گزارش «توسعه ایرانی» از خودکشی، شیفتهای طاقتفرسا، انصراف و حقوق اندک دستیاران پزشکی
سهم دردناک رزیدنتها از نظام درمان
سعیده علیپور
سخنگوی سازمان نظام پزشکی در روزهای اخیر اعلام کرد که «تا چند سال دیگر باید پزشک گدایی کنیم». اشاره رضا لاریپور به شمار قابل توجه پزشکانی است که اخیرا در دوره تخصص خود از ادامه تحصیل انصراف دادهاند. افرادی که تاب فشار کاری زیاد در سیستم درمانی کشور، در کنار حقوق اندک، آنها را بر آن داشته تا قید سالها تلاش بیوقفه را بزنند و دوره تخصصی را که احتمالا در رقابتی سخت به آن راه یافتهاند، نیمهکاره رها کنند.
ساعات کار طولانی، دستمزد اندک، استرس، حجم بالای کار و ناامیدی از آینده شغلی، تنها بخشی از زندگی طاقتفرسای رزیدنتهای پزشکی است؛ قشری که به ادعای بسیاری از فعالان بخش سلامت، بیشتر بار ارائه خدمات بیمارستانهای بخش دولتی روی شانههای آنهاست و همین موضوع سبب کاهش بخشی از هزینههای درمان در ایران میشود. کنترل هزینهای که عملا بر دوش کار زیاد و حقوق اندک دانشجویان دوره تخصص سوار است. با این حال وضعیت معیشت و درآمد آنها چنان است که بسیاری مجبور به انصراف از این دوره میشوند. انصرافهای پیدرپی که از سوی نظام پزشکی بارها هشدار داده شده است. همین چندی پیش یاسر صالحینجفآبادی، دبیر شورای هماهنگی نظام پزشکیهای استان اصفهان گفته بود: «در مهرماه ۱۴۰۰ ظرفیت پذیرش دستیار جراحی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ۱۰ نفر بود که تنها هفت نفر برای این رشته ثبتنام کردند. کمتر از یک سال بعد، چهار نفر از آنها انصراف دادند و حالا فقط سه دانشجوی دستیاری رشته جراحی عمومی در این دانشگاه مشغولاند». محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی ایران، نیز درباره کمبود پزشک متخصص بهخصوص در بخش جراحی قلب هشدار داده بود که رشته جراحی قلب در سال ۱۴۰۱ متقاضی نداشت و برای جراحی کودکان هم تنها یک نفر شرکت کرد.
مهاجرت از کشور، انصراف از دوره دستیاری و اشتغال به اموری دیگر چون فعالیت در کلینیکهای زیبایی و به نظر روی خوش این ماجرای غمانگیز است. کم نیستند پزشکانی که به دلیل همین فشار کاری و درآمد اندک دچار افسردگی شده و حتی دست به خودکشی میزنند.
در این میان راهکار وزارت بهداشت افزایش 30 درصدی حقوق رزیدنتهاست. حقوقی که بررسیهای خبرنگار «توسعه ایرانی» نشان داده که در فروردین ماه امسال در بسیاری از بیمارستانهای زیر نظر دانشگاههای علوم پزشکی اعمال نشده است و همچنان دستیاران دوره تخصص بین 4.5 تا 6 میلیون حقوق و انترنهای دوره عمومی 2.5 میلیون دریافتی داشتهاند.
گلایه دستیاران پزشکی از شرایط سخت کاری
هر سال حدود دو هزار و600 نفر در دورههای تخصص پزشکی پذیرفته و حدود همین میزان نیز از این دوره فارغالتحصیل میشوند. این در حالی است که هر سال حدود 11 هزار نفر نیز در دورههای چهار ساله تخصصی پزشکی مشغول تحصیل و کار هستند. افرادی که برخی از آنها به سختی هزینههای معاش خود را در این دوره تامین میکنند. این در حالی است که در دوره چهارساله تخصص، اجازه کار غیر از گذراندن شیفتهای بیمارستانی ندارند.
6 میلیون تومان؛ حقوق دستیار سال چهارم تخصص جراحی مغز!
محمد رضا. ا، دستیار سال چهارم تخصص جراحی مغز و اعصاب است که باید حدود 6 سال در دوره دستیاری عمر خود را سپری کند. این در حالی است که درآمدش با یک فرزند پنج ساله از 6 میلیون تومان تجاوز نمیکند. او میگوید: «مثلا ما در دوره دستیاری تحت آموزش رایگان هستیم، اما عملا باید نیم تا دو برابر دوران تحصیل خود را در هر محلی که وزارت بهداشت مشخص میکند، کار کنیم. آنها حق اشتغال در طول دوره دستیاری را ندارند و در قبال آموزشی که میبینند، با کمترین پول ساعتها وظیفه اصلی درمان در بیمارستانها را به عهده دارند. با اینکه هنوز دانشجو هستیم اما بیشتر اوقات ما در بیمارستان صرف کارهای زمین مانده بخش میشود، نه مطالعه و یادگیری از استادان».
راهکار وزارت بهداشت برای حل مشکلات معیشتی رزیدنتها، افزایش 30 درصدی حقوق رزیدنتهاست. حقوقی که بررسیهای خبرنگار «توسعه ایرانی» نشان داده که در فروردین ماه امسال در بسیاری از بیمارستانهای زیر نظر دانشگاههای علوم پزشکی اعمال نشده است و همچنان دستیاران دوره تخصص بین 4.5 تا 6 میلیون حقوق و انترنهای دوره عمومی 2.5 میلیون دریافتی داشتهاند
نرجس. ج، دانشجوی سال سوم دوره دستیاری داخلی است که از وضعیت شیفتهای سنگین دوره دانشجویان رزیدنتی بهشدت گلایه دارد و به «توسعه ایرانی» میگوید: «گاهی بیشتر از 35 ساعت بی وقفه در بیمارستان هستیم. بعضی از رزیدنتها گاهی تا 540 ساعت در ماه خدمات طاقت فرسایی ارائه میدهند. این میزان شیفتهای سنگین برای دانشجویان دستیاری با توجه به مسئولیتهای سنگینی که در بیمارستانهای دولتی دارند و همچنین با این میزان مراجعه بالا، باعث افزایش خطای پزشکی میشود». او ادامه میدهد: «رزیدنتی که اینقدر کار دارد و خسته میشود، مسلما وقت و انرژی برای توجه و همراهی با مریضان و همراهانشان ندارد و این موضوع کیفیت درمان را پایین میآورد؛ چراکه بخشی از موضوع درمان، روحی و روانی است».
او با اشاره به خودکشی برخی از همکارانش ادامه داد: «متاسفانه چندی قبل یکی از همکاران متخصص ارتوپدی فوت کردند. در صحبتهایی که ایشان با همکارانش داشت به مشکلات معیشتی و فشار کار اشاره کرده بود. این اولین بار نیست که شاهدیم دانشجوی دوره دستیاری دچار مرگ خودخواسته یا مرگ ناگهانی میشود. رزیدنتی با این همه سختی کار، فشردگی کشیک، بیخوابی و استرس از طرفی؛ و تحقیر و توهین اساتید و فشار بیماران ...همچنین عدم بیمه و حقوقی ناچیز که نامش کمک هزینه است از طرفی دیگر؛ به نوعی بردگی است». به گفته او«بسیاری از رزیدنتها همسر و فرزند دارند و باید زندگی را اداره کنند. خیلیها خانواده ثروتمندی هم ندارند که از آنها حمایت کنند. این در حالی است اطرافیان گمان میکنند که ما در بیمارستانها پول پارو میکنیم. همه اینها فشار زیادی به دانشجویان دوره دستیاری وارد میکند».
این دانشجوی دوره دستیاری با اشاره به افزایش حقوق دستیاران میگوید: «اعلام کردند که حقوق افراد متاهل 11 میلیون و مجردها 8 میلیون شده است، اما این حقوق در فروردین ماه برای ما که زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی فعالیت داریم اعمال نشد. اما از برخی همکارانم در دانشگاه تهران شنیدهام که افزایش حقوق آنها اعمال شده است». به گفته او گویا افزایش حقوق در بسیاری از بیمارستانهای دانشگاههای علوم پزشکی سلیقهای بوده و خیلی از همکارانش در دیگر شهرهای کشور مشمول این اضافه حقوق نشدهاند.
به گفته او اگر این موضوع اصلاح نشود، باید انتظار داشت موج انصراف و خودکشی و مهاجرت امسال بین دستیاران پزشکی به شکل سونامیواری افزایش یابد.
ساعات کار طولانی، دستمزد اندک، استرس، حجم بالای کار و ناامیدی از آینده شغلی، تنها بخشی از زندگی طاقتفرسای رزیدنتهای پزشکی است؛ قشری که به گفته بسیاری از فعالان بخش سلامت؛ منجر به مهاجرت از کشور، خودکشی، انصراف از دوره تخصص پزشکی و اشتغال آنها به اموری دیگر چون فعالیت در کلینیکهای زیبایی شده است
وضعیت دانشجویان دستیاری در آلمان
مهتاب. س، دانشجوی دوره دستیاری مغز و اعصاب در بیمارستانی در آلمان است. درآمد ماهانه او دو هزارو 500 یورو است. این مبلغ نصف میزان دریافتی یک پزشک متخصص رتبه دو است که در همان بیمارستان فعالیت دارد و البته یک چهارم یا یک پنجم یک استاد دانشگاه در همان رشته. این در حالی است که دانشجویان دوره رزیدنتی در کشور ما گاهی چند ده یا چند صد برابر کمتر از یک پزشک متخصص هیاتعلمی دریافت میکنند.
او که از جمله پزشکانی بود، که ترجیح داد تا در ایران برای ادامه تحصیل اقدام نکند به «توسعه ایرانی» میگوید: «طبق قانون ما اجازه حضور بیش از 24 ساعت در هر شیفت را نداریم». این در حالی است که در ایران این میزان گاهی از 30 ساعت هم تجاوز میکند. او همچنین میگوید: «در آلمان
طبق قانون حداکثر کشیک از 5 تا 6 کشیک در ماه تجاوز نمیکند». اما در ایران یک رزیدنت 12 کشیک در ماه دارد. حتی همین تعداد بالا هم در سطح کشور رعایت نمیشود و دانشگاههای علوم پزشکی بهصورت سلیقهای این قانون را تغییر میدهند و آن را رعایت نمیکنند.»
او ادامه میدهد: «رزیدنتها در کشورهای دیگر مشمول قانون کار میشوند و از بیمه برخوردار هستند، درحالیکه رزیدنتهای ایرانی حتی وقتی که مبتلا به کرونا میشوند هزینه سیتیاسکن ساده را باید از جیب خود پرداخت کنند که جای تاسف دارد و این ناشی از کمکاری وزارت بهداشت در قبال رزیدنتهاست».
هشدار مهاجرت پزشکان
در چهار سال اخیر، بیش از ۱۶ هزار پزشک عمومی از ایران مهاجرت کردند.
بر مبنای گزارش سازمان پزشکی قانونی طی یک سال منتهی به شهریور ۱۴۰۱، دستکم ۱۶۰ متخصص قلب از ایران مهاجرت کرده و در همین بازه زمانی، ۳۰ هزار نفر از کادر درمان برای درخواست «گوداستندینگ» یا نداشتن سوءپیشینه از دانشکدههای علوم پزشکی اقدام کردهاند که مقصد بسیاری از آنان کشور عمان بود.
در همین باره مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان، نیز گفته بود که کشورهایی مانند امارت متحده عربی برای نخبگان ایرانی «دام» پهن کردهاند.
این در حالی است که به نظر میرسد راهکار وزارت بهداشت برای گذر از این موقعیت خطیر انکار نگرانیها و افزایش هر چه بیشتر ورودی رشتهها و از سوی دیگر افزایش سهمیههاست. موضوعی که بیم کاهش کیفیت رشته پزشکی در ایران را هر روز بیش از پیش تقویت میکند.
دیدگاه تان را بنویسید