باز هم درگیری ماموران شهرداری برای تخریب آلونکهای حاشیهنشینها؛
ایستاده بر آخرین سنگر زندگی
سعیده علیپور
تصویر منتشر شده آشناست! شهروندی قدعلم کرده برای دفاع از آخرین سنگرش برای ادامه حیات. سنگری که آلونکی در حاشیه شهر است. شهری بزرگ و پر جمعیت که به هر دلیل او را از خود رانده؛ عمدهترین دلیل لابد فقر است که بیشتر قامت آسیبپذیرترین اقشار شهر را به خاک میساید.
این بار گزارشهای تصویری ماموران شهرداری منطقه هفت تبریز را نشان میدهد که خانه یکی از حاشیهنشینان انتهای کوی لاله این شهر را تخریب میکنند و با اهالی آن درگیر میشوند. در این میان ماموران شهرداری با مردی که سعی دارد تا در برابر این تخریب مقاومت کند درگیر شده و او را کتک میزنند.
اسکان نیوز گزارش داده است که علت تخریب خانههایی از این دست در تبریز که «گئجه قندو» نامیده میشوند ساخت و ساز بدون مجوز است. ساخت و سازهایی که درماههای اخیر در پی گسترش حاشیهنشینی در تبریز رشد بسیاری پیدا کرده و بعضا توسط شهرداری این شهر تخریب شدهاند.
آخرین سنگر حاشیهشهرها
ماجرای ساخت و سازهای غیرمجاز در حاشیه شهرها با افزایش اجاره بهای ملک، افزایش فقر و بیکاری در جامعه در سالهای اخیر رشد قابل توجهی پیدا کرده است. به طوری که بر میزان برخورد با ساخت و سازهای غیرمجاز از سوی شهرداریها شهرهای بزرگ و کوچک کشور هم افزوده شده است، اما در این میان گاهی تصاویری هم از مقاومت حاشیهنشینها و صاحبان این آلونکها در سایتها و خبرگزاریها و شبکههای مجازی دست به دست میشود. تصاویری که اغلب برخوردهای تاسفبرانگیز ماموران شهرداری در برابر مقاومت این افراد همواره واکنشبرانگیز بوده است.
آنچه در این میان شاید بیش از همه قابل تامل است. مقاومت ساکن این خانههاست. آنها گاهی چنان سلحشورانه در قامت دفاع از آلونکهای خود بر میآیند که میتوان رنج و استیصال را در مقاومتشان دید. گویی که باید از آخرین سنگر زندگی و خانواده خود دفاع کنند.
نمونه واضح این موضوع کمی بیش از یک سال پیش رخ داد. ماجرای آسیه زن 61 ساله کرمانشاهی که در حاشیه شهر کرمانشاه در آلونکی 10 متری زندگی میکرد. 10 متری که امید داشت او و خانوادهاش را نه از همه مشکلات و رنجها، که تنها از هرم آفتاب، از باران و برف و سوز و سرما در امان بدارد و شبها در آن بیاساید. اما قوانین و مقررات و دستگاههای اجرایی، همین 10 متر را هم سهم او نمیدانست. همین شد که صبح روز 30 اردیبهشت ماموران اجرائیات شهرداری کرمانشاه و راننده لودر بیمحابا آلونک ۱۰ متری آسیه را بدون نگرانی از تبعات کارشان، ویران کردند. کاری که لابد پیش از این فراوان به دست ماموران شهرداری شهرهای مختلف و به حکم قوانین اجرا شده بود، اما این بار ماجرا فرق کرد.
آسیه مقاومت بیشتری نشان داد و با پای برهنه و داد و بیداد کوشید تا لودر را متوقف کند؛ حتی خودش را در دهانه لودر انداخت تا شاید دل ماموران به رحم آید و از تخریب خانهاش صرفنظر کنند. اما نه تنها خانه تخریب شد که حتی قلب آسیه هم به دلیل استفاده از اسپری فلفل غیرمجاز برای شکستن مقاومتش، از تپش افتاد.
مرگ آسیه نه تنها شهرداری کرمانشاه را زیر سوال برد که حتی نگاهها را به حاشیه شهرها و به سکونتگاههای غیررسمی برد که هر روز ساکنینش با خطر ویرانی روبرویند.
با این حال چند ماه بعد، یعنی اواخر آبان ماه سال گذشته، اتفاق مشابه دیگری افتاد این بار به دنبال انتشار فیلمی در فضای مجازی که در آن ماموران شهرداری بندرعباس اقدام به تخریب خانه یک پیرزن کردند، شهردار بندرعباس به مرجع قضایی فراخوانده شد. این زن با داشتن دو فرزند و همخانه بودن با دو زن دیگر سرپرست خانوار پس از این اتفاق اقدام به خودسوزی کرد.
این رخدادها اما تنها زنان را عاصی و پریشان نمی کند. این بار در تبریز مردی جوان این مقاومت را تکرار کرد و مقاومتی که شاید از منظر قانون نمیتوان حقی بر آن قائل بود، اما نمیتوان آن را نادیده هم گرفت.
حدود ۱۱ میلیون نفر در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. این در حالی است که سرریز جمعیت روستایی که به دلایلی از قبیل خشکسالی راهی شهرها میشوند و همچنین گسترش فقر و گرانی در شهرها به افزایش سکونتگاههای غیررسمی بیش از پیش دامن میزند
این پایان ماجرا نیست
اما ماجرای زن کرمانشاهی، زن بندرعباسی و مرد تبریزی نه نخستین و نه آخرین ماجرا از این دست است. در این سالها حاشیه بسیاری از شهرها از جمله شهرهای بزرگی چون تهران، مشهد، اهواز و ... با پدیده حاشیهنشینی مواجه بودند. بسیاری از این حاشیهنشینان مهاجران شهرها و روستاهایی دیگر هستند و شماری از آنها که تعدادشان کم هم نیست، شهرنشینان دیروزی هستند که به دلیل افزایش سرسامآور قیمتها از شهرها به حاشیهها و سکونتگاههای غیررسمی رانده شدهاند و در بیغولههایی که فاقد کوچکترین امکانات شهری است خانهای کاملا غیراصولی ساختهاند.
در این میان حتی گاهی شهرداریها نام زمینخوار بر این دست افراد نهادهاند و با بیلهای مکانیکی به جان خانههای غیرمجازشان میافتند؛ بیتوجه به اینکه ساکنان این خانههای ویران چه باید بکنند؟ شاید پاسخ این سوال مطرح نشده این باشد که برخی مجبور هستند شب را در پارک بخوابند و برخی جوانترها شاید به ناکجاآبادها کشیده شوند.
حاشیهنشینی رو به گسترش است
طبق اعلام مسئولان حدود ۱۱ میلیون نفر در مناطق حاشیهای زندگی میکنند. این در حالی است که سرریز جمعیت روستایی که به دلایلی از قبیل خشکسالی راه شهرها را در پیش گرفتهاند و همچنین گسترش فقر و گرانی در شهرها به افزایش سکونتگاههای غیررسمی و حاشیهای هر روز بیش از پیش دامن میزند.
در چنین شرایطی است که شاهد افزایش روند برخورد شهرداری با این حاشیهنشینان هستیم. در این باره محمد مسلمزاده کارشناس شهری میگوید:«سالهاست که هر از گاهی اخباری از اقدام ماموران اجرائیات شهرداریهای کشور برای تخریب و قلع بناهای غیرقانونی که البته اقدامی قانونی و مطابق با قانون شهرداریها است، را در رسانهها شاهد هستیم و در بسیاری از موارد شیوه اجرای این احکام با صحنههای دلخراشی همراه است و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهد».
او میگوید: «اما حقیقت آن است که شهر باید دارای نظم و نسق باشد و فلسفه وجودی شهرداریها و شوراهای شهر نیز به همین خاطر است و اگر قرار باشد هرکسی اقدام به ساخت غیرقانونی و بدون مجوز خانه به صورت شبانه کند، نتیجه آن نوعی هرج و مرج در سیما و منظر شهر است». اما به گفته او در این بین کم نیستند زمین خوارانی که با تفکیک غیرقانونی اراضی حاشیه شهر که کاربری مسکونی هم ندارند، آنها را در قطعات کم مقیاس با قیمتهای جذاب به اقشار و خانوادههای کم درآمد و ضعیف با شیوه قولنامهای میفروشند و تازه مشکل از اینجا آغاز میشود، مسالهای که در برخی از مناطق کشور رخ میدهد.
گزارشهای تصویری نشان میدهد ماموران شهرداری تبریز خانه یکی از حاشیهنشینان انتهای کوی لاله این شهر را تخریب میکنند و مردی که سعی دارد تا در برابر این تخریب مقاومت کند را به شدت کتک میزنند
بر اساس ماده ۱۰۰ قانون شهرداریها، مالکین اراضی و املاک واقع در محدوده شهر یا حریم آن باید قبل از هر اقدام عمرانی یا تفکیک اراضی و شروع ساختمان از شهرداری پروانه اخذ نمایند و شهرداریها نیز میتواند از هرگونه عملیات ساختمانی بدون پروانه و خلاف قانون به وسیله مامورین خود اعم از آنکه ساختمان در زمین محصور یا غیرمحصور واقع باشد، جلوگیری کند.
ایجاد پلیس ساختمان
یکی از کارشناسان امور شهری نیز در این خصوص میگوید:«از آنجایی که دولت و شهرداریها در تعیین محدوده شهرها توان تملک اراضی را ندارند این رخدادها را شاهد هستیم».
بهرام فریور صدری به ایرنا میگوید: «مشکل ساخت و سازهای غیرقانونی و بدون پروانه امروز گریبانگیر اغلب شهرداریهای کشور را گرفته است و تنها راه در شرایط فعلی تشکیل یک مرکز هدایت و کنترل مانند پلیس ساختمان است تا بتواند قبل از اقدام به ساخت و ساز شبانه و غیرقانونی، پیشگیری کنند و بعداً مجبور به تخریب و بروز برخی حوادث مانند بندرعباس یا کرمانشاه و تبریز نباشیم».
فریور صدری در مورد شیوه برخورد شهرداریها و دولت با شهرکها و محلات حاشیهای که در بسیاری از شهرهای کشور بدون دریافت پروانه ساخته شدهاند میگوید: «واقعیت آن است که راه حل این برای مشکلات وجود دارد اما مسأله اصلی کمبود منابع مالی و اعتبار شهرداریها و دولت است به خصوص اینکه در سالهای اخیر قیمت زمین هم افزایش چشمگیری داشته است».
وی معتقد است در شرایطی که دولت و شهرداریها پول کافی برای تملک اراضی محدوده شهرها ندارند، بهترین راه حل ایجاد ساز و کارهایی مانند پلیس ساختمان است تا از ساخت و ساز بیرویه و غیرمجاز پیشگیری شود.
در این میان شاید البته برخی هم معتقدند، راههای برون رفت از این مشکل را باید ریشهای شناخت و با آن مقابله کرد. به گفته این کارشناسان، حل مشکل تهیه مسکن فقرروز افزون و اشتغال به ویژه در زنان سرپرست خانوار و تنها که شمار آنها هر روز بیشتر میشود، راهکار اصلی برای مقابله با حاشیهنشینی است.
دیدگاه تان را بنویسید