سرانجام زنان آسیبدیده «خانه خورشید» در هالهای از ابهام است؛
وجود ارادهای برای واگذاری سمنها به نهادهای دولتی؟!
ریحانه جولایی
خبر تلخی که چند ماه برخی از آن اطلاع داشتند و امیدوار بودند با همراهی مسئولان مربوطه حل شود، سرانجام اعلام شد. «خانه خورشید» که درزمینه حمایت از زنان آسیبدیده فعالیت داشت، تعطیل شد. مسئولان آن در صفحات شبکههای اجتماعی اعلام کردند تنها تا پایان سال به فعالیت خود ادامه میدهند و در سال جدید خبری از «خانه خورشید» نخواهد بود.
سرپناه زنان آسیبدیده ویران شد
سرور منشیزاده، یکی از مسئولان این مکان، با اعلام پایان فعالیتش در خانه خورشید و بدون اشاره به دلیل تعطیلی، در صفحه اینستاگرام این مرکز نوشت: «وقت آن رسیده که مشعل برافروخته تجربه و تلاش این سالها را در دستان توانای داوطلبان خلاق، علاقهمند و متعهد قرار دهیم تا آنها نیز بهنوبه خود باانرژی و انگیزههایی بیشتر درراه بهبود شرایط آسیبدیدگان اجتماعی قدم بردارند». لیلا ارشد، مدیر این نهاد مردمی، در گفتوگویی که با همشهری داشته، این خبر را اعلام کرد و بدون اشاره به سازمان یا مسئول خاصی گفت: «به ما گفتند این آسیبدیدهها را رها کن. اینها بالاخره میمیرند؛ اما آخر اینها که نمیمیرند.»
خانه خورشید اولین سازمان مردمی نیست که این اواخر تعطیل میشود. پیش از آن هم جمعیت امام علی یکی از انجیاوهای فعال در زمینه آسیبهای اجتماعی تعطیل شد. طی این سالهای فعالیت، لیلا ارشد و بسیاری از زنان فعال در زمینه کودکان و زنان آسیبدیده، به این نکته اشاره داشتند که تعداد مراکزی که پناهگاه باشد، اندک است؛ حتی هیچ مرکزی نیست که مادر و فرزند آسیبدیده را حمایت و نگهداری کند. عاقبت مادر آسیبدیدهای که میخواهد فرزندش را نگهداری کند، نبود سرپناه است. با بسته شدن این خانه به نظر میرسد روزنههای اندکی که برای همراهی و همدلی افراد تأثیرگذار وجود دارد، در حال بسته شدن است.
برخی مانع فعالیت انجیاوها شدهاند
خبر تعطیلی «خانه خورشید» با واکنشهای فراوان روبهرو شد و بسیاری از سالها تلاش این جمع برای پناه دادن به زنان آسیبدیده در دروازه غار در این ۱۵ سال نوشتند. این مرکز که از سال ۱۳۸۵ فعالیت خود را با پیشنهاد بهزیستی آغاز کرده است، توانسته پناه بسیاری از زنان در منطقه شوش باشد؛ زنانی که سرگذشت تعدادی از آنها در فیلم «حیاط خلوت خانه خورشید» رخشان بنیاعتماد روایت شده و در «قصهها» نیز بار دیگر به آن پرداخته شد. در زمان فعالیت این موسسه، دو هزار و ۵۰۰ نفر تحت پوشش بودهاند که ۶۰۰ نفر از آنها بهبود یافتهاند.
لیلا ارشد در مصاحبهای که همزمان با خبر تعطیلی خانه خورشید داشته، گفته است که برخی نمیخواهند سمن و انجیاوها مانند گذشته فعالیت کنند. او میگوید: «از سال 97 از هدفهایمان فاصله گرفتیم و محدودیتهای ما بیشتر شدند. تصمیمگیری در حوزه آسیبها بسیار متفاوت شده است و میخواهند کارهای اجتماعی را به نهادهای بزرگ بسپارند و سمنها مانند گذشته فعالیت نکنند. ما هم از اهدافمان فاصله گرفته بودیم. با دستهای بسته نمیتوان شنا کرد. بهطورکلی سازمانهای دولتی به شکل جزیره عمل میکنند و با هم انسجام ندارند و خیلی وقتها انتظار داشتند از آسیبها حرفی نزنیم.»
خبرنگار «توسعه ایرانی» تلاش کرد تا در رابطه با موارد پیشآمده با لیلا ارشد مصاحبهای داشته باشد و از او در مورد آینده زنان تحت پوشش این مرکز جویا شود. اینکه آیا جایی برای اسکان آنها در نظر گرفته شده یا دوباره باید راهی خیابان شوند؛ اما متأسفانه این فعال اجتماعی به دلیل شرایط سخت روحی حاضر به مصاحبه نشد.
واکنشها به تعطیلی خانه خورشید
واکنشها به تعطیلی خانه خورشید در شبکههای مجازی زیاد بود. برخی از کاربران از اینکه قرار است سمنها به نهادهای بزرگتری واگذار شوند اعتراض کردهاند. یکی از کاربران در این رابطه نوشته است: «مرکز کاهش آسیبهای بانوان شوش هم در آستانه تعطیلی است. دلیل هم ساده است؛ مقررشده یک قرارگاه جای سمنها و انجیاوها را بگیرد.» برخی دیگر نیز به توقف فعالیت سایر سمنها اشاره و وضعیت و آینده سمنها در ایران را نگرانکننده اعلام کردهاند. یک کاربر توییتر در این رابطه نوشته که «به نظر میرسد تلاشها برای «توقف فعالیت سازمانهای مردمنهاد» جدی است. پیشازاین در اسفند ۱۳۹۹ «جمعیت امام علی» که یکی از شناختهشدهترین سازمانهای مردمنهاد با بیش از 10 هزار داوطلب است و مطابق اعلام وبسایت رسمی جمعیت، شش هزار و ۱۳۷ کودک را در سراسر ایران تحت پوشش داشت، با شکایت وزارت کشور و حکم دادگاه منحل شد. » و کاربران دیگر هم از بسته شدن آخرین سرپناه زنان آسیبدیده و درگیر اعتیاد ابراز ناراحتی کردهاند.
نکته مهم این است که مدیران دولتی نباید سمنها را رقیب خود بدانند. نمونههای موفق اجرای مأموریتها از سوی سمنها نشان میدهد ظرفیت و مسئولیتپذیری لازم در این نهادهای مردمی برای برعهده گرفتن مسائل جامعه وجود دارد و اتفاقاً دولت باید حمایتهای بیشتری از این سازمانها به عمل آورد
جای خالی حمایتهای دولتی از سمنها
اعتیاد یکی از معضلات و آسیبهای بزرگ در ایران است و تعداد افراد آسیبدیده از اعتیاد در کشور رو به تزاید است. هرچند گاهی آمارهایی از شمار معتادان زن و مرد بیان میشود، اما آمار دقیقی از جمعیت زنان معتاد در دست نیست. بر اساس برخی پژوهشها، ۷ تا ۱۰درصد جمعیت معتاد کشور را زنان تشکیل میدهند. اما در این میان موضوعی که بسیاری بر سر آن توافق دارند، رشد شمار جمعیت زنان معتاد است. معتادانی که اغلب آنها هرچند هنوز متجاهر نشده و عنوان کارتنخواب به خود نگرفتهاند، اما با مشکلات اجتماعی فراوانی دستوپنجه نرم میکنند.
بسیاری از زنانی که به سمت اعتیاد کشیده میشود بهاصطلاح پر از آسیب هستند. در برخی از خانوادهها باوجوداینکه پدر یا برادر درگیر اعتیاد شدهاند؛ زمانی که دختر خانواده مصرفکننده میشود او را از خانه طرد کرده یا رفتارهای بدی با او میکنند. این زنان بهاجبار از خانه بیرون آمده و درگیر آسیبهای بیشتری ازجمله کارتنخوابی و تنفروشی میشوند. اینجاست که اهمیت وجود خانههای امن و انجیاوها مشخص میشود. مسئولان دولتی معتقدند تمامقد از سازمان و تشکلهای مردمنهاد حمایتی میکنند، این در حالی است که شواهد جامعه چیز دیگری را نشان میدهد. بسیاری از مسئولان تا جایی که توان دارند میکوشند و جلوی پای سمنها سنگ میاندازند فارغ از اینکه فعالیتهای این تشکلها نقشی اساسی در بهبود شرایط جامعه دارد.
«خانه خورشید» اولین سازمان مردمی نیست که این اواخر تعطیل میشود. پیش از آن هم جمعیت امام علی یکی از انجیاوهای فعال در زمینه آسیبهای اجتماعی تعطیل شد. این درحالی است که لیلا ارشد و بسیاری از زنان فعال در زمینه کودکان و زنان آسیبدیده، به این نکته اشاره داشتند که تعداد مراکزی که پناهگاه باشد، اندک است
بر باد رفتن زحمات چندین ساله سمنها با واگذاری مسئولیت
بسیاری بر این باورند که اگر قرار باشد مسئولیتهای سازمانهای مردمنهاد به سازمانهای دولتی واگذار شود، کار سخت شده و زحمات چندین ساله سمنها به باد میرود. بیشتر مردم و حتی برخی کارشناسان این حوزه معتقدند در این بخش سازمانهای مردمنهاد قابلاطمینانترین مرجع برای واسپاری اموری هستند که بر عهده نهادهای دولتی بوده است.
نکته مهم این است که مدیران دولتی نباید سمنها را رقیب خود بدانند. نمونههای موفق اجرای مأموریتها از سوی سمنها نشان میدهد ظرفیت و مسئولیتپذیری لازم در این نهادهای مردمی برای بر عهده گرفتن مسائل جامعه وجود دارد و اتفاقاً دولت باید حمایتهای بیشتری از این سازمانها به عمل آورد. سازمانهای مردمنهاد چکیدهای از جامعه با دغدغههای مشابه هستند و به همین دلیل است که خدمت به مردم و باز کردن گرهی از مشکلات جامعه رسالت اصلی این سازمانهاست.
گروه بزرگی از جامعهشناسان هم معتقدند که باید با گسترش فرهنگ اعتماد، امور اجرایی و مأموریتهای دستگاههای اجرایی که جنبه حاکمیتی ندارد به جامعه واگذار شود و سازمانهای مردمنهاد نمادی از جامعه برای برعهدگیری این مسئله است و دولت نباید در کارهایی که جامعه از پس آن برمیآید دخالت کند.
حق افراد آسیبدیده طرد شدن نیست
در آخر اینکه متأسفانه در ایران توجه چندانی به سازمانهای مردمنهاد نمیشود این در حالی است که در کشورهای دیگر همین تشکلهای مدنی با حمایتهای دولت کمکهای زیاد و قابلتوجهی به مردم میکنند. قوانین دستوپاگیر یکی از مشکلاتی است که این سازمانها در طول تمام این سالها با آن مواجه شدهاند و تنها زمانی از آنها استقبال میشود که دولت نمیخواهد یا نمیتواند معضلی را حل کند.
در ایران مددکاری به شکل سنتی آن سابقه طولانی دارد. توجه به مردم و رسیدگی به مشکل آنها همواره دغدغه بسیاری از مردم بوده است و حالا با پیشرفت جوامع مددکاری سنتی به شکل جدید و امروزی آن در قالب سازمانهای مردمی درآمده است. در موارد متعدد این سازمانها توانستهاند از پس حل مشکلات بسیاری برآیند؛ مشکلاتی که یا به چشم مسئولان نیامده یا اگر هم آمده توان مقابله با آن را نداشتهاند،
در مورد تعطیل شدن خانه خورشید به لیلا ارشد گفته شد:«بگذارید بمیرند!» به عبارت دیگر، آنهایی که به هر صورت با آسیبهای اجتماعی روبهرو شدهاند باید بمیرند، باید دور باشند، باید به آنها رسیدگی نشود و کسی فکر نمیکند که یک زن معتاد، یک کودک مورد تجاوز قرارگرفته یا یک مردی که بهاجبار یک تکه مقوا تمام سرمایه و زندگیاش شده همان اندازه حق ادامه زندگی و بهبود دارد که بقیه افراد با آسیب کمتر دارند. این دیگر وظیفه افراد دغدغهمند است تا با حمایت از سازمانهای مردمنهاد راه را برای تعطیل شدن همین چند سمن انگشت شمار که مانده است ببندند چراکه دولت نشان داده تمایلی به حمایت و هموار کردن راه این گروهها ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید