اشتغال مردم منطقه نباید به تالابی در حال مرگ گره بخورد
چنان دریای بیپایان شود بیآب چون «هامون»
سعیده علیپور
روزی نامش دریاچه بود. آن هم سومین دریاچه بزرگ کشور بعد از خزر و ارومیه. نزدیک به پنج هزار و 800 کیلومتر مربع وسعت داشت و مردمان زیادی از کنارش روزگار میگذراندند. اما امروز نمیتوان حتی آن را تالاب نامید. این روزها از «هامون» بیشتر غباری مانده و بومیانی که به سختی روزگار سپری و لقمه نانی برای زنده ماندن یافت میکنند.
این روزها که اخبار تکاندهندهای در خصوص شدت گرفتن سوءتغذیه و ناامنی غذایی در منطقه سیستانوبلوچستان گزارش میشود و بسیاری از کارشناسان در خصوص خطرات فجیع آن در آینده هشدار میدهند، میتوان پی برد حیات بیفروغ هامون تا چه میزان با حیات در خطر مردمان این منطقه گره خورده است.
خشک شدن تالاب بینالمللی هامون علاوه بر بیکاری جمعیت زیادی از بومیان، سبب گسترش گردوغبار و کاهش کیفیت هوا و شرایط زندگی در این منطقه شده است. به همین دلیل مدتی است کارشناسان تاکید دارند، زندگی مردمان این منطقه را نباید با شرایط ناپدار دریاچه هامون گره زد. شهریور سال 1399، احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست از اعتبار ۱۰ میلیون یورویی صندوق توسعه بینالمللی برنامه عمران سازمان ملل متحد(UNDP) برای پروژه احیای تالاب هامون خبر داد. پروژهای که قرار است علاوه بر تلاش برای هامون، تحولی را در اقتصاد مردم بومی و محلی حاشیه تالاب به وجود آورد و بیش از 2هزار شغل پایدار ایجاد کند.
هامون چه بود؟
در ادبیات «هامون» به معنای دشت و خشکی است. شاید همین نامگذاری روی این دریاچه نشان میدهد، در گذشته بر «دریاچه هامون» فراز و فرودهای فراوانی گذشته است. از تیمور لنگ هم نقل است: «امیر سیستان مرا سوار بر کشتی کرد و روی دریاچه هامون گردش داد و به من گفت که در دوره رستم وسعت این دریا بیش از این بود که میبینی!»
با این حال در دهههای پیشین، از روزگاری که ثبت تراز آب دریاچهها علمی شد، این تالاب از منابع مهم آب شیرین ایران محسوب میشد و عنوان هفتمین تالاب بینالمللی دنیا را از نظر وسعت به خود اختصاص داده و از مهمترین زیستکرهها محسوب میشد و به ثبت جهانی رسیده بود.
در چند دهه گذشته وسعت تالاب پنج هزار و ۶۶۰ کیلومترمربع بوده که ۳۸۲۰ کیلومتر آن در حوزه سرزمینی ایران و مابقی در افغانستان بود.
در منطقهی هامون دشتهای جیرفت، فاریاب و رودبار کرمان و ایرانشهر، بمپور، سردگان، دلگان، سرتختی و اسپکه در بلوچستان قرار گرفتهاند که خاک این دشتها حاصلخیز و محل خوبی برای کاشت گیاهان گرمسیری محسوب میشد.
همچنین در گذشته این ذخیرهگاه زیستی جهانی، میزبان ۲۳۹ گونه جانور بوده است که امروزه همه این جانواران رو به نابودی هستند. جانوارانی مثل اردک تاجدار، آنقوت، هوبره، کبک، تیهو، شاهی، مار چلیپر و.... همه و همه به اضافهی دامداریهای سیستان و پوشش گیاهی موجود در این منطقه از بین رفته است! نتیجه اینکه تالاب هامون، که ثبت یونسکو بوده است، امروزه بلای جان مردمان است و باید چارهای برای آن اندیشید.
با خشک شدن دریاچه هامون، بادهای موسمی سیستان ریزگردهایی را از بستر خشک هامون به سمت سکونتگاههای سیستانوبلوچستان، زاهدان و زابل میبرد و معیشت مردم را با سختی بسیاری مواجه کرده است
هامون چه شد؟
مهمترین منبع آبگیری هامون رودخانه هیرمند است. به همین دلیل اختصاص حقآبه هامون مهمترین عامل حیات این اکوسیستم بینظیر است که به دلیل عدم اجرای پروتکلهای بینالمللی از سوی طرف افغانستانی و خشکسالی در ایران، «دریاچه هامون» به معنای واقعی هامون شد! حتی در آخرین پایشها از این دریاچه نیز گزارش شده؛ تنها 0.59 کیلومتر مربع از آب آن باقی مانده است. این رودخانه درگذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بوده است. جدایی افغانستان از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ میلادی به موجب معاهده پاریس و امتناع گسترده حاکمیت افغانستان از جاری ساختن رود هیرمند در خاک ایران، مسئله حقآبه رودخانه هیرمند را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دو کشور مبدل ساخت، تا اینکه در سال ۱۳۵۱ قراردادی بین دو دولت در کابل به امضا رسید و قرار شد در هر ثانیه ۲۶ مترمکعب آب سهم سیستان و هامون باشد.
اما علیرغم انعقاد قرارداد حقآبه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ و همزمان با کاهش نزولات جوی و حاکم شدن شرایط خشکسالی بر سیستان، میزان ورودی آب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت و کشور افغانستان با احداث سد «کمال خان» در ۱۰۰ کیلومتری مرز ایران و سپس ساخت ۱۰۰ سد دیگر روی رودخانه هیرمند تیر خلاص را بر پیکر هامون زد. حالا بیش از ۲۰ سال است که به دلیل کاهش نزولات جوی و بارندگی ورود آب هیرمند به ایران کاهش پیدا کرده و در حال حاضر شاهد خشک شدن تقریبا۱۰۰ درصدی تالاب هامون هستیم. در این میان بسیاری، عوامل متعددی دیگری چون؛ مصرف غیر اصولی آب در بخش کشاورزی و مصرف خانگی، ایجاد زمینهای زراعی در اطراف دریاچه،
اضافه کردن نوعی ماهی به نام آمور به دریاچه و البته عدم مدیریت درست در زمینههای مختلف را هم در از بین رفتن هامون دخیل میدانند.
مشکلات فزاینده در منطقه
در هر حال امروزه این منطقه منبع بسیاری از مشکلات مردم سیستانوبلوچستان شده است. با خشک شدن دریاچه هامون، بادهای موسمی سیستان ریزگردهایی را از بستر خشک هامون به سمت سکونتگاههای سیستانوبلوچستان، زاهدان و زابل میبرد و معیشت را با سختی بسیاری مواجه کرده است.
مردم منطقه بیش از دو دهه است که چشمانشان به آسمان دوخته شده تا شاید بارشهای موسمی و جاری شدن سیلاب، جان خشک هامون را پر آب میکند. بهار سال پیش و در پی بارشهای فصلی فراوان، سیلابی بهصورت موقتی از کشور افغانستان وارد ایران شد و برای مدت کوتاهی مردم منطقه سیستان را به کشاورزی، صید و صیادی و دامداری مشغول کرد. اما چه سود که این دولت چند روز بیشتر دوام نداشت و سختی دوباره رویش را به ساکنان این مناطق نشان داد. به طوری که امسال کاهش شدید نزولات جوی کار را از هر سال سختتر کرده است.
آینده هامون درگرو دریافت حقآبه؟
در ماههای اخیر، با روی کار آمدن دولت طالبان در افغانستان و به رسمیت شناختن آن از سوی مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل تسنن و میانهرو زاهدان، بسیار از این اعلام حمایت تعجب کردند. اما پاسخ مولوی عبدالحمید روشن بود: «طالبان قبول کردند که حق آب هیرمند را به سیستانوبلوچستان بدهد». هر چند که نمیتوان این پذیرش از سوی طالبان را جدی گرفت، اما میتوان این اعلام حمایت را نشان از استراتژیک بودن هامون در این منطقه دانست.
مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستانوبلوچستان: «طرح معیشت جایگزین با هدف کاهش فشار بر تالاب بینالمللی هامون باید به قید فوریت و به صورت الگویی در سطح منطقه اجرایی شود»
یکی از کشاورزان سیستانی به خبرگزاری مهر، میگوید: «شغل من و پدران من در طول تاریخ کشاورزی بوده است و آنقدر کشاورزی در منطقه سیستان رونق داشته که زمانی این منطقه انبار غله ایران بوده است».
این پیرمرد سیستانی میافزاید: «من از سن ۱۲ سالگی تالاب هامون را به یاد میآورم در آن زمان این تالاب و منطقه سیستان پر از آب و آبادی بود بهگونهای که برای تردد در برخی از مناطق باید از قایقهای سنتی که به «توتن» معروف بودند استفاده میکردیم. در آن زمان زندگیها خیلی خوب بود و همه خوشحال و شاداب بودند و صیادی، کشاورزی و دامداریها در منطقه سیستان رونق خیلی خوبی داشت تا جایی که برای دیگر شهرستانهای استان و کشور از این منطقه ماهی، گوشت و لبنیات ارسال میکردیم. اما متأسفانه سالبهسال ورودی آب هیرمند به تالاب هامون کم و کمتر شد تا جایی که خشکسالی منطقه را فراگرفت و بستر دریاچه هامون خشک و خشکتر شد.
تعداد زیادی از روستاییان منطقه برای زنده ماندن مجبور به ترک خانه و زندگی خود شدند».
اجرای طرح معیشت جایگزین
در این میان بسیاری معتقدند، نباید چشم به آسمان دوخت و در روزگاری که پیشبینیها از وسعت خشکسالی و کم بارشی در کشور خبر میدهد باید برنامههای گذشته را تغییر داد. در همین راستا صندوق توسعه بینالمللی برنامه عمران سازمان ملل متحد(UNDP) برای پروژه احیای تالاب هامون کمکهایی به ایران کرده که وحید پورمردان، مدیرکل حفاظت محیط زیست سیستانوبلوچستان در خصوص آن میگوید: «طرح معیشت جایگزین با هدف کاهش فشار بر تالاب بینالمللی هامون باید به قید فوریت و به صورت الگویی در سطح منطقه اجرایی شود».
او از مردم درخواست کرد تا با مراجعه به سایت SistsnProject.ir و ارائه راهکارهای تجربی، نوآورانه و خلاق در عملیاتی شدن حداکثری طرحهای کوچک زودبازده در جهت بهبود معیشت و درآمدزایی پایدار مشارکت کنند. در شرایط کنونی به نظر میرسد، این طرح باید به قید فوریت و به صورت الگویی در سطح منطقه اجرایی شود، به گونهای که تا پایان سالجاری، نمود عینی آن بر معیشت ساکنان و ذینفعان تالاب در سطح منطقه قابل مشاهده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید