چگونه بفهمیم دلبستهایم یا وابسته؟
دوراهی دلبستگی و وابستگی
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
برای همه ما در طول زندگی پیش آمده است که دلمان را به شخصی سپردهایم و آنقدر به لحاظ عاطفی و احساسی به او نیازمند شدهایم که هر لحظه از شبانهروز فکر و ذهن خویش را به او اختصاص دادهایم؛ دائما در این اندیشه به سر میبریم که چطور لحظات و احساسات شیرینتری را برای او خلق و او را بیشتر از پیش مجذوب خود کنیم. آنقدر در احساسات، عواطف و هیجانهای خویش غرق هستیم، که ممکن است ندانیم این دل سپردن به فرد مورد علاقهمان نشانه دلبستگی است یا وابستگی؟ برای نشان دادن تفاوت میان دلبستگی یا وابستگی در ابتدا بهتر است به صورت اجمالی و مختصر به تعریف هرکدام از این مفاهیم پرداخته شود تا بهتر بتوانیم ارتباطات و تعاملات خویش را بررسی کنیم. «دلبستگی» درواقع تجربهای است که اگر در مسیر درست و مطلوبی پیش رود به ایجاد پیوند عاطفی منجر میشود. «جان بالبی» نظریهپرداز حوزه دلبستگی، بر این باور است که «دلبستگی» پیوندی جهانشمول است که در تمام انسانها وجود دارد و هر شخصی در طول زندگی خویش برای رشدی سالم به چنین پیوند عاطفیای نیاز دارد؛ بر اساس این دیدگاه دلبستگی به عنوان یک نظام رفتاری، پیوند عاطفی میان کودک در حال رشد و مادری است که مسئولیت مراقبت از وی را برعهده دارد. بالبی بر این اساس معتقد است رابطه نوزاد- والد نمونهای نخستین برای روابط عاشقانه بعدی در بزرگسالی است؛ دلبستگی در رابطه والد-کودک به رابطه عاشقانه بزرگسالی فرد انتقال مییابد و میتواند بر رفتار، شناخت و هیجانات، در هر زمانی از زندگی، از نوزادی تا بزرگسالی وی تاثیر بگذارد. درحقیقت مهمترین ویژگیهای یک رابطه دلبسته ایمن، احساس امنیت و تعلق است؛ به طوری که فرد، دیگر احساس تنهایی و ناراحتی نکند و درعوض شرایطی برای وی فراهم شود تا بتواند عملکرد و شایستگی خویش را در روابط بین فردی تسهیل کند. از اینرو اگر افراد چنین امنیت و راحتی را در تعاملات و روابط خویش کسب کنند، میتوانند در مسیر امن گام بردارند و مطمئن باشند که در سایر فعالیتها نیز موفق خواهند بود. بنابراین «وابستگی» حالتی است که افراد در ارتباط با فرد مورد علاقه خویش آنچنان مجذوب و دلباخته او میشوند که لحظهای نبود وی را نمیتوانند تحمل کنند و اینطور تجسم میکنند که در صورت نبودن وی، نابود میشوند و زندگی برایشان بیمعنا میشود.
بر اساس تحقیقات و پژوهشهای انجام شده روانشناسان معتقدند این دسته از افراد بطور بیمارگونهای به روابط احساسی و عاطفی با فرد دیگری وابسته شدهاند؛ به عبارتی درگیر روابطی هستند که اذیت میشوند، ولی نمیتوانند آن را قطع کنند و خود را نجات دهند. درحقیقت وابستگی عاطفی، افزون بر تخریب اعتماد به نفس؛ احساسات و هیجانات منفی همچون خشم، شرم، حقارت، تردید نسبت به خود، ترس از تنهایی و طرد شدن را در فرد بوجود میآورد، و درنهایت شخص را در دام روابطی گرفتار میکند که با انجام اعمال و رفتاری که مورد پسند و قبول دیگران است، فقط برای راضی و خوشحال نگهداشتن دیگران زندگی میکند و در این میان خودش را بطور کلی به فراموشی میسپارد.
باتوجه به یافتههای پژوهشی حوزه آسیبشناسی روانشناسان معتقدند راهکارهای گوناگونی برای از بین بردن وابستگیهای مخرب و رهایی از چنین ارتباطاتی وجود دارد که آگاهی از این موارد و بهرهمندی از راهنماییهای یک متخصص روانشناس به فرد کمک میکند تا خود را از وابستگیهای افراطی رها کند و برای ایجاد یک رابطه متعادل و سودمند گام بردارد. بعضی از اقدامات و روشهایی که روانشناسان برای تغییر وابستگی و رسیدن به دلبستگی مطرح کردهاند عبارتند از: آگاهی و شناخت نسبت به وابستگیهای ناسالم، افزایش عزت نفس و تمرکز بر نکات مثبت و موفقیتهای خویش، یادگیری مهارت نه گفتن به دیگران و توجه به خواستههای خود، اختصاص دادن زمانی برای خلوت با خود و انجام کارهای مورد علاقهای که لذتبخش است، کنترل و اداره کردن بحران وحشت از نبود دیگران، الگوبرداری از افراد موفق و قوی، رها کردن خویش از احساس گناه، اهمیت دادن به نیازهای خود و تلاش برای شناخت دقیق آنها.
روانشناسان بر این باورند آموزش و فراگیری این مهارتها در کنار بهرهمندی از خدمات مشاورهای به افراد کمک میکند تا در جهت کنترل وابستگی و ساختن روابط سازنده تر گامهای اساسی بردارند.
از اینرو باتوجه به مطالب مطرح شده میتوان گفت اگر تصمیم به تغییر گرفتهاید و واقعا میخواهید در مسیر تغییر گام بردارید، تنها شخصی که میتواند در این مسیر به شما کمک کند، خودتان هستید؛ زیرا هیچکس به اندازه خود شما نسبت به ویژگیها و خصایص شخصیتتان شناخت ندارد. البته برای آنکه مسیر تحول و بهبود را هموارتر و راحتتر سپری کنید میتوانید از راهبردها و مساعدتهای روانشناسان نیز بهرهمند شوید تا با به کاربردن راهنماییهای آنان و همچنین شناخت بیشتر افکار، احساسات، رفتارها و انتظارات خود از حالت وابستگی افراطی خویش رها شوید.
دیدگاه تان را بنویسید