در برنامه هفتم توسعه هم ردی از توجه به سالمندان دیده نمیشود
کوررنگی مزمن قوانین نسبت به چشمانداز تیره سالمندی
سعیده علیپور
«جمعیت ایران رسما در مسیر سالخوردگی است». نخستین گزارهای که از این جمله استنتاج میشود، این است که باید فکری به حال سالمندان کرد. اما جالب است بدانید که در حوزه سالمندی نه قانونی تصویب شده است و نه حتی در برنامه هفتم توسعه ردی از توجه به آن دیده میشود.
در چند سال اخیر موجی از نگرانی در میان مقامات بلندپایه کشور در خصوص پیر شدن جمعیت شکل گرفته است. این ابراز نگرانی و برخط کردن مسئولان برای پیگیری این ماجرا در نتیجه آماری بود که میگفت؛ ایران تا ۲۰ سال آینده به یکی از کشورهای پیر جهان تبدیل خواهد شد و نسبت جمعیت سالمند، طی حدود ۲۰ سال دیگر، از ۱۰ درصد به ۲۰ درصد میرسد. اما این سکهی دو رو، از نظر سیاستگذاران کشور تنها یک روی قابل اعتنا دارد؛ آن هم کاهش نرخ زاد و ولد است. به طوری که آنها در چند سال اخیر تمام قوای خود را بر تخصیص بودجه، تصویب قوانین حمایت از خانواده، اعطای مشوقهایی نظیر وام، زمین و ... متمرکز کردند تا شهروندان را به فرزندآوری ترغیب کنند یا حتی با ایجاد ممنوعیتهایی در حوزه پیشگیری و غربالگری، افراد را به سمت تولد نوزادان ناخواسته سوق دهند. دریغا که نه تنها در آمارها اثری از این ترغیب دیده نشد، که رقمهای رسمی و غیررسمی سقط جنین نیز هر روز نگرانکنندهتر از قبل رخ نشان داد.
اما روی دیگر این سکه که به وضوح از نظر سیاستگذاران نادیده گرفته میشود؛ امر واقع این روزهای جامعه ایران است؛ پیر شدن جمعیت و رهاشدگی قشر سالمند. از صندوقهای بازنشستگی در معرض خطر ورشکستگی بگیرید تا جمعیت قابل توجه سالمندانی که زیر چتر هیچ بیمهای نیستند. از فقر سالمندان تا کاستیهای فراوان در حوزه خدمات سلامت سالمندی و ... که هر کدام هرچند در جامعه امروز با اندکی مدارا و خوشبینی و صبر از نوع مورد انتظار واعظان نماز جمعه، قابلاغماض به نظر میرسد، اما با رشد انفجاری جمعیت سالمندی در دهههای آینده و عدم تغییر زیرساختها در این حوزه، به اصلیترین ابربحران آتی کشور تبدیل خواهد بود. رویهای که با وجود عدم تصویب قانونی در خصوص آن، دورنمای مطلوبی هم نمیتوان برای آن متصور شد، مگر اینکه مجلسنشینان روزی به خود بیایند و به سیاق طرحها و لوایح ضربتی چون صیانت از فضای مجازی و صیانت از جوانی جمعیت و صیانت از حجاب و غیرذالک، فکری هم به حال این ابربحران واقعی و در شرف وقوع کنند.
بیش از۵0 درصد سالمندان درآمد و مستمری ندارند
براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه شورای ملی سالمندان و مرکز آمار ایران، بیش از 10 درصد جمعیت فعلی کشور سالمندان هستند؛ چیزی حدود 9 میلیون نفر. البته این رقم طبق پیشبینیهای صورت گرفته در سالهای آینده رشد قابلتوجهی خواهد داشت؛ به طوری که براساس برآوردهای صورت گرفته تا سال ۲۰۵۰ به ازای هر سه نفر، یک نفر بالای ۶۰ سال خواهد بود. رقمی که نشان میدهد ایران برای جلوگیری از بروز بحران در آینده سالمندی باید برنامهای جدی در پیش بگیرد.
این رویه با پا به سن گذاشتن متولدین اوایل انقلاب و نیازمندی آنها به خدمات درمانی و رفاهی بیشتر از همیشه هم رخ نشان خواهد داد. در این میان جمعیت سالمندی در کشور طی دهههای آینده در حالی رشد میکند که به تحلیل صاحبنظران حوزه سالمندی همین حالا هم سالمندان از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیستند. نگاهی به وضعیت صندوقهای بازنشستگی، بیمهها درمانی، وضعیت اقتصادی، مسکن و ... هم این ادعا را تایید میکند.
در حال حاضر چیزی بیش از 50 درصد از افراد سالمند زیر چتر بیمههای بازنشستگی نیستند و 20 درصدی که تحت حمایت کمیته امداد قرار دارند، حقوقی مکفی نمیگیرند. از سوی دیگر همین حالا هم بیش از ۶۰ درصد منابع بیمهای کشور برای بازنشستگان هزینه میشود که با یک محاسبه سرانگشتی مشخص خواهد شد که با دو یا سه برابر شدن جمعیت سالمندان بیمههای بازنشستگی و درمانی به چاله ورشکستگی خواهند افتاد. اتفاقی که بحرانهای فعلی جامعه امروز، در برابر آن، موارد کوچکی خواهد بود.
سالمندان هنوز در تمنای خانمان
مسکن یکی از معضلات اساسی است که سالمندان را در شرایط پیچیدهای قرار میدهد. مطابق آمار همین حالا هم بیش از 11 درصد جامعه سالمندی کشور مستاجر هستند و این میزان در قیاس با سالیان گذشته بیشتر هم شده است. در حالی اعلام میشود تنگدستی در جامعه سالمندی دو برابر سایر گروههای سنی است که نداشتن مسکن هم بر آسیبهای دوره پیری میافزاید. در این میان پیشبینی میشود، با توجه به بحران مسکن در میان قشر میانسال فعلی کشور، سالمندان آینده با بحران شدید بیخانمانی مواجه شوند و این موضوع به فقر در جامعه سالمندی دهه آینده ایران دامن میزند.
با وجود عدم تصویب قانونی در حوزه سالمندی، دورنمای مطلوبی هم نمیتوان برای رفاه و سلامت سالمندان آینده ایران متصور شد، مگر اینکه مجلسنشینان روزی به خود بیایند و به سیاق طرحها و لوایح ضربتی چون صیانت از فضای مجازی و صیانت از جوانی جمعیت و صیانت از حجاب و غیرذالک، فکری هم به حال این ابربحران واقعی و در شرف وقوع کنند
زنان سالمند فقیرترند
جامعه ایران درحالی با شیب تندتری به سمت سالمندی در حرکت است که گفته میشود، در آینده جمعیت زنان سالمند چهار برابر مردان خواهد بود. آماری که اگر آن را در کنار اشتغال اندک زنان و کاهش نرخ ازدواج آنها بگذاریم، شاید تصویر درخشانی از آینده زنان سالمند ارائه ندهد. ازسوی دیگر، کارشناسان معتقدند جمعیت سالمند کشور به سمت الگوی زنانه حرکت میکند و حتی برخی استانها اکنون دارای جمعیت سالخورده زنانه شدهاند که درصدی از آنها به علت فوت همسر و درصد کمتری از آنها نیز به دلیل طلاق تنها زندگی میکنند. این افراد به واسطه تنهایی، کمتر حمایت میشوند و درصدی از آنها منبع درآمدی هم ندارند.
تنها ۲۳ متخصص طب سالمندی داریم
بر اساس استانداردهای جهانی اکنون در کشور به ۲۳۰۰ متخصص طب سالمندی نیاز داریم ولی تنها ۲۳ متخصص داریم که همه این افراد هم در رشته تخصصی خود مشغول به فعالیت نیستند. احمد دلبری، رئیس انجمن علمی طب سالمندی ایران با اشاره به این کمبود متخصص، به ایسنا گفت: «اکنون ۹۰ درصد سالمندان در کشور ما یک بیماری،۷۰ درصد ۲ بیماری و ۵۰ درصد ۳ بیماری و بیشتر دارند و ما با پیشگیری میتوانیم تعداد این بیماریها را کم کنیم یا یکسری از آنها را به تعویق اندازیم؛ اما متاسفانه به عنوان کارشناس، عزمی در این کار نمیبینم».
به گفته او موضوع سالمندی در کشور ما غیرقابل پیشبینی نبوده و نیست که نتوان فکری برای آن کرد.
در حال حاضر بیش از
50 درصد از افراد سالمند زیر چتر بیمههای بازنشستگی نیستند و 20 درصدی که تحت حمایت کمیته امداد قرار دارند، حقوقی مکفی نمیگیرند. این شرایط در سالیان آینده با رشد دو تا سه برابری جمعیت سالمند اسفناکتر از امروز خواهد شد
بحران توانبخشی سالمندان در راه ایران
علاوه بر او معاون بهداشت، درمان و توانبخشی هلال احمر هم هشدار داد که اگر تدابیر مناسب اتخاذ نشود در سالهای آینده دچار بحران عرضه در بخش خدمات توانبخشی به سالمندان خواهیم شد. به گزارش فارس، پیمان نامدار، ظرفیت توانبخشی در ایران را مناسب با رشد پیرسالی در کشور ندانست و گفت: «با افزایش پیری جمعیت در ایران، اقدامات بسیاری در زمینه توانبخشی سالمندان لازم است که نیاز به حمایت ویژه دولت و حاکمیت دارد».
بلاتکلیفی «قانون جامع حمایت از حقوق سالمندان»
در حالی که لایحه جامع حمایت از حقوق سالمندان سالهاست به مجلس ارائه شده؛ عملا هیچ اقدام جدی در این خصوص انجام نشده است. حسامالدین علامه، پژوهشگر حوزه سالمندی و رئیس سابق دبیرخانه شورای ملی سالمندان در این باره میگوید: «متأسفانه ما برای افراد بازنشسته هیچ برنامهای نداریم درصورتیکه کشورهای توسعهیافته که سالهاست با پدیده سالمندی مواجهند و پنجره جمعیتی آنها عمدتاً بسته است و نیروی کار و مولد کمتری هم دارند با استفاده از نیروی بازنشستگان و سالمندان اشتغال اقتصاد خرد و محله محور را تقویت کردهاند».
تقلا برای زاد و ولد و افزایش جمعیت، در حالی است که کمتر مسئول و سیاستگذاری در کشور به عاقبت کودکانی میاندیشد که در نتیجه این تقلاها، زاده خواهند شد. اتفاقی که به نظر میرسد برای کودکانی افتاد که در سالیان اول انقلاب چشم به جهان گشودند و پنجره جمعیت کشور را رو به توسعهای باز کردند که نشکفته، خشکید. آنها سالها در جنگ و محرومیت و مشکلات به امید پیشرفت کشور تقلا کردند، اما حال در نتیجه سیاستهای اعمالشده، این جمعیت در آستانه سالمندی، افق مطلوبی را پیش روی خود نمیبیند. شاید دقیقا برای همین است که میتوان به سیاستگذاران توصیه کرد بیش از کودکان زاده نشده، فکری به حال فرزندانِ زادهِ شده این سرزمین کنید.
دیدگاه تان را بنویسید