لزوم توجه به قوانین پیادهروی در شهر؛
خود راه بگویدت که چون باید رفت!
شاید برایتان عجیب باشد که بگوییم راه رفتنمان هم چیزی شبیه رانندگی کردنمان است. همانطور که در خیابان، اکثر ما در بین خطوط نمیرانیم و یک خیابان سه لاینه را تبدیل به خیابانی میکنیم که می تواند لاین داشته باشد و درگیر ترافیک سنگینی و بوق و فریاد و ناسزا و تصادف و ... میشویم، در راه رفتن هم دقیقا از همین الگو استفاده میکنیم. از کدام الگو؟ مگر الگویی هم وجود دارد؟
آذر فخری، روزنامهنگار
در راسته خیابان ولیعصر بهخصوص از چهارراه تا میدان قدم زدهاید؟ حالا قدم زدن یا راه رفتن با عجله رفتن برای رسیدن به جایی کاری، کسی؟ در راسته خیابان انقلاب هم حتما راه رفتهاید؛ حالا یا سر صبر برای تماشا یا خرید کتاب یا صرفا یک عبور برای رسیدن به ...
گذرتان هم حتما به بازار تهران یا تجریش افتاده است ...
خوب در تمام این مسیرها و گذرها ما با پدیدهای به نام «راه رفتن» مواجهیم و با معضلی به نام تنهزدن و تنهخوردن ...و یا برخورد با کسی که درست از روبهرو میآید و چهره به چهره شدن و دمی مکث برای عبور او یا خودمان و این یعنی مثلاً راهدادن و کوتاه آمدن. ...
شاید برایتان عجیب باشد که بگوییم راه رفتنمان هم چیزی شبیه رانندگی کردنمان است. همانطور که در خیابان، اکثر ما در بین خطوط نمیرانیم و یک خیابان سه لاینه را تبدیل به خیابانی میکنیم که می تواند n لاین داشته باشد و درگیر ترافیک سنگینی و بوق و فریاد و ناسزا و تصادف و ... میشویم، در راه رفتن هم دقیقا از همین الگو استفاده میکنیم. از کدام الگو؟ مگر الگویی هم وجود دارد؟ از الگوی بیالگویی که مدام در آن تنهبهتنه و شاخبهشاخ و شانهبهشانه میشویم، به بستهای که در دست دیگران است میخوریم و باعث میشویم بستهاش بیفتد؛ بشکند یا بریزد یا ...، همدیگر را هل میدهیم طوری که یکی میافتد زمین و اگر دست و پا و سرش نشکند، حتما دچار کبودی و کوفتگی میشود. بیهوا و بدون توجه به حضور دیگران، در پیادهروها، راه میرویم، طوریکه انگار جز ما کس دیگری در این مسیر وجود ندارد. درست همانطور که در خیابان به گونهای رانندگی میکنیم که انگار پیست شخصی اتومبیلرانی خودمان است.
در پیادهروی، همانطور که در رانندگی، باید از سمت راست خود حرکت کنیم! باور نمیکنید؟ ولی حقیقت دارد. اگر همین یک قاعده ساده را رعایت کنیم مطمئنا کمتر به هم تنه خواهیم زد و کمتر درگیر، و رو در روی دیگران خواهیم شد
هنگام راه رفتن هم مثل وقتی که رانندگی میکنیم، مدام لاین و مسیر عوض میکنیم و لایی میکشیم و در نهایت با سرگیجه و کلافگی به مقصد میرسیم .
چپ و راست نداریم!
در پیادهروی، همانطور که در رانندگی، باید از سمت راست خود حرکت کنیم! باور نمیکنید؟ ولی حقیقت دارد. اگر همین یک قاعده ساده را رعایت کنیم مطمئنا کمتر به هم تنه خواهیم زد و کمتر درگیر، و رو در روی دیگران خواهیم شد.
اما مسئله این است که اغلب ما، همین نکته ساده را هم نمیدانیم و هنگام پیادهروی از هر طرف که شد و برایمان پیش آمد، حرکت میکنیم و آیند و روند دیگران برایمان مهم نیست. سربههوا و بدون توجه به اطراف خود راه میرویم و تنها به این فکر میکنیم که باید به هر نحوی که شده خود را به مقصد برسانیم.
اما البته، یک اتفاق خوب در این میان افتاده، این روزها اگر به مسافران مترو و حتی خودتان دقت کنید، میبینید که در راهروها و ایستگاههای مترو، همه جانب راست خود را رعایت میکنند؛ نه این که این عمل از روی آگاهی باشد، فرم قرار گرفتن پلهها و دستگاههای بلیتخوان مترو، به گونهای است که برای مسافر، چارهای جز حرکت از سمت راست خودش باقی نمیماند! و در نهایت او خود را روی موزاییکهایی با رنگ متفاوت مییابد که خط سیرش را مشخص میکند و به این ترتیب است که یک معماری درست، متاسفانه با استفاده روش شرطی کردن پائولوف! مردم را وامیدارد که از سمت راست خود حرکت کنند. امید که این شرطیشدگی در روی زمین و در پیادهروها و پیادهراهها، در بازارها و کوچه و خیابانها هم ادامه داشته باشد!
منظـور از اخـلاق ترافیـک شهروندی یعنی میزان تعهد و پایبندی افراد به قوانین و مقررات وضع شده در محدوده راهنمـاییورانندگی. و البته میدانیم که قوانین راهنماییورانندگی تنها مختص رانندگان و وسایط نقلیه نیست و بخشی از این قوانین به عابران مربوط است
اخلاق ترافیکی، ناهنجاری شهری
گفتن ندارد که ما، هم بهعنوان افراد پیاده و هم بهعنوان راننده و سواره اخلاق ترافیکی نداریم! و صد البته از وجود چنین چیزی هم بیخبریم. اما باید همینجا، تعریف و عملکرد اخلاق ترافیکی را برای همدیگر روشن کنیم. منظـور از اخـلاق ترافیـک شهروندی یعنی میزان تعهد و پایبندی افراد به قوانین و مقررات وضع شده در محدوده راهنمـاییورانندگی. و البته میدانیم که قوانین راهنماییورانندگی تنها مختص رانندگان و وسایط نقلیه نیست و بخشی از این قوانین به عابران مربوط است. که البته در اینباره، اطلاعرسانی و آموزشهای خاص، انجام نشده است. هر چند راهنماییورانندگی در کلانشهری مثل تهران عملا برای عابران پیاده هیچ هویت و شخصیتی قائل نیست و با کشیدن نردهها و میله و ایجاد موانع مختلف، تا میتواند شهروند را محدود و او را وادار به استفاده از پلهای عابر پیاده و زیرگذرها میکند. اما همین محدود کردنها، نتیجه آموزشندادنهایی است که باید از همان سنین مهد کودک اتفاق بیفتد. درهیچکدام از مقاطع تحصیلی و در اغلب خانوادههای ما، فرزندان آموزشی در مورد نحوه راه رفتن در شهر، چیزی یاد نمیگیرند و تمام تمرکز گردانندگان شهر بر دو چیز است: اول چراغ راهنمایی، دوم خط عابر پیاده، که هر دوی این مقوله هم حداقل از سوی عابران و موتورسواران، آنچنان که باید و شاید رعایت نمیشود.
جامعهشناسان میگویند اخلاق ترافیک شهروندی، در ذات خود با تعهد همراه است. هر چه میزان تعهد فرد در سطح اجتماعی بیشتر باشد، طبعا اخلاق ترافیکی هم در سطح بالاتری قرار خواهد داشت. جامعه شناسان عـدم رعایـت قوانین راهنماییورانندگی را نوعی ناهنجاری یا کژرفتاری میدانند. کژفتاری و ناهنجاری ترافیکی معمولا تحت تاثیرعـواملی مانند عدم احساس تعلق عدم پیوند اجتماعی بین فرد و جامعه الگوپذیری افراد تحت تأثیر گروههای مختلف و نیز رسـانههـا بـه عنـوان یـک نمـاد تکنولـوژی کـه وارد زنـدگی شهرنشی شده، ضعف پیوند بین افراد و جامعه اتفاق میافتد. ایـن ضـعف و عدم پیوند هم البته تحت تأثیر شاخص سرمایه اجتماعی مورد ارزیابی قرار میگیرد. در واقع از روابط بین افراد با یکـدیگر و نیـز بـا سـاختارهای اجتمـاعی، با اصطلاح سرمایه اجتماعی یاد میشود و فقدان یا ضعف این پیوند، میتوانـد کژرفتـاریهـای اجتماعی را بهوجود آورد.
با این تفاصیل،اخلاق ترافیک شهروندی یعنی تعهـدات و کـنشهـای فـرد کـه در قالـب رعایت و احترام به قوانین راهنماییورانندگی در شهر، نماد بیرونی پیدا میکند. اخلاق ترافیک شهروندی در قلمرو فرهنگی و اجتماعی تعریف مـیشـود. در قلمرو فرهنگی اخلاق ترافیـک شـهروندان زمینـههـای الگوپـذیری، اطلاعـات رسـانهای و دانش عمومی و در قلمرو اجتماعی آن، تعهد اجتماعی و سرمایه اجتماعی بهعنوان عناصر اصلی مورد توجه قرار میگیرند.
باز هم مقام اولی برای خودمان!
براساس آمار رسمی تنها در سال ۱۳۸۳ بیش از ۲۸ هزار نفر در تصادفات مختلف رانندگی درون شهری و بین شهری جان خود را از دست دادهاند. ایران به لحاظ نسبت مرگ و میر ناشی از تصادفات به هر ده هزار نفر جمعیت در بین تمامی کشورهای عضو سازمان ملل متحد، مقام اول را دارد! یعنی به نسبت هر ده هزار نفر در ایران حدود ۴/۳ نفر کشته میشوند و آمار دیگری می گوید: در حالیکه مرگ و میر ناشی از تصادفات در دنیا در رتبه نهم عوامل مرگومیر قرار دارد، اما در ایران بین رتبه اول و دوم در نوسان است! آمار متوسط سالیانه تلفات جادهای در ایران از میانگین کشتهشدگان جنگ تحمیلی بیشتر است، و این یعنی ما با وضعیتی فاجعهآمیز روبهرو هستیم. اکثریت مردم شهرنشین از وضعیت کنونی رانندگی در ایران سرخورده و دلزده و از این وضعیت نالان هستند و نسبت به ضرورت تغییر این شرایط اصرار دارند اما...؟! وقتی تصادفی اتفاق می افتد اکثر مردمی که برای تماشا جمع میشوند با دیدی فنی و کارشناسی مقصر را به درستی شناسایی میکنند، اما خود همین کارشناسان تماشاچی، معمولا نه در هنگام رانندگی و نه در عبور و مرور در شهر، به این قوانین عنایتی ندارند!
چند توصیه کوچک برای راه رفتن!
سعی کنید هنگام راه رفتن، به کسی تنه نزنید و با فشار از بین جمعیت عبور نکنید! در کتاب های آداب و سلوک فردی آمده است که:« این رفتار مخصوص افراد دونمایه و ناآشنا به آداب معاشرت است.»
اگر در موقعیتی قرار گرفته اید که ناچارید از بین دو نفر بگذرید، یا دست و لباس شما به کسی خورد و برای او مزاحمتی پیش آورد، حتما عذرخواهی کنید. اگر هنگام راه رفتن در معابر عمومی در حال صحبت با همراه تان- هم گوشی و هم دوست و رفیق و همسر و...- لطفا آهسته و ملایم حرف بزنید وسط راه توفق نکنید. بکشید کنار و در گوشه ای به مکالمه خود ادامه دهید؛ درست مثل زمانی که رانندگی میکنید و ناچارید به تلفن همراه تان پاسخ بدهید. این را هم به عنوان آخرین نکته به یاد داشته باشید که :
در موقع حرف زدن، با حرکت دادن سر و دست توجه مخاطب را جلب نکنید، آرام و با طمانینه صحبت کنید و در اماکن عمومی، کسی را با صدای بلند صدا نکنید. شاید طرف شما دوست نداشته باشد دیگران اسم او را بدانند.
دیدگاه تان را بنویسید