اختلال ناخن جویدن سن و سال نمیشناسد
من نه خود «میجَوم»؛ او مرا «میجَود»
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
حتما شما هم در جمع خانوادگی، یا در میان دوستان و اطرافیان با صحنههایی از کودکان و بزرگسالانی روبهرو شدهاید که ناخنهای خود را میجوند، بطوریکه لحظهای از خوردن ناخنهای خویش دست بر دار نیستند. برای این دسته از افراد فرقی نمیکند چه داخل کلاس درس باشند، چه در جمع مهمانی و یا اینکه در محل کار و میان همکاران خویش باشند، بدون توجه به حضور افراد پیرامون خویش و همچنین عدم احساس شرم و خجالت در محیطهای اجتماعی مختلف به رفتار ناپسند ناخن خوردن ادامه میدهند.
میتوان گفت ناخن جویدن یکی از فراوانترین واکنشهای نوروتیک و اختلالات عادی ارضاکننده است که در کودکان و بزرگسالان مشاهده میشود که به سبب علل و عوامل مختلفی نمود پیدا میکند.
روانشناسان معتقدند ناخن جویدن یکی از اختلالات رفتاری و عادتی رایج در میان کودکان است که معمولاً از سنین 4 یا 5 سالگی شروع میشود، ولی در سنین 8 تا 12 سالگی به حداکثر شدت خود میرسد. البته شایان ذکر است که جویدن ناخن فقط منحصر به کودکان نیست، بلکه نوجوانان، جوانان و حتی بسیاری از بزرگسالان نیز دچار این عادت هستند. در این میان بسیاری از کودکانی که با این عادت بزرگ میشوند ممکن است تا بزرگسالی و حتی سالخوردگی هم این اختلال را با خود به همراه داشته باشند.
بر اساس پژوهشهای روانشناسی میتوان گفت «جویدن ناخن» در میان کودکان و حتی بزرگسالان نوعی رفتار وسواسی است که بسیاری از اشخاص ناخواسته و بدون اطلاع آن را انجام میدهند. بنابراین روانشناسان باتوجه به تحقیقات و پژوهشهای انجام شده معتقدند که این رفتار وسواسی در اکثر موارد نشانه حالات روحیای مانند دلواپسی و تضادهای فکری، اضطراب، عصبانیت، احساس گناه وکجخلقی است که بیشتر به دلایل مختلفی همچون استرس، خستگی، احساس ناکامی و تنهایی ممکن است رخ دهد.
از دیدگاه روانشناسان، «ناخن جویدن» به تخلیه هیجانات منفی و ناخوشایند فرد کمک شایانی میکند و موجب تقلیل یافتن استرس و اضطراب فرد میشود. البته از منظر آسیبشناسی مطالعات حاکی از آن است که ابتلا به برخی از مشکلات و اختلالات روانشناختی همچون اختلال وسواس فکری ـ عملی، اختلال تمرکزی و بیشفعالی، اختلالات اضطرابی و شب ادراری میتوانند زمینه جویدن ناخن را فراهم کند؛ از اینرو افراد دارای اختلالات ذکر شده بیش از دیگر افراد تمایل به ناخن
جویدن دارند.
معمولا نظریات مختلف روانشناسی درمانهای مختفی برای ترک عادت نادرست «ناخن جویدن» مطرح کردهاند که برخی از آنها همچون رویکرد درمانی روانتحلیلی بر پایه تمرکز بر عواملی که باعث بروز این رفتار نادرست شده، سعی در درمان دارند و برخی دیگر از رویکردها همچون درمانهای شناختی-رفتاری بر پایه درمانهای شناختی صورت میگیرد و افکار و رفتارهای فردی برای تغییر رفتارهای درست، هدف قرار میگیرند و طی مراحل درمان رفتاری، یک رفتار خاص جایگزین عادت ناخن جویدن میشود.
به عنوان نکته پایانی به والدین توصیه میشود که برای از بین بردن عادت ناخن جویدن کودک خویش از تنبیه، تهدید، استفاده از داروهای تلخ و همچنین پاشیدن فلفل روی انگشتان کودک به شدت اجتناب کنند؛ چراکه این قبیل رفتارها نه تنها موثر نیست، بلکه ممکن است جویدن ناخن را در وی تشدید کند.
بنابراین پدران و مادران بهتر است بهجای توجه بیش از حد به انجام عمل «ناخن جویدن»، به کودک خویش توجه کنند و با بررسیهای دقیق و شناخت عوامل بوجود آورنده این اختلال، همچنین رفع منشا اضطراب و استفاده از راهبردهای مناسب و کاربردی رواندرمانگران درصدد کمک به تنظیم هیجانات و ناراحتیهای فرزند خود باشند.
به افرادی که مشکل اصلیشان تمایل به «جویدن ناخن» است نیز توصیه میشود حتما برای حل مساله خویش از مشورت با روانشناسان متخصص و کارآزموده غافل نشوند؛ بهاینترتیب این اشخاص به واسطه بهرهمندی از راهبردهای روانشناسان و رواندرمانگران میتوانند مسائل اضطرابی خویش و همچنین عواملی که سبب پدیدآیی این اختلال شده است را ریشهیابی کنند. قطعا آگاهی یافتن از تعارضات پنهان و حل آنها و همچنین بینشافزایی به این افراد درراستای ترک راحتتر این عادت رفتاری ناپسند کمک میکند.
دیدگاه تان را بنویسید