تحلیل حضور برخی منتقدان در شماری از برنامههای تلویزیونی
شنیدن صدای مخالف دوام میآورد؟
سعیده علیپور
شاید کتمان آنچه این روزها در خیابانهای سراسر کشور رخ نشان میدهد؛ از اعتراضات گرفته تا شعارها و فریادها و ... امری محال به نظر برسد؛ مخصوصا از دید رسانهها. رسانههایی که در واقع وظیفه اصلیشان بازتاب همین خواستهای عموم مردم است و در شرایطی عادی و بدون وابستگی گروهی و حزبی، انعکاس و تحلیل مطالبات جامعه را فرض اولیه خود میدانند. اما واقعیت این است که این رویکرد، سالهاست در بزرگترین و فراگیرترین رسانه کشور یعنی صداوسیما جایی ندارد و همواره تریبونش دست گروهی معدود بوده است. به همین دلیل در روزهای اخیر پخش کمشمار برنامههایی که کمی از این رویکرد فاصله گرفته و به وظیفه ماهوی خود عمل کردهاند نه تنها نظرها را به سمت خود کشانده که در عین حال این سوال را نیز بار دیگر پیش کشیده که آیا رسانهای که عنوان ملی را بر جبین خود دارد و از بودجه عمومی کشور ارتزاق میکند، بالاخره به خدمت عموم درآمده است یا چنین برنامههایی تنها مسکنی موقت برای دعوت جامعه به سکوت است؟ به طوری که پس از آرام گرفتن نسبی جامعه، بار دیگر سیاست رسانهایاش همچنان بر مدار سوگیری گذشته خواهد چرخید.
*برگزاری نشستهایی متفات از گذشته
پس از انتشار خبر درگذشت مهسا امینی دختر 22 ساله سقزی، زمانی که در بازداشت گشت ارشاد تهران بود، موجی از خشم مردم کشور را فرا گرفت. بسیاری به خیابان آمدند و خواهان برچیدن گشت ارشاد شدند. همزمان با بالا گرفتن همین اعترضات بود که تکهای از مناظرههای پرچالش و نسبتا عجیبی در پیامرسانهای هنوز فیلتر نشده خبرساز شد. مناظرههایی که در آن کارشناسان اجتماعی عملکرد گشت ارشاد و حتی رویکرد حاکمیت به موضوعات اجتماعی مثل حجاب را مورد نقد جدی قرار میدادند. عجیب آنجا بود که این مناظرهها در سیمای جمهوری اسلامی پخش شده بود.
گویا تکانه ناشی از اعتراضات تا حدی بود که درهای بسته صداوسیما کمی به روی برخی منتقدان هم نیمه گشوده و سبب شد سخنانی مطرح شود که مخاطبان همیشگی این رسانه حداقل در یکی دو دهه گذشته کمتر شاهدش بودند.
برنامه «شیوه» از شبکه چهارم سیما و برنامه دیگری در شبکه افق با دعوت از افرادی چون بیژن عبدالکریمی، استاد اخراجی فلسفه غرب از دانشگاه آزاد اسلامی؛ محمد فاضلی، جامعهشناس و استاد اخراجی دانشگاه شهید بهشتی؛ تقی آزادارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران؛ ابراهیم فیاض، جامعهشناس، سعید شریعتی و شهاب طباطبایی فعالان سیاسی اصلاحطلب طرحی نو را در سالهای اخیر درانداخت و پس از مرگ مهسا امینی میزبان نگاههایی متفاوت شد.
با این همه، چنین گفته میشود که قسمتِ آخرِ میزگردهای چالشبرانگیز «شیوه» امروز، هفتم مهر ماه، پخش خواهد شد و با این حساب چیزی تا پایان باقی نمانده است.
*مباحث مطرح شده در این مناظرهها
یکی از مناظرههای کمسابقه که در همین برنامه پخش شد مربوط به تقی آزادارمکی، جامعهشناس و ابراهیم فیاض، جامعهشناس بود. به گزارش سایت جماران تقی آزاد ارمکی در انتقاد از رفتار گشت ارشاد در برنامه شیوه گفت: «مشکل این است که جمهوری اسلامی تنهایی را ترویج میکند! سر جامعه را به اسم بورژوازی بریدند. جامعهای که به لحاظ اقتصادی بیسر است، طبقه متوسط شروع میکند سر خودش را تراشیدن. جامعه از لحاظ فرهنگی صاحب ندارد! در بحرانها طبقه متوسط است که باید میانداری کند؛ ولی نیست، مشروعش نکردیم. یک هنرمند، یک عکاس، یک روزنامهنگار و... که الان باید جامعه را میانداری بکند، کجاست؟ بعد مجبوریم از نیروی انتظامی دعوت کنیم برای آرامکردن و خشونت ادامه پیدا میکند».
جامعه ایران بسیار داغدار و ملتهب است
در مناظرهای دیگر در همین برنامه محمد فاضلی، جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز به بررسی ریشههای اعتراضات اخیر پرداخت و گفت: «جامعه ایران به دلیل آنچه برای خانم مهسا امینی پیش آمد بسیار داغدار و ملتهب است. باید بدانیم جامعه ایران در چه وضعیتی است. فقط ۱۴ درصد متولد سالهای قبل از انقلاب هستند، ۸۶ درصد پس انقلاب به دنیا آمدهاند. این جامعه گسترش یافته و رشید و بالغ شده و تحصیل کرده است. این جامعه از برخی عارضهها رنج میبرد. نرخ بیکاری بسیار بالاست، حتی با نرخهای پایین مشارکت این بیکاری بالاست. بیکاری به شکل نابرابری بین زن و مرد تقسیم شده؛ مردان پنج برابر زنان شاغل هستند! نرخ بیکاری زنان ۱۳ درصد، نرخ بیکاری مردان ۷.۲ درصد. در جوانان ۱۸ تا ۳۵ سال، نرخ بیکاری مردان ۱۳.۸ و نرخ بیکاری زنان 28.3 درصد. جوان ۱۸ تا ۳۵ سال دوبرابر کل بیکار است! تعداد دانشجویان زن ۲۰ هزار نفر بیش از مردان است، زنان بیشتر دانشجو شدهاند؛ اما نرخ بیکاری آنها دوبرابر است. نرخ مشارکت اقتصادی آنها هم یکپنجم است. طبیعی است که من مثل زنان اسم این را بگذارم یک تبعیض ساختاری علیه زنان».
همه چیز را براساس سناریو بیان نکنید؛ اینها مردم عادی هستند
در یکی دیگر از این مناظرات شهابالدین طباطبایی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان در برنامه جهانآرا در شبکه افق با موضوع گشت ارشاد و حجاب به اعتراضات اخیر مردم اشاره کرد و گفت: «همه چیز را براساس سناریو بیان نکنید؛ اینها مردم عادی هستند، میخواهند زندگی آرامی داشته باشند. شما من را که در چارچوب حزب سیاسی هستم و دبیرکل یک حزب شدهام و در چارچوب جمهوری اسلامی کار میکنم، متهم به آنارشیسم میکنید! به مردمی که در خیابان هستند چه میچسبانید؟ این کار را نکنید».
در دیگر برنامه «شیوه»، سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «حکومت مطلقه به خودش اجازه میدهد سبک زندگی واحد را به مردم تحمیل کند. حتی اتاق خواب مردم را هم حیطه خود میدانند و میگویند ما تعیین میکنیم چند بچه داشته باشید».
* آیا رویکرد صداوسیما ادامه خواهد یافت؟
در حالی که برخی از این رویکرد صداوسیما ذوق زده شده و آن را نشانه تغییراتی در این سازمان عریض و طویل میدانند که گروهی دیگر اعتقادی به تغییر رویه در این مجموعه ندارند و آن را تنها یک مسکن خیلی کوتاه برای انحراف اذهان عمومی قلمداد میکنند. آنها معتقدند صداوسیما برای نخستینبار نیست که حق اعتراضات مردمی را بدون دخالت نگاه جناحی و سیاسی در ظاهر به رسمیت میشناسد و بارها در گذشته هم به صورت بسیار موقت عملکردهایی متفاوت از خود نشان داده است. سال گذشته برخلاف انتظارها و شاید برای نخستینبار تجمع هزاران نفر مردم اصفهان در بستر زایندهرود حداقل در چند روز نخست بدون تحریف یا برچسبزنی از صداوسیما به صورت گسترده پخش شد. صداوسیما در گزارش خود از حق بازگشت آب به زایندهرود بهعنوان مطالبه مردم اصفهان نام برد و حتی شعارهای سر داده شده در تجمع را پخش کرد. اما همانطور که انتظار میرفت این سعهصدر دوام چندانی نیاورد.
اما نگاهی به اعتراضات آبان ۹۸ نشان میدهد که این سازمان در گذشته حتی سهمی ناچیز هم در بخشهای خبری و تفسیری برای مخالفان قائل نبود. به طوری که اخبار به صورت سوگیرانه و گزینشی از صداوسیما پخش میشد، تا جایی که حسامالدین آشنا، نماینده قوه مجریه در شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، در نامهای به محسنیاژهای خواستار ابلاغ اعتراض شورای نظارت درخصوص رویکرد تقلیلگرایانه صداوسیما در پوشش اعتراضات آبان ۹۸ شد. در بخشی از این نامه آمده بود: «همانگونه که مستحضرید طرح سهمیهبندی بنزین، مصوب سران قوا و مورد تأیید مقام معظم رهبری بوده است. بررسی بخشهای خبری صداوسیما و برنامههای گفتوگومحور آن نشان میدهد با فروکشکردن اعتراضات به سهمیهبندی بنزین، رویکرد صداوسیما نیز به هدفگیری دولت تغییر پیدا کرده است. این مواجهه سیاستزده و جناحی با یک مسئله ملی، تقلیل موضوع و برخلاف وظیفه صداوسیما بهعنوان رسانه ملی است».
رسانه ملی سال ۸۸ راهپیمایی هواداران احمدینژاد را نیز بعد از اعلام نتایج به صورت گسترده پخش کرد. همان سخنرانیای که در آن رئیس وقت دولت معترضان و منتقدان خود را جمعی خس و خاشاک خواند؛ اما نهتنها سهمی برابر به پوشش راهپیمایی منتقدان احمدینژاد نداد، بلکه بسیاری معتقدند اگر رسانه ملی به جای تحریف و برچسبزنی، گزارشهای گزینشی و سوگیرانه جناحی، تجمع دو جریان حامیان و منتقدان احمدینژاد را همانطور که بود پوشش میداد، شاید از بسیاری از اتفاقات ناگوار بعدی جلوگیری میشد.
در این میان برخی معتقدند تجربه نشان میدهد که هرگاه صداوسیما به تولید و پخش مناظره و میزگردهای چالشی متفاوت اقدام کرده، توانسته در جذب مخاطب موفق باشد. این همراهیها، حتی اگر در قالب اظهارنظرهای منفی دربارهی یک برنامه یا رویکرد رسانهای شکل بگیرد، بهتر از بیتفاوتی یا ندیده شدن صرف است.
اما مانند همیشه این پرسش در ذهن بینندگان و رسانهها باقی میماند که آیا مناظرههای اخیر شبکه چهار را باید به حساب رویکردی دائمی و ماندنی برای صداوسیما تلقی کنیم یا این «شیوه» هم مانند برخی برنامههای مقطعی این سالها، مدتی روی آنتن میماند، تمام میشود و بار دیگر صداوسیما به همان رویهی معمول خود در این سالها که از سوی عدهای انتقادبرانگیز هم بوده است، بازخواهد گشت؟
***سوتیتر 1:
همزمان با بالا گرفتن اعترضات به مرگ مهسا امینی بخشهایی از مناظرههای پرچالشی در پیامرسانهای هنوز فیلتر نشده دست به دست میشد. مناظرههایی که در آن کارشناسان اجتماعی در برنامهای تلویزیونی عملکرد گشت ارشاد را مورد نقد جدی قرار میدادند
***سوتیتر 2:
با پخش مناظرههای چالشبرانگیر در صداوسیما در خصوص موضوعات داغ جامعه، این سوال مطرح است که آیا رسانه ملی کشور بالاخره به خدمت عموم درآمده است یا چنین برنامههایی تنها مسکنی موقت برای دعوت جامعه به سکوت است؟
دیدگاه تان را بنویسید