پیوند عضو سالانه جان نزدیگ به هزار تن را در ایران نجات میدهد؛
زیستن فراتر از مرگ
سعیده علیپور
برخی میگویند «مرگ» برنده تاریخ است. تاریکی مطلق! پایانی بر مجال کوتاه زیستن و آغازی بر متلاشی شدن جسمی که بارها عرفا و حکما، بر فانی بودنش تاکید کردهاند. اما گویا برای دست کم هزار نفری که هر سال بر اثر مرگ مغزی، بخشی از جسمشان را میبخشند تا حیاتی دیگر بر عالم زندگان بدمند، این تاریکی، آنقدرها هم برنده نیست. حداقل میشود نور امید و رضایت را در چشمان پدر و مادرهایشان، فرزندان یا همسرانشان دید. صورتهایی که هرچند داغ رفتن عزیزی آن را خموده، اما جلوهای از افتخار و سرافرازی را در خود دارد.
هر سال مراسم روز ملی اهدای عضو (جشن نفس)، شامگاه سی و یکم اردیبهشت، با حضور خانوادههای اهداکننده و گیرنده عضو و تعدادی از هنرمندان برگزار میشود. میتوان انبوهی از این خانوادهها را دید. گروهی که عزیزشان را از دست دادهاند، اما با جسمش به دیگران جان بخشیدند و گروهی که عزیزشان را با عضوی از دیگری، بازیافتهاند. هر چند دو سالی است که این مراسم به دلیل شیوع کرونا به صورت مجازی برگزار میشود، اما بسیاری معتقدند میتوان با پرداختن جدی به آن قدمی جدی در حوزه فرهنگ اهدای عضو برداشت.
نجات یک تا هشت نفر از مرگ
گفته میشود اهدای عضو یک تا هشت نفر را از مرگ حتمی و یک تا ۵۳ نفر را نیز از معلولیت نجات میدهد. بیش از سه دهه از آغاز پیوند عضو در ایران میگذرد و در حال حاضر سالانه نزدیک به هزار مرگ مغزی در کشور، اهدای عضو میکنند و رقمی که هر چند گفته میشود به نسبت سالهای گذشته رشد 70 درصدی داشته است، اما باز هم جوابگوی ۲۵ هزار بیماری نیست که در لیست انتظار بیماران پیوند عضو هستند و روزانه ۱۲ بیمار از لیست مذکور به دلیل نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست میدهند.
مرگ مغزی و اهدای عضو
شاید بسیاری از ما «مردن» را در بازایستادن قلب از تپش معنا میکنیم. هرچند در 99 درصد مواقع این تعریف از جانباختن درست است، اما در یک درصد از مرگ و میرها، پیش از قلب، عملکرد مغز متوقف میشود.
در مرگ مغزی خونرسانی به مغز متوقف شده، اکسیژنرسانی به آن انجام نمیگیرد. مغز تمام کارکرد خود را از دست میدهد و دچار تخریب غیرقابل برگشت میشود. با این حال دیگر اعضای بدن از جمله قلب، کبد و کلیهها هنوز دارای عملکرد هستند، هر چند آنها هم به تدریج در طول چند روز، از کار میافتند. بیمار مرگ مغزی نمیبیند، نمیشنود، درد نمیکشد، به هیچ یک از تحریکات خارجی پاسخی نمیدهد، نفس نمیکشد و بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی اکسیژن به او نخواهد رسید. از نظر علم پزشکی او جان باخته با این تفاوت که یک فرصت در اختیار دارد و آن هم جان بخشیدن به افراد دیگری است که در انتظار عضو روزهای زندگی را پر از استرس درد و مشقت و بیماری میگذرانند.
تن دادن به مرگ در این حالت به این معناست که هشت ارگان (۲ کلیه، ۲ ریه، کبد، قلب، روده، لوزالمعده) به خاک سپرده و پوسیده شوند. اما پذیرش خانوادهها برای اهدای عضو، نجات جان ۸ انسان را در پی دارد. این در حالی است که هر فرد مرگ مغزی همچنین با اهدای ۱ تا ۵۳ نسج (مانند قرنیه، دریچه قلب، تاندون و ...) میتواند ۱ تا ۵۳ نفر را از معلولیت برهاند.
۷ هزار عضوی که به خاک سپرده شد!
با این حال بسیاری از خانوادهها تن به این موضوع نمیدهند. سال گذشته به علت همکاری نکردن خانواده افراد مرگ مغزی هفت هزار عضو پیوندی به خاک سپرده شد، اعضایی که میتوانست فهرست ۲۵ هزار نفره پشت نوبت پیوند را کوتاه کند.
مهدی شادنوش، رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان این موضوع گفت: «هم اکنون ۳۴ مرکز پیوند عضو در کشور فعال است اما مشکل اصلی رضایت ندادن خانوادهها و از بین رفتن زمان طلایی برای پیوند عضو از افراد دچار مرگ مغزی است».
این در حالی است که از سال 1380 که پیوند عضو از مرگ مغزی در ایران آغاز شد، تاکنون بیش از ۹۰۰۰ مورد مرگ مغزی با اهدای حدود ۲۰ هزار عضو به بیماران نیازمند پیوند، جان دوباره بخشیدند.
رئیس انجمن اهدای عضو در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: «نخستین هدف ما در انجمن، فرهنگسازی یکپارچه در زمینه اهدای عضو است. دومین هدف و البته اقدام، توانمندسازی خانوادههای اهدای عضوکننده است چرا که ۳۸ درصد آنها سرپرست خانوار خود را از دست دادهاند و سوم آموزش تخصصی تیمهای فراهمآوری اعضاست
یک فتوا و شروع اهدای عضو در ایران
شاید بتوان گفت نخستین اقدام جدی برای آغاز حرکت اهدای عضو در کشور به سال 68 و صدور فتوای امام خمینی در 31 اردیبهشت در خصوص مجاز بودن اهدای عضو از مرگ مغزی بازگردد. 11 سال پس از این فتوا در سال 79 قانون اهدای عضو از مرگ مغزی در مجلس شورای اسلامی مصوب و در سال 81 آیین نامه اجرایی آن صادر شد. گرچه مراکز اهدای عضو از زمانی که فتوای حضرت امام داده شده بود یکی یکی به صورت غیررسمی شروع به کار کردند و نخستین پیوندهای عضو که مربوط به پیوند کلیه، کبد و قلب از مرگ مغزی بود در سال 71 و 72 انجام شد.
فرهنگسازی برای اهدای عضو
اما در این میان مانع جدی برای پیوند عضو، رضایت ندادن خانوادههاست. پزشکان میگویند مهمترین دلیل عدم رضایت خانواده به اهدای عضو، عدم باور برگشتناپذیری مرگ مغزی و عدم شناخت آن به عنوان مرگ قطعی و نهادینه نبودن فرهنگ اهدای عضو در جامعه است.
از این رو فرهنگسازی در دو مقوله مرگ مغزی به عنوان مرگ قطعی و تشویق به دریافت کارت اهدای عضو، از مهمترین معیارهای موفقیت در این موضوع و نجات جان بیماران است.
انجمن اهدای عضو ایران اما سالها پیش با هدف فرهنگسازی در زمینه اهدای عضو اقدام به صدور کارتهای اهدای عضو کرد. کتایون نجفیزاده، رئیس این انجمن به روزنامه «توسعه ایرانی» میگوید: «واقعیت این بود که در سال ۸۴ مردم هیچ چیز درباره اهدای عضو نمیدانستند و اساسا این فرهنگ در کشور جا نیفتاده بود. در نتیجه در آن سالها اقداماتی را برای فرهنگسازی آغاز کردیم. سامانه صدور کارت عضویت راه انداختیم، جشن نفس را از اواخر سال 83 برگزار کردیم و فعالیتهای فرهنگی را شروع کردیم».
او ادامه میدهد: «ما ۱۱ سال کار فراهمآوری اعضا را انجام دادیم تا اینکه در سال ۹۲ به ما گفتند که به وزارت بهداشت برویم و من رئیس اداره پیوند و بیماریهای خاص وزارت بهداشت شدم. سعی کردیم تا آنچه در بیمارستان مسیح دانشوری انجام داده و توانسته بودیم رتبههای جهانی به دست آوریم به کل کشور تسری دهیم و کاری کنیم که هر دانشگاهی یک واحد فراهمآوری اعضای فعال داشته باشد تا بتواند مرگهای مغزی در سراسر کشور را مدیریت کند. تلاش خیلی زیادی در این زمینه انجام دادیم. بعد از سه سال از وزارت بهداشت بیرون آمدیم. همان زمانی که در وزارت بهداشت بودم به این نتیجه رسیدیم که این کارهایی که ما انجام میدهیم در بدنه دولت بسیار سخت است».
او در مورد فعالیتهای این انجمن میگوید: «نخستین هدف ما در انجمن فرهنگ سازی یکپارچه در زمینه اهدای عضو و در نتیجه نجات جان بیمارانی است که هر روز به لیست انتظار پیوند اضافه میشوند. دومین هدف و البته اقدام ما در انجمن مددکاری و توانمندسازی خانوادههای اهدای عضوکننده است چرا که ۳۸ درصد آنها سرپرست خانوار خود را از دست دادهاند و سوم آموزش تخصصی تیمهای فراهمآوری اعضا است. خوشبختانه با تلاش بسیار زیادی که در انجمن انجام شد موفق شدیم تا حرکتهای بسیار بزرگ و اساسی انجام دهیم که از جمله آن وارد کردن مسئله اهدای عضو به کتب درسی دانشآموزان بود تا بچههای ما از ابتدا با این مسئله آشنا شوند. همینطور مراسم جشن نفس که 18 سال است با حضور خانوادههای اهدا کننده و گیرنده عضو برگزار میشود و اثر فوقالعادهای در تسری فرهنگ اهدا داشته است».
کارت اهدای عضو، علی رغم نداشتن وجهه قانونی، در اخذ تصمیم خانواده به اهدای عضو عزیزشان در لحظات بحرانی بسیار موثر است و پذیرش آنها را تا 95 درصد افزایش میدهد
محاسن کارت اهدای عضو
اما در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دنیا، کارت اهدای عضو، جنبه قانونی ندارد و صرفا اعلام نظر هر فرد به اطرافیان در مورد تمایل او به اهدای عضو پس از مرگ است. یعنی حتی با داشتن کارت اهدای عضو، باز هم باید در صورت وقوع مرگ مغزی از خانواده رضایت گرفت.
با این حال کارت اهدای عضو، علی رغم نداشتن وجهه قانونی، در اخذ تصمیم خانواده به اهدای عضو عزیزشان در آن لحظات بحرانی بسیار موثر است؛ به نحوی که خانوادههایی که مرگ را پذیرفتهاند، در صورت رویت کارت عزیزشان، بالغ بر ۹۵ درصد رضایت به اهدای عضو میدهند و در صورت عدم وجود کارت، کمتر از ۵۰ درصد.
از روشهای دریافت کارت اهدای عضو میتوان به ارسال کد ملی به سامانه پیامکی ۳۴۳۲، مراجعه به سامانه ملی دریافت کارت اهدای عضو به آدرس www.ehdacenter.ir، مراجعه حضوری به شعب انجمن اهدای عضو ایرانیان در کشور، مراجعه حضوری به واحدهای اهدای عضو استانها و غرفههای صدور کارت اهدای عضو که به مناسبتهای مختلف دایر میشود، اشاره کرد.
دیدگاه تان را بنویسید