سعیده علیپور

هشتگ «ماست» در روزهای اخیر و پس از بیانیه تند‌وتیز وزارت کشور در خصوص موضوع حجاب و البته انبوه اخبار پلمپ مراکز تفریحی و گردشگری و رستوران‌ها و ... در تعطیلات سال نو، ترند توئیتر فارسی شد.

«#ماست» اشاره‌ای دارد به ویدئویی که اغلب آن را دیده‌اید؛ روز جمعه 11 فروردین، فردی پس از ورود به فروشگاه لبنیاتی هاجرپور در شاندیز مشهد و درگیری لفظی با دو زن بدون روسری، سطل ماستی را از قفسه فروشگاه برمی‌دارد و بر سر آنها می‌ریزد و برخی حاضران با او درگیر می‌شوند. اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود. اخباری مبنی‌بر پلمپ و فک پلمپ فروشگاه لبنیاتی و احضار مسئول آن به دلیل انتشار این ویدئو و دستگیری دو زنی که مورد حمله قرار گرفته‌ بودند و همچنین دستگیری فرد ماست‌پاش، واکنش‌های زیادی را به همراه داشته است.

بسیاری برخورد این فرد_که در رسانه‌ها «ناهی از منکر» معرفی شده_ را نتیجه بیانیه اخیر وزارت کشور می‌دانند. بیانیه‌ای که 10 فروردین صادر شده و در آن به‌وضوح از حمایت آمران به معروف و تشدید برخورد با زنانی خبر داده که از رعایت حجاب سر باز می‌زنند. شماری از کاربران در فضای مجازی با استناد به همین بیانیه و صد البته مواردی مشابه در گذشته مدعی‌اند که با فرد ماست‌پاش برخوردی درخور صورت نخواهد گرفت و در نتیجه خشم جامعه پس از این اتفاق بیشتر از پیش خواهد شد.

در این میان برخی جامعه‌شناسان درگیری‌هایی از این نوع را رونمایی از شکاف و دو قطبی عمیق اجتماعی در کشور تفسیر کرده و معتقدند چنین تقابل دیدگاهی، با حمایت حاکمیت از یک سمت ماجرا، به تشدید درگیری‌های اجتماعی دامن زده و ناامنی را برای همه گروه‌های اجتماعی در کشور افزایش می‌دهد و حکم روشن کردن سیگار در انبار باروت را دارد. انباری که در صورت انفجار، به همه گروه‌های اجتماعی؛ از جمله حاکمیت آسیب خواهد زد.

در این میان البته مفسرانی هم این قبیل ماست‌مالی‌ها، را با نیت به حاشیه راندن هر چه بیشتر اخبار بحران‌های روزافزون اقتصادی کشور تفسیر می‌کنند و معتقدند؛ با وجود وقوف بخشی از حاکمیت بر تنش‌زا بودن افزایش فشارهای اجتماعی، به نظر می‌رسد، برخی راهی جز پنهان کردن ناکارآمدی مدیریتی و اقتصادی خود، پشت دو قطبی و تنش اجتماع بلد نیستند.

 

*واکنش‌های بی‌شمار به ماست‌مالی خبرساز

تبادل‌نظر وسیع کاربران با هشتگ «ماست» بار دیگر فعالان فضای مجازی را بر آن داشت تا درخصوص تشدید فشارها علیه زنان ابراز نگرانی کنند و حتی برخی این موضوع را به ماجرای اسیدپاشی سالیان گذشته در اصفهان پیوند زدند.

عبدالرضا داوری، فعال سیاسی اصولگرا در توئیتی نوشت: «اگر امروز قوه قضائیه با اوباشی که به بهانه امر به معروف و نهی از منکر، ماست به سر و صورت زنان می‌پاشند، برخورد نکند، فردا شاهد اسیدپاشی به صورت زنان خواهیم بود».

محسن برهانی، استاد اخراجی حقوق دانشگاه تهران نیز در توئیتی در واکنش به این ویدئو نوشت: «اگر ناهی از منکر از مرحله زبانی فراتر رفت و متعرض حیثیت، جان، مال، حریم خصوصی و حقوق اشخاص شد، این اقدام دیگر نهی از منکر نیست بلکه تجاوزی غیرقانونی و جرم است و سایرین با رعایت ماده ۱۵۶ قانون‌ مجازات ‌اسلامی، حق دفاع مشروع در قبال رفتار وی را خواهند داشت».

یاسر عرب، فعال رسانه‌ای نیز در فضای مجازی چنین واکنش نشان داد: «زمانی بود که می‌گفتیم و می‌نوشتیم؛ ظاهرا تا جوی خون در این مملکت راه نیافتد، دمیدن بر تنور این دوگانه‌سازی‌ها کافی نیست و از فلان امام جمعه تا فلان مداح دست از تحریک نیروهای مذهبی نخواهند کشید!

مع‌الاسف جوی خون که راه افتاد هیچ، کشور رسما به لبه پرتگاه کشیده شد و هر آن احتمال به آتش کشیده شدن همه‌ی هست و نیست ایران هم دیده شد و تعجب اینکه باز هم حضرات از خر شیطان پیاده نشده و از ایجاد رعب و وحشت دست بر نداشته‌اند! ...».

عباس عبدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی نیز اوضاع فعلی را نشانه ناکارآمدی نظام در خشنودی طرفداران خود می‌داند و می‌نویسد: «زدن دبه ماست، نشانه ناتوانی کامل حکومت در راضی کردن طرفداران خود است».

احمد زیدآبادی، فعال سیاسی نیز در واکنش به این موضوع نوشت: «عده‌ای از نهادها و افراد ذی‌نفوذ، با سیاسی کردن پوشش بانوان و توصیه به اقدامات تشنج‌زای اجتماعی، در جهت بی‌ثبات‌سازی جامعه تلاش می‌کنند!». او حتی این اقدامات را در جهت منافع اسرائیل تفسیر کرد.

آزاده مختاری، خبرنگار نیز در توئیتر خود نوشت: «درست در روزهایی که کشور در باتلاق ابر بحران اقتصادی و تورم گرفتار است و هر روز هم این باتلاق عمیق‌تر می‌شود، به جای مطالبه حق خود از منابع کشور و مطالبه اقتصادی دور از انحصار، سطل ماست روی سر هم می‌کوبیم!».

مهدی، فعال اصولگرا هم در واکنشی متفاوت نوشت: «دوقطبی تا کی؟ آن از کتک خوردن بانوی محجبه در قم. این هم از افتضاح این ابله مذهبی‌نما تو ماست‌بندی. آقای مسئول نمی‌خواهی ورود کنی؟ اگر بی‌حجابی قانون شکنی‌ست، مجری قانون باید وارد عمل بشود، شهروند عادی وظیفه‌اش تذکر لسانی‌ست. بی‌خود می‌کند ماست بریزد رو سر مردم!».

اما توئیت جالب دیگر، مربوط به خبرنگاری در مشهد است که از تقدیر خودجوش مردم از فروشنده ‌لبنیاتی خبر می‌دهد که از دو زن مشتری فروشگاه خود حمایت کرد. این خبرنگار در حساب کاربری خود در توئیتر به نقل از امیر شهلا، عضو سابق شورای شهر مشهد نوشت که «مشتریان از راه‌های دور و نزدیک به لبنیاتی آقای هاجرپور رفته‌اند و مغازه مملو از گُل و شکلات و شیرینی هست که مردم، در بدوِ ورود به مغازه، تقدیم کرده‌اند. درج تلفن روی تصاویر منتشر شده باعث شده از صبح یک نفر پاسخگوی محبت‌های تلفنی باشد».

 

*قرایی مقدم: تقابل با جامعه به ضرر حاکمیت است

در شرایطی که جامعه ایران در نتیجه اعتراضات میانه سال گذشته ملتهب شد، بسیاری بر این عقیده بودند، که برای آرام کردن فضای اجتماعی باید از حساسیت‌های سنتی کاست و از فشارهای اجتماعی کم کرد. با این حال درگذر زمان، نه تنها نشانی از کاهش این فشارها نیست که هر روز خبرهایی در خصوص جرم انگاری‌های بیشتر در این حوزه و اقدام برای تصویب قوانین سختگیرانه‌تر در حوزه پوشش و حجاب آغاز شده است. موضوعی که به عقیده امان‌الله قرایی مقدم جامعه‌شناس نه تنها عبث و ناکارآمد در نیل به اهداف قانون‌گذارانش است، که به شکاف و تقابلی جدی میان جامعه و حاکمیت می‌انجامد.

این جامعه‌شناس در گفت‌و‌گو با «توسعه ایرانی» گفت: «تشدید سختگیری‌ها و توجه نکردن به روند تغییر و تحولی که در ذات هر جامعه‌ای وجود دارد و امری اجتناب‌ناپذیر است، می‌تواند به ضرر حاکمیت تمام شود».

وی با اشاره به تأثیر فناوری و استفاده از تکنولوژی در فرهنگ افزود: «گذر زمان و تغییرات فناوری، بر زندگی افراد جامعه اثرگذار است. جامعه یک بستر پویا و در حال تغییر است. نمی‌توان انتظار داشت همه چیز تغییر کند اما انسان‌ها، فرهنگ‌ها و رفتارها، سبک زندگی‌، پوشش، آرایش، مطالبات و توقعات تغییر نکند».

به عقیده این جامعه‌شناس، وقتی گروهی که اتفاقا بخش قابل‌توجهی از آنها در حاکمیت مسئولیت‌هایی دارند این تغییرات طبیعی که در هر جامعه‌ای رخ می‌دهد را به رسمیت نمی‌شناسند و قصد مقابله با آن را دارند، گروهی از افراد حامی آنها به خود حق می‌دهند تا در سایه مصونیت سیاسی که حس می‌کنند دست به هر اقدامی بزنند و در تقابل با سایر شهروندان برخیزند و فضای اجتماعی را ناامن و شکاف اجتماعی را روزافزون کنند».

قرایی‌مقدم با اشاره به اینکه حاکمیت هر میزان که فشارها را افزایش دهد باز جامعه کار خود را انجام می‌دهد، اظهار داشت: «بهتر است که بسیاری از چیزها را ندیده بگیریم». وی افزود: «تحرکاتی که در مجلس برای مقابله با بی‌حجابی صورت می‌گیرد یا سخنانی که از سوی برخی ائمه جمعه برای مقابل با این افراد گفته می‌شود، بی‌تاثیر است؛ چرا که جامعه تغییر می‌کند و این تغییر و تحول اجتناب‌ناپذیر است پس بهتر است ما عزت و آبروی خود را حفظ کنیم».

این جامعه‌شناس تاکید کرد که این همه تهدید کردن و اعمالی شبیه همین ماست‌پاشی اخیر، نه تنها بی‌حجاب‌ها راکم نکرده، بلکه بر شمار آنها افزوده است.

این کارشناس مسائل اجتماعی، با هشدار نسبت به موضوع بحران‌های اقتصادی کشور افزود: «در حالی کشور با تورم و مشکلات شدید اقتصادی دست به گریبان است و هر روز بر شمار افراد زیر خط فقر جامعه افزوده می‌شود، باید کشور را در آستانه یک تنش و آشوب بزرگ دید. این در حالی است که در چنین شرایطی حاکمیت باید از بار تنش بر جامعه بکاهد، نه اینکه با فشار بر حوزه‌های دیگر مثل حوزه‌های اجتماعی طبقه متوسط جامعه که همواره حامی و خواهان حفظ وضع موجود است را به سوی طبقه زیر خط فقر  و آشوب هل دهد».

او در انتها به مسئولان توصیه کرد تا برای اینکه حرمت و جایگاه خود را حفظ کنند، در حوزه پوشش و جایگاه اجتماعی زنان در جامعه سخت‌گیری‌ها را کاهش دهند.

تبدیل شدن حجاب به مسأله اصلی حاکمیت و شدت‌گرفتن فضای دوقطبی، تقابل و خشونت در جامعه در حالی است که نگاهی به اخبار نشان می‌دهد که در کشوری اسلامی مثل عربستان که زنان در آن جایگاهی به مراتب پایین‌تر از مردان در جامعه داشتند، حاکمیت با اصلاح قوانین حقوقی و مدنی نظیر رانندگی و دوچرخه‌سواری و ... سعی دارد تا رویه خود را براساس مطالبات روز جامعه تغییر دهد. اصلاحاتی که به نظر می‌رسد نیاز روز جامعه ایرانی نیز هست.

 

**سوتیتر1:

در روزهای اخیر و پس از بیانیه تند‌وتیز وزارت کشور در خصوص موضوع حجاب و البته انبوه اخبار پلمپ مراکز تفریحی و گردشگری و رستوران‌ها و ... در تعطیلات سال نو؛ هشتگ «ماست» در پی ماست‌پاشی فردی به سر و روی دو زن بدون روسری در فروشگاه لبنیاتی هاجرپور در شاندیز مشهد، ترند توئیتر فارسی شد

 

**سوتیتر2:

قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با «توسعه ایرانی»: «جامعه یک بستر پویا و در حال تغییر است. تشدید سختگیری‌ها و توجه نکردن به روند تغییر و تحولی که در ذات هر جامعه‌ای وجود دارد و امری اجتناب‌ناپذیر است، می‌تواند به ضرر حاکمیت تمام شود».