تغییر ساعات آغاز به کار ادارات برای چهارمین بار در ۲ ماه
مسیر بازگشت از اشتباه همچنان مسدود است؟
همینکه برای سادهترین بخش ماجرا تا الان دولت ۴ بار مجبور به تجدید نظر در تصمیم خود شده یکی از نشانههای اشتباه بودن اصل تصمیم است. چرا دولت و مجلس کار ساده و منطقی را انجام نمیدهند و با پذیرش اشتباه، این قانون را ملغی اعلام نمیکنند؟ آیا فکر میکنند تصمیم که از پایه اشتباه بوده با بالا و پایین شدن جزئیات اجرای آن درست میشود؟
به گزارش فراز، در فاصله تنها ۱۰ روز بعد از اجرای طرح تغییر ساعت کار ادارات به دنبال قانون جدید ساعت رسمی کشور، معاون اول رئیس جمهور به برخی انتقادات در خصوص تغییر ساعت کار اداری کشور اشاره کرد و از سازمان امور اداری و استخدامی کشور خواست تا با همکاری وزارت نیرو، به انتقادات مطرح توجه و تصمیمات لازم را در جهت اصلاح این طرح اتخاذ کنند.
همزمان هم با ابلاغ وزیر کشور، ساعت شروع به کار ادارات مالیاتی در خرداد و تیرماه به ساعت ۸ صبح تغییر کرد. این درحالی است که احمد وحیدی، پنجشنبه ۲۵ خردادماه در سفر به خراسان شمالی و در گفتوگو با رسانهها تصریح کرد تغییر ساعت شروع به کار ادارات و دستگاه های اجرایی در کشور نتیجه مثبت داشت.
ازسویدیگر، رئیسجمهور ۱۷ خرداد در جلسه هیات دولت با اشاره به تغییر ساعت کار ادارات، اقناعسازی افکار عمومی در خصوص اهداف و ثمرات این تصمیم را امری مهم و موثر در همراهی مردم با اجرای آن دانسته بود. این در واقع واکنش به انتقادات فراگیری بود که نسبت به تعیین نامناسب ساعت آغاز به کار ادارات در همان روزها مطرح میشد. حالا که بعد از کمتر از یک هفته معاون اول و وزیر کشور ایشان از تجدیدنظر در مورد ساعت کار ادارات سخن گفتهاند خیلی بهتر معلوم میشود که گره کار عدم اقناع افکار عمومی نبوده. مشکل به اشتباه تصمیمگیری مرتبط است.
بحث چالش این تغییر ساعت حالا با وضعی که دارد می تواند گویای خیلی از مسایل مهم در کشور باشد. در جریان تهیه لایحه تغییر قانون ساعت رسمی کشور و تصویب آن در مجلس، کارشناسان بسیار زیادی با دلایل مختلف و بر مبنای محاسبات فنی اعلام میکردند که چنین تصمیمی به ضرر کشور است و باعث افزایش مصرف انرژی و همینطور به زحمت افتادن مردم میشود. دولت و مجلس اما اصرار داشتند که این تصمیم را بر پایه بررسیهای کارشناسی متقن و قوی گرفتهاند. اکنون که در فاصله ۲ ماه تنها در مساله پیش پا افتاده ساعات آغاز به کار ادارات شاهد ۴ تغییر در تصمیمگیریها هستیم باید پرسید که آن برنامه و بررسیهای کارشناسی چه بودند که حتی پیشبینی موضوعی به این سادگی هم در آنها مغفول مانده؟ در واقع اگر بررسی کارشناسی پشت این طرح بود، دلیل مشکل برای تصمیم گیری درباره ملزومات ابتدایی این کار چیست؟
بارها شنیدهایم که در این کشور عذرخواهی و استعفا خط قرمز مدیران و مسئولان است. در عمل هم بارها و بارها این ادعا ثابت شده. همین خط قرمز تا کنون باعث پایداری تصمیمات اشتباه زیادی و وارد شدن خساراتی جدی بابت آنها به کشور شده. پیام عدم بازگشت مدیران از تصمیمات اشتباهات کوچکشان این است که در این سیستم وقتی کسی اشتباه در تصمیمات ساده را قبول نمیکند، آیا امیدی به پذیرش اشتباه در تصمیمات مهمتر هست؟
دیدگاه تان را بنویسید