توصیه پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»:
اعتراضات دانشآموزی همدلانه مدیریت شود
حسین جمشیدیان
اعتراضات به مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد که ابتدا فضای مجازی را فرا گرفته بود، آرام آرام به خیابانها گسترش یافت و شعارها که در وهله نخست مرگ اندهبار میهمان سقزی و گشت امنیت اخلاقی را هدف میگرفت، رفته رفته رنگ و بوی دیگری یافت.
تقریبا بر این نکته اتفاق نظر وجود دارد که جنس اعتراضات اخیر از جنبههای مختلف با اعتراضات دیماه 96، آبان ۹۸ و پیشتر از آن تفاوت دارد. یکی از بارزترین این تفاوتها، حضور و نقش دانشآموزان در آن است. حضوری که با وجود محدودیتهای شبکههای مجازی ویدئوهای آن دست به دست میشود و دستگیری برخی دانشآموزان واکنشهای بسیاری را به دنبال داشته است. از چرایی حضور تا چرایی دستگیری و نحوه برخورد با آنان. حالا والدینی که تا دیروز پشت درهای مدارس در انتظار فرزندانشان بودند، با چشمانی نگران در انتظار آزادیشان هستند. در این میان گفته میشود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی به صورت جدی پیگیر آزادی آنها هستند. یوسف نوری، وزیر آموزش پرورش نیز دیروز به اعتراضات دانشآموزی واکنش نشان داد و گفت: «دشمن تمام توان خود را برای هدف قرار دادن آموزش و پرورش و دانش آموزان به کار گرفته است.»
تلاش برای آزادی دانشآموزان و دانشجویان
در همین باره به تازگی، نماینده مردم آمل و سخنگوی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی به رسانهها گفته است: «در جلسه کمیسیون آموزش در خصوص بحث آزادی دانشجویان و دانشآموزانی که در اغتشاشات اخیر بازداشت شدهاند صحبت شد و هماهنگیهایی با دادستان کل کشور صورت گرفته تا این دانشجویان و دانشآموزان هرچه سریعتر آزاد شوند و بر سر کلاسهای درسشان بازگردند و فضا به سمت آرامش حرکت کند.»
رضا حاجی پور اظهار کرد: «با توجه به اینکه دانشجویان جوان هستند و تحت تاثیر شبکههای معاند خارجی قرار میگیرند این موضوعات مطرح شد تا به سمت آرامش جامعه حرکت کنیم.»
پیشتر احمد امیرآبادی فراهانی، نماینده مردم قم در رابطه با دانشآموزان بازداشتی به رسانه ملی گفته بود: «وقتی از این دانش آموزان می پرسیم که چرا در اغتشاشات حاضر شدید، می گویند تحت تأثیر فراخوان و توئیتهای فلان فوتبالیست اسبق قرار گرفتیم.»
پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی» با بیان اینکه کودک حق اعتراض دارد و کنوانسیونهای حقوق کودک نیز برای وی این حق را در نظر گرفتهاند، تصریح کرد: گره اصلی این است که وقتی کودک بیرون آمد آن هم با نوع اعتراضی که متعلق به کودک و نوجوان نیست، نه باید تنبیه شود نه تشویق. بلکه باید همدلانه با وی گفتوگو کرد و او را آرام و قانع کرد
نسل سوم و چهارم انقلاب در کف خیابان چه میکنند؟
اما سوالی که در این میان مطرح است این است که چرا این دانشآموزان که به عنوان نسل سوم و چهارم انقلاب شناخته میشوند و در همین نظام پرورش یافتهاند، مطالبات متفاوتی نسبت به نسلهای پیش از خود دارند و چرا برای تحقق مطالباتشان به خیابان میآیند یا حرکتهای اعتراضیشان در داخل مدارس صحنههایی به قول عزتالله ضرغامی نامأنوس خلق میکنند.
این در حالیست که به گفته احمد زیدآبادی؛ تحلیگر سیاسی و اجتماعی، این نسل نتیجه افکار، اقدامات و سیاستهای افرادی است که «با ادعای تربیتی منطبق با ارزشهای دینی، ارکان قدرت را قبضه کردهاند، بودجههای بی در و پیکر فرهنگی را بلعیدهاند، فضای رسانهای و تبلیغاتی رسمی را به انحصار خود درآوردهاند، تمام تریبونهای عمومی را به خدمت گرفتهاند، شخصیتهای فکری و فرهنگی منتقد را یا در به در کردهاند و یا به سکوت و انزوا کشاندهاند، صدر تا ذیل نظام آموزشی کشور از کودکستان تا دانشگاهها را تحت کنترل خود در آوردهاند».
این بچهها حاصل تربیت همین نظام آموزشی هستند
در این میان مهدی نجفی خواه، پژوهشگر مسائل اجتماعی عقیده دیگری دارد. وی به «توسعه ایرانی» میگوید: «وقتی حاکمیت پاسخ قانعکنندهای به نیازها و مطالبات نسل جدید ندارد و قدرت اقناع آنها را ندارد، نسل جدید نیز ناگزیر به اعتراض است. اما اینکه چرا این اعتراض تند است نیز به همان نوع تربیت و آموزش برمیگردد.»
وی توضیح میدهد: «این بچهها حاصل تربیت همین نظام آموزشی هستند، این نسل آنچه از انقلاب 57 یاد گرفته همان است که در تلویزیون دیده و آن چیزی غیر از تظاهرات و به خیابان آمدن چه بوده است؟ مگر سالها اینها را به عنوان تصویر یک انقلاب و یک فرد انقلابی به آنها ارائه ندادیم؟ ما به بچهها از روز اول که به مدرسه رفتهاند گفتهایم که زیربار حرف زور نروید. بنابراین آنچه که در ذهن دانشآموزان پس از انقلاب نقش بسته این است که یگانه راه تغییر، انقلاب و اعتراض است. ما به آموزش مطالبهگری، اعتراض مسالمتآمیز و آگاهی از حقوق شهروندی به عنوان یک موضوع نپرداختهایم».به گفته نجفیخواه، حاکمیت تنها به فکر تبلیغ انقلاب بوده غافل از اینکه انقلاب یک لحظه است، انقلاب تمام میشود و پس از آن باید حکومت تشکیل شود که نیازمند ثبات است. این در حالیست که به جای آنکه در مورد دولت، مبنای حقوق شهروندی، حقوق مدنی، آزادیهای اجتماعی و آزادیهای مدنی، مباحث تبیینی صورت گیرد تنها در مورد انقلاب بحث شده است.
ما به آموزش مطالبهگری، اعتراض مسالمتآمیز و آگاهی از حقوق شهروندی به عنوان یک موضوع آموزشی نپرداختهایم
مخالفت با اعتراضات اجتماعی به بهانه امنیت ملی
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه در طول این سالها، هر گروهی درخواست داده که میخواهد نسبت به موضوعی تجمع کرده و واکنش نشان دهد به او گفتهایم نمیشود و امنیت ملی به خطر میافتد. اما وقتی کسانی که همسو با حاکمیت بودهاند خواستهاند تجمع کنند به راحتی خواسته آنان اجابت شده است. برای اثبات این موضوع کافیست رفتار حاکمیت نسبت به مرگ جرج فلوید را مقایسه کنیم.
وی با بیان اینکه به لحاظ جامعهشناسانه هرچه نسبت به اعتراض واکنش سختتری نشان دهید طرف مقابل واکنش سختتری نشان خواهد داد، تصریح کرد: چند روز پس از اتفاقات ناگواری که برای خانم مهسا امینی افتاد، برخی از گروههای فعال زنان و فعالان اجتماعی درخواست تجمع دادند ولی کسی توجه نکرد. در مقابل وقتی عدهای به نشانه اعتراض تجمع کردند با خشونت مواجه شدند. باید دانست، وقتی برخورد محکمی با یک اعتراض میشود مشکل تکثیر شده و هرچه روند را ادامه بدهید، مشکلات به صورت تصاعدی زیاد میشود.
مهدی نجفیخواه معتقد است ورود دانشآموزان به صحنه اعتراضات کاملا با کنوانسیونهای حقوق کودک مغایر است؛ چراکه دانشآموزان زیر 18 سال و کودک محسوب میشوند
حضور دانشآموزان در کف خیابان با کنوانسیون حقوق کودک مغایر است
نجفیخواه در مورد ورود دانشآموزان به صحنه اعتراضات معتقد است که این امر کاملا با کنوانسیونهای حقوق کودک مغایر است. چرا که دانشآموزان زیر 18 سال هستند و کودک حساب می شوند. ولی موضوع اینجاست که آیا ما در این زمینه به آنها در مورد حقوقشان آموزش دادهایم؟
این جامعهشناس تاکید دارد که بخشی از اقدامات این دانشآموزان، هیجانات ناشی از وایرال شدن تصاویر اعتراضات آنها در شبکههای اجتماعی است. با این وجود آنچه در مورد برخورد با این رفتار دانشآموزان انجام میشود چه تشویق باشد و چه تنبیه درست نیست بلکه رفتار درست برخورد همدلانه است.
نجفیخواه توضیح میدهد: مدیر مدرسه وقتی مدرسه شلوغ میشود و دانشآموزان اعتراض میکنند میخواهد از سوی مدیر بالاتر بازخواست نشود در نتیجه با دانشآموزان برخورد میکند و این خشونت منجر به بازتولید خشم میشود.
وی با بیان اینکه کودک حق اعتراض دارد و کنوانسیونهای حقوق کودک نیز برای وی این حق را در نظر گرفتهاند، تصریح کرد: گره اصلی این است که وقتی کودک بیرون آمد آن هم با نوع اعتراضی که متعلق به کودک و نوجوان نیست، نه باید تنبیه شود نه تشویق. بلکه باید همدلانه با وی گفتوگو کرد و او را آرام و قانع کرد.
این جامعه شناس با بیان اینکه آنچه در دو هفته گذشته دیدیم منازعه است و نمیتوان نام آن را اعتراض گذاشت، تصریح کرد: اگر اندکی دوراندیشی، مصلحتاندیشی و دلسوزی وجود داشت، خیلی از این اتفاقات تلخ نمیافتاد. وقتی مهسا فوت کرد، پلیس میتوانست در زمانی زودتر در مورد آن توضیح داده و عذرخواهی کند و به اقناع افکار عمومی بپردازد. میشد با سعه صدر با معترضان برخورد کرد تا افراد از جمله دانش آموزان از فضا و رسانههای موجسوار تاثیر نپذیرند و این حوادث تلخ رخ ندهد.
دیدگاه تان را بنویسید