به رغم آنکه تلویزیون تلویحا به فرزندآوری حتی به قیمت معلولیت، برنامهسازی میکند؛
سیاستهای افزایش جمعیت؛ مغلوبِ هوای آلوده، بیمسکنی و ...
سعیده علیپور
در میانه مشکلات گلدرشت اقتصادی، آنچه برای گردانندگان کشور بیش از هر امر دیگری نگرانکننده مینماید، کاهش زاد و ولد است.
هرچند نمودار نرخ رشد جمعیت، در اغلب کشورهای دنیا چندان قدِ افراشتهای ندارد و به زعم کارشناسان نشانه یک رویکرد مشترک جهانی در خصوص جمعیت ارزیابی میشود، اما این مهم در ایران به توطئه استکبار جهانی تفسیر و برای مقابله با آن راهکارهایی بعضا غریب و پیشنهادها و سیاستهای فرهنگی عجیبی مطرح میشود.
صداوسیما که این روزها قبای اجرای سیاستهای غریب فرهنگی تندروترین اصولگرایان نظام، آن هم با رویکردی کاملا غیراصولی را به تن کرده، در آخرین شاهکارش در این قاب جادویی بر این اصل تاکید کرده که فرزندآوری طبق سیاستهای جدید باید به هر قیمتی رخ دهد.
در برنامه مورد اشاره، مجری از چند تن از زنان حاضر این سوال را میپرسد که میان نداشتن فرزند و داشتن فرزند معلول کدام را انتخاب میکنند؟ و در پاسخ به پرسش عجیب مجری، یکی از زنان حاضر، ضمن اشاره به سقط عمدی چهار فرزندش در گذشته و پشیمانیاش از این امر، جوابی به مراتب عجیبتر از پرسش مجری میدهد. او ضمن تاکید بر ترجیحش به داشتن فرزند حتی به قیمت معلولیتش، میگوید که «حداقل میتوانند گریه کن امام حسین باشند»!
برخی معتقدند هدفی که پشت برنامههایی از این دست نهفته است؛ ترویج «ضدیت با غربالگری» است که در یکی دو سال اخیر از سوی وزارت بهداشت با کاهش محسوس خدمات در این حوزه، به اجرا درآمده است. سیاستی که به عقیده کارشناسان در میانه معضلات اقتصادی نه تنها به رشد مثبت جمعیت نمیانجامد که حتی تبعات اجتماعی ناگواری هم در پی خواهد داشت.
از سوی دیگر همین حالا نیز معلولان و خانوادههایشان در کشور ما با کمترین حمایتهای رفاهی از سوی دولت در شرایط سختی زندگی میکنند.
*سیاستهایی برای فرزندآوری
بنا بر اعلام مدیرکل دفتر جمعیت مرکز آمار ایران، نرخ رشد جمعیت ۱.۲۴ درصد و رشد جمعیت سالمند ۳.۶۲ درصد است. این اعداد روند سالمندی جمعیت و کاهش جمعیت جوان را نشان میدهد. هرچند از منظر بسیاری روند کاهش جمعیت دلایل واضح و مبرهنی دارد و مستقیما به معضلات اقتصادی و کاهش سرمایههای اجتماعی مربوط است، اما ظاهرا دلایل و عوامل برای مسئولان امر چندان مهم نیستند و قصد دارند تا با هر ضرب و زوری که شده، قدِ خمیده رشد جمعیت را افراشته کنند و برای نیل به این امر از دمِدستیترین روشها، آن هم بدون کوچکترین توجهی به تبعات فاجعهبار آن بهره ببرند.
از ممنوعیت اعمال جراحی و جلوگیری از عرضه رایگان اقلام پیشگیری از بارداری که بگذریم؛ این روزها محدودیت شدید در سقط جنین ناسالم و منوط کردن آن به حکم قاضی هم اضافه شده است. حتی مدتی پیش یکی از معاونتهای وزیر بهداشت با ابلاغ نامهای به تمامی دانشگاهها، دانشکدههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی سراسر کشور از مجازات حبس و ابطال پروانه برای پزشکان مشوق اجرای تست غربالگری جنین خبر داده بود.
موضوعی که از منظر بسیاری از پزشکان فاجعهای است که سلامت زنان باردار را تهدید و کشور را با سونامی انواع معلولیت و بیماریهای ژنتیکی و تبعات اجتماعی آن در آیندهای نه چندان دور مواجه خواهد کرد.
*فرزند نیاوری به خاطر بیمسکنی
اما از منظر بسیاری از صاحبنظران، گذشته از رویکرد جهانی بشر درخصوص عدم تمایل به داشتن فرزند، آنچه ایرانیان را در این امر مصرتر از بقیه ملل کرده است، مشکلات اقتصادی فراوان است که بیمسکنی از جمله مهمترین آنهاست.
دیروز رئیس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) با استناد به نتیجه یک نظرسنجی، از فرزندنیاوری به خاطر مشکل مسکن خانوارها خبر داده است.
ابراهیم شیرعلی گفت: «۶۸.۱درصد از شهروندان در سطح ملی «کاملا» و «زیاد» و ۱۱.۶درصد «تاحدی» درخصوص مسکن و تامین اجاره آن در آینده نگران هستند».
همچنین ۷۵.۴درصد از مردان و ۶۸.۳ درصد از زنانی که تمایل به فرزندآوری ندارند به مقدار زیاد و خیلی زیاد نداشتن مسکن مناسب را از دلایل عدمتمایل به فرزندآوری در کنار سایر عوامل و دلایل ذکر کردهاند.
به گفته او اگر روند سیاستهای اجتماعی دولت را طی سالهای بعد از انقلاب مرور کنیم، خواهیم دید که دولت برنامه و سیاست منسجمی در قبال مسکن پیگیری نکرده است.
همین موضوع سبب شده در حال حاضر شمار زیادی از خانوادهها با مشکلات مسکن دست به گریبان باشند. در چنین شرایطی میزان ازدواج کم شده، آمار طلاق افزایش یافته و از سوی دیگر گرایش به داشتن فرزند هم به شکل محسوسی کم شده است.
* تشدید سقط جنین با سیاستهای جمعیتی
جرمانگاری و جلوگیری از سقط جنین یکی از سرفصلهای اصلی سیاست افزایش جمعیت در سالهای اخیر بوده؛ سیاستی که با اتکا به آمار چندان موفق از کار درنیامده است.
حدود دو سال پس از ابلاغ قانون «جوانی جمعیت» در ایران که بر اساس آن محدودیتهای شدیدی علیه سقط جنین اعمال شد، وزارت بهداشت همچنان از آمار فاجعه بار سقط جنین غیرقانونی در خارج از مراکز درمانی خبر میدهد. براساس آمارهای اعلام شده، به طور میانگین سالانه بین ۳۵۰ تا ۵۳۰ هزار سقط در کشور انجام میشود و از این تعداد تنها حدود ۱۰ تا ۱۲ هزار سقط با مجوز قانونی از سوی پزشکی قانونی صورت میگیرد.
در حالی سقط جنین در کشور تقبیح و رد میشود که چند سالی است سیاستهای افزایش جمعیت با ممنوعیت وازکتومی و توبکتومی و جلوگیری از عرضه رایگان اقلام پیشگیری از بارداری جمعآوری و ... گره خورده است. موضوعی که امکان بارداری ناخواسته و نیل به سمت سقط جنین را افزایش میدهد.
آنچه نگرانیها را تشدید کرده و برخی مسئولان امر را به ارائه پیشنهادهای عجیب و غریب واداشته، کاهش زاد و ولد زنان دهه حاضر در مقایسه با زنان دهه 60 است. زمانی که به ازای ۱۰ میلیون زن در سن باروری، دو میلیون کودک زاده میشد و حال با بیش از ۲۰ میلیون زن در سن باروری، عدد زاد و ولد به سختی به یک میلیون نوزاد میرسد. همین نزول جدی است که در چند سال اخیر سیاستگذاران را به تب و تاب انداخته تا اقدامات در حوزه افزایش جمعیت را حتی از حد تشویق بگذرانند و به ممنوعیت، جرمانگاری، اجبار و واگذاری نوزاد! بکشانند....
حتی چندی پیش انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده دولت از توافق این معاونت با سازمان بهزیستی کشور برای واگذاری نوزادانی خبر داد که والدین درصدد سقط آنها هستند!
آنچه در اشاره خزعلی قابلتوجه مینمود، تمهیدی برای فرزندآوری به هر قیمتی بود؛ یعنی حتی اگر نوزاد امکان رشد در دامان خانواده خود را نداشته باشد به اجبار به بهزیستی یا خانوادهای دیگر سپرده شود.
*آلودگی هوا و سقط جنین
با وجود ولع فراوان مسئولان برای افزایش زاد و ولد و تصویب قوانینی که بار هزینه فراوانی به دوش دولت میگذارد و خروجی مطلوبی هم در پی ندارد، این جماعت کمترین التفات را به جمعیتی دارند که در قید حیات هستند و با ادامه آلودگی هوا چه بسا این عده نیز زندگی را بدرود گویند و جمعیت کشور شاهد کاهش بیشتری باشد.
این روزها که اغلب شهرهای ایران با آلودگی شدید هوا دست و پنجه نرم میکند، بسیاری این موضوع را مسبب شماری از سقط جنینها میدانند. در همین باره محمد درویش، فعال محیط زیست گفت: «همین الان اعلام شده که 8 درصد مردهزایی جنین در کشور به دلیل تاثیر مستقیم آلودگی هواست. ما یکی از بالاترین نرخهای مردهزایی جنین را داریم. از آن سو دولت و حکومت مردم را به زاد و ولد تشویق میکنند و از سوی دیگر به دلیل آلودگی هوا زوجهایی که با دشواری بچهدار میشوند، جنین را به دلیل آلودگی هوا از دست میدهند که این خود باعث افسردگی و خسارتهای روانی میشود».
در حالی که سالانه پنج هزار و 500 نفر در تهران و 35 هزار نفر در کل کشور به صورت مستقیم به دلیل آلودگی هوا جان میدهند؛ به این آمار باید مرگهای ناشی از سکته قلبی و مغزی و انواع سرطانهایی که آلودگی دلیل مهمی در ابتلای آنهاست هم باید افزود.
همینجاست که بسیاری از صاحبنظران، سیاست فرزندآوری حاکمیت آن هم به هر قیمتی را عجیب و بیخاصیت میدانند و معتقدند این سیاست حتی اگر به فرزندآوری هم منجر شود، هیچگاه به افزایش جمعیت فعال و پویا نمیانجامد.
** صداوسیما که این روزها قبای اجرای سیاستهای غریب فرهنگی تندروترین اصولگرایان نظام، آن هم با رویکردی کاملا غیراصولی را به تن کرده، در آخرین شاهکارش در این قاب جادویی بر این اصل تاکید کرده که فرزندآوری طبق سیاستهای جدید باید به هر قیمتی رخ دهد حتی اگر کودک معلول زاده شود
** از منظر بسیاری از صاحبنظران، گذشته از رویکرد جهانی بشر در خصوص کاهش جمعیت، آنچه ایرانیان را در این امر مصرتر از مردم دیگر کشورها کرده، مشکلات اقتصادی فراوان از جمله بیمسکنی است
دیدگاه تان را بنویسید