در شهر ما حقوق شهروندی معلولان نادیده گرفته میشود؛
کجکارکردهای شهری نامهربان
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۸۱ توانبخشی را اولین پاسخ به ناتوانی و معلولیت تعریف کرده است، که به سه مرحله «توانبخشی پزشکی»، «توانبخشی حرفهای» و «توانبخشی اجتماعی» تقسیم شده است. یکی از مسائلی که در توانبخشی اجتماعی باید مورد توجه قرار بگیرد همان مسئله مناسبسازی معابر و اماکن شخصی و اجتماعی و ابزار فرد معلول برای کم کردن مشکلات روزمره اوست، که میتواند در خودکفایی و بهبود روانی او و در بازگرداندنش به زندگی نقشی مهم داشته باشد.
آذر فخری، روزنامهنگار
شهر یعنی محل حضور همه افرادی که در محدوده آن زندگی میکنند. البته گویا قرار بر این بوده است. یعنی شهر، به تمام افرادی که در این محدوده خاص جغرافیایی سکونت دارند، باید این امکان را بدهد که بتوانند از امکانات موجود در شهر استفاده کنند.
اما این ظاهر و صورت ماجراست. شهر، با اتمام امکانات و به قول مهندسان و معماران، با تمام مبلمانش، بیشتر برای «شهروندان سالم» طراحی شده است.
اساسا برای معلولانی که در این شهر زندگی میکنند و حضور آنها در ساختوساز شهری، هیچجا و فضا و امکانی دیده نمیشود. یک سازه، یک مجتمع مسکونی یا تجاری، یک پارک، یک دانشگاه و ... همه اینها ساخته میشوند، برای افراد سالم هم ساخته میشوند و در نهایت اگر روزی گذر یک معلول به این مکانها افتاد، عدهای به صرافت میافتند که برای عبور و مرورو این افراد باید رمپ و رومپی اندیشیده شود. همین چند روز پیش یکی از دوستان معلول که با ویلچیر تردد میکند، عکسی از آسانسور مجتمع مسکونیشان برایم فرستاد که نشان میداد وسط ورودی آسانسور، میلهای جوش دادهاند تا بچههای ساکن در مجتمع، دوچرخههایشان را با آسانسور جابهجا نکنند، اما همین مانع، باعث شده دوست معلول ما دیگر نتواند با ویلچیرش از آسانسور استفاده کند و وقتی به مدیر ساختمان مراجعه کرده، مدیر از تصمیمی خودش کوتاه نیامده چون هزینه نگهداری و تعمیر آسانسور گران است. حالا تنها چارهای که برای این معلول حرکتی باقی مانده، عوض کردن خانه و اسبابکشی است. یعنی به همین سادگی حقوق یک شهروند، نادیده گرفته میشود که هیچ، به او توهین هم میشود که چه اصراری دارد در طبقات زندگی کند و بهتر است خانهای پیدا کند که در طبقه همکف یا اول باشد!
به پیادهروهایمان نگاه کنید: اخیرا در موزاییککاری پیادهروها، برای نابینایان، از موزاییکهایی خاصی استفاده شده تا راحت بتوانند مسیر خود را پیدا کنند و با در و دیوار و افراد بیتوجه، اما بسیاری از افراد جامعه ما هیچ اطلاعی از کارکرد این تفاوت ندارند و روی این موزاییکها بساط و قفسههای اضافه فروشگاه و دکان خود را میگذارند، دستفروشها، روی این بخش، بساطشان را پهن میکنند و حتی راهنماییورانندگی برخی از علایم خود را بر این خطوط نصب میکند یا تبلیغاتچیها ستون بنرهای خود را در این مسیرها برمیافرازند! به این ترتیب حتی یک تمهید ساده شهری که برای تردد افراد کمتوان در نظر گرفته شده، بهراحتی از دسترس آنان خارج میشود.
مناسبسازی و قانون اساسی
مناسبسازی یعنی محیط و وسایل حملونقل طوری تهیه و تدارک دیده شوند که افراد معلول بتوانند آزادانه و بدون خطر در محیط شهری شامل اماکن عمومی، معابر شهری و بین شهری و ساختمانهای عمومی حرکت کنند و از امکانات محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با حفظ استقلال فردی و رعایت شان و منزلت انسانی بهرهمند شوند.
مسئله مناسبسازی و تسهیل امور معلولان حتی در دو اصل قانون اساسی هم دیده شده است؛ در دو اصل ۲۸ و ۲۹ قانون اساسی به وظایف دولت در خصوص تمامی افراد جامعه اشاره شده و دولت موظف است برای تمامی افراد جامعه اشتغال و شرایط مساوی ایجاد کند که این موضوع، مشمول جامعه معلولین نیز میشود، همچنین در قانون جامع معلولان که در سال ۸۳ به تصویب رسید دولت موظف شده زمینههای لازم برای تامین حقوق معلولین را فراهم کند و حمایتهای لازم از آنها را به عمل آورد.
حتی تبصرههای این قوانین با صراحت، تمامی دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی را موظف کرده ساختمانها و اماکن عمومی و معابر را به گونهای طراحی کنند که امکان استفاده و بهرهمندی از آنها برای معلولین «همانند افراد عادی» فراهم شود. این تکلیف صریح و شفاف مجلس برای دولت و تمامی دستگاههای اجرایی و نهادهای عمومی است.
بهرهگیری از امکانات شهری اعم از تردد در پیادهروها،ورود و خروج آسان به ادارات و برخورداری از امکانات رفاهی شهری مثل سینماها، سالنهای تئاتر،مراکز تفریحی و...حق معلولان است و این وظیفه مدیریت شهری است که با طراحی اصولی امکانات شهری این حق را حفظ و تامین کنند
توان بخشی اجتماعی و نبود خدمات شهری
مشکل مهم جامعه معلولان ما مناسب نبودن امکانات شهری برای بهرهگیری آنان از خدمات شهری است. نامناسب بودن فضای شهری برای معلولان باعث وابستگی آنان به افراد دیگر برای حضور در اجتماع شده و بدیهی ترین نتیجه این وابستگی در دراز مدت، انزوا و خانه نشینی این افراد است.
سازمان بهداشت جهانی در سال 1981 توانبخشی را اولین پاسخ به ناتوانی و معلولیت تعریف کرده است، که به سه مرحله «توا نبخشی پزشکی»، «توانبخشی حرفهای» و «توانبخشی اجتماعی» تقسیم شده است. یکی از مسائلی که در توانبخشی اجتماعی باید مورد توجه قرار بگیرد همان مسئله مناسبسازی معابر و اماکن شخصی و اجتماعی و ابزار فرد معلول برای کم کردن مشکلات روزمره اوست، که میتواند در خودکفایی و بهبود روانی او و در بازگرداندنش به زندگی نقشی مهم داشته باشد. برای مناسبسازی هم البته باید ابتد با نیازهای فرد معلول با ابعاد و استانداردهای صندلی چرخدار بهعنوان عنصر اصلی مورد استفاده معلول آشنا شویم. سپس به شناخت مشکلات محیط شهری در ارتباط با فرد معلول از جمله مسائل معابر شهری، تجهیزات شهری و... بپردازیم. شبکه معابر در هر شهر، عامل ارتباطی فضاهای شهری است که با مناسبسازی آن برای فرد معلول، بسیاری از مشکلات این قشر از اعضای جامعه حل میشود. مشکلات در مورد معابر در دو بخش مسائل مربوط به خصوصیات فیزیکی و موانع بررسی میشوند و راهکارهای بهسازی و نوسازی بهعنوان ضوابط و توصیهها شناسایی میشوند. در مبحث خصوصیات فیزیکی سطح، عرض، جنس، و شیب طولی و عرضی و در بخش موانع فیزیکی، موانع موقت و موانع دائم مورد بررسی قرار می گیرند. در زمینه تجهیزات شهری هم مهمترین تجهیزات مورد استفاده شامل ایستگاه اتوبوس و مترو، استفاده از کارتخوانهای بانکی، سطل زباله، آبخوری و درنهایت علائم شهری و نورپردازی شناسایی و درنهایت ضوابط و توصیههای طراحی مناسب این تجهیزات مورد توجهاند. ضوابط و توصیههای مناسبسازی معابر و تجهیزات شهری برای سه گروه عمده افراد معلول، شامل معلولین جسمی حرکتی، معلولین نابینای حسی حرکتی، و معلولین ناشنوای حسی حرکتی بیان میشود. به همین ترتیب در خصوص فضاهای دسترسی به ساختمان (شامل مسیر دسترسی، پله و رامپ و بازشوها) و پارکها نیز مشکلات باید شناسایی و راه حلهای مناسب برای آنها در نظر گرفته و عملی شود.
مناسبسازی یعنی محیط و وسایل حملونقل طوری تهیه و تدارک دیده شوند که افراد معلول بتوانند آزادانه و بدون خطر در محیط شهری شامل اماکن عمومی، معابر شهری و بین شهری و ساختمانهای عمومی حرکت کنند و از امکانات محیطی بهرهمند شوند
مشکلات معلولان در فضای شهری تهران
- عرض کم پیادهرو و استفاده از مصالح نامناسب در پیادهرو و شیب و لغزندگی: پیادهروها با توجه به شرایط اقلیمی تهران و سرازیری و سربالاییهای این شهر دچار مشکل هستند. ن شهر تهران از لحاظ موقعیت جغرافیایی شهری غیرمسطح است و از شمال به جنوب سراشیبی تندی دارد. این شهر با توجه به نحوه معماری و فضاسازی آن برای معلولان مناسب نیست. در صورت مسطح سازی پیادهروها مشکلات کمتری برای تردد آنها ایجاد میشود.
-فقدان رمپ مناسب، وجود مانع بین پیادهرو و سوارهرو و عدم وجود پل، نامناسب بودن پل، عدم وجود خطکشی عابرپیاده، پیوستگی جدول به پیاهرو و جوی آب، نداشتن مشخصه حسی برای نابینایان از جمله مشکلات معلولان در استفاده از پلهای ارتباطی است.
- پلهها معضل دیگری در مسیرهای عبوری هستند. افراد معلول امکان تردد از طریق پلهها را ندارند. پلهها از نظر سازهای باید برای عبور این افراد مناسبسازی شوند.
شاخصهای شهر دوستدار معلولان
هر سال در گزارشی که تحت عنوان «بهترین و بدترین شهرها برای افراد دارای معلولیت» منتشر میشود، شاخصهایی برای ارزیابی کیفیت زندگی معلولان ارائه میشود که به حوزه شرایط اقتصادی و کیفیت زندگی تقسیم میشود. در حوزه اقتصاد شاخصهایی مانند میزان اشتغال معلولان در یک جامعه، میانگین درآمد معلولان، و میزان توانایی معلولان برای خرید مسکن مورد بررسی قرار میگیرد. در حوزه کیفیت زندگی شاخصهایی مانند تعداد رستورانهایی که در سطح شهر مناسب برای معلولان است، تعداد پارکهایی که مناسب معلولان است، و تعداد وسایل نقیله که دارای بالابر است مورد ارزیابی قرار میگیرد. برای مثال برلین از شهرهای دوستدار معلولان است چراکه در این شهر میزان دسترسی معلولان به وسایل نقلیه مناسب، میزان دسترسی معلولان به سینما، موزه و رستوران در سطح مناسبی قرار دارد. بهرهگیری از امکانات شهری اعم از تردد در پیادهروها،ورود و خروج آسان به ادارات و دستگاههای فعال خدمات رسان دولتی و غیردولتی و برخورداری از امکانات رفاهی شهری مثل سینماها، سالنهای تئاتر،مراکز تفریحی و...حق معلولان است و این وظیفه مدیریت شهری است که با طراحی اصولی امکانات شهری این حق را حفظ و تامین کنند تا از بار مشکلات معلولان کاسته شود. امروزه در کشورهای توسعهیافته،شرایط تردد و عبور ومرور معلولان درورزشگاهها،مراکز خرید،درمانگاهها، کتابخانهها و ... به نحوی مطلوب و استاندارد لحاظ شده است. مناسبسازی خودروها و ناوگان حمل ونقل عمومی بخش دیگری از طرحهای مناسبسازی است البته در طول سالیان اخیر گامهایی برای بهبود و این وضعیت برداشته شده،اما هنوز تا رسیدن به حد مطلوب راهی طولانی در پیش داریم و شهری همچون تهران که مرکزیت و پایتخت کشور محسوب میشود با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید