پر کردن خلأ ارتباطهای عاطفی یا پز اجتماعی:
حیوانات خانگی؛ بردهداری در عرصه طبیعت
در جاهای دیگر دنیا حیوانات را به خانه میآورند تا به ویژه در سنین بالا از تنهایی دربیایند، یا برای کودکان بهعنوان یک دوست و سرگرمی خوب از این موجودات استفاده میشود تا به کودک عاطفه و محبت را بیاموزند. پت یا حیوان خانگی در کشورهای دیگر عضوی از خانوادههاست که باعث میشود همه اعضای خانواده از بودن در کنار آن احساس خوشایندی داشته باشند. در ایران اما در سالهای اخیر نگهداری حیوان خانگی هم بیشتر به نوعی پز اجتماعی تبدیل شده است. حیوانی که با هدف رفع تنهایی به خانه آورده میشود، نمیتواند ابزار نمایش شود و اساسا افرادی که در ایران به تازگی سردمدار نگهداری و به خانه آوردن حیوانات شدهاند جوانانی هستند که به واسطه شلوغی زندگی و امورشان مجالی برای تنهایی و فکر کردن به آن را ندارند آدمها مطمئن هستند که میتوانند با حیوانات رابطه عاطفی برقرار کنند بدون اینکه از طرف آن حیوان مورد تحقیر و طردشدگی قرار بگیرند. حیوانات با رفتار خود از نگهداری و توجهی که انسانها نسبت به آنها دارند تشکر میکنند و این آن چیزی است که انسان به آن نیاز دارد. نیاز به اینکه بداند بالاخره مورد توجه یک موجود زنده است
آذر فخری، روزنامهنگار
در کلاس روانشناسی نشستهایم. نمیدانیم از کجا به بعد ناگهان بحث بین استاد و یکی از دانشجوها دونفره شد؛ صحبتها و خاطرههای پر آبوتاب درباره گربههای خانگیشان. و استاد برای اینکه ماهایی که حیوان خانگی نداشتیم از این بحث شخصی نصیبی ببریم در مورد «حیواندرمانی» و به خصوص «گربهدرمانی» برایمان توضیح داد و قانعمان کرد که به هرحال خوب است در خانه یک حیوان داشته باشیم. و همکلاسیمان البته افزود که این گربه است که باید شما را انتخاب کند. و ما ماندیم که بالاخره ما قرار است صاحب حیوان بشویم یا حیوان صاحب ما! اغلب دانشجوها، بهخصوص دخترها، از این مسئله استقبال کردند و رفتند جلوی کلاس تا عکسهای گربه استاد را ببیند! ما ماندیم با چندین سوال و از جمله این سوال بسیار مهم که: برای نگه داشتن حیوانی مثل سگ یا گربه در خانه، باید آنها را عقیم کرد و آیا این مسئله منافاتی با حقوق حیوانات ندارد؟! و استاد درآمد که: ای بابا شما کجای کاری؟ کجای این مملکت به حقوق آدمها احترام گذاشته میشود که به حقوق حیوانات گذاشته شود. و کمی هم با بدخلقی ادامه داد: شما اگر دوست نداری، حیوان را عقیم نکن و کار و بار «نژادگیری» راه بینداز. و سپس پوزخندزنان از کلاس خارج شد.
پدر حقوق حیوانات کیست؟
«پیتر سینگر» پدر جنبش حقوق حیوانات است. سینگر استفاده انسان از حیوان را فینفسه رد نمیکند؛ اما فقط به رنجکشیدن حیوان توجه میکند. پیتر سینگر در واقع سودگرایی است که حقوق اخلاقی را یکسره رد کرده و از اقداماتی حمایت میکند که از نظر او رنج را کاهش میدهند. بهعبارتدیگر، پدر جنبش حقوق حیوانات، حقوق حیوانات را کاملاً رد میکند و دعای خیر خود را نثار مرغداریهای بدون قفس، مزارع دام بدون سلولهای انفرادی و تمام بهرهکشیهای خوبوخوشی میکند که تقریباً تمام خیریههای بزرگ «رفاه حیوانات» آنرا ترویج کردهاند. سینگر مروج حقوق حیوانات نیست؛ او مروج رفاه حیوانات است. سینگر در سال ۲۰۰۶ در مصاحبهای با مجله «وگان» گفت «میتواند جهانی را تصور کند که انسانها در آن، در اکثر مواقع، غذای گیاهی میخورند، اما گاهی نیز خودشان را به وعدهای اشرافی دعوت میکنند که از تخممرغ محلی یا شاید گوشت حیواناتی تشکیل شده باشد که، در شرایط طبیعی، زندگی خوبی برحسب گونهشان دارند و پس از مدتی بدون درد در مزرعه کشته میشوند.»
چرا حیوان خانگی داریم؟
امیرمحمود حریرچی، جامعهشناس و استاد دانشگاه میگوید: در کشور ما متاسفانه، نگهداری حیوانات عجیب و غریب در خانه و محیطهای زندگی شهری به یک پز اجتماعی تبدیل شده که هیچ ارتباطی با اهداف اصلی این اقدام و همدردی با حیوانات ندارد. در جاهای دیگر دنیا حیوانات را به خانه میآورند تا به ویژه در سنین بالا از تنهایی دربیایند، یا برای کودکان بهعنوان یک دوست و سرگرمی خوب از این موجودات استفاده میشود تا به کودک عاطفه و محبت را بیاموزند. پت یا حیوان خانگی در کشورهای دیگر عضوی از خانوادههاست که باعث میشود همه اعضای خانواده از بودن در کنار آن احساس خوشایندی داشته باشند. در ایران اما در سالهای اخیر نگهداری حیوان خانگی هم بیشتر به نوعی پز اجتماعی تبدیل شده است. نمایش دادن حیوان در میهمانیها و خیابانها با شئون جامعه ما همخوانی ندارد و در عرف ما هم آوردن و نگهداری این حیوانات عجیب و غریب به منزل را نمیپسندیم. آوردن حیواناتی مانند آفتابپرست به خانه و نگهداری آن بیشتر جنبه سرگرمکنندگی و نمایشی دارد. اگر از کسانی که این قبیل حیوانات را به خانه میآورند و نگهداری میکنند دلیل این حرکت آنها پرسیده شود در بهترین حالت شاید بگویند دوست داریم، یا این کار مد است. رفتاری که این افراد با حیوانات دارند نشان میدهد هدف آنها نگهداری و دلسوزی برای حیوان نیست، زیرا بیشتر از آن بهعنوان ابزاری برای نمایش استفاده میکنند.
نگهداری از حیوانات بهعنوان یکی از ویژگیهای عصر جدید که در تنهایی افراد ریشه دارد، در جاهای مختلف دنیا اقدامی شایع است، اما در ایران به نظر نمیرسد هدف افراد از نگهداری حیوان صرفا پرکردن تنهایی باشد. حیوانی که با هدف رفع تنهایی به خانه آورده میشود، نمیتواند ابزار نمایش شود و اساسا افرادی که در ایران به تازگی سردمدار نگهداری و به خانه آوردن حیوانات شدهاند جوانانی هستند که به واسطه شلوغی زندگی و امورشان مجالی برای تنهایی و فکر کردن به آن را ندارند. جوانان بهواسطه زندگی و نوع مناسباتشان که اقتضای سنشان است بیشتر در جامعه و ارتباط با افراد مختلف هستند و چون استقبال از نگهداری حیوانات خانگی در این گروه بیشتر است، میتوان گفت این کار در ایران به یک پز اجتماعی تبدیل شده است؛ پز برای جوانانی که دنبال اثبات وجود خود هستند و با نمایش تصاویر این حیوانات در شبکههای اجتماعی یا آوردن آن نزد دوستانشان سعی میکنند برای خود اعتبار کسب کنند.
رابطه عاطفی با حیوان؛ چرا؟
دکتر حریرچی چنین توضیح میدهد: حیوانات به دلیل اینکه امکان برقراری ارتباط کلامی و چهره به چهره با آدمیان را ندارند و ارتباطاتشان بهصورت غیرمستقیم و غیرکلامی است، برای ما آدمهایی که در مناسبات اجتماعی و ارتباط با افراد مختلف دچار یاس و سردرگمی هستیم، گزینه خوبی برای پرکردن اوقات فراغت هستند. آدمها مطمئن هستند که میتوانند با حیوانات رابطه عاطفی برقرار کنند بدون اینکه از طرف آن حیوان مورد تحقیر و طردشدگی قرار بگیرند. حیوانات با رفتار خود از نگهداری و توجهی که انسانها نسبت به آنها دارند تشکر میکنند و این آن چیزی است که انسان به آن نیاز دارد. نیاز به اینکه بداند بالاخره مورد توجه یک موجود زنده است که به پاس توجه و مراقبتی که از او میکند، به او عشق میورزد و به صورت غیر مستقیم تشکر میکند. همه ما آدمها نیازمند دوستداشتن و دوستداشته شدن هستیم و نمیتوان منکر نقشی شد که حیوانات خانگی در پر کردن این نیاز دارند. دوستداشته شدن حلقه مفقوده ارتباطات اجتماعی ماست و بسیاری از ما درصدد یافتن آن هستیم. شاید خودمان خیلیها را دوست بداریم، اما نیاز به اینکه یک دیگری یا دیگرانی هم ما را دوست بدارند در اجتماع فعلی ما برآورده نمیشود و افراد زیادی در حسرت این دوست داشته شدن هستند. برخی افراد به دلیل پز اجتماعی و برخی دیگر برای غلبه بر تنهایی حیوانات را نگهداری میکنند، در حالی که افرادی که برای پرکردن تنهایی و برآورده کردن نیاز عاطفی حیوان را نگهداری میکنند و هیچ تمایلی در به نمایش گذاشتن آن ندارند. با وجود این، نمیتوان منکر این مساله شد که برای یک حیوان، بودن در محیطی تنگ و قفس مانند و شرایطی که شاید فقط برای انسان خوب باشد، چندان خوشایند نیست. حیوانات به طبیعت تعلق دارند و همه آنها بر اساس غریزه طوری خلق شدهاند که باید در محیطی باز و آزاد زندگی کنند و آوردن آنها به خانه و محل زندگی برای خود حیوان خوشایند نیست. همه ما انسانها بر اساس خودخواهی دوست داریم کل طبیعت و همه موجودات آن را به خدمت خود درآوریم و در راستای تامین نیازهای خود آنها را مورد بهرهبرداری قرار دهیم. فارغ از اینکه همه موجودات طبیعت اعم از گیاهان و حیوانات نیز حق و حقوقی دارند و نباید این حقوق پایمال شوند.
حیوانات؛ دارایی و شئ
حیوانات از لحاظ اخلاقی دارای اهمیت هستند و اگر حیوانات صرفاً شیء نیستند، نمیتوانند متعلق به کسی باشند یا تصرف شوند. اگر آنها دارایی باشند، لاجرم شیء هستند و لاغیر. در این جا، به جای حیوان، انسان بگذارید: همه ما توافق داریم که تمام انسانها، صرفنظر از ویژگیهای خاص خود، این حق بنیادین و پیشقانونی را دارند که با آنها همچون دارایی شخصی رفتار نشود. هیچکدام از ما بهبردگیگرفتن انسانها را نمیپذیریم. این نشان نمیدهد که چنین چیزی دیگر وجود ندارد؛ وجود دارد، اما کسی از آن دفاع نمیکند.
علاوهبراین، ازآنجا که حیوانات دارایی شخصی هستند، معیار رفاه آنها همواره بسیار پایین خواهد بود. دفاع از منافع حیوانات هزینهبر است، یعنی از این منافع، در اغلب مواقع، تنها در موقعیتهایی دفاع خواهد شد که سود اقتصادی بههمراه داشته باشد. یافتن معیار رفاهی که بهرهکشی از حیوانات را سودمندتر نکند کار سختی است،
بنابه گفته دکتر حریرچی، خلاصه کلام آنکه: چه طرفدار حقوق حیوانات باشید و تصدیق کنید که آنها باید حقی بنیادین و پیشاقانونی مبنی بر «داراییِ کسی نبودن» داشته باشند و چه به باورهای متداول و سنتی پایبند بمانید، نتیجه یکسان است: اساساً تمام استفادههای ما از حیوانات باید پایان یابد.
نیاز یا تمایز؟
در ایران، سیر فزاینده روی آوردن به حیوانات خانگی همزمان و موازی با فرایند کاهش تعداد فرزند، به ویژه در یک دهه اخیر بوده است. بنا به برخی آمارهای جهانی، در سال ۲۰۱۲، ایران با نرخ باروری کمتر از دو نفر در رتبه ۱۴۵ کشورهای جهان و پایینتر از کشورهای توسعهیافتهای چون آمریکا، فرانسه، انگلستان و نیز آرژانتین، برزیل، شیلی و ترکیه قرار گرفته است. به همین دلیل شاید بتوان گفت حیوان خانگی، یک فرزند بیدردسرتر و کمهزینهتر است و مردم هر چه ازدواجگریزتر و فرزندهراستر میشوند، به همان اندازه حیوان دوستتر میشوند! در همین بستر اجتماعی است که کارشناسانی چون دکتر حریرچی پیشبینی میکنند به زودی ابعاد بازار حیوانات خانگی در ایران به حد یک صنعت برسد. مهمترین کارکرد نگهداری حیوان در خانه در جامعه امروز ایران، شاید همان چیزی باشد که جامعهشناسان به آن «تمایز» میگویند. تمایز، در واقع تلاشی است که طبقات مختلف اجتماعی، از طریق نوع مصرف خود، برای متمایز کردن خود از دیگر طبقات انجام میدهند. خرید و نگهداری حیوانات خانگی امروزه تمهیدی برای تشخص و تمایز بخشیدن به خود نسبت به دیگران شده است. البته خرید و نگهداری حیوانات خانگی در ایران، شاید تا ۱۵-۱۰ سال پیش به طور عمده ذائقهای طبقه بالایی محسوب میشد و طبقه متوسط و پایین علاقه بسیار کمی به این امر نشان میدادند، اما در حال حاضر به نظر میرسد نشانههای فراگیر شدن این علاقه در جامعه ایرانی به چشم میخورد. گویی خرید و نگهداری حیوانات خانگی، در حال تبدیل شدن به یکی از مظاهر تجملگرایی و مصرف نمایشی در ایران است.
دیدگاه تان را بنویسید