امسال تهران باردیگر در ردیف غیرخوشحالترین شهرهای جهان قرار گرفت؛
پایتختنشینان همچنان غمگینند
سعیده علیپور
اینکه بگوییم «تهران، شاد نیست و مردمانش خوشحال نیستند»؛ شاید حکایت همان«ازکرامات شیخ ما این است/ شیره را خورد و گفت شیرین است»، باشد! برای ساکنان تهران که اغلب نه خود شاد هستند و نه شادی چندانی در اطرافیان و در جریان زندگی عمومی مشاهده میکنند، این خبر یک واقعیت ملموس است که آن را هر روز با گوشت و پوستشان حس میکنند. با این حال این اشاره تنها یک حدس و گمان برگرفته از مشاهدات عمومی نیست؛ بلکه ارزیابیهای جهانی امسال هم هاکی از آن است که شهر تهران با کسب امتیاز ۴.۷ از ۱۰ در رتبه ۱۵۵ در میان ۱۸۶ شهر بزرگ و در ردیف غیرخوشحالترین شهرهای جهان قرار گرفته است.
بررسی شاخصهای خوشحالی شهرها
گزارش جهانی خوشحالی شهروندان، یکی از راه حلهای توسعه پایدار سازمان ملل است که 10 سال قبل و در ژوییۀ 2011 به موجب قطعنامۀ «رضایت؛ به سوی تعریف جامعی از توسعه» تصویب شد و هدف این بود که در ارزیابی توسعه، تنها به شاخصهای کمی و عدد و رقم بسنده نشود. به همین دلیل از کشورهای عضو خواسته شد تا میزان رضایت مردم خود را در حوزههای مختلف بسنجند. این ارزیابی که بر پایه محاسبه میانگین شاخصهای امنیت، دسترسی به امکانات رفاهی، دسترسی معلولان به امکانات شهری، آلودگی هوا، قیمت مسکن، ترافیک، هزینه زندگی، امکانات بهداشتی، قدرت خرید، اوضاع جوی و موارد دیگری انجام شده نشان میدهد؛ زندگی برای شهروندان پایتخت چندان رضایتبخش نیست.
اما به اعتقاد کارشناسان، تهران با جمعیتی قریب به 14 میلیون نفر و مملو از مهاجران سایر شهرها و روستاهای مختلف کشور، تنها یک شهر نیست، بلکه فشردهای از کل ایران است و میتوان میزان خوشحالی آن را نه خاص این منطقه جغرافیایی، که برآیند کل کشور ارزیابی کرد.
حس خوشحالی و شادکامی در شهر
شهرها به خودی خود خوشحال و غیرخوشحال نیستند، بلکه این حسِ انسانی برگرفته از تجربههای خوشایند و ناخوشایندی است که شهروندان در آن از سر میگذرانند. هرچند در همه فرهنگها، ملاکهایی از خوبی و بدی وجود دارد که افراد جامعه بر پایه آن ملاکها، خوشایندی یا ناخوشایندی زندگی خویش را ارزیابی و داوری میکنند، اما این همه ماجرا نیست و بافت اجتماعی و اقتصادی و شهری و روستایی که در آن زندگی میکنیم هم بر احساس شادکامی افراد تاثیرگذار استو سیاستگذاران شهری می توانند با توجه بیشتر به سرمایه اجتماعی، کار و پیشه، تندرستی و سلامت روان، جنسیت، وضعیت تأهل، خشنودی کاری، وضعیت و امنیت اجتماعی، فضاهای خصوصی و همگانی، امید به آینده و ... حس خوشحالی شهروندان را افزایش دهند.
در مقابل وقتی آدمی در برآورده شدن نیازهایش کامیاب نیست یا بخشی از جامعه شهروندی از فرصتهای ویژه برخوردار و بخش زیادی از جامعه نابرخوردار است، شکاف اجتماعی و رانت احساس شود و از سوی دیگر مبهم بودن آینده و نبود امنیت روانی برای اداره کردن زندگی و مدیریتهای یک بام و دو هوا که هر روز سیاست خاصی را در شهرها پیاده میکند سبب به هم ریختگی و حس ناخوشایند در شهروندان میشود. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان حوزه شهری فضاها، رویدادها و خدمات همگانی در شهرها میتواند این شکافها را کمتر کند و مدیریت مشارکتی امور شهری، شیوهای است که میتواند مردم را در مسئولیتهای شهروندی خود توانمندتر، فعالتر، خودکارآمدتر و شادترسازد.
سالانه 250 هزار نفر به جمعیت استان تهران افزوده میشود
در این میان وضعیت تهران وضعیت ویژه ای است. طبق آخرین بررسیها سالی ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر به جمعیت استان از طریق مهاجرت میکنند و همین موضوع کیفیت زندگی در پایتخت را بدتر از قبل میکند. چرا که زیر ساختهای زندگی شهری ظرفیت گسترش ندارد و این موضوع بر همه جنبههای زندگی در پایتخت اثرگذار است. مسعود شفیعی رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران چندی پیش با اشاره به مخاطرات جمعیتی استان تهران گفت : «طبق آخرین بررسیها جمعیت استان تهران حدود ۱۴ میلیون نفر است و به نظر میرسد سالی ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر به جمعیت استان اضافه میشود و عمدتا این جمعیت از طریق مهاجرت است. چراکه نرخ زاد و ولد در استان تهران پایین است و عمده مهاجرتها نیز در شهرهای پیرامونی استان اتفاق میافتد».
شفیعی با اشاره به اینکه شهرهای پیرامونی استان تهران مشکلات زیرساختی زیادی دارند، افزود: «عمدتا مهاجرتها از شهرهای دیگر به استان تهران، در شهرهای پیرامونی است. از آنجا که هزینههای بالای شهر تهران مردم به شهرهای پیرامونی سوق داده میشوند و در برخی از شهرهای پیرامونی استان تهران نرخ افزایش جمعیت به رقم ۸ درصد در سال رسیده که رقم بالایی است». این موضوع سبب شده است بسیاری از امکانات آموزشی، بهداشتی ، رفاهی و حمل و نقل در شهرها بین افراد بیشتری تقسیم و شرایط زیست را سختتر کند.
طبق آخرین بررسیها سالی ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر به جمعیت استان تهران افزوده میشود و همین موضوع کیفیت زندگی را در پایتخت بدتر و ناخوشایندتر از قبل میکند
ناشادی شهروندان به عوامل متعدد وابسته است
سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران اما در این خصوص معتقد است: «عوامل عدم وجود شادی و نشاط متعدد است. یک بخش مربوط به فضای فیزیکی است که میبینیم و در اطراف وجود دارد. آلودگی صوتی، عدم شادی و نشاط اجتماعی، آلودگی هوا که بر روی اخلاق مردم تاثیر میگذارد. بخش دیگر، علتهای فرهنگی است،که بر سلامت اجتماعی اثر میگذارد. مانند:تصمیمهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی که بر شادی و نشاط مردم اثر میگذارد».
این مددکار اجتماعی تاکید میکند: «زمانی میتوانیم شهر شادی داشته باشیم که مردم شادی داشته باشیم و همه تصمیمها در روندی بگنجد که انسان سالم و شاد در جامعه پویا به وجود بیاید. بدانیم باید تصمیمات انسان محور و شادی محور باشد».
سیدحسن موسویچلک،تاکید میکند: «افسردگی در ایران آمار بالایی دارد.آمار بالای مصرف مواد مخدر شادیآفرین و مشروبات الکلی زنگ خطری برای این مسئله است».
شهر سرزنده، نشانهای بارز در رشد و پویایی اجتماع
امروزه میتوان سرزنده بودن و شاد بودن را از نشانههای بارز رشد و پویایی یک اجتماع در سطح جامعه دانست، هر شهر و جامعهای که شاد و سرزنده باشد دارای مولفههایی است که در طی سالیان متمادی بر روی آن سرمایهگذاری و کار شده است.
در شرایط حال حاضر و با توجه به بحران و مشکلات اقتصادی که در کشور به وجود آمده است و همچنین فشارهای مضاعفی که بر مردم وارد شده است، نمی توان ادعا کرد که شادی و سرزندگی در داخل در شهری مثل تهران به عنوان دستچینی از مشکلات کشور حکم فرماست و میتوان گفت با یک جامعه خاکستری روبرو هستیم که به سمت افسردگی و آسیبهای ناشی از آن سوق داده میشود.
در این رابطه حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس، دانشیار دانشگاه و پژوهشگر حوزه جامعه شناسی شهری به برنا گفته است: «در این خصوص معیارها و نشانههای فراوانی وجود دارد که از اصلی ترین معیارها در این رابطه میتوان به وجود فضاهای عمومی نظیر پارک و بوستان و فضاهای ورزشی اشاره داشت . با بسترسازیهای مناسب ؛ میتوان فعالیتهای مدنی مردم را افزایش داد. فعالیتهای اجتماعی دسته جمعی با حال و هوای شاد ،خلق خوش را به مردم بازگردد که یکی از نشانههای شهر شاد داشتن مردم خوش خلق است».
وی افزود: «برای مثال در خصوص احداث مکانهای عمومی ورزشی که به آن اشاره شد، طی تحقیقات و پژوهشهایی که در این رابطه در کشور انگلستان صورت گرفته است نتایج تحقیقات نشان دهنده اثرگذاری مستقیم حوزه ورزش بر روی موضوع سرزندگی و شاد بودن مردم است که در آمارهای منتشر شده میزان اثر گذاری آن بیشتر از حضور و شرکت فرد در فعالیتهای اجتماعی و مدنی بوده است، در نتیجه حوزه سلامت و ورزش را میتوان اثرگذارترین حوزه دانست که شاد و بودن و سرزندگی مردم را در پی دارد، پس بهتر است سازمانها و ارگانهایی که متولی امر ورزش هستند بیشتر از هر زمانی بر روی این موضوع کار کنند و اقدامات لازم را انجام دهند تا بتوانند همراهی و همیاری را در زمینه افزایش سرزندگی و شاد بودن جامعه و مردم داشته باشند».
ارزیابیهای جهانی میگوید که شهر تهران با کسب امتیاز ۴.۷ از ۱۰ در رتبه ۱۵۵ در میان ۱۸۶ شهر بزرگ و در ردیف غیرخوشحالترین شهرهای جهان قرار گرفته است
هرچند در این میان تهران را نمیتوان از سایر شهرها و روستاهای کشور جدا کرد، اما نباید فراموش کرد که الگوی توسعه تهران و برنامهریزی شهری در این شهر میتواند برای سایر شهرهای کشور هم تسری یابد. به طوری که برنامهریزی دقیق و توجه ویژه برای افزایش شاخص خوشحالی مردمان پایتخت؛ سبب افزایش کیفیت زندگی سایر مناطق کشور نیز خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید