تنها ۶ درصد معتادان کشور زن هستند، اما زخم اعتیاد بر تن آنها ناسورتر از مردان است؛
زنان معتاد در منگنه نابرابری و انگ
سعیده علیپور
شاید دیگر چشمانمان عادت کرده باشد به دیدن شبحوارههایی از آدمی، که در حاشیه بزرگراهها یا کنج خرابهها یا در ویرانه حاشیه شهرهایمان میبینیم. اندامهای تکیده و بیقواره که در خود مچاله شدهاند و فارغ از هیاهوی شهر در بند دود افیونند. مشتی از خروار جمعیت معتادان کشور، که اغلب آنها را با هیبتهایی مردانه متصور میشویم. هر چند به نظر میرسد، قرار نیست این گروه چندان هم مردانه باقی بمانند، چرا که براساس اعلام مسئولان امر آمار اعتیاد زنان هم نگرانکننده شده است.
دیروز رضا تویسرکانمنش، مدیرکل درمان و حمایتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت: «از میان ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار معتاد در کشور، حدود ۱۵۶ هزار نفر زن یعنی معادل ۶ درصد کل معتادان کشور هستند». او شمار این افراد را هرچند زیاد ندانست اما از سرعت رشد اعتیاد در زنان ابراز نگرانی کرد. آماری که بسیاری آن را دقیق نمیدانند و معتقدند تنها به شمار معتادان متجاهر اشاره دارد.
این آمار در حالی ارائه میشود که بر اساس پیمایشی که در سال 1390 انجام شد، شمار معتادان به مواد مخدر چهار میلیون نفر و میزان سالانه افزایش، هشت درصد اعلام شد. با تکیه بر این آمار میتوان پیشبینی کرد که هماکنون بیش از هفت میلیون مصرفکننده انواع مخدر در کشور وجود دارد که حدود 6۰۰ هزارنفر آنان را مصرفکنندگان زن مواد مخدر هستند.
آمارهای پراکنده از زنان معتاد
هر چند برخی مسئولان گاهی آمارهایی را از شمار معتادان زن و مرد بیان میکنند، اما بهتر است بگوییم که آمار دقیقی از جمعیت زنان معتاد در دست نیست. بر اساس برخی پژوهشها، ۷ تا ۱۰درصد جمعیت معتاد کشور را زنان تشکیل میدهند. به گفته فاطمه رضوان مدنی، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد، در تازهترین آمار، ۹ درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل میدهند. اما در این میان موضوعی که بسیاری بر سر آن توافق دارند، رشد شمار جمعیت زنان معتاد است. معتادانی که اغلب آنها هرچند هنوز متجاهر نشده و عنوان کارتنخواب به خود نگرفتهاند، اما با مشکلات اجتماعی فراوانی دست و پنجه نرم میکنند.
الگوی مصرف در زنان
نگاهی به پژوهشهای پراکنده در خصوص اعتیاد در زنان نشان میدهد، در سالهای اخیر گرایش دختران دانشآموز و دانشجو به مواد مخدر صنعتی افزایش داشته است. شاید دلیل اصلی این موضوع دسترسی آسان به این مواد باشد، اما به گفته فاطمه رضوان مدنی، رئیس مرکز توسعه پیشگیری و درمان اعتیاد، شایعترین علت اعتیاد در زنان، وجود همسر معتاد، والدین معتاد و در نهایت دوستان معتاد است. به تازگی هم از طریق آرایشگاهها یا مکانهای مشابه بحث تاثیر استفاده از مواد روانگردان در کاهش وزن یا کمک به سفیدی پوست، مطرح شده است که میان زنان تاثیرگذار بوده است.
هر چند اعتیاد فرای جنسیت، آسیبهای زیادی را به فرد معتاد، اطرافیان و جامعه وارد میکند، اما آسیبهایی که متوجه زنان میکند بیش از مردان است و انگ اجتماعی بالاتری دارند
در اردیبهشت پارسال نیز فرزانه سهرابی، معاون اجتماعی موسسه کادراس، در گفتوگو با ایسنا، اعلام کرد که تحقیقات ۱۵ سال اخیر نشان میدهد که میزان گرایش زنان به اعتیاد تقریبا دو برابر شده است. او الگوی مصرف در زنان را تغییر از مواد سنتی به مواد صنعتی و روانگردان عنوان کرد. به گفته سهرابی، به تازگی تغییر الگوی مصرف به گل و حشیش نیز در بین زنان دیده شده است. گفته میشود که مصرف گل و حشیش در سالهای اخیر میان دانشجویان دختر نیز افزایش یافته است.
این در حالی است که وابستگی زنان به مواد مخدر سریعتر از مردان رخ میدهد. به طوری که زنان طی دو سال مصرف مواد مخدر به طور کامل به آن وابسته میشوند، اما این اتفاق در مردان طی هشت سال رخ میدهد.
معاون اجتماعی موسسه کادراس میافزاید: «تحلیل آمارها نشان میدهد که درصد بالایی از زنان مصرفکننده به مصرف شیشه، کراک، شیشه تریاک و شیشه هروئین روی آوردهاند؛ یه این معنا که بیش از نیمی از زنان مصرفکننده مواد مخدر، یعنی ۵۱ درصد آنان، از مواد جدید و ظاهراً خطرناکتری استفاده میکنند».
در تازه ترین آماری که از سن و الگوی مصرف در زنان منتشر شده نیز میانگین سن اعتیاد میان زنان در ایران ۲۰ تا ۳۶ سال اعلام شده که اغلب آنها مواد مخدر تریاک، شیشه، الکل، و کراک استفاده میکنند. همچنین ۴۹ درصد از زنان مصرفکننده مواد مخدر و روانگردانها نیز کمتر از ۳۵ سال سن دارند.
دلایل اعتیاد در زنان
می گویند اعتیاد یک معضل چند عاملی است که علل و دلایل متعدد و مختلفی دارد که از فردی به فردی دیگر متغیر است، از فقر و نابهسامانیهای اقتصادی گرفته تا مشکلات روحی و تاثیرپذیری از گروه دوستان، مواردی هستند که در گرایش یک فرد به مواد مخدر تاثیر دارند. یافتههای پژوهشهای میدانی حاکی از آن است که اغلب زنان معتاد توسط یکی از اعضای خانواده، خود به اعتیاد دچار شدهاند. شاید به همین دلیل است که لیلا ارشد، مدیر و موسس «خانه خورشید» که از شناخته شدهترین نهادهای فهال در حوزه زنان معتاد است، میگوید: «اعتیاد انتخاب زنان نیست، سرنوشت آنهاست».
در این میان برخی معتقدند انکار ابتلای زنان به اعتیاد نمیتواند راهحل مناسبی برای حل این مهضل باشد. نیره توکلی، جامعهشناس، فقر و نبود حمایتهای خانوادگی و اجتماعی را دلیل اصلی گرایش زنان به اعتیاد میداند و میگوید: «تا زمانی که صورت مسأله را پاک میکنیم و خودمان را به تجاهل میزنیم این آسیبها برطرف نخواهد شد. باید در زمینه اعتیاد زنان تحقیقات گسترده صورت بگیرد تا بتوان راهکاری مناسب برای حل آن یافت».
او با بیان اینکه بسیاری از جوانان به علت احساس درماندگی، ناکامی، عدم کفایت و همینطور برای رهایی از تنهایی و فشار روانی معتاد میشوند، میگوید:«وقتی شرایط برای زنان به گونهای است که این احساس در آنها چند برابر مردان جامعه است در نتیجه میتوان انتظار داشت، گرایش به اعتیاد در زنان افزایش قابل توجهی پیدا کند».
تحلیل آمارها نشان میدهد که درصد بالایی از زنان معتاد به مصرف شیشه، کراک، شیشه تریاک و شیشه هروئین روی آوردهاند
آسیبهای ویرانگر فردی و اجتماعی اعتیاد زنان
هر چند اعتیاد فرای جنسیت، آسیبهای زیادی را به فرد معتاد، اطرافیان و جامعه وارد میکند، اما آسیبهایی که متوجه زنان میکند بیش از مردان است و انگ اجتماعی بالاتری دارند.
لیلا ارشد درباره مشکلات فراروی بهبود زنان معتاد میگوید: «زنانی را دیدهام که با این که همسر و برادرشان اعتیاد داشتهاند و به راحتی در خانه زندگی میکردهاند اما زن را بعد از مصرف از خانه بیرون کردهاند یا نگذاشتهاند حتی در یخچال را باز کند و چیزی بخورد. این رفتارها باعث میشود در بازه کوتاهی زن ناخواسته به تنفروشی یا جابهجایی مواد روی بیاورد. زنان زیادی هستند که پخشکننده مواد از آنها میخواهد بواسطه زن بودن مواد جابهجا کنند و پول اعتیادشان را دربیاورند».
با وجود اینکه گرایش زنان به اعتیاد آنها را در معرض دیگر آسیبها از جمله تنفروشی قرار میدهد و اقدامات مناسب و کارآمد برای توانمندسازی و بازگشت آنها به زندگی بسیار مهم است. در این باره در سال گذشته پنج مرکز نگهداری ویژه زنان در تهران، سیستان و بلوچستان، مشهد، تبریز و اصفهان از سوی مراکز دولتی کشور به این موضوع اختصاص یافت، هر چند که بسیاری آن را کافی نمیدانند.
لیلا ارشد اقدامات نهادهای مسئول را در پیشگیری و بهبود زنان معتاد ناکارآمد و بیفایده میداند و میگوید: «دستگیری تنها اقدامی است که در این زمینه انجام میشود. ۱۵روز بعد از دستگیری و محرومیت از مصرف، بدون هیچ درمان اصولی، بعد از تجربه تحقیر و آزار، دوباره این فرد آزاد میشود و به همان مکانی برمیگردد که قبلا در آن مواد مصرف میکرد».
تبعیض جنسیتی، حکم زخم ناسوری را دارد که در منجلاب ویرانی بر روح زنان درگیر اعتیاد وارد میشود؛ تبعیضهایی که از انکار ابتلای آنها به اعتیاد آغاز میشود و به انگها و برچسبهایی میرسد که گاه تا پایان عمر ادامه دارد و مجال بهبود و بازتوانی را از آنها میگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید