مصرف قلیان در دختران دانشجو ۱۰ برابر شده است!
جنگلها و ریههایی که دود میشوند!
داستان نهضت تنباکو را همه خوانده و شنیدهایم؛ نهضتی که در آن استفاده از تنباکو حرام اعلام شد و زنان حرمسرای قاجار، قلیانهای خود را شکستند! آن زمان و حتی پیش از آن، استفاده از تنباکو برای زنان جا افتاده و نیز اشرافی، زشت و رفتاری دور از هنجار نبود. اما برای نسل جدید، قلیان و مصرفش به یک ناهنجاری اعتیادآور بدل شده است. آنچنان که رئیس شبکه ملی پیشگیری از بیماریهای غیرواگیرمیگوید: ۳۵ تا ۴۰ درصد دانشجویان کشور تجربه مصرف قلیان را دارند و مصرف این ماده دخانی در دختران دانشجو ۱۰ برابر افزایش یافته است. گویا امروز نیز به چنان نهضتی نیاز داریم!
آذر فخری، روزنامهنگار
این روزها، یکی از مهمترین تفریحات و سرگرمیهای جوانان ما، از دختر و پسر، رفتن به قهوهخانه سفرهخانه و کافیشاپ است. البته کافی شاپهایی که قلیان سرو میکنند طرفداران بیشتری دارند. قلیانکشیدن این روزها، برای خودش کلاس و اعتبار خاصی پیدا کرده، و حضور زنان جوان و دختران به این عرصه، لوازم جانبی و تیپ این وسیله را هم تغییر داده و آنرا از شکل سنتیاش که بیشتر نقاشی پادشاهان قاجار را بر بدنه داشت، درآورده است. حالا بهجز قهوهخانه و سفرهخانهها که ممکن است از همان قلیانها با ریخت و شکل و شمایل سنتی استفاده کنند، بعضی کافیشاپها، قلیانهای وارداتی دارند که تمام بدنه آنها از بلور است وبه طرز خاصی هم سرو و هم مصرف میشود. پس حضور نوظهور زنان در این عرصه تاثیر خاص خودش را گذاشته و قلیانکشیدن و دمی به دود زدن را از بیکلاسیاش! خارج کرده و فرم و شکل خاصی به آن بخشیده است.
هر چند هنوز زنان و دختران به قهوهخانه نمیروند، اما سفرهخانهها مکان مناسبی شده است برای قلیان کشیدن، وقتگذراندن و گپهای معمولی یا حتی روشنفکرانه زدن! این روزها دانشجویان از دختر و پسر در این سفرهخانهها و کافیشاپها جمع میشوند، دود میکنند و اردهای روشنفکرانه و سیاسی برای حل معضلات جامعه صادر میکنند بی آنکه متوجه باشند یا اهمیتی بدهند که رفتارشان نه تنها دون شان قشر دانشجوی این سامان، که حتی دون شان یک انسان اجتماعی است. آخر یعنی چه دور هم نشستن و فرو رفتن در مهی از دود دوسیب و لیمو و آلبالو؟!
طبق معمول اول آمار!
سه روز پیش رئیس شبکه ملی پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر در یک نشست خبری،گفت: 35 تا 40 درصد دانشجویان کشور تجربه مصرف قلیان را دارند و مصرف این ماده دخانی در دختران دانشجو 10 برابر افزایش یافته است.
محمدرضا مسجدی افزود: 20 تا 25 درصد دانشآموزان دبیرستانی در کشور نیز تجربه مصرف قلیان را دارند و مصرف دخانیات در نسل جوان ما سرسامآور افزایش مییابد.
به گفته وی، همچنین 24 درصد مردان و 2.4 درصد زنان در کشور سیگار میکشند و متاسفانه کنترل دخانیات با جدیت دنبال نمیشود.
کارشناس مسئول دخانیات وزارت بهداشت نیز میگوید: «سن استفاده از دخانیات پایین آمده و به ۱۳ تا ۱۵ سال رسیده است.» اما آمار غیررسمی حکایت از آن دارد که در سالهای اخیر سن مصرف قلیان در کشور از ۱۴ سال به ۱۰ سال! رسیده است.
طبق گزارش «کمیته مبارزه با استعمال دخانیات وزارت بهداشت»، حدود ۱۵ درصد از جوانان ایرانی به طور مستمر قلیان مصرف میکنند و بسیاری از آنها فکر می کنند قلیان کشیدن تفریحی بیضرر است.
به گفته ایرج حریرچی، سخنگوی وزارت بهداشت، ایران متعهد شده است تا سال ۱۴۰۴ به دلیل آمار بالای بیماریهای قلب و عروق، ۳۰ درصد مصرف دخانیات را کاهش دهد، اما باید توجه کرد که مصرف سیگار در نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله افزایش داشته که عمده آنان در دختران نوجواناند.
آخرین آمارهای غیررسمی حاکی از این است که در ایران ۴۳درصد دختران و ۶۴درصد پسران تجربه مصرف قلیان را دارند. براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت ۱۵درصد جوانان ایرانی قلیان مصرف میکنند. بالاترین گرایش به مصرف قلیان در جوانان زیر ۳۰ سال است و سن مصرف قلیان در کشور روزبه روز در حال کاهش است. در این بررسی آمده، در هر ۲دقیقه و نیم، یک نفر به قلیان کشیدن روی میآورد که ۷۱درصد این افراد از ۱۷سالگی این مصرف را آغاز کردهاند.
بعد از آمار؛ واقعیتهای تلخ!
در این میان زنان و دختران تحصیلکرده که از زیانهای قلیان به خوبی باخبرند، ازقلیان استفاده میکنند، چرا که قضاوت در مورد آن بهشدت قضاوت استفاد از سیگار نیست!
یک پژوهش دانشگاهی نشان میدهد در ایران سه عامل «تفریح فشار همسالان، احساس برابری با مردان» در گرایش دختران به قلیان مؤثر است. زنان احساس میکنند با کشیدن قلیان «از محدودیتهای زنانه عبور» میکنند.
در این گزارش البته کارشناسان به کمبود امکانات و فضاهای تفریح برای دختران و زنان جوانان نیز اشاره کردهاند. جوانان به دورهمی و تفریحها و امکانات بیشتری نیاز دارند. ولی معمولا چنین فضاهایی برای زنان وجود ندارد یا خیلی کم است.
شهرام محمدی، آسیبشناس با اشاره به مشکلات اساسی زنان و دختران در جامعه میگوید:
«باید فضاهایی در شان خانمها برای دور هم جمع کردن آنها ایجاد شود. متأسفانه بسیاری از مراکز تفریحی ما غروبها به آقایان اختصاص دارد و در فضاهای دانشگاهی نیز فضاهای آزاد بیشتر به آقایان تعلق دارد و دختران دانشجو کمتر میتوانند به فعالیت ورزشی و تفریحی بپردازند.»
محمدی تاکید میکند: «استعمال قلیان دور از شأن «زنان ایرانی» است و هنوز هم نگاههای سنگین به زنانی که دخانیات مصرف میکنند وجود دارد؛ هرچند در میان نسل جوان قبح این مسئله از بین رفته است.»
حتی در صحبت و نگاه این کارشناس هم نوعی جنسیتگرایی دیده میشود، موردی که دقیقا باعث میشود زنان رفتارهایی انجام دهند که موجب شکستهشدن و از بینرفتن چنین دیدگاهی شود. وقتی یک جامعهشناس، استفاده از دخانیات را صرفا برای «زنان» عملی دون شان میداند، طبیعی است که دختر دانشجوی امروز که در پی کسب برابریهای اجتماعی است، ناخودآگاه یا آگاهانه برای از غلبه بر چنین قضاوت و دیدگاهی دست به کارهایی بزند که اکابر مملکت آنرا برای مردان مناسب (حتی اگر مضر باشد!) اما برای زنان زشت و قبیح میدانند.
پس این راه حال نیست. اگر کاری در ذات خود بد و مضر است، برای هر دو جنس مضر است و تمایز قائل شدن و جنسیتی کردن مسئله، باعث میشود زنان و دختران برای اثبات خود بیشتر به سمت رفتارهای خطرناک وآسیبرسان حرکت کنند. ما به یک تغییر نگاه و رویکر در جامعه حتی تحصیلکرده نیازمندیم.
خانواده با قلیان مشکلی ندارد!
از نظر بسیاری از خانوادههای ما، چون قلیان قدمت زیادی دارد و تاریخی و سنتی است، هیچوقت برای زنان ممنوعیت نداشته؛ بنابراین برای خانواده و اجتماع مورد پذیرش است.
برخلاف سیگار و قبیح بودن مصرف آن، قلیان کشیدن در بسیاری از خانوادهها برای همه افراد با ممنوعیت مواجه نیست و حتی در اغلب موارد اعضای خانواده با هم قلیان میکشند!
دانشجوی امروز که در پی کسب برابریهای اجتماعی است، طبیعی است برای غلبه بر دیدگاهی که استفاده از دخانیات را صرفا برای «زنان» عملی دون شان میداند، دست به کارهایی بزند که اکابر مملکت آن را قبیح میدانند
برای همین است که شاید کشیدن قلیان به دلیل نداشتن قبح در میان دختر مدرسهایها هم رواج فراوانی پیدا کرده و این در حالی است که به گواه متخصصان این ماده دخانی تاثیرات به مراتب زیادتر و زیانبارتری روی زنان دارد.
برای دیدن واقعیت،چشمها را بشوییم!
مقامات ما بارها نسبت به رواج قلیان هشدار دادهاند. اما هربار نوک پیکان هشدار و انتقاد آنها زنان و دختران را نشانه رفته است. به نظر میرسد این مقامات مسئول چندان نگران رواج قلیان در میان مردان نیستند! اداره اماکن نیروی انتظامی هم چندینبار با صدور بخشنامه به قهوهخانهها و رستورانها دستور داده که اجازه ندارند برای «زنان» قلیان سرو کنند و قلیان کشیدن زنان را «تخلف» دانستهاند. با اینحال واقعیتها میگویند این مصوبات هیچوقت در عمل اجرایی نشده است.
احمد جنیدی جعفری، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در مورد علت گرایش جوانان به قلیان( بدون جدا کردن دختران و پسران!) معتقد است:« وقتی جوان نشاط ندارد و جامعه مسیر نشاطآور را منحرف میکند طبیعی است که بهسمت مصرف قلیان و دخانیات گرایش پیدا کند. در حال حاضر جوان ما در جامعه به دنبال مسائلی است که به اونشاط بدهد و چون جامعه این امکان را از او دریغ میکند به سمت مصرف دخانی میرود. تنباکوهای عطری جوانان زیادی را جذب میکنند و چون به آنان نشاط میدهد به استفاده از این مواد معتاد میشوند و در دراز مدت به انواع بیماریهای مختلف مبتلا میشوند واین در حالی است که درمان این بیماران هزینهای زیادی را به جامعه تحمیل میکند.
رابطه جنگ بلوط و قلیان!
در سالهای گذشته با تامین گاز برای ساکنان مناطق جنگلی به میزان زیادی از قطع درختان جنگلی برای تامین سوخت جلوگیری شد و حتی در بسیاری مناطق شاهد رشد بهتر و افزایش پوشش جنگلی بودیم.
اما چند سالی است که با افزایش مصرف قلیان در کشور، بازاری جدید برای زغال و در نتیجه انگیزه برای بریدن و قاچاق چوب درختان جنگلی که بهترین آنها در مناطق مرکزی ایران بلوط است بهوجود آمده است.بازاری که مصرف کنندگانش پول خوبی برای خرید زغال پرداخت میکنند.
حضور نوظهور زنان در این عرصه تاثیر خاص خودش را گذاشته و قلیانکشیدن و دمی به دود زدن را از بیکلاسیاش! خارج کرده و فرم و شکل خاصی به آن بخشیده است
گسترش این بازار قاچاق چوب درختهای بلوط را از استانهای چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد و از مسیرهایی مانند سمیرم و حاشیه زاگرس مرکزی به استان اصفهان و دیگر نقاط افزایش داده است.
با پایین آمدن سن قلیانکشی و رونق بازار آن، بلوطها زغال و زغالها گداخته و تنباکوها دود میشوند و علاوه بر افزایش بیماریهای ریوی در بین مردم، کشور نیز با از دست دادن جنگلها و دود کردن آنها، ریههایش را از دست میدهد. این جنگلها توسط همان جوانانی دود میشود که در محافل و سفرهخانهها و قهوهخانه دور هم مینشینند، قلیان دود میکنند ودر مورد حفظ محیط زیست حرفهای قشنگ میزنند. و درد بزرگ جامعه ما همین است. دورهمیهایی با حرفهایی دهن پرکن، بیهیچ اجماع و حرکتی به سمت تغییر و تحول!
آیا همین جوانان که دود قلیان را به شکل های مختلف فانتزی بیرون میدهند میدانند که روزانه سههزار تن زغال برای قلیان درایران مصرف میشود؟ آیا میدانند اگر میانگین وزن درختان را هزار کیلوگرم حساب کنیم، روزانه ۹هزار درخت و درختچه گوناگون دود میشود و به هوا میرود.آیا خبر دارند بهترین زغال از درختان بلوط و تاغ در نیمه جنوبی ایران تهیه میشود!
بر اساس آمار رسمی سایت «خانه کتاب»، در سه ماه آخر سال ۱۳۹۶ در مجموع ۳۱ میلیون جلد کتاب در ایران چاپ شده است؛ یعنی روزانه حدود ۳۴۵ هزار جلد. اگر وزن متوسط کتابها را یک کیلوگرم حساب کنیم، روزانه ۳۴۵ تن کاغذ برای چاپ کتاب مصرف میشود؛ در کنار هم قرار دادن این رقمها نشاندهنده عمق فاجعه زیستمحیطی و زیانهای جسمانی است؛ مصرف روزانه 9هزار تن زغال (که بر خلاف کاغذ قابل بازیافت هم نیست) از چوب جنگلها و مزارع ایران، در برابر ۳۴۵ تن کاغذ برای چاپ کتاب که ۸۰ درصد آن از خارج کشور وارد میشود!
به این ترتیب، بیتوجهی مقامات مسئول در ایجاد زمینههای مناسب برای نشاط جوانان و نیز اهمال خود جوانان، آرام و قرار ازبلوطهای زاگرس گرفتهاند؛ گاهی آتشبهجانشان میافتد و ایستاده میسوزند و در کورهها میپزند و زغال میشوند تا مافیای قاچاق زغال نسل آنها را به انقراض بکشاند.
روایت تخریب جنگل های بلوط لرستان برای توسعه اراضی کشاورزی و تبدیل به زغال چالشی است که هر روز اتفاق میافتد. در برخی مناطق شهر و محورهای مواصلاتی خارج از شهر و حتی در استانهای همجوار می توان رد پای بلوط زاگرس را در زغال فروشیها پیدا کرد: «بهترین زغال بلوط موجود است!»
دیدگاه تان را بنویسید