در گفتوگوی «توسعه ایرانی» با مدیر موسسه «نور سپید هدایت» مطرح شد؛
بیاعتنایی شهردار به تعطیلی سرپناه زنان آسیبدیده محله شوش
اعتیاد، کارتنخوابی، فقر، تکدیگری، دزدی، کودکآزاری، خشونت، کودک کار، هپاتیت، ایدز، زخمهای عفونی و احتمالا دهها واژه دیگر که به همین سنگینی است، میتواند توصیفی کوتاه باشد از روزگار محله شوش و هرندی تهران طی سالیان متمادی. محلاتی که در بستر بیکاری، مهاجرت و عدم امنیت اجتماعی به یکی از معضلات پایتخت تبدیل شده است. محلهای قدیمی در منطقه ۱۲ تهران که انگار راندهشدگان شهر را به خود میخواند. فراموششدگانی که اغلب درگیر اعتیاد شدید هستند و در سالهای اخیر هم زنان جمعیت قابلتوجهی در بین آنها دارند. در این میان اما موسسات و سازمانهای مردم نهادی هم هستند که اگر مجالی یافته و بهزیستی و شهرداری را با خود همراه کرده باشند، گامهایی برای کاهش آسیب در این منطقه برداشتهاند. هرچند با تغییر مدیران و سیاستها، این گامها هم لرزان شده و حتی بیم توقف آن میرود. مرکز جامع خدمات کاهش آسیب اعتیاد زنان یکی از همین مراکز است که پس از دو سال فعالیت در این منطقه با تغییر در مدیریت شهری، خطر توقیف فعالیت آن جدی است. مرکزی که در شبانهروز سرپناهی برای حدود ۲۰۰ زن بیسرپناه و کودکان همراه آنهاست و در کنار جای خواب و خوراک و بهداشت، خدمات حمایتی و توانمندسازی هم ارائه میدهد. اما این روزها با تغییراتی که در مدیران شهرداری تهران رخ داده به نظر میرسد رویکرد در خصوص خدمات به زنان در معرض آسیب منطقه هم تغییر کرده است. برخی سخن از پاکسازی و برخی هم سخن از تغییرات نحوه ارائه خدمت میکنند، اما در این میان به نظر میرسد بستن این مرکز شبانهروزی وضعیت ۱۸۰ زن تحت حمایت این موسسه را پیچیده و ناخوشایند خواهد کرد. سپیده علیزاده، مدیر موسسه «نور سپید هدایت» که در حال حاضر اداره این مرکز را بر عهده دارد در گفتوگویی با روزنامه «توسعه ایرانی» از تلاشش برای برای حفظ سرپناه زنان بیخانمان منطقه شوش میگوید.
سعیده علیپور
در خصوص نحوه فعالیت موسسه «نور سپید هدایت» در محله شوش بگویید اینکه از چه زمانی کارتان را با شهرداری آغاز کردید؟
موسسه «نور سپید هدایت» در سال 88 با مجوز سازمان بهزیستی به ثبت رسیده است و از آن سال فعالیت کاهش آسیب را در حوزه زنان و کودکان شروع کرد.مرداد 98 با شهرداری منطقه 12 تفاهمنامه 2 ساله بستیم تا مددسرای بانوان منطقه را به صورت مشارکتی بچرخانیم؛ ساختمان و هزینه آب و برق و گاز را شهرداری تامین کند و موسسه ما هم به 100 نفر زنِ مراجع بیسرپناه خدمات رایگان شبانهروزی در کنار توانمندسازی آنها ارائه دهد. از آن سال با هماهنگی سازمان بهزیستی مجوز مرکز گذری روزانه و پناهگاه شبانه هم دریافت کردیم. به طوری که «نور سپید هدایت» به عنوان اولین مرکز جامع کاهش آسیب اعتیاد زنان در کشور معرفی شد، چرا که در کنار خوابگاهها، مرکز توانمندسازی و کارآفرینی هم داریم.
معاون اجتماعی قوه قضائیه برای حمایت از موسسه«نور سپید هدایت» و تمدید تفاهمنامه ما مکاتبههایی با شهردار تهران و شهردار منطقه 12 داشتند، اما متاسفانه شهرداری منطقه 12 بارها تهدید کرده که ساختمان را پس میگیرد؛ اما عملی شدن این تهدید، 180 زن تحت حمایت موسسه را پیچیده و ناخوشایند خواهد کرد
چه کارگارههایی دارید؟
کارگاه سنگ و چرم و خیاطی. کارگاه خیاطی خیلی موفق عمل کرد و به درآمدزایی رسید و زنان زیادی در آن مرکز شاغل شدند.
ماجرای اقدام شهرداری منطقه 12 تهران برای تخلیه ساختمان این مرکز چیست؟ چرا شهرداری در پی تخلیه مرکزی است که به زنان نیازمند به دریافت حمایت خدمات میدهد؟ اقدامی هم برای رفع این مشکل شده است؟
همانطور که گفتم ساختمان این مرکز طی تفاهمنامهای با شهرداری در اختیار ما قرار گرفت. مرداد 1400 تفاهمنامه قبلی تمام شد و به دلیل تغییرات در شهرداری تهران شاهد تغییر سیاستگذاریها شدیم. در خصوص مرکز ما باید گفت که مشخصا معاون اجتماعی منطقه تمایل به تمدید تفاهمنامه نداشتند و ابلاغیههایی برای تخلیه برای ما ارسال شد تا ساختمان را تحویل دهیم. کاری که کردیم این بود که با تیم جدید شهرداری تهران، مکاتبههایی انجام شد. به شهردار نامه نوشتیم و آنها هم نامه ما را به بازرسی ارجاع دادند. بازرسی اعلام کرد که فعلا کار را ادامه دهید. با این کار زمان خریدیم تا بتوانیم با آقای زاکانی صحبت کنیم. فعلا که موفق نشدهایم و همچنان منتظر نظر شهردار تهران هستیم.
با این حال شهرداری منطقه حکم تخلیه گرفته است.
بله! در این فاصله خود شهردار منطقه 12 به دادسرای ناحیه 37 تهران که مربوط به داراییهای عمومی و اموال شهرداریهاست نامه زدند و درخواست تخلیه با دستور قضایی را داشتند. با این حال حکم تخلیه صادر نشده و حتی معاون قضایی و معاون اجتماعی قوه قضائیه برای حمایت از این مرکز و تمدید تفاهمنامه ما مکاتبههایی با شهردار تهران و شهردار منطقه 12 داشتند، اما متاسفانه شهرداری منطقه 12 این نامهها را توصیه میداند و دستور فرض نمیکند و بارها تهدید کرده که ساختمان را پس میگیرد. به نظر میرسد کمی هم ماجرا به لج و لجباری کشیده است که چرا مثلا ما رفتهایم و از مقام بالاتر از شهرداری منطقه اقدام و حتی اطلاعرسانی کردیم.
سیاست شهرداری در قبال محله شوش و هرندی مشخص نیست. اینکه باید از زنان این منطقه حمایت کنند یا منطقه را از این گروه آسیبدیده پاکسازی کنند؟ کاری که سالها پیش در محله خاک سفید رخ داد. مشکل حل نشد و چهبسا پیچیدهتر شد و فقط آن منطقه پاکسازی شد
در خبرها آمده بود که آب مرکز به دلیل بدهی قطع شد.
بله! طی تفاهمنامه هزینه آب و برق و گاز به عهده شهرداری بود. عملا شهرداری این خدمات را هم نمیدهد. اخطار قطعی آب و برق هم که فراوان میآید. من نامهای به شهردار منطقه 12 زدم و این اخطاریهها را پیوست کردم و نوشتم که ما در 2 سال و نیم گذشته نگران این موارد نبودیم، ولی این روزها دائم اخطارهایی از این دست میگیریم و برای قطعی آب و برق میآیند و پرسنل و مددجویان گریان و پریشان میشوند. اما توجهی به نامه نشد تا اینکه اداره آب چند روز پیش آب مرکز را قطع کرد، مرکزی که 180 زن و مادر و کودک در آن شب و روزشان را سپری میکنند. آن هم در این ایام کرونا. مددجویان رفتند با شهردار منطقه صحبت کردند با یک تاخیر یکی دو ساعته آب وصل شد. گفتند شهردار با یک تلفن آب را وصل کرد! جای خوشحالی بود اما جای سوال هم داشت که وقتی با یک تلفن مشکل حل میشد، چرا در ماههای اخیر این قدر ما را در التهاب گذاشتند؟
در صورتی که این مرکز بسته شود برای حمایت از زنان تحتپوشش خود، برنامه دیگری دارید ؟
-راستش سختیهای زیادی در این مدت کشیدیم. انواع حرفها و تهمتها پروندهسازیها. اینکه موادفروش و آدمفروش هستیم و... . شرایط طوری شده که دیگر راضی هستیم به اینکه بارمان را در میدان شوش بگذاریم و خود را از این فشارها خلاص کنیم.
آیا میدانید که شهرداری قصد دارد از این ساختمان به چه نحو بهرهبرداری کند؟
اوایل گفتند که میخواهیم کاربری ساختمان را عوض کنیم، بعد گفتند که میخواهیم بنایی کنیم و الان میگویند که میخواهیم فقط مدیر را عوض کنیم و به مدیری واگذار کنیم که فساد در آنجا کمتر شود. به نظر میرسد سیاست شهرداری در قبال محله شوش و هرندی مشخص نیست. اینکه باید از زنان این منطقه حمایت کنند یا منطقه را از این گروه آسیبدیده پاکسازی کنند؟ کاری که سالها پیش در محله خاک سفید رخ داد. مشکل حل نشد و چه بسا پیچیدهتر شد و فقط آن منطقه پاکسازی شد.
زنان در این مرکز اغلب کارتنخواب هستند و بیم آن میرود که تعطیلی این مرکز آنها را دوباره به دل خیابانها بکشاند. دلایل اصلی بیخانمانی این زنان چیست؟
خشونت خانگی یکی از مهمترین دلایلی است که باعث خروج زنان از خانه و کارتنخوابی آنها میشود. زنان به دلیل مولد بودن، نقش موثری در چرخه آسیب اجتماعی دارند. نداشتن اوراق هویتی باعث شده کارتنخوابها به عنوان یک انسان از هیچ حقوق اجتماعی، قضایی و بهداشتیای برخوردار نباشند و حداقل مراکزی از این دست این امکان را در اختیار آنها قرار میدهد.
دیدگاه تان را بنویسید