ارزیابی عملکرد دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی ازسوی مرکز پژوهشها
ساماندهی محلات حاشیهنشین؛ شاید هیچوقت
نفیسه محمدزاده
در کشور ما پدیدۀ حاشیهنشینی همواره به عنوان یک مسئله مدیریت شهری و آسیب اجتماعی مطرح بوده است.
در محدوده حاشیهنشینها سالهاست بخش قابلتوجهی از سرمایههای انسانی، مالی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با انواع آسیبهای اجتماعی دست به گریبان هستند و راهی برای خروج از این وضعیت اسفبار تاکنون پیدا نکردهاند.
آسیبهای اجتماعی متراکم شده در این مناطق به دلیل فقر اقتصادی ساکنان و عوامل دیگر، امکان تغییر خود به خودی و ارتقای محیط زندگی مناسب را تقریبا ناممکن کرده و پای دولت و حتی بخشهایی از نهادهای کشور را به این مساله کشانده است.
یکی از برنامههایی که در دولت قبل برای حل معضلات ناشی از حاشیهنشینی تدارک دیده شد، ایجاد دفاتر تسهیلگری در این مناطق بوده است.
این فکر مبتنی بر این بود که رویکرد مؤثر و مناسب در امر ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی، باید براساس مشارکت مردم و ساکنان محلات حاشیهنشین باشد که از دل این ایده، «دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی» در وزارت کشور راهاندازی شد.
این دفاتر مجموعهای حقوقی متشکل از کارشناسان در حوزههایی تعریف شده هستند که وظیفه آنها اعتمادسازی، آگاهسازی، نهادسازی، پیگیری اجرای پروژههای مورد نیاز جامعه محلی و ترغیب ساکنان به مشارکت هرچه بیشتر در فرآیند حل مسائل و پیشرفت و توسعه محله است.
منظور از تسهیلگری نیز، آسان کردن موفقیت یک گروه است که ممکن است با هدفی خاص دور هم گرد آمده باشند. در این میان نقش تسهیلگر که میتواند یک شخص یا یک تیم باشد، این است که به افراد کمک کند تا خود را تقویت کنند؛ او با اطلاع کامل از روندها و تعاملات میان یک گروه، دانش خود را به کار میبندد تا ساختار لازم را برای گروه فراهم آورد تا در کمترین زمان ممکن، بهترین نتیجه به صورت مشارکتی حاصل شود.
با گذشت پنج سال از اجرای این برنامه، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، در قالب یک گزارش، عملکرد این دفاتر را بررسی کرده است که در ادامه بخشهایی از این گزارش را از نظر میگذرانیم.
تلاش در راستای حل مشکلات کالبدی محلات
بنابر گزارش مرکز پژوهشها، اولین و بیشترین نمود عملکرد دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی مربوط به وجوه کالبدی محلاتِ هدف بوده و اهم تلاشهای صورت گرفته در این زمینه عبارتند از: پیگیری و مطالبهگری اجرای پروژههای کالبدی و زیرساختی نظیر شبکه آب، برق، گاز، تلفن، زمین و مسکن، خدمات شهری، اصلاح و بهبود کیفیت معابر و سایر پروژههای کالبدی و فیزیکی.
در این گزارش از دیگر اقدامات این دفاتر ذیل دستاوردها؛ به شناسایی مشکلات مردم در زمینه عدم بهرهمندی از خدمات و زیرساختها نظیر عدم توان مالی برای پرداخت هزینه آنها و موانع ارائه خدمات در محله، هماهنگی دستگاههای خدماترسان و همافزایی توان اجرایی و مالی آنها در بهبود وضعیت محله، حل مسائل مرتبط با بهبود وضعیت معابر، نامگذاری کوچهها، حل مسائل بهداشت محیط، برنامهریزی برای استفاده سودمند و بهینه از فضاهای متروک و بلااستفاده اشاره شده است.
پیگیری بحث آموزش جامعه محلی بهویژه کودکان
ازسویدیگر، آموزش جامعه محلی برای شناسایی درست مسائل و راههای رفع آنها و مشارکت در حل مشکلات محله، شناسایی گروههای آسیبدیده و در معرض آسیب و ارجاع و پیگیری حل مسائل آنان از طریق دستگاههای حمایتی و نیز شناسایی گروههای کمتوان در خانوادهها و پیگیری برای حل مشکلات و مطالبات آنان از دستگاههای ذیربط؛ از جمله نقاط قوت این دفاتر ارزیابی شده است.
شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل و کمک به بازگرداندن آنان به چرخه تحصیل و آموزش، کمک به حل مشکلات اوراق هویتی ساکنان محلات حاشیه و بهرهمندی برخی از حائزین شرایط برای خدمات اولیه و ابتدایی در حوزه آموزش و بهداشت، شناسایی مسائل حقوقی محله اعم از مسائل ملکی، خانوادگی، فردی و... و ارائه مشاورههای اولیه حقوقی و ارجاع به متخصصان و وکلا؛ از دیگر اقداماتی است که مرکز پژوهشها در ارزیابی عملکرد این دفاتر آنها را مثبت و ازجمله نقاط قوت ارزیابی کرده است.
تغییر رویکرد و تلاش برای استفاده از ظرفیتهای مردمی
به اعتقاد کارشناسان مرکز پژوهشها تجارب ملی و بینالمللی در موضوع حاشیهنشینی نشان میدهد که راه برونرفت از این وضعیت تکیه کردن به توان و استفاده از ظرفیتهای مردمی است و راهحل پایدار مسئله حاشیهنشینی منوط به تغییر رویکرد موجود و حرکت به سمت نهادسازی مردمی است. در تجربه الگوی دفاتر تسهیلگری تلاش برای تحقق این دو مؤلفه را میتوان مشاهده کرد؛ هم تغییر رویکرد داده شده و هم تلاش شده است تا از ظرفیتهای مردمی استفاده شود. اقدامات انجام گرفته توسط دفاتر در این زمینه عبارتند از: شناسایی بازیگران اصلی و برقراری ارتباط با افراد ذینفوذ محله برای حل مسائل موجود، حمایت از فعالیت سازمانهای مردمنهاد در محله و ایجاد نهادهای محلی بهویژه در بخش زنان، جوانان، نوجوانان، گروههای هنری و ورزشی، ارتقای آگاهی و مطالبهگری افراد محلی و تشکیل گروهها و تیمهای محلی برای پیگیری حل مشکلات و مسائل محله با تکیه بر ظرفیتهای ساکنان.
ضعف در اعتمادسازی و جلب مشارکت حداکثری
انجام هرگونه اقدام تسهیلگرانه و مداخله اجتماعی موفق و اثربخش در حوزههای اجتماعی، منوط به وجود سطح قابل قبولی از اعتماد به عاملان و مجریان است.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میگوید برخی از دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی، در اعتمادسازی و جلب مشارکت حاشیهنشینها موفق نبودهاند که عامل اصلی آن ضعف در استفاده از کارشناسان بومی، توانمند و آگاه به شرایط اجتماعی و خلقیات ساکنان محلات هدف است.
ضعف در هماهنگی بین دستگاهی و ناهماهنگی بین دستگاهی برای اجرای پروژهای تعریف شده از دیگر نقاط ضعف این دفاتر اعلام شده است.
به اعتقاد گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بخشی از این مساله ناشی از آشنایی ناکافی مسئولان سایر دستگاهها با اقدامات این دفاتر و باور نداشتن به ظرفیت آنهاست و بخش دیگر به موازیکاری و تعارض با سایر طرحهای تسهیلگرانه برمیگردد.
ابهام، تداخل و گاه تضاد قوانین و مقررات موجود نیز مانعی جدی در فرآیند حل مسائل محلات هدف ایجاد کرده است. این گونه ابهامات ساختاری و نهادی منجر به نوعی تعلیق و بیثباتی در وضعیت دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی شده است.
نامشخص بودن نتایج و اثربخشی عملکرد دفاتر
از جمله نقدهای کارشناسان در زمینه عملکرد دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی، کمتوجهی به موضوع اثربخشی فعالیتها و اقدامات صورت گرفته و نامشخص بودن نتایج در پرتو اهداف تعریف شده برای طرح است. به طوری که علیرغم گذشت پنچ سال از آغاز به کار این دفاتر، همچنان شاخصها و سنجههای لازم برای پایش وضعیت و عملکرد دفاتر نهایی نشده است.
این در حالی است که ارزیابی فرایند و اقدامات دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی برای هرگونه تصمیمگیری در راستای اصلاح و بهینهسازی فرآیند توانمندسازی محلات حاشیهنشین امری لازم و ضروری است. همچنین برخی کارشناسان معتقدند دفاتر نتیجهمحور نیستند و تنها بر دامنهای از فعالیتهای روبنایی متمرکز هستند.
غلبه رویکرد و نگاه کالبدی بر عملکرد دفاتر
یکی از نقدهای وارد در این گزارش بر طرحهای تعریف شده برای محلات حاشیهنشین و اقدامات توسعهای بهطور کلی، تمرکز بیشتر بر وجوه کالبدی در مقام برنامهریزی، عمل و ارزیابی است.
در همین زمینه طرح دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی نیز علیرغم همه تلاشها و تأکیدات بر مفهوم احساس تعلق محلی، همچنان با معضل غلبه نگاه کالبدی در ساختار و فرایند درگیر است. بهگونهای که بیش از ۴۶ درصد از مسائل اولویتدار محلات هدف کالبدی بودهاند.
بررسی مرکز پژوهشها همچنین نشان میدهد عناوین طرحهای مصوب و عملیاتی شده در این دفاتر نیز از کالبدی بودن حدود ۶۰ درصد از پروژههای ثبت شده برای محلات حکایت دارد.
غلبه رویکرد و نگاه کالبدی در شهرداریها، به عنوان نهادی که مستقیم و غیرمستقیم بیشترین نقش و تأثیر را بر اجرای طرحها و اقدامات دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی دارند، به عنوان یکی از علتهای این نقیصه تعیین شده است.
ابهام در چشمانداز و برنامهریزی بلندمدت دفاتر
شکلگیری محلات حاشیهنشین و سکونتگاههای غیررسمی در طول زمان و فرایندی بلندمدت به وقوع میپیوندد؛ همچنین، این پدیده، مانند همه رویدادها و وضعیتهای اجتماعی، وابستگی بالایی به مسیر طی شده خود دارد و مداخله و تغییر در آن بهسادگی امکانپذیر نیست.
براساس اعلام مرکز پژوهشهای مجلس طرح دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی، مبتنی بر اقدام در سطح خُرد و محلی، برنامهریزی در افق کوتاه و در نهایت میان مدت را در دستور کار داشته است؛ در حالی که واقعیت پیچیده و چند بُعدی محلات حاشیهنشین، به گونهای است که ناگزیر از برنامهریزی بلندمدت و جامع است.
ضعف ساختار و کیفیت پایین نیروی انسانی
به اعتقاد این مرکز در برخی از دفاتر کارشناسان به دلیل عدم آشنایی با خلقیات و ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی ساکنان جامعه هدف، نداشتن سابقه و تجربه کاری، غلبه رویکردهای دانشگاهی، نامناسب بودن نظام پرداخت و انگیزش کارشناسان، ضعف در فرایند آموزش کارکنان، اشتغال به امور اداری و عدم حضور مؤثر در میدان توان و کیفیت لازم جهت انجام امور تسهیلگرانه را در محلات هدف ندارند.
جمعبندی با طرح یک چالش و چند پیشنهاد
در جمعبندی این گزارش آمده است که مجریان در این طرح با چالشهای مختلفی روبهرو بودهاند که مهمترین آن تعارض با سایر دستگاهها بوده است.
تهیهکنندگان این گزارش پیشنهادهایی نیز به سیاستگذاران داشتهاند که واگذاری دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی به مدیریت شهری، متناسب با ملاحظات و اقتضائات لازم و بازنگری و اصلاح الگوی برنامهریزی بلندمدت طرح مبتنیبر واقعیات عملیاتی میدان، ارتقای سازوکارهای نظارتی وزارت کشور، سازمان امور اجتماعی و سایر نهادهای ذیربط بر فرایند و عملکرد دفاتر تسهیلگری، ... و استفاده حداکثری از حضور و مشارکت واقعی مردم محلی در پیشبرد فعالیت دفاتر، در همه زمینهها از شناسایی و برنامهریزی تا اجرا و نظارت از جمله آن است.
دیدگاه تان را بنویسید