معضلی که باید ریشه آن را در سیاستگذاریهای بدون آسیبشناسی جستجو کرد؛
گسترش مهاجرت از نخبگان به همگان
حسین جمشیدیان
شاید زمانی که دکتر حسین عبده تبریزی، چهره سرشناس علم اقتصاد در آذرماه 1396، در نشست «صلح، اقتصاد و چالشهای فقر انجمن جامعهشناسی ایران» ابعاد مربوط به مهاجرت را گسترده و ترسناک دانست و اعلام کرد: «مهاجرت ایرانیان حالا از نخبگان فراتر رفته و به حیطه همه سطوح متخصصان کشیده است.» خود او نیز تصور چنین روزهایی را در مورد روند رو به رشد مهاجرت از کشور به ذهن راه نمیداد. در آن زمان (سال 1396) او اعلام کرد که اطلاعات نشان میدهد که در سالهای اخیر ۱.۵ میلیون ایرانی مهاجرت کردهاند یا در صف مهاجرت کشورهایی چون استرالیا و کانادا ایستادهاند. اینها اعداد ترسناکی است. خروج نیروهای کارشناسی و نیروهای ورزیده به اقتصاد ملی آسیب میزند و یکی از دلایل تهیدست شدن ایرانیان مهاجرت نیروهای نخبه است.
موج مهاجرت از کشور که تا همین چند سال پیش، به قشر خاصی منسوب به «نخبگان» با انگیزههایی متفاوت، از ادامه تحصیل تا تجارت و ... محدود میشد، حالا دیگر مرزهای محدودیت را در هم شکسته است. ماجرای مهاجرت دیگر قشر خاصی نمیشناسد و فراتر از نخبگان اعم از علمی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به قشرهای معمولی و بعضا فرودست جامعه نیز کشیده شده است. روندی که به اذعان برخی کارشناسان پا را از نگرانی فراتر گذاشته و ترسناک شده است. واقعیت امر آنکه، آمار رسمی مهاجرت از کشور به ویژه در بخش نخبگان، هیچگاه قابل اتکا نبوده است با این وجود در برخی مواقع آش آنقدر شور شده که خود متولیان نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کردهاند. برای نمونه مهاجرت کادر درمان به ویژه در بخش پرستاران اگرچه از سالهای گذشته شنیده میشد، اما بروز بحران کرونا و نیاز مبرم به پرستاران باتجربه و کارآمد، زنگ خطری جدی را برای مهاجرت این سرمایههای ارزشمند کشور به صدا درآورد. به تازگی دکتر منصور جعفری نمین، رئیس شورای عالی نظام پزشکی ایران، افزایش روزافزون مهاجرت متخصصان رشتههای مختلف پزشکی به خارج از کشور را نگرانکننده خواند و خواستار چارهاندیشی برای توقف روند آن شد. وی گفته است برخی از این پزشکان و متخصصان مهاجر را کشورهای همسایه ایران جذب کردهاند و من از آن روزی میترسم که شهروندان ما برای دریافت خدمات پزشکی کیفی، به کشورهای همسایه مراجعه کرده و از دست پزشک ایرانی مهاجر، این خدمات را دریافت کنند.
موج مهاجرت حقیقی و مجازی متخصصان IT
محمدرضا فرجی تهرانی، رئیس اتحادیه فناوران رایانه تهران نیز در گفت و گویی که با روزنامه «شرق» انجام داده، نسبت به موج مهاجرت متخصصان IT ایران به امارات و قطر هشدار داده است. به گفته وی پس از زمزمههای اجرای طرح صیانت و اعمال محدودیتهای تازه برای کاربران ایرانی، موج مهاجرت متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات از ایران شدت گرفته است. بسیاری از این متخصصان هم که هنوز در ایران هستند، کوچ مجازی کردهاند و با کمک نوعی ویزای جدید کاری که امارات و برخی دیگر از کشورهای جهان اعطا میکنند، متخصصان از هر جای جهان و حتی کشور محل اقامت خود اجازه کار در شرکتهای بینالمللی را دارند و به نوعی کارمند دورکار آن کشورها به شمار میآیند. این در حالیست که با توجه به افزایش تهدیدات سایبری نسبت به کشور، یکی از مهمترین نگرانیها، کاهش متخصصان امنیت سایبری است که خود، آسیبهای بسیاری در بخش حفاظت از زیرساختهای سایبری کشور به دنبال دارد.
گسترش مهاجرت از نخبگان به شرکتهای دانش بنیان
تاسفآور اینکه امروز با نوع جدیدی از مهاجرت مواجه میشویم و خطر وقتی بیشتر احساس میشود که میشنویم «مهاجرت از نخبگان به شرکتهای دانشبنیان رسیده است». این تازهترین هشدار روحالله دهقانی فیروزآبادی، رئیس سازمان جهاد دانشگاهی است که با انتقاد از روند رو به رشد مهاجرت نخبگان، اعلام میکند که این رویه اکنون در سایه حمایتهایی که از شرکتهای دانشبنیان در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای همسایه و عربی میشود و در غفلت مسئولان، به مهاجرت دستهجمعی نخبگان در قالب شرکتهای دانشبنیان رسیده است.
اینکه تا چه حد به کار بردن اصطلاح شکار مغزها درست باشد را که کنار بگذاریم، انتشار اخباری در مورد سرایت تمایل به مهاجرت در میان دانشآموزان تیزهوش و استعدادهای برتر تاملبرانگیز میشود. جایی که به اذعان روزنامه رسالت، «شکار مغزها» از المپیادیها و نفرات برتر کنکور به دبیرستانیها رسیده است.
فارغ از آمارهای رسمی و غیررسمی، کم نیستند در دایره دوستان و آشنایان دور و نزدیک که کل اعضای خانواده یا حداقل فرزندانشان، به دار و ندار خود چوب حراج زدهاند و به بهانههای مختلف، مهاجرت کردهاند یا قصد مهاجرت دارند.
«ناکارآمدی و سیاستهای غلط» منشا مهاجرت
بدونشک هریک از ما قادر به بیان هزار و یک دلیل برای روند روبه رشد مهاجرت خواهیم بود و به دنبال آن هستند کسانی که هزار و یک توجیه برای عدم موافقت خواهند داشت. ولی آنچه در این میان اهمیت دارد، این است که بدانیم مهاجرت افسارگسیخته، آن هم برای کشوری در حال توسعه، خطراتی جبرانناپذیر دارد. از همین رو توجه به هشدارها و آسیبشناسی دلایل این معضل و چارهاندیشی برای آن، تکلیف مهم نهادهای سیاستگذاری و تصمیمگیر کشور است.
پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: اینکه فکر کنیم اظهار نظر فلان مجری یا فلان مسئول آنقدر تاثیرگذار است که مردم به خاطر آن مهاجرت میکنند، سطحینگری است و بحث کلانتر از این حرفهاست. ایراد اصلی را باید در سیاستگذاری بدون آسیبشناسی جستجو کرد
افزایش مهاجرت متاثر از کاهش سرمایههای اجتماعی است
مهدی نجفیخواه، دانشآموخته علوم اجتماعی در مورد علل رشد روند مهاجرت به «توسعه ایرانی» میگوید: آسیبشناسی معضل مهاجرت، پیچیده است و بستگی دارد از کدام منظر به آن بنگریم. در سال 1353 نخستین پیمایش ملی کشور با عنوان گرایشهای فرهنگی و نگرشهای اجتماعی منتشر شد که بسیار ارزشمند بود. این پیمایش در سال 1383 توسط گودرزی و عبدی، تکرار شد. براساس آن، یکی از موارد جدی که مورد بحث قرار گرفته است؛ موضوع اعتماد اجتماعی است که در آن از روند کاهشی میزان اعتماد اجتماعی خبر داده است. به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایل افزایش روند مهاجرت همین کاهش اعتماد اجتماعی است. چراکه کاهش اعتماد اجتماعی و به دنبال آن کاهش سرمایه اجتماعی، یک عامل کلیدی برای افزایش تمایل به مهاجرت از ایران در سالهای اخیر است.
به گفته نجفیخواه، بدون نگاه پژوهشمحور و با مشاهده برآیند واکنش جامعه به اظهارات مسئولان در شبکههای اجتماعی، کاهش آمار مشارکتکنندگان در انتخابات و امور عمومی، نارضایتی از تصمیمات یک شبه با تاثیرات عمیق معیشتی، عدم پذیرش مسئولیت و پیامد تصمیمات از سوی مسئولان و خلف وعدها هم میتوان دریافت که اعتماد اجتماعی در شرایط خوبی قرار ندارد.
کارشناس علوم اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: یکی از مهمترین دلایل افزایش روند مهاجرت، کاهش اعتماد اجتماعی است. بهعبارتدیگر، کاهش اعتماد اجتماعی و به دنبال آن کاهش سرمایه اجتماعی، یک عامل کلیدی برای افزایش تمایل به مهاجرت از ایران در سالهای اخیر است
عواقب وخیم عدم آسیبشناسی در سیاستگذاری
اما قمر تکاوران، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با «توسعه ایرانی» معتقد است در بررسی معضل مهاجرت، اطلاعات آماری دقیقی وجود ندارد و اینکه اعلام کنیم برای مثال موضوعاتی مانند کاهش سرعت اینترنت و گرانی و طرح عفاف و حجاب، درصد مشخصی بر مهاجرت تاثیرگذار بوده است، مبنای درستی ندارد و بیشتر به درد جلب توجه رسانهها میخورد نه سیاستگذاری.
در عین حال وی تاکید دارد که این بدان معنا نیست که این سیاستها در افزایش روند مهاجرت موثر نیست، قطعا موثر است اما میزان آن با معیارها و روشهای آماری که تاکنون انجام شده است، درست نیست.
به گفته تکاوران، با این وجود، شاید به لحاظ آماری، اطلاعات درستی نداشته باشیم ولی زمانی که به لحاظ کیفی به بررسی شرایط میپردازیم، درمییابیم که نه فقط در ایران بلکه همه جای دنیا، دافعههای مبدا وقتی زیاد شود، طبیعتا مهاجرت افزایش میباید. به عبارتی وقتی اوضاع اقتصادی روز به روز بدتر و تورم و بیکاری افزایش یابد و جامعه به ویژه نخبگان نتوانند جایگاه و سطح رفاهی که میخواهند را به دست آورند، جلای وطن خواهند کرد.
این پژوهشگر اجتماعی در عین حال تاکید میکند: اینکه فکر کنیم اظهار نظر فلان مجری یا فلان مسئول آنقدر تاثیرگذار است که مردم به خاطر آن مهاجرت کنند سطحینگری است و بحث کلانتر از این حرفهاست. بلکه ایراد اصلی را باید در اجرای سیاستها و تاثیرات آن یافت. چرا که موضوع سیاستها فرق میکند. سیاستها اگر تایید و اجرایی شوند، تاثیر مستقیم خود را در زندگی مردم میگذارند. این امر چه بر ایرانیها و چه مهاجرانی که در ایران زندگی میکنند تاثیرگذار است.
وی توضیح میدهد که مهاجرین هم وقتی با محدودیت خدماتدهی و نبود چشمانداز روشنی مواجه میشوند، از ایران به جای دیگری مهاجرت میکنند.
اما آیا سیاستگذار متوجه نمیشود که سیاستهایش موج مهاجرت را تشدید میکند؟ این سوالی است که تکاوران اینگونه به آن پاسخ میدهد: این موضوع را باید به آسیبشناسی سیاستگذاری واگذار کرد. به عبارتی زمانی که سیاستگذار قصدی برای اجرای یک سیاست، به قصد تغییر یا بهبود شرایط، دارد باید روند مشخصی را طی کند. نخستین گام، پژوهش است تا شناخت کافی از مسئله و تاثیرات اجرای یک سیاست مشخص شود. وقتی این روند به درستی طی نشود، مسلما سیاستگذار نیز به تبعات تصمیم خود واقف نخواهد بود.
به گفته این پژوهشگر اجتماعی، سیاستگذار باید مشاورهایی تخصصی را در کنار خود داشته باشد تا واقعبینانه و بدون سوگیریهای سیاسی، اطلاعاتی درست و شفاف را در اختیار وی قرار دهند. موضوعی که به نظر جای خالی آن در سیاستگذاریهای ما احساس میشود. وی هشدار میدهد: عدم اشراف و ناآگاهی از علل و تبعات مهاجرت مخصوصا زمانی که طیفهای مختلف افراد جامعه را شامل شود، عواقب ناگواری را به دنبال خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید