چرا ایران، ژاپن نشد؟
مجتبی لشکربلوکی
زمانی یکی از مسئولان ارشد کشور گفته بود ما باید ژاپن اسلامی شویم! ظاهرا این فانتزی، فقط خواسته دوران ما نیست. بیش از صدسال است که ما ایرانیها خود را با ژاپن مقایسه میکنیم. حدود ۱۱۰ سال پیش، ناصرالملک، که در دوران قاجار چند سالی هم نایبالسلطنه بود، جایی گفته: راه سعادت ملت این است که ما هم همان راهی را برویم که امپراتور ژاپن رفت و امروز برای سرمشق ملل غافل و خوابآلوده هیچ نمونهای بهتر از ژاپن نیست.
چه شد که ژاپن، ژاپن شد و ایران، ایران ماند؟
باید اعتراف کرد که نمیشود، به این مساله به سادگی پاسخ داد. یکی از روشها توجه به تفاوتهاست. تفاوتهای رفتاری تفاوتهای جغرافیایی و یا تفاوتهای نهادی. در اینجا فقط به سه تفاوت اشاره میکنم و شما را به تامل فرامیخوانم.
۱. ژاپنیها خیلی شیک و مجلسی حاضرخوابند!
معروف است که ژاپنیها اصلاً نمیخوابند. خودشان هم خیلی به این مسئله اعتقاد دارند. ولی اگر چندوقتی در ژاپن بگذرانید، با آدمهایی روبهرو میشوید که در ایستگاه مترو، روی نیمکتهای خیابان و ... خوابیدهاند. یکی از اساتید مطالعات ژاپن میگوید: ژاپنیها حاضرخوابی میکنند! (خواب در حضور دیگران). ژاپنیها بعد از جنگ، روزانه بیش از 14 ساعت کار میکردند، تا کشورشان را از نو بسارند. متوسط ساعات کار ژاپنیها در سال ۱۹۸۳ از تمامى کشورها بیشتر گزارش شده است؛ یعنى ۲۱۵۲ ساعت که نسبت به کشور بعدى؛ یعنى آمریکا، ۲۵۴ ساعت بیشتر است. از خودمان صادقانه بپرسیم ما در روز چند ساعت کار مفید میکنیم؟
۲. ژاپنیها از «اویاتوئی گائیکوکوجین» استفاده کردند!
یکی از اقدامات فوقالعاده ژاپنیها، استفاده از مشاوران بینالمللی بود. آمار این مشاوران حیرتانگیز است: بین ۱۸۶۸ تا ۱۸۸۹ ، ۲۶۹۰ مشاور بینالمللی (یا به قول ژاپنیها اویاتوئی گائیکوکوجین) در همه زمینهها از هنر و موسیقی گرفته تا امور نظامی و اقتصادی از کشورهای مختلف دنیا دعوت شدند: ۱۱۲۷ بریتانیایی، ۴۱۴ آمریکایی، ۳۳۳ فرانسوی، ۲۵۰ چینی ۲۱۵ آلمانی و ۹۹ هلندی. ایده مدیریت کیفیت جامع متعلق به یک آمریکایی بود، اما درژاپن به ثمر نشست و خود را در کیفیت بینظیر سونی و تویوتا نشان داد. هنوز که هنوز است، بهرهکشی (عمدا کلمه بهرهکشی را استفاده کردهام) ژاپن از خارجیها ادامه دارد، نه تنها در کسوت مشاور که بسیاری از مدیران ارشد شرکتهای معروف ژاپنی، خارجی بودند و یا هستند: یک فرانسوی، رئیس نیسان است، مزدا از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۳ مدیران عامل غیرژاپنی داشته است. آلبرت کریچمن مدیر عامل گروه میتسوبیشی فوسو است و ... برای اینکه اهمیت این نکته را بیشتر درک کنیم باید توجه کنیم که ژاپن در همه این صنایع در جهان پیشرو است. مانند اینکه ما برویم برای صنعت فرش از چین، برای کشت و فرآوری زعفران از اسپانیا و برای تولید پسته از کانادا مدیر بیاوریم!
۳. ژاپنیها تفاوت «هشت« و«هشت و یک دقیقه» را میفهمند!
در این کشور هیچ بهانهای برای تاخیر پذیرفته نیست. نه تنها انسانها که تمام سسیستمها نیز به وقت حساسند. مثلا قطارهای متروی توکیو در روزهای عادی هر دو دقیقه یک بار راه میافتند. نکته جالب اینجاست که اگر هر روز در ساعت خاصی سوار مترو شوید، مسافران تقریبا همانها هستند که هر روز میبینید! متروی ژاپن در صورت تاخیر برگهای به مسافران میدهد تا رئیسشان بداند که عذرشان موجه است. در این کاغذ، نام قطار و مدت زمان تأخیر به دقت نوشته شده. مقایسه کنید با قرارهای کاری ما؛ ساعت ۳ قرار میگذاریم، ۳:۱۵ اعضا حاضر میشوند. تا ۳:۲۵ راجع به حواشی صحبت میکنیم. ۳:۳۰ دنبال دستور کار میگردیم، ۳:۴۰ یک نفر به خاطر جوابدادن به تلفن همراه جلسه را ترک میکند و ۳:۴۵ جلسه را ادامه میدهیم و جلسه با ۴۰ دقیقه تاخیر به پایان میرسد و کار بعدی ما ۴۵ دقیقه دیرتر آغاز میشود.
تجویز راهبردی
ایران قرار نیست ژاپن شود، هر کشوری مختصات یگانه خود را دارد، تاریخ، جغرافیا، باورها و ارزشها و عادتها. بنابراین کپیبرداری یک اشتباه استراتژیک است، اما الهامگرفتن و یادگیری فعالانه توصیهای شدنی است.
اشتباه بزرگی است که بخواهیم همان راهی را برویم که ژاپن رفت، اما میتوانیم به تفاوتها بنگریم و بیاموزیم برای توسعه نیازمند آنیم که تفاوت هشت و هشت یک دقیقه را بفهمیم، ضمن استفاده از تمام پتانسیلهای داخلی، هیچ ابایی برای بهکارگیری زبدهترین مدیران و مشاوران بینالمللی نداشته باشیم و کار کنیم؛ منضبط، خستگیناپذیر و با وجدان. اولی و سومی را باید از دبستان آغاز کرد و دومی را مدیران شجاع و چارچوبشکن باید ترویج کنند.
دیدگاه تان را بنویسید