کارزاری برای پیگیری ممنوعیت فعالیت کودکان کار مجازی راهاندازی شد
اینفلوئنسری یا کودکآزاری مدرن
فرانک پاکزاد مقدم
همه ما به نوعی با کودکان کار برخورد داشتهایم. آنها را سر چهارراهها، مترو و مکانهای عمدتاً پرتردد دیدهایم. در سالهای اخیر فیلم و سریالهای بسیاری با این موضوع ساختهشده که همگی شکل یکسانی داشته است. کودکانی فقیر با لباسهایی کهنه که در چنگ باندهای خلافکار گیر افتادهاند؛ اما در سالهای اخیر نوع جدیدی از کودک کار شکل گرفته است که با کلیشههای رایج تفاوت چشمگیری دارد. کودکانی که با پوشیدن لباسهای شیک و گفتن جملاتی دلنشین قند توی دل مخاطبان آب میکنند و درآمد کلانی نصیب خانوادههای خود؛ اما کمتر کسی به این نکته توجه میکند که پشت این تصاویر زیبا کودکی قرار دارد که بدون داشتن حریم خصوصی سوژه کاربران فضای مجازی شده و کودکی او به تاراج رفته است.
به همین جهت کارزاری تحت عنوان درخواست پیگیری پشت پرده فعالیت کودکان کار مجازی و ممنوعیت آن راهاندازی شده که تاکنون نزدیک به سه هزار نفر از آن حمایت کردهاند. در بخشی از این درخواست که خطاب به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه، انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده و وحید مجید، رئیس پلیس فتا نوشته شده؛ درخواست شده تا قوانینی در این راستا برای حفاظت از کودکان در برابر این آسیبهای اینترنتی تصویب شود. در بخشی از این نامه آمده است: «امروزه بسیاری از خانوادههای سودجو با استفاده از کودکان زیر سن قانونی خود در صفحات مجازی و شبکههای اجتماعی کسب درآمد میکنند. این والدین برای کسب درآمد از انجام هیچ کاری، اعم از آرایش کودکان خردسال و آموزش جملات نامناسب و حرکات بزرگسالانه ابایی ندارند و اعمال آنها نماد بارز کودکآزاری است».
برهمین اساس اتاقی در کلابهاوس با حضور تعدادی از کارشناسان و کنشگران حوزه کودکان تحت عنوان کودک کار فضای مجازی برگزار شد.
حامد بیدی، مدیرعامل کارزار با اشاره به مصوبه شورای عالی فضای مجازی در صیانت از کودکان و نوجوانان گفت: «این مصوبه در نقش سند بالادستی است، اما ضمانت اجرایی ندارد؛ در واقع همان رویکردی را دارد که در طرح صیانت از فضای مجازی نیز شاهدش هستیم؛ یعنی پاک کردن صورتمسئله».
وی افزود: «امیدواریم موضوع کودکان فعال در فضای مجازی توجه مردم و جامعه را به خود جلب کند. هرچند همواره در این موضوعات نگاه به سمت محدودیت بیشتر در شبکههای اجتماعی میرود و ممکن است صیانتپیشگان از آن سوءاستفاده کنند، ولی باید برای یافتن راه و روش اصولی و نحوه چگونگی برخورد با این پدیدهها که عارضه جدی در پیدارند صحبت کنیم».
آگاهی اندک در برخورد با پدیده کودکان اینفلوئنسر
نیره توکلی، جامعهشناس با اشاره به نقش ابزاری کودک در جامعه سرمایهسالار گفت: «کودکان از چند جنبه در خطر هستند و ما با این پدیده مواجه هستیم که رفتار با کودکان در زمره رفتار با موجودات خانگی قرار میگیرد. یعنی افرادی که حقوق مستقل ندارند و مایملک سرپرست خانواده بوده و حیات و ممات و حق تصمیمگیری در مورد زندگی در حوزه خصوصی و اجتماعی ندارند. در همه دنیا چنین سوءاستفادههایی از کودکان میشود و روزانه شاهد فیلمهایی از برخوردهای خشن با کودکان هستیم.»
توکلی اضافه کرد: «برای اینکه با این قضیه برخورد شود باید افرادی که برای پول این کارها را انجام میدهند تحت پیگرد قرار بگیرند و جنبه بسیار مهم مطالبه برای تصویب قوانین حمایتی برای کودکان و آگاهیبخشی است».
کودکان اینفلوئنسر، بزرگسالانی با مشکلات هویتی
پروین میرعنایت، رواندرمانگر در حوزه کودکان نیز با بیان اینکه فعالیت کودکان در فضای مجازی محدود به سلامت روان کودکان نیست، عنوان کرد: «در برخی موارد در حوزههایی که کودکان بهعنوان ابزار اصلی استفاده میشوند والدین مشکلات جدی در حوزه سلامت روان دارند و این سوءرفتارها جدید و متناسب با فضای مجازی شده است. اما در واقع این والدین خارج از اینستاگرام هم فرزندان خود را مورد سوءرفتار هیجانی، جنسی، جسمی بهصورت مستقیم یا به دلیل عدم مراقبت کافی یا ناآگاهی در معرض سوءاستفاده دیگران قرار میدهند».
میرعنایت ادامه داد: «استفاده ابزاری از کودکان نه تنها باعث مشکل در تعاملات این کودکان در فضای اجتماعی با همسالان میشود، که با والدین هم دچار مشکل میشود؛ وقتی والدین بهاندازه کافی از کودک مراقبت نمیکنند و به نیازهای او جواب نمیدهند، کودک دچار آسیب میشود و در آینده احتمالاً خشم زیادی نسبت به والد خواهد داشت. در عین حال اعتماد به دنیای اطراف هم نمیتواند شکل بگیرد و میتواند به فضاهای شغلی و زوجی و اجتماعی هم تعمیم داده شود».
این رواندرمانگر حوزه کودکان با اشاره به مشکلاتی که برای کودکان اینفلوئنسر رخ میدهد، گفت: «این کودکان با سوءرفتار جسمی که در حالت خستگی و خواب و... مجبور میشوند جلوی دوربین قرار بگیرند؛ مواجهند و از لحاظ هیجانی مورد آزار و حتی آزار جنسی قرار میگیرند».
یک فعال حقوق کودکان: «افرادی که از کودکان بهعنوان اینفلوئنسر استفاده میکنند و افرادی که مخاطب آنها هستند معمولا نمیدانند که چه آسیبی به این بچهها وارد میکنند. بنابراین در حوزه فضای مجازی معضل اساسی فقر نیست؛ ناآگاهی است»
وی افزود: «اختلال روانی ناشی از فضای مجازی موضوعی نگرانکننده برای کودکان اینفلوئنسر است و اختلال مقایسهای اجباری یا افراطی هم برای اینفلوئنسرها و هم برای سایر کودکان ایجاد میشود و مشکلات هویتی اساسی برای کودکان و همردهها ایجاد میکند و هشداری جدی که میتواند نقطه آغاز شکلگیری اختلالات شخصیتی ازجمله اختلال خودشیفتگی و شخصیت نمایشی باشد».
میرعنایت سوءاستفاده از تصاویر کودکان در فضای مجازی را مختص به والدین ندانست و اظهار کرد: «غیر از اینکه والدین خود را مالک بچه میدانند دیگران هم این اجازه را به خود میدهند که برای تبلیغ کسبوکار خود از تصاویر کودکان بهرهبرداری کنند. بهطور مثال پزشک به خود اجازه میدهد که عکس مراجع خود را منتشر کند، مربی موسیقی فیلم اجرای بچهای را منتشر میکند و خیریهها برای ابراز همدلی تصاویر کودکان را بدون فیلتر نشر میدهند».وی افزود: «کودکان مدتهاست در خدمت منافع ما قرارگرفتهاند بدون اینکه کسب درآمد کنند، اما به عنوان یک مخاطب عام در نخستین گام میتوانیم با عدم استقبال از صفحات مجازی برای کاهش این پدیده اقدامی مؤثر داشته باشیم».
خطوط قرمز استفاده از تصاویر کودک رعایت نمیشود
پرستو حسنی، خبرنگار و کارشناس حوزه رسانه با انتقاد از عدم تصویب قوانین حمایتی مرتبط با کودکان گفت: «برای نخستین بار واژه صیانت برای حقوق کودکان و نوجوانان استفاده شد، اما پس از مدت اندکی متوجه شدیم عملاً صیانت از افراد جامعه نیست و تنها واژگان مهملی را کنار هم میگذارند و تلاش دارند از بخشهایی از جامعه صیانت کنند که نیازی به صیانت ندارند». وی افزود: «اهمیت موضوع را دنبالکنندگان این جریان فهمیدهاند اما تصمیمگیرندگان در رأس کشور متوجه نشدهاند که کودکانی که به مسخرهبازی و بیهودهکاری شهره میشوند آیندگان این کشور هستند».
این کارشناس حوزه رسانه ضمن انتقاد از عملکرد رسانه در عدم رعایت خطوط قرمز کودکان گفت: «در رسانه رسمی کشور از فرزند یک شهید استفاده میشود و بازی روانی ایجاد میشود تا مخاطب را تحتتأثیر قرار دهد در صورتیکه در جامعه جهانی انتشار تصاویر کودکان در شرایط خاص همچون جنگ سانسور میشود».
ظرفیت قوانین کودک برای جلوگیری از سوءرفتارها
همچنین کوروش استوار، حقوقدان با انتقاد از عدم اختصاص واحد درسی تحت عنوان حقوق کودک در کشور، گفت: «در تعریف کودک در قوانین حقوقی کشور با مشکل مواجه هستیم. پیش از انقلاب به سنین کمتر از 18 سال کودک اطلاق میشد، اما پس از انقلاب با تغییر معیار شرعی عنوان صغیر و بالغ معیار سنجش شد و تمامی دختران کمتر از 9 سال و پسران کمتر از 15 سال کودک شناخته شدند که با این اقدام مفهوم کودک تغییر کرد، اما در قوانین بعدی مقداری تعدیل شد».
وی اظهار کرد: «قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب 1381 به اشخاصی که به 18 سال تمام نرسیدهاند کودک میگوید و در این قانون کودکآزاری، خریدوفروش کودک، بهکارگیری برای ارتکاب اعمال مجرمانه، صدمه و آزار جسمی کودکان، نادیده گرفتن سلامت بهصورت عمدی، بهداشت روانی، ممانعت از تحصیل جرمانگاری شده است».
یک رواندرمانگر: «کودکان مدتهاست در شبکههای اجتماعی در خدمت منافع ما قرارگرفتهاند، بدون اینکه کسب درآمد کنند. به عنوان یک مخاطب عام در نخستین گام میتوانیم با عدم استقبال از صفحات مجازی برای کاهش این پدیده اقدامی مؤثر داشته باشیم»
استوار افزود: «طبق ماده 5 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان کودکآزاری از جرایم عمومی بوده و احتیاجی به شاکی خصوصی ندارد یعنی دادستان مستقیم میتواند وارد شود و طبق ماده 6 این قانون تمام مؤسساتی که مسئول نگهداری و سرپرستی کودکان هستند مکلفند بهمحض مشاهده کودکآزاری پیگیری قانونی انجام دهند».وی با اشاره به برخی مفاد مقاولهنامه ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک گفت: «در بند 4 ماده 3 کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک مصوب سازمان بینالمللی کار که ایران آن را بدون شرط پذیرفته آمده است کاری که به هر دلیل ماهیت یا شرایطی که در آن انجام میشود؛ احتمال دارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودک ضرر داشته باشد مصداق بدترین اشکال کار کودک محسوب میشود».
این حقوقدان افزود: «قانون وسیعی که همه ابعاد رفتار با کودک را تبیین کند نداریم اما همان چارچوبی که داریم ظرفیت مقابله با برخی رفتارها را دارد با این حال، در جامعهای که به مرحلهای از رشد نرسیده باشد قوانین هم کارایی نخواهند داشت».
عدم آگاهی در مورد رفتار با کودکان در فضای مجازی
لطفالله محسنی، نویسنده و فعال حقوق کودکان مهمترین دلیل گسترش پدیده کودکان کار فضای مجازی و عدم برخورد با آن را عدم آگاهی کافی در مورد این رفتار و تبعات ناشی از آن دانست و عنوان کرد: «وقتی در مورد ممنوعیت کار کودک صحبت میکنیم سابقهای 200 ساله دارد و پیش از آن منعی نداشت و با این وجود در بسیاری از فرهنگها و جوامع باور مبنیبر لزوم کار کودک است و عوارضی برای آن نمیشناسند و آگاهی هنوز به حدی که بازدارندگی داشته باشد نرسیده است تا جامعه در برابر آن مخالفت کند».
وی افزود: «در ایران قوانین خیلی محدود نیست و ظرفیت استفاده را دارد، اما ضمانت اجرا وجود ندارد و علیرغم اینکه تعریف کودکی با کنوانسیون فاصله دارد همه افراد زیر 18 سال را دربرمیگیرد و اکیداً به موارد سوءرفتار با کودکان و آزار و استثمار کودکان اشاره و برای آن جرم انگاری شده و آییننامه اجرایی ماده 6 ظرفیتهایی برای مقابله دارد».محسنی با بیان اینکه ریشه کار کودک عمدتاً فقر است، گفت: «پیوست عمیقی بین فقر و کار کودک و بازماندگی از تحصیل کودک وجود دارد و این واقعیتی فراگیر است اما استثناهایی وجود دارد مثلاً در حوزه کشاورزی داشتن سرمایه بیشتر با نیاز به نیروی کار بیشتر همراه است اما در حوزه فضای مجازی مسئله را بیشتر ناشی از ناآگاهی میدانم که باعث گسترش استفاده از کودکان شده است».
وی تصریح کرد: «افرادی که از بچهها بهعنوان اینفلوئنسر استفاده میکنند و افرادی که مخاطب آنها هستند معمولا نمیدانند چه آسیبی به این کودکان وارد میکنند بنابراین در حوزه فضای مجازی معضل اساسی فقر نیست؛ ناآگاهی است».
دیدگاه تان را بنویسید