نقص عضو شدید چهار نوجوان به دلیل انفجار مین در مهران
این جنگ هیچگاه تمام نمیشود!
سعیده علیپور
قریب به 34 سال از پایان جنگ هشت ساله ایران و عراق میگذرد. اما اینجا، در مرزهای غربی کشور، هنوز انگار جنگ ادامه دارد. هر از چندی صدای انفجار میآید، زمین رنگ خون میگیرد، خانوادهای داغدار عزیزش میشود و مردمانی با جای خالی عضوی در بدن زندگی را سختتر از قبل ادامه میدهند. همین پنجشنبه، رئیس روابط عمومی اورژانس ایلام از انفجار مین در مهران خبر داد. انفجاری که طی آن چهار نوجوان ۱۳ و ۱۴ ساله از عشایر و دامداران در منطقه بان چرمگ مهران مصدوم شدند.
این اتفاق هر چند تلفات جانی در بر نداشت، ولی نوجوانان حادثه دیده با قطع عضو به بیمارستان امام حسین (ع) شهرستان مهران انتقال داده شدند.
کمی پیشتر و در هفته نخست دی ماه نیز، انفجار مین به جا مانده از جنگ در شهرستان دهلران باعث جان باختن کودک ۱۰ ساله عشایری شد. در این حادثه بر اثر برخورد احشام با مین ضد نفر، ترکش حاصل از انفجار به سینه کودک اصابت کرد و جان کودک بیخبر از همه جا را گرفت.
او تنها کودک قربانی نبود، خرداد ماه امسال نیز خبر مرگ امیررضا رضاییمجد دانشآموز عشایر که از کرمانشاه به دهلران کوچ و در مدرسهای ابتدایی در آن منطقه ثبتنام کرده بود و هنگام رفتن به مدرسه در اثر انفجار مین جانش را از دست داد، این سوال را در ذهن ایجاد کرد که تراژدی پسا جنگ تا به کی ادامه خواهد داشت؟
براساس آخرین آمار تنها در سال 2021 در پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان، 47 نفر قربانی انفجار مین بوده و بیشترین قربانیان و بیشترین آنها هم در شهرهای دهلران، سردشت، و مهران منفجر شده و بیش از همه کودکان، کولبران و عشایر را از پای درآورده است.
این آمار در حالی است که محمدحسین امیراحمدی، رییس مرکز مینزدایی کشور پیشتر گفته بود که از ٤ میلیون و ٢٠٠ هزار هکتار منطقه آلوده به مین در این پنج استان، فقط ٧٩ هزار هکتار منطقه آلوده باقی مانده است.
10 هزار قربانی مینهای به جا مانده از جنگ
بنابر اعلام مقامات رسمی کشور تاکنون بر اثر انفجار انواع مینهای باقیمانده از دوران جنگ بیش از 10 هزار نفر در کشور آسیب دیدهاند که از این تعداد حدود 3 هزار نفر کشته و بقیه زخمی و نقص عضو شدهاند. این در حالی است که پس از پایان جنگ فرآیند مینروبی برای پاکسازی مناطق مینگذاری شده به صورت گسترده توسط نیروهای ارتش آغاز شد.
چندی پیش نیز علیاکبر سلیمانی، معاون مهندسی و پدافند غیر عامل وزارت دفاع در همین باره گفت: «مرکز مین زدایی از بدو تاسیس تاکنون بیش از ۲ میلیون انواع مین و نزدیک به یک میلیون انواع مهمات عمل نکرده از جمله بمبها، گلولهها، خمپارهها و نارنجکها را کشف و منهدم و بیش از ۹۵ درصد از اراضی آلوده به مین پاکسازی شده است».
با این حال به نظر میرسد که همین 5 درصد از اراضی آلوده به مین هم کافی است که اخبار ریز و درشت مرگ و نقص عضو شهروندان کشور را رقم بزند.
کدام مناطق آلودهاند؟
طبق برآورد کارشناسان مساحت مناطق آلوده به مینهای باقیمانده از جنگ در کشور چهار میلیون و 200 هزار هکتار برآورد شده است.
یک میلیون و 700 هزار هکتار از این اراضی در استان ایلام، یک میلیون و 500 هزار هکتار در استان خوزستان، 700 هزار هکتار در استان کرمانشاه هستند و استانهای کردستان و آذربایجان غربی هر کدام 150 هزار هکتار اراضی آلوده به مین دارند.
بنا به روایتی حدود 16 هزار مین در پنج استان غربی کشور در دوران جنگ در زمین کاشته شد که بلافاصله بعد از جنگ، در چندین مرحله پاکسازی آن آغاز شد. این در حالی است که در برخی دیگر از گزارشها آمده است که تخمین زده میشود که تنها ارتش بعث عراق در دوران هشت سال جنگ تحمیلی ۱۲ تا ۱۶ میلیون مین در اراضی به وسعت ۴۲ هزار کیلومتر مربع از خاک ایران کار گذاشته باشد.
سختیهای مینروبی
بهنام صادقی، کارشناس مینهای جنگی به ایلنا گفته بود: «در ابتدا پاکسازیها مدتی زیر نظر ستاد بازسازی و نوسازی مناطق جنگی بود و از سال 83 کار پاکسازی به ترتیب به وزارت کشور، مرکز مینزدایی و وزارت دفاع واگذار شد و بعد طی تصمیمات مسئولان کشوری قرار بر این شد که معاونت مهندسی وزارت دفاع کار پاکسازی را به صورت تخصصی به اتمام برساند».
به گفته او کار پاکسازی بخشهای بسیاری از زمینهای آلوده به مین در یک دوره طولانی از سال 67 تا سال 83 انجام شد و از سال 83 مراکز مینزدایی دوره جدیدی را آغاز و حتی مناطقی که قبلا نیز پاکسازی شده بود را دوباره به صورت تخصصی پاکسازی کردند. با این حال بنا به آخرین اظهارات هنوز 5 درصد زمینهای آلوده به مین پاکسازی نشده است.
اما در این سالها فرسایش خاک و باران و برف و زلزله سبب شده است که مینها به اعماق زمین فرو روند و پیدا کردن آنها با دستگاههای متداول مینیابی قابلیت کشف و خنثیسازی نداشته باشد. این مینها بیشتر در نقاط کوهستانی و درهها قرار دارند و همین موضوع کار را برای تیمهای مینیابی سخت و گاهی غیرممکن کرده است.
مین و تغییر شیوه زندگی
شاید تصور این باشد که وجود مینها، تنها موجب بروز حادثه جانی برای شهروندان میشود، اما واقعیت این است که سوای حوادث دلخراشی که خیلی اوقات قربانی آن کودکان بودهاند، وجود این مینها، نه تنها شیوه زندگی مردم این مناطق را تغییر داده که آنها را بیش از پیش گرفتار فقر کرده است
شاید تصور این باشد که وجود مینها، تنها موجب بروز حادثه جانی برای شهروندان میشود، اما واقعیت این است که سوای حوادث دلخراشی که خیلی اوقات قربانی آن کودکان بودهاند، وجود این مینها، نه تنها شیوه زندگی مردم مناطق جنگی را تغییر داده که آنها را بیش از پیش گرفتار فقر کرده است
در دوران جنگ، مینها چنان اراضی کشاورزی و مناطق مسکونی مردم مرزنشین را آلوده کرد که بسیاری از روستاییان پس از پایان جنگ تحمیلی و بازگشت به خانههایشان، دریافتند که این مناطق به شدت به مین آلوده است و آنان قادر نیستند تا در خانههای سابق خود زندگی کنند. همچنین آلودگی زمینهای کشاورزی باعث شد تا ساکنان این مناطق مرزی، نتوانند به زندگی سابق خود بازگردند و کشاورزی را از سر بگیرند.
همچنین این مینها چنان دشتها و مراتع مناطق مرزی آلوده کردهاند که دامداری و زندگی عشایری بخشی از مردم این منطقه را تحت تاثیر قرار داد. به طوری که دامپروری در این مناطق، سالها است که با اختلالهای جدی مواجه شده است. چوپانهای مناطق مرزی همواره باید مراقب آن باشند که دامهای آنان وارد اراضی آلوده به مین نشوند تا از هرگونه حادثه در امان بمانند. این مسئله به عنوان خطری جدی، زندگی عشایر کوچرو در مناطق مرزی را نیز تهدید میکند، به ویژه که عشایر زندگی کوچرو دارند و در بسیاری از مواقع مناطق تردد آنها در نزدیکی مناطق آلوده به مین قرار دارد.
همین موضوع سبب شده خیلی از این کوچنشینان تبدیل به یکجانشینان بدون شغلی شوند که حال با فقر درگیرند یا کولبری میکنند.
کولبران؛ در معرض
مینهای کشف نشده
گفته میشود یک درصد اراضی باقی مانده از مینهای جنگی شامل مناطق صعبالعبور کوهستانیاند که دسترسی به آنها بسیار دشوار است. مینها در این مناطق در شیبها، پرتگاهها، باتلاقها، مردابها، نیزارها و ماسهزارها قرار گرفته یا در عمق زمین فرو رفتهاند. درست مناطقی که محل عبور و مرور کولبران در مناطق مرزی غرب کشور است. افرادی که اغلب آنها به دلیل همین مینها کشاورزی و دامداری خود را از دست دادهاند.
بنابر اعلام مقامات رسمی تاکنون بر اثر انفجار مینهای باقیمانده از دوران جنگ بیش از 10 هزار نفر در کشور آسیب دیدهاند که از این تعداد حدود 3 هزار نفر کشته و بقیه زخمی و نقص عضو شدهاند
کولبران که عمدتا ساکنان مناطق فقیرنشین استانهای آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه هستند و برای تامین نیازهای زندگی مجبور به داد و ستد در مناطق مرزی و گذر از راههای صعبالعبور کوهستانی هستند، یکی از بزرگترین گروههای قربانی مینهای کشف نشده را تشکیل میدهند.
بنابر آمارهای منتشر شده پنج درصد از آمار مرگ و میر کولبران به دلیل انفجار مینهاست.
مین و آمار بالای نقص عضو
اما علاوه بر افرادی که بر اثر انفجار مین جانشان را از دست میدهند، گروه زیادی نیز دچار قطع عضو میشوند و تا آخر عمر باید با هزینههای سنگین خرید تجهیزات توانبخشی سر کنند.
این در حالی است که تا سال 70 هیچگونه ماده قانونی برای مصدومین و جانباختگان براثر انفجار مینهای باقی مانده از جنگ تحمیلی تعیین نشده بود.بعدها نمایندگان مجلس لایحهای را با نام «کمیسیون ماده ٢» تصویب کردند که در آن استانداریها موظف به تشکیل کمیسیون پرونده جانباختگان و مصدومان ناشی از انفجار مینهای جنگی شدند تا با بررسی اعضای این کمیسیون و چنانچه حادثه دیدگان ناشی از انفجار مینهای جنگی دارای شرایط لازم باشند و با رعایت قانون، در شمول خدمات حمایتی دستگاههای ذیربطی چون بنیاد شهید انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی و کمیته امداد امام خمینی (ره) قرار گیرند. این در حالی است که برخی از قربانیان این حوادث یا خانوادههای آنها در این سالها از عدم تعلق این سهم در خصوص آنها شکایت داشتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید