جکی چان؛ اتوبوس مرگ و تکنیک گوشت قربانی
مجتبی لشکربلوکی
در چند روز گذشته دو اتفاق افتاد که سروصدا بهپا کرد. اولی؛ پخش فیلمی از «جکیچان» در شبکه کیش آنهم بدون سانسور بود که سوژه داغی شد و مبتنی بر اخبار رسیده، کارمندان مقصر در این ماجرا اخراج شدند، رئیس صداوسیما، هم سریع رئیس مرکز کیش را اخراج کرد. این ماجرا در شبکههای اجتماعی، سروصدای زیادی به پا کرد و طبق پیشبینی برخی نیز به صفحه این بازیگر معروف رفته و برایش کامنتهای خاص گذاشتند.
دومی اما حادثهای دلخراش بود که همه ما را متاثر کرد: اتوبوس مرگ در دانشگاه آزاد. خواسته عمومی آن است که مدیران دانشگاه آزاد را هم اخراج کنند. راستش را بخواهید زمانیکه یک مساله پیش میآید، و عواطف عمومی جریحهدار میشود، بهترین راه آن است که از تکنیک گوشت قربانی استفاده کنیم. تکنیک گوشت قربانی به زبان ساده این است که بهسرعت بگردیم نزدیکترین فرد.
به این ماجرا را پیدا کرده و قاطعانه وی را مجازات کنیم. برکناری، دادگاه، زندان و .... تکنیک گوشت قربانی سه مولفه دارد: نزدیکترین فرد سریعترین واکنش و قاطعانهترین برخورد. این فرمول معجزه میکند! اینگونه مدیران بالادستی تطهیر میشوند. افکارعمومی نیز آرامش میگیرد و دوباره برمیگردیم به خانههایمان تا فاجعه بعدی! تکنیک گوشت قربانی دو ایراد اصلی دارد: اولا اینکه متمرکز است روی افراد (و نه لایههای زیرین). فرض کنید که شما مدیر یک بخش را برکنار کردید، چه دلیلی وجود دارد که مدیر بعدی همان اشتباه را تکرار نکند؟ دوما اینکه این کار غیراخلاقی است که بدون بررسی عمیق و صرفا بهخاطر آرامش افکار عمومی یک فرد متهم، و گناهکار شناخته شود. فرض کنید که شما آن مدیر باشید، منصفانه میدانید که بدون بررسی و سریعا شما عزل شوید؟!
تجویز راهبردی
در مواقعی که مشکلی پیش میآید از جمله تلاطمات نرخ ارز، سکه، کمبود برخی کالاها کشته شدن انسانها در تصادف بین دو قطار و یا فساد مالی، کشتی سانچی و یا آتشسوزی پلاسکو و .... سه گام زیر باید برداشته شود: 1- بالاترین مقام مسئول، یک موضعگیری رسمی انجام دهد و دو نکته را شفاف کند. اولا اینکه رسما عذرخواهی صورت بگیرد (که من در طول تاریخی که رسانهها را پیگیری میکنم به اندازه انگشتان دو دست عذرخواهی از مسئولین ندیدهام) و دوما اینکه یک تاریخ قطعی و مشخص بدهد که کمیته حقیقتیاب، نتایج کار را بررسی میکند و به صورت عمومی اعلان میکند. 2- راس تاریخ مشخص شده، کمیته حقیقتیاب، موظف شود گزارشی رسمی، شفاف، مکتوب و همگانی در این زمینه ارائه کند. تلاطم ارز و سکه، علت تصادف دو قطار و یا آتشسوزی سانچی هر چیزی که مساله است باید شکافته و تحلیل شود. بدترین کار این است که پروندهها در ذهن مردم باز بمانند که متاسفانه چنین اتفاقی میافتد و پروندههایی که باز میمانند روز به روز مثل خوره، اعتماد مردم را میخورند. این بیاعتمادی بیدلیل نیست. مبتنی بر کمیته حقیقتیاب، در مورد افراد مسئول تصمیمگیری شود. گاهی لازم است همان بالاترین مقام مسئول استعفا دهد و نه اینکه مدیر زیردستش را مجبور به استعفا کند. 3- اگر واقعا دلمان برای مملکت میسوزد، شجاعانه تمام دادههای جمعآوری شده در اختیار پژوهشگران قرار گیرد تا این هزینه مادی-روانی که به جامعه تحمیل شده، مانع از بروز اشتباهات مجدد شود و یادگیری ملی شکل بگیرد. شما کدام فاجعه یا اشتباه یا خطای ملی را سراغ دارید که اطلاعات آن افشا شده باشد. تا بتوانیم آن را تحلیل کنیم و لایههای زیرین و ساختارها را درست کنیم؟ به همین دلیل هم هست که اشتباهات تکرار میشوند. ملتی که زیاد اشتباه کند، ممکن است زنده بماند، ملتی که برخی اشتباهاتش را تکرار کند خسارت زیادی میپردازد. اما ملتی که اشتباهاتش را زیاد تکرار کند، قطعا شکست خواهد خورد و عقب خواهد ماند. تلاش کنیم در دام تکنیک گوشت قربانی نیافتیم. ما نمیتوانیم اشتباه نکنیم، اما میتوانیم، هر اشتباه را به یک اهرم پیشرفت تبدیل کنیم به شرط آنکه جسارت عذرخواهی جرات افشای اطلاعات و شجاعت مقاومت در برابر واکنش سریع و هیجان کور را داشته باشیم و عقلایی تحلیل کنیم و تصمیم بگیریم.
دیدگاه تان را بنویسید