فقر فراگیر مردم، جمعیت آبزیان و پرندگان را هم متأثر کرد
صید آبرو، شکار لقمهای نان
ریحانه جولایی
سیاهچاله فقر در کشور هرروز عمیقتر و گستردهتر میشود و افراد زیادی را درون خود میکشد. مدتی پیش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با انتشار گزارشی اعلام کرد که «خط فقر» در ایران در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال قبل از آن، «۳۸ درصد» رشد داشته است.
بر اساس گزارش این سازمان، یکسوم جمعیت ایران که حدود ۲۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر میشوند در سال ۱۳۹9 زیر «خط فقر» بودهاند. طبق این گزارش، تورم فزاینده در بخش خوراکیها و آشامیدنیها و افزایش هزینۀ مسکن، ازجمله دلایل اصلی بالا رفتن «خط فقر» در ایران بوده است.
با این شرایط بسیاری از مردم برای گذران زندگی خود مجبورند دست به کارهایی نامتعارف بزنند، مثلا برای سیر کردن شکم خود و خانوادهشان به شکار پرندگان مهاجر و صیدهای غیرقانونی ماهیان روی آوردهاند.
شکار برای سیر کردن شکم و نه به قصد سودجویی
صیدهای غیرقانونی آبزیان و پرندگان مهاجر موضوع جدیدی نیست و سالها در خبرها مطرح شده و فعالان محیطزیست بارها از آن نوشتهاند. حالا اما موضوع این صیدها کمی متفاوت است. بسیاری از صیادان برای سیر کردن شکم خود و نه کسب سود و حرص پول مجبورند دست به این کار بزنند که همین موضوع مشکلاتی را هم به بار آورده است.
این روزها توسعه بیرویه صید آبزیان آبهای داخلی در سایه دشواریهای معیشتی مردم، موجب سقوط شدید جمعیت بسیاری از ماهیان رودخانهای و تالابی کشور شده است. همزمان با این اتفاق عدهای سودجو نیز با بهانه امرار معاش، دست به از بین بردن گروههای مادری چارپایانی مانند میش، بز، آهو و گوزن میزنند و در نیمه دوم سال نیز پرندگان مهاجر شکار میشوند. به هر روی دلیل اصلی افزایش صیدهای بیرویه ماهیان رودخانهای، شکار پرندگان مهاجر و چارپایان فقر است؛ موضوعی که کارشناسان هم آن را تایید میکنند.
مرگ ماهیان مهریز یزد به دست صیادان یا مردم عادی؟
در این میان اما روشهای غیرمرسومی برای صید ماهیان به کار میرود. ریختن سم، استفاده از دینامیت، اتصال شوک الکتریکی و پهن کردن تورهای سراسری ازجمله روشهای غیرقانونی صید ماهیان رودخانهای است. صبح روز یکشنبه 31 مرداد، حادثهای ناشناخته موجب مرگ تعداد زیادی از ماهیان قنات جهانی حسنآباد در مهریز یزد شد. مسئلهای نگرانکننده که علاوه بر حیات این موجودات، سلامت آب این قنات را با ابهام و جامعه محلی را با نگرانی مواجه کرد. در مورد مرگ مشکوک آبزیان گمانهزنیهای زیاد به وجود آمد. بسیاری از کارشناسان معتقدند بودند در آب ماهیان کلر ریخته شده تا صید کردن آنها راحتتر باشد؛ اما قضیه از این قرار است که ظاهراً صیادان ماهی برای از بین بردن ماهیها، بعضاً آب چشمهها، رودخانهها و حتی قناتها را با مواد ممنوعه آلوده میکنند. سودجویان پس از انجام این اقدام نیز ماهیهای درشت را شکار کرده و ماهیهای کوچکتر را رها میکنند. کارشناسان اداره کل محیطزیست استان یزد معتقدند که این اتفاق منجر به مرگ ماهیها در قنات روستای مهریز استان یزد شده است.
در ایران شکار پرندگان مهاجر نیز گاهی با توجیه فقر معیشتی انجام میشود، این در حالی است که در نیمه دوم سال بازارهای تجارت پرندگان مهاجر که بهصورت کاملاً غیرقانونی صید شدهاند در شمال و جنوب کشور شکل میگیرد و کسی هم با عوامل آن برخورد نمیکند
محمدرضا فاطمی، کارشناس آبزیان اما معتقد است تنوع ماهیان موجود در قناتهای ایران کشور زیاد نیست و فقط دو سه گونه ماهی ریز از دسته کاپوئتا در قناتها زندگی میکنند که ارزش اقتصادی بالایی ندارند و بعید است که صیادان بخواهند برای صید این ماهی، در آب قنات سم بریزند. همچنین اساساً قناتهای کشور فاقد ارزش تجاری لازم برای صید ماهی هستند و بهندرت صید ماهی در قناتهای ایران انجام میشود. همین موضوع میتواند تأکیدی باشد بر اینکه این موضوع به دست مردمی انجام شده که هدفشان فروش و کسب سود از ماهیها نبوده و صرفاً برای گذران زندگی دست به این کار زدهاند.
روشهایی عجیب برای صید ماهیان
بسیاری از افراد برای صد ماهیها از روشهایی دور از ذهن استفاده میکنند. برای مثال استفاده از دینامیت یکی از روشهای رایج در صید ماهی است. به این صورت که صیادان متخلف با استفاده از مواد منفجرهای چون باروت، تیانتی و دینامیت در نقاط عمیق رودخانه که میزبان ماهیهای بزرگ است چاشنی الکتریکی را در زیر صخرهها با سیم به مواد منفجره متصل کرده و انفجارهایی در رودخانهها تولید میکنند. بر اثر موج این انفجارها هر نوع آبزی زنده ازجمله انواع ماهی، قورباغه، خرچنگ، مارماهی و سایر آبزیان که در محدوده شعاع موج انفجار وجود دارند، از بین میروند.
یکی دیگر از مواردی که به صید ماهیان کمک میکند استفاده از سم در آب است. هرچند این روش هم ضررهای زیادی به اکوسیستم و افرادی که ماهی را میخورند وارد میکند اما در چنین شرایطی که بعضی در چاله فقر افتادهاند چارهای نیست جز قبول کردن تمام این ضررها.
ارتباط معنادار فقر و کم شدن آبزیان
همانطور که در ابتدای گزارش هم گفته شد کارشناسان معتقدند دلیل صید بیرویه و کم شدن ماهیهای رودخانهای و تالابی با فقر شدیدی که این روزها هموطنان ما با آن دست به گریبان هستند ارتباط مستقیم دارد.
به عقیده آنها اساساً هرچقدر وضعیت اقتصادی مردم دشوارتر شود، برداشت از منابع طبیعی ازجمله صید آبزیان نیز بیشتر میشود. اکنون هم در تمام نقاط کشورمان که رودخانه یا تالاب وجود دارد، بسیاری از مردم به دلیل مشکلات اقتصادی دست به صید ماهی با روشهای غیرقانونی میزنند.
کارشناسان معتقدند صید بیرویه و کم شدن ماهیهای رودخانهای و تالابی با فقر شدیدی که این روزها هموطنان ما با آن دست به گریبان هستند ارتباط مستقیم دارد. به عقیده آنها اساساً هرچقدر وضعیت اقتصادی مردم دشوارتر شود، برداشت از منابع طبیعی ازجمله صید آبزیان نیز بیشتر میشود
با توجه به اطلاعاتی که کارشناسان حوزه آبزیان دادهاند صید غیرقانونی آبزیان آبهای داخلی بیشتر در رودخانههای منشعب از رشته کوه زاگرس اتفاق میافتد. جمعیت ماهیان رودخانهای و تنوع زیستی رودخانههای مربوط به رشته کوه البرز بسیار کمتر از آبهای داخلی مربوط به زاگرس است و به همین دلیل، شاهد آن هستیم که صید آبزیان در رودخانههای منشعب از زاگرس از البرز بیشتر است.
آنها همچنین تأکید کردهاند صید بیرویه آبزیان به صورت غیرقانونی که در سالهای اخیر به دلیل مشکلات معیشتی مردم گسترش یافته، جمعیت بسیاری از ماهیان رودخانهای و تالابی کشور را به شدت کاهش داده و این جمعیتها را در معرض تهدید قرار داده است؛ البته باید توجه داشت که سوء مدیریت منابع آبی که منجر به خشک شدن بخشی از رودخانههای کشور شده، بیش از صید بیرویه به جمعیت آبزیان کشور آسیبزده است.
گاهی فقر معیشتی، بهانه است
آبزیان آبهای داخلی تنها حیواناتی نیستند که به دلیل مشکلات معیشتی مردم کشته میشوند. در این میان پرندگان و چارپایان زیادی هم کشتهشدهاند و همچنان جانشان در خطر است. در سال گذشته با افزایش شکار چارپایان مواجه بودیم، در این سالها هم افزایش شکار غیر قانونی حیواناتی چون میش، آهو و کل مشکلساز شده است. نیمه دوم سال هم در استانهای شمالی کشور شکار پرندگان مهاجر در استانهای مازندران و خوزستان قوت میگیرد.
به گفته محمدعلی یکتانیک، کارشناس حیات وحش، طبیعتاً هرچقدر مشکلات معیشتی مردم بیشتر شود، فشار بر منابع طبیعی مختلف ازجمله حیاتوحش نیز افزایش مییابد. اما متأسفانه بسیاری از افراد از این اصل به شدت سوء استفاده میکنند و شکار تمام چارپایان را به فقر نسبت میدهند.
به عقیده او قطعاً کسی که میتواند با هزینهای زیاد تفنگ و فشنگ شکاری تهیه کند و ریسک پرداخت جریمههای سنگین را نیز میپذیرد و برای شکار حیات وحش به دل طبیعت میزند، فقیر نیست و نمیتوان گفت این فرد برای مشکلات معیشتی خود دست به شکار میزند. اما متأسفانه سالهاست که فقر به دستاویزی برای سوءاستفاده از محیطزیست و حیاتوحش تبدیل شده است.
کشتار پرندگان مهاجر در کشورمان نیز با توجیه فقر انجام میشود، این در حالی است که سالهاست ما در نیمه دوم سال شاهد آن هستیم که بازارهای علنی تجارت پرندگان مهاجر که بهصورت کاملاً غیرقانونی صید شدهاند، در شمال و جنوب کشور شکل میگیرد و کسی هم با آن برخورد نمیکند. متأسفانه برخی مسئولان محلی با این توجیه که بخشی از مردم استانهای مازندران و خوزستان از طریق صید پرندگان مهاجر امرار معاش میکنند، این اقدام غیرقانونی صیادان را توجیه میکنند. این توجیهات نیز اکنون صید این پرندگان را به تجارتی گسترده تبدیل کرده است که افراد بسیاری از آن بهرهمند میشوند.
جای خالی مدیریت
در این شرایط جای خالی مدیریت بیش از پیش احساس میشود. اینکه نهادهای مسئول نسبت به از بین رفتن جانداران هیچ واکنشی نشان نمیدهند تعجبآور است. بسیاری از جاندارانی که شکار میشوند، حیوانات بومی منطقه هستند که نیاز به محافظت دارند. برخی ماهیها که صید شدهاند، مختص نواحی مخصوصی از ایران بوده و در هیچ نقطه کشور یا جهان نمونههای آن پیدا نمیشود و حالا با بهانه فقر یا شکارهای غیرقانونی رو به نابودی هستند.
سازمانهای مرتبط باید هرچه زودتر به این موضوع وارد شوند و البته دولت نیز باید در خصوص امرار معاش افرادی که واقعاً برای گذران زندگی و سیر کردن شکمشان به این صیدهای غیرقانونی روی آوردهاند برنامههایی داشته باشد. بههرحال طبیعت و حفظ آن باید یکی از اولویتها باشد چرا که زندگی همه ما به آن وابسته است و کوچکترین تغییر در اکوسیستم میتواند آثار مخرب و جبرانناپذیری در زندگی همه ما به وجود آورد.
دیدگاه تان را بنویسید