زاکانی از سوی وزیرکشور مسئول مدیریت بحران پایتخت شد
شهر بحرانزده در چنبرة سیاسی کاری کم تجربه ها
سعیده علیپور
چند ماه پس از انتصاب علیرضا زاکانی به سمت شهردار تهران، دیروز وزیر کشور در حکمی او را به عنوان جانشین خود در ستاد پیشگیری، هماهنگی و فرماندهی عملیات پاسخ به بحران کلانشهر تهران نیز منصوب کرد.
شهرداری که نشاندنش بر صندلی بهشت هم با اما و اگرهای فراوانی همراه بود و بسیاری با توجه به تحصیلات و سابقه غیرمرتبطاش، این انتصاب را سیاسی میخواندند، حالا سمت دیگری را هم در کلانشهر تهران از آن خود کرده است. سمتی که علاوهبر افزودن بر رقم فیش حقوقی زاکانی، مسئولیتهای سنگینی را هم به دوش شهردار تازه وارد میگذارد. مسئولیتهایی که اجرای آن در شهر پرتراکم و پرمسئلهای مثل تهران آسان به نظر نمیرسد.
اهمیت مدیریت بحران در تهران
ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و زمینشناسی در معرض سوانحی چون سیل، زلزله، خشکسالی و غیره قرار داشته و سالانه از این موضوع خسارات جانی و مالی قابل توجهی میبیند. شاید به همین دلیل در دهه 70 که به نظر میرسید کشور در مسیر توسعه قرار دارد، مدیریت بحران با احتمال زلزلهخیز بودن پایتخت، مورد توجه قرار گرفت و در اواخر همین دهه تلاشهایی برای تشکیل مجموعهای با هدف کاهش آثار بلایای طبیعی و سوانح در تهران شکل گرفت.
تهیه نقشه گسلهای تهران که با همکاری کارشناسان خبرهای از ژاپن تهیه شد، اقدامی مهم در برداشتن نخستین گامها برای موضوعی بود که ذهن پایتختنشینان را به خود مشغول میکرد. زلزلهای که برخی نگران کشتار میلیونی آن هستند و معتقدند، نه تنها مردم تهران بلکه حتی نظام سیاسی و اجتماعی ایران را هم به مخاطره خواهد انداخت.اما با بالا گرفتن بحرانهای سیاسی و اقتصادی در کشور، مدیریت بحران بلایای طبیعی هم به حاشیه رانده شد و اقدامات تاثیرگذار در حد تهیه همان نقشه از گسلها باقی ماند و سایر اقدامات یا لاکپشتی پیش رفت یا در حد سخن مدیران باقی ماند.
بر اساس اساسنامه سازمان، هیات امنای سازمان از پنج عضو تشکیل شده است که شامل؛ شهردار تهران به عنوان رئیس هیأت امنا، یکی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران به انتخاب اعضای این شورا، رئیس سازمان به عنوان دبیر هیأت امنا و دو کارشناس متخصص به پیشنهاد شهردار تهران و تأیید شورای اسلامی شهر تهران هستند. بر اساس اساسنامه سازمان، رئیس سازمان توسط شهردار تهران منصوب میشود و با توجه به اهمیت وحدت فرماندهی در زمان بروز حادثه و اتخاذ تدابیر لازم در راستای ایجاد هماهنگی بین حوزهها، رئیس سازمان، جانشین رئیس ستاد مدیریت بحران شهر تهران است و از لحاظ مرتبه سازمانی، هم ردیف معاونین شهردار قرار دارد و عضوی از شورای معاونین شهرداری تهران محسوب میشود.
اما در سالهای فعالیت این مجموعه جایگاه شهردار دستخوش تغییرات فراوانی بوده است. به طوری که طبق قانون جدید مدیریت بحران کشور که مرداد سال ۱۳۹۸ به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان رسید، ریاست مدیریت بحران و مسئولیت شرایط بحرانی پایتخت که در قانون قبلی بر عهده شهرداری تهران بود از این نهاد سلب و به وزارت کشور واگذار شده بود.اما این قانون هم در عمل طور دیگری اجرا شد و در تیر سال گذشته که عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور، پیروز حناچی شهردار تهران را به عنوان فرمانده میدان حادثه در سطح محلی منصوب کرد، دوباره این سمت به لیست مشاغل شهردار وقت افزوده شد.
برخی منتقدان معتقدند عملکرد شهرداری و شورای شهر در دوران اخیر نه تنها نشاندهنده استفاده از این قدرت درراستای منافع شهر نیست که بیشتر به قدرتمند شدن گروهی خاص میانجامد و این نگاه هم کمکی به رفع مشکلات و بحرانهای این کلانشهر نخواهد کرد
لزوم افزایش اختیارات شهردار تهران
در حالی که برخی کارشناسان معتقدند شهردار غیرمتخصص تهران توان پیشبرد اهداف اصلی خود را هم ندارد؛ عضو شورای شهر تهران معتقد است: «تفویض اختیار وزیر کشور به شهردار تهران بهترین تصمیم در مدیریت بحران است».
به عقیده مهدی بابایی، در قانون جدید، وظایف هر دستگاه و وزارتخانه به طور مجزا تعیین شده است؛ ولی وظایف شهردار به طور دقیق مشخص نشده است. بدین ترتیب، شهردار با در دست داشتن اختیار قانونی از سوی وزیر کشور میتواند سایر دستگاهها را ملزم به اجرای دستورات کند.
پیش از این، علی نصیری، سرپرست سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران گفته بود: «هر حادثهای که در شهر تهران اتفاق افتد و از سطحی فراتر رود، بعد ملی پیدا میکند و اهمیت مدیریت بحران در پایتخت دو چندان میشود. به همین دلیل لازم است شهردار تهران، جانشین وزیر کشور در مدیریت بحران تهران باشد».
شهر نباید فدای نگاه سیاسی شود
اما برخی منتقدان معتقدند عملکرد شهرداری و شورای شهر در دوران اخیر نهتنها نشاندهنده استفاده از این قدرت درراستای منافع شهر نیست که بیشتر به قدرتمند شدن گروهی خاص میانجامد و این نگاه هم کمکی به رفع مشکلات و بحرانها در حوادث نخواهد کرد.در همین باره دیروز ابولفضل قناعتی، عضو دوره چهارم شورای شهر تهران درباره انتصابات در شهرداری گفت: «برخی افراد کم تجربه میآیند و بیتالمال را جور دیگری ضایع میکنند. شاید در جهت منافع خودشان نباشد، اما تصمیمات ناشیانه که به دلیل نداشتن تجربه گرفته میشود به گونه دیگری هزینه به شهر وارد میکند».
او با تاکید بر اینکه نباید نگاه جریانی داشت و شهر نباید فدای نگاه سیاسی شود، به ایلنا گفت: «شهر باید دست افراد متخصص و با تجربه از جریان اصولگرا یا اصلاح طلب باشد. اگر با این نگاه کار را پیش ببرند میتوانند توفیقات خوبی داشته باشند».
در دهه 70 که به نظر میرسید کشور در مسیر توسعه قرار دارد، مدیریت بحران با احتمال زلزلهخیز بودن پایتخت، مورد توجه قرار گرفت و تلاشهایی برای تشکیل مجموعهای با هدف کاهش آثار بلایای طبیعی و سوانح در تهران آغاز شد
تهران و ۳۱ مخاطره احتمالی
در تهران هر روز حوادث بسیاری رخ میدهد، آتشسوزیهای گسترده و جزیی، طوفان، رعد و برق، زمین لرزه، تصادفات و حوادث مربوط به پمپ بنزینها و.. این در حالی است که اگر از یک شهروند تهرانی سوال کنیم تهران را چند مخاطراه احتمالی تهدید میکند، درباره بعضی از این مخاطرات اطلاعاتی ندارند.این در حالی است که آماده سازی ساکنان یک شهر در برابر حوادث یکی از فاکتورهای مهم آمادگی در برابر بحرانها که در این باره مدیریت بحران پایتخت در آن چندان موفق نبوده است.
در این باره، احمد بختیاری مدیر عامل سازمان مردم نهاد خانه نجات ایران به ایسنا میگوید: «در دنیا ۴۳ حادثه طبیعی و انسان ساز ممکن است رخ دهد. حوادثی که برخی انسان ساز و برخی هم طبیعی است؛ این در حالی است که احتمال وقوع حدود ۳۱ حادثه طبیعی و انسان ساز در تهران وجود دارد».
بختیاری میگوید: «شهر تهران نیز تابآوری و زیرساخت برای دوام آوردن در برابر حوادث را ندارد. میبینیم که حین وقوع یک طوفان سنگهای ساختمان میریزد، یا وسایل یک کارگاه ساختمانی به بیرون پرت میشود، چرا که فردی که در این کارگاه کار میکند حتی ذهنیت این را هم ندارد که طوفان یکی از مخاطرات تهران است. پس به راحتی میتوان گفت که تهران در برابر حوادث آماده نیست، چرا که نه در دانشگاه، نه در مدرسه، نه در رسانهها و.. نگفتند که ساکنان تهران شما با این تعداد از حادثه رو برو هستید. برخی از شهروندان حتی فرق میان رانش و فروریزش را نمیدانند، این در حالی است که در این خصوص باید فرهنگ سازی شود». موضوعی که به اعتقاد او به نظر میرسد یکی از اقدامات اساسی است که مرکز مدیریت بحران در هر شهری به خصوص پایتخت موظف به انجام آن است.
در این میان برخی دیگر از کارشناسان نیر تهران را شهری شکننده در برابر چالشهای طبیعی و انسانی دانست و عدم وجود تاب آوری شهری را نتیجه چند دهه بی توجهی به زیرساختهای شهری عنوان میکنند.
کامبد امینی رئیس پژوهشکده مدیریت خطرپذیری و بحران میگوید: «تهران شهر تابآوری در برابر بلایای طبیعی نیست؛ چرا که اولا استحکام لازم را در برابر مخاطراتی چون زلزله ندارد و بسیاری از ساختمانها و زیرساختهای موجود در آن آسیب پذیر هستند، ثانیا امکانات و ظرفیتهای کافی برای مقابله با اثرات بحرانهای بزرگ را ندارد که نمونه بارز آن در حال حاضر در مواجهه با بیماری کرونا مشهود است و ثالثا هم توان اجرایی و منابع کافی برای بازگشت سریع به حالت قبل از بحران را نیز ندارد. بدین ترتیب اگر سانحه بزرگی نظیر یک زلزله ویرانگر در تهران رخ دهد خطر زیادی برای جامعه به دلیل عدم تاب آوری وجود خواهد داشت».
در حالی که بسیاری وضعیت فعلی تهران حاصل چند دهه بیتوجهی به موضوع کاهش ریسک و مدیریت بحران میدانند معتقدند وضعیت موجود نیز نیازمند برنامهریزی جامع و اجرای اقدامات کوتاه مدت تا بلند مدت است. این در حالی است که تاکنون مطالعات زیادی برای بهبود وضعیت شهر تهران در برابر مخاطرات مختلف انجام شده و راهکارهای مختلفی نیز ارائه شده است که اغلب مورد توجه قرار نگرفته است و باید دید زاکانی با کولهباری از حرف و حدیثهای سیاسی این بار چه رویکردی را در حوزه بحران در پایتخت پیش میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید