«عزتنفس» پیشنیاز «اعتماد به نفس» است
عشق بر خویشتنِ خویش
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
بعضا در میان افراد و گروههای مختلف اجتماعی مشاهده کردهاید که بعضی از اشخاص به اشتباه واژه عزت نفس و اعتماد به نفس را در قالب یک معنا بهکار میبرند؛ در حالیکه لازم است بدانید «اعتماد به نفس» به معنای ایمان شخص به تواناییهای ذاتی و استعدادهای بالقوهاش است که شکوفا شدن این استعدادها، تواناییها و خلاقیتها از طریق برخورداری از احساس ارزشمندی و عزتنفس صورت میگیرد.
در قلمروی روانشناسی روانشناسان نحوه شکلگیری حرمت نفس را بر اساس شکلگیری «خود» (Self) بیان میکنند. برایناساس «خود» بهعنوان هسته اصلی شخصیت، در روابط با دیگران و کنش متقابل اجتماعی شکل میگیرد و شخص بر اساس تصویری که از خود میسازد، شروع به پرورش خودپنداره خویش بر مبنای قضاوتها و ارزشگذاریهایی که نسبت به خویشتن دریافت کرده است، میپردازد و بهاینترتیب عزت نفس خویش را قوام میبخشد.
عزت نفس از مهمترین و اصلیترین مسئله در زندگی هر فردی محسوب میشود که در گستره عمر کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است. «عزت نفس» یا «حرمت خود» مجموعهای از عقاید و احساساتی است که فرد درباره خویش به کار میبرد که به آن «ادراک از خویشتن» نیز گفته میشود. به عبارت دیگر عزت نفس درجه ارزیابی فرد از خود، توانمندیها، شایستگیها و میزان ارزشهای مثبت و منفیای که برای خویشتن قائل میشود را دربرمیگیرد.
نکته حائز اهمیت آن است که والدین در میزان پرورش و رشد عزت نفس کودکان، تأثیر بسیار شگرفی دارند. زیرا بخش عظیمی از شخصیت فرد در سالهای نخست زندگی شکل میگیرد. بر این اساس نیز تحقیقات روانشناسی نشان دادهاند، هسته و جوهر اصلی شخصیت فرد تا 6سالگی شکل میگیرد و در این میان خانواده نقش اساسی و اصلی در زمینه رشد و پرورش شخصیت وی ایفا میکند.
در حقیقت روانشناسان معتقدند عزت نفس بر موفقیتهای کودک در تمام زمینهها تأثیر بسیاری دارد. مثلاً کودکی که احساس خوبی درباره توانمندیهای خود دارند، معمولاً بهتر از بچهای که عزت نفس خوبی ندارند، درس میخواند و به انجام فعالیتها و وظایف محول شده خویش میپردازد.
برایناساس پرورش حرمت خود یا عزت نفس یکی از راهکارهایی است که کودک به وسیله آن میتواند به مقابله با چالشهای دنیای پیرامون خود بپردازد. درواقع کودکی که در مورد خود احساس خوب و ارزشمندی دارد، در حل تعارضها و مقابله با فشارهای منفی پیش رو میتواند به صورتی راحتتر و مطلوبتر برخورد نماید. شایان ذکر است که این دسته از کودکان بهراحتی میتوانند بخندند و از زندگی به نحو مطلوبی لذت ببرند و در کل از منظر روانشناسی شخصیت جزو افراد خوش بین طبقهبندی میشوند.
در مقابل، چالشها میتوانند منبع اصلی ناکامیها و اضطراب آن دسته از کودکانی باشند که از سطح عزت نفس پایینی برخوردارند. کودکی که نسبت به خود احساس ضعف و ناتوانی دارد، سختتر میتواند به حل مشکلات و تعارضهای خویش و همچنین یافتن راهحلهای مناسب نایل شود. و به لحاظ ویژگیهای شخصیتی جزو افراد منفعل، منزوی و افسرده قرار میگیرد که در مواجهه با هر چالش و تنشی در زندگانی تنها پاسخ و عکسالعمل وی «من نمیتوانم» است.
باتوجه به مطالب مطرح شده میتوان گفت عزت نفس، اطمینان به خود و ارزش قایل شدن برای خود را به همراه میآورد. تصور شخص از خودش، تعیین کننده سرنوشت او خواهد بود. براین اساس مردم، منطبق با خودانگاره خویش و توقعات خودشان و دیگران رفتار میکنند.
ازاینرو به والدین تاکید میشود برای ارتقای خودانگاره فرزند خویش باید اعتقاد داشته باشند که فرزندشان مهمترین کودک دنیاست و در همین راستا شرایطی را برای وی فراهم آورند که وی را وادار به درک و قبول این مطلب کنند. براین اساس پدران و مادران لازم است بدانند که انتقاد کردن از کودک نه فقط از انگیزه حرکت او میکاهد، بلکه همچنین تأثیری منفی بر عزت نفس وی خواهد گذاشت که بر سطح توقع کودک از خود نیز تأثیر میگذارد.
بنابراین والدین بهمنظور افزایش آگاهی و مهارتهای خویش در زمینه فرزندپروری میتوانند از مشورت با کارشناسان روانشناس بهرهمند شوند تا بهاینترتیب در ایجاد حس مطلوب انتظار از خود در فرزندشان و انگیخته باقی ماندن این حس موفقتر از پیش عمل کنند.
دیدگاه تان را بنویسید