزنیها در خصوص دلیل این پدیده که را در کشور تقویت کرده است. همین چندی پیش بود که فیلمی در فضای مجازی دست به دست شد که نشان میداد؛ ابرهای بارشی از سمت ترکیه به مرزهای ایران میآیند و تغییر جهت ناگهانی پیدا میکنند. این تصاویر تحت عنوان فرار ابرها از ایران و ابردزدی از ایران و ... چنان سروصدایی به پا کرد که رئیس سازمان هواشناسی کشور را هم به واکنش واداشت. سحر تاجبخش فرار ابرها از ایران و آنچه در این فیلم به نمایش درآمده را تکذیب کرد و گفت که «در حال حاضر غرب کشور بارش برف داشتیم. ابرها تابع سیستمهای جوی هستند، سامانه ابرهایی که از مدیترانه نشات میگیرد روی ترکیه، عراق و ایران میآید. یکسری ابر هستند که در سامانه بالاتر شکل میگیرند و اصلاً روی ایران نمیآیند، هر قدر هم که با ترکیه هم مرز باشیم، ولی هر تغییر آب هوایی که روی ترکیه باشد نمیتواند روی
ایران بنشیند».
در حالی به گفته او شرایط توپوگرافی دو کشور ایران و ترکیه با هم متفاوت است و هر ساله شاهد میزان بارش بیشتر در ترکیه به نسبت ایران هستیم که حتی برخی از کارشناسان، برف در عربستان را هم عجیب و بیسابقه ندانستند و اعلام کردند که هر ساله برخی از مناطق کوهستانی این کشور شاهد برف است.
پاییز و زمستان امسال، آنچه بیشتر از همه ذهن شهروندان را به خود مشغول داشته، کاهش نزولات جوی، عدم کاهش محسوس دما و صد البته آسمان تیره و تاری است که نشان از غلظت آلایندهها دارد. کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویری از نقشه ماهوارهای سایت ویندی معتقدند که ایران مرکز آلایندهها و گرمایش در خاورمیانه شده است
شاید بتوان توضیحات فوق را اینگونه تفسیر کرد که گزینش و مقایسه اخباری از این دست در شبکههای مجازی و برخی از رسانهها به هدف سیاهنمایی اوضاع داخلی منتشر میشود؛ اما در عین حال این سوال مهم هم مطرح میشود که وقتی در بسیاری از مناطق خارج از ایران رفتار آب و هوایی تفاوت جهشواری نسبت به سالهای قبل نداشته است، چرا در ایران شرایط آب و هوایی اینگونه متفاوتتر از همیشه شده است؟ به طوری که بر اساس گفتههای سیفالله آقابیگی، مدیرکل دفتر مدیریت بحران و پدافند غیرعامل شرکت مدیریت منابع آب «اکنون با ۳۳درصد کاهش بارندگی در اغلب حوضههای آبریز روبرو هستیم و حتی نسبت به سال گذشته که سال بسیار سختی بود، ۸ درصد عقبماندگی داریم؛ به همین دلیل چه در استانهای پربارش و چه در استانهای خشک، آمار بارشها نگرانکننده است».
تشدید آلودگی و عدم بارش باران و برف
همینجاست که به نظر میرسد، جدای از سناریوهای غیرواقعگرایانه ابردزدی و هارپ و ...، باید به دنبال فرضیههای دیگری بود که به این پرسش مهم پاسخ گوید.
پاییز و زمستان امسال، آنچه بیشتر از همه ذهن شهروندان را به خود مشغول داشته است، کاهش نزولات جوی، عدم کاهش محسوس دما و صد البته آسمان تیره و تاری است که نشان از غلظت آلایندهها دارد.
کاربران فضای مجازی با انتشار تصاویری از نقشه ماهوارهای سایت ویندی معتقدند که ایران مرکز آلایندهها و گرمایش در خاورمیانه شده است. آن هم نه در مقیاس شهرها که در مقیاس فضای یک کشور. بر اساس نظر برخی از صاحبنظران در فضای مجازی، این نقشه بیانگر این واقعیت است که خشکسالی باعث ایجاد جریانهای بالارونده هوا شده و این جریانها باعث تاراندن ابرها میشود. پراکنش ابرها باعث تشدید خشکسالی و این مجددا باعث تقویت جریانهای بالارونده خواهد شد و این سیکل مرگ همچنان ادامه خواهد داشت.
دکتر مجید خانمحمدی، ژئومورفولوژی نیز با اشاره به این نقشه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «گرمایش در سطح ۷۵۰ و ۵۰۰ هکتوپاسکالی باعث میشود تودههای جوی یا به بالا هدایت شوند یا بعد از برخورد با جبهه گرم، از بین رفته یا حالت میرا پیدا کنند».
او با اشاره به نادرست بودن گزاره پیدا کردن مقصر در خارج از مرزها گفت که «دلیل علمی این موضوع پایداری جبهه گرم تولید شده در داخل کشور است».
در همین رابطه دکتر فرزاد کلانتری، کارشناس محیط زیست نیز معتقد است: «آلودگیهایی که در مناطق شهری و صنعتی تولید میشوند، به عنوان عاملی در کاهش نزولات آسمانی و بارندگی عمل میکنند. در واقع، ریزگردهای بزرگ (بزرگتر از یک میکرون) که میتوانند بارندگی را افزایش دهند، معمولا توسط آلایندههای شهری و صنعتی فیلتر میشوند و ریزگردهای کوچکتر وارد جو میشوند. در نتیجه، آلودگی هوا باعث ایجاد «هستههای ریز میعان» در ابرها میشود که این مساله، باعث بارشهای ریز باران و برف خواهد شد».
از منظر بسیاری از کارشناسان، دلایل کمبارشی بیشتر از آنچه در بیرون مرزها ریشه داشته باشد به سوءمدیریت درونی بازمیگردد و نتیجه خشکشدن دریاچهها، سدسازیها و نیز افزایش قابل توجه آلودگی هوایی ایران و سوختهای غیراستانداردی مرتبط است که به پایداری جبهه گرم هوا منجر شده و ابرها را در آسمان ایران غیب میکنند
به گفته او «ریزباری» عاملی است که باعث کاهش بارشهای فراوان میشود. آلودگی هوا در کلانشهرهایی چون تهران میتواند در کاهش میزان بارندگی در فصول مختلف سال نقش بسزایی داشته باشد. مقدار این ذرات که منبع اصلی انتشار آن در هوا توسط خودروها، کارخانهها و... هستند، در سالهای اخیر به دلیل کاهش کیفیت سوخت چنان تشدید شده که اوضاع را از سالهای گذشته هم بدتر کرده است. این کاهش کیفیت نه تنها در مازوت، بلکه در گاز و بنزین مصرفی خودروها و کارخانهجات و نیروگاهها قابل مشاهده است.
دریاچهها را خشک کردیم و آسمان را بیابر
محمد درویش، کارشناس محیط زیست، از منظر دیگری به مقوله غیب شدن ابرها در آسمان ایران مینگرد. او به فرارو گفته است: «میزان «ابرناکی» در بالادست دریاچه ارومیه کم شده، چرا که ما پهنه بزرگی از دریاچه ارومیه را از دست دادهایم. پهنهای بسیار مهم که تا پیش از این، ظرفیت گرمایی بسیار خوبی ایجاد میکرد، ابرناکی و بخار آب ایجاد میکرد، اکنون تبدیل به یکی از کانونهای تولید حرارت شده است و وقتی ابرها به سمت دریاچه ارومیه که هم اکنون لخت است میروند، دقیقا همان اتفاقی رخ میدهد که در کویر لوت روی میدهد و ابرها پراکنده میشوند. همه این اتفاقات ناشی از این است که ما دریاچه ارومیه را
خشک کردهایم».
به گفته او ۸۵ درصد دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه سدسازیهای متعدد و افزایش کشاورزی است. ۱۵ درصد شرایط دریاچه ارومیه نیز ناشی از تحولات تغییر اقلیم است. اتفاقی که در اشکال مشابه در سایر نقاط ایران نیز رخ داده است.
در حالی برخی این ماجراها را به مهندسی اقلیمی ربط میدهند و گفتمان ابردزدی و هارپ و باروری ابرهای ایران در کشورهای همسایه و سایر دولتهای قدرتمند جهان را مطرح میکنند، که به نظر میرسد آنچه این روزها از سر میگذرانیم و هیچ معلوم نیست تا به کی ادامه خواهد داشت، بیشتر از تغییرات اقلیمی، ریشه در مواجهه ما با محیط زیست دارد. سوءمدیریت و استفاده نادرست از ظرفیتهای محدودی که امروز همه ما را در تندبادی سخت گرفتارکرده است.
دیدگاه تان را بنویسید