ضرورت اجتنابناپذیر این روزهای محنتزده کرونایی؛
غربالگری ملی سلامت روان و بیمه شدن خدمات مشاورهای
ریحانه جولایی
سلامت روان جامعه این روزها بهشدت تحت تأثیر پدیدهای به نام کرونا قرارگرفته است و بسیاری از تحلیلگران اجتماعی معتقدند اگر روزی کرونا هم تمام شود، تأثیرات روانی ناشی از مشکلات اقتصادی، مرگ دوستان و نزدیکان و تحمل طولانیمدت دوری از اجتماع و انزوای شخصی ادامه خواهد داشت.
سطح فراگیری بیماری کرونا در جهان تا به امروز بهگونهای بوده که بهعنوان یک بزنگاه تاریخی، تا سالها بعد هم در خاطرهها خواهد ماند و مانند همهگیری وبا یا طاعون در مناطق مختلف جهان موردبررسی قرار خواهد گرفت با این تفاوت که سطح گستردگی این ویروس ورای گسترش منطقهای بوده و تمام جهان را درگیر کرده است.
این نگرانیها بارها به مسئولان جهانی گوشزد شده و روانشناسان و جامعهشناسان کشور هم آثار تخریبی این ویروس را بررسی کردهاند.
از سوی دیگر کرونا بهطورطبیعی با بحران اقتصادی در جهان همراه بود و باعث مشکلات اقشار کمدرآمد جامعه شد. آثار روانشناختی این پدیده هم ناامیدی و درماندگی و تشنج خانوادگی و مشکلاتی ازایندست است.
افزایش مراجعه به روانشناس با اختلال اضطراب و افسردگی
به گفته روانشناسان، هنگام رویارویی با بحرانهای همهگیر؛ اضطراب و ترس پدیدهای طبیعی و رایج است. این ترس ناشی از نگرانی افراد برای سلامتی خود و اعضای خانواده، اثرات منفی بسیاری دارد. در چنین شرایطی طبیعی است که میزان تابآوری و تحمل افراد کاهش یابد. البته برخلاف تصور عمومی، سالخوردگان و سالمندان در مواجهه با قرنطینه صبورتر هستند و میزان سازگاری بیشتری از خود نشان میدهند. اما در این راستا، بیشترین آسیب متوجه کودکان است، تعطیلی مدارس نکته قابلتوجه دیگری است که باعث افزایش میزان افسردگی و بیشفعالی و کاهش تمرکز در کودکان میشود. ترس از دست دادن نزدیکان هم باعث افزایش میزان اضطراب و تنش و ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن میشود و افراد را بیشتر در معرض ابتلا به بیماری قرار میدهد. بر اساس نظریههای روانشناسی اجتماعی، کسانی که در گذشته سابقه بیماری روانی داشتهاند بهطور میانگین بیشتر در معرض ابتلا به این ویروس و بیماری قرار میگیرند. در چنین شرایطی میزان تابآوری افراد و مهارت آنها در مدیریت استرس و مهارت حل مسئله در زمان بحران بهویژه در کودکان و نوجوانان میتواند باعث کاهش سطح استرس و اضطراب در افراد شود.
بر اساس آخرین اطلاعات، در این روزهای کرونایی بیشترین میزان مراجعات افراد به کلینیکهای روانپزشکی با تشخیص اختلال اضطرابی، وسواس و افسردگی است که یکی از مهمترین عواملی که باعث این مشکلات شده، سردرگمی ناشی از اخبار و اطلاعات متناقض است که شاید همه افراد قدرت تجزیهوتحلیل آنها را نداشته باشند و همین موارد باعث تعارضات و خطاهای شناختی میشود. تعداد بالایی از افرادی که دچار افسردگی و اضطراب میشوند، نسبت به درمان آن اقدام نمیکنند و همین باعث بروز مشکلات حادتر میشود، بنابراین توصیه میشود که اگر مواردی از ابتلا به اضطراب و افسردگی وجود دارد حتماً به متخصص روانپزشکی مراجعه کنند.
تغییر شیوه سوگواری و مشکلات ناشی از آن
پدیده سوگ یکی از مشکلات بزرگی است که در شرایط کنونی به آن خیلی توجه نشده است، در مباحث روانپزشکی مسئلهای به نام سوگ پاتولوژیک وجود دارد که مربوط به سوگهایی است که روند طبیعی خود را طی نکردهاند و در آینده میانمدت و درازمدت برای افراد سوگوار تبعات بسیاری به همراه خواهد داشت.
سنتی که در جامعه ما وجود دارد این است که وقتی کسی عزیز خود را از دست میدهد اطرافیان به او تسلی خاطر میدادند و با سر خاک رفتن این افراد کمکم با این مسئله کنار میآمدند و سوگ مراحل طبیعی خودش را طی میکرد اما به دلیل شیوع ویروس کرونا همه اینها دستخوش تغییر شده و همه اینها باعث شده در این دوران کرونایی پدیده سوگواری سالمی نداشته باشیم. روانشناسان میگویند بهترین راهکار برای خانوادهها در این روزها این است که خود را با این شرایط وفق دهند و نسبت به مشکل پیشآمده پذیرش داشته باشند و بدانند که این مشکلی است که رفع و بعد از مدتی این بیماری بهطور کامل کنترل خواهد شد. خانوادهها سعی کنند که متناسب با شرایط موجود تغییراتی را در سبک زندگی ایجاد کنند د. نبود فعالیتهای جایگزین در درون خانوادهها موجب ایجاد سرآسیمگی و آشفتگی در افراد میشود.
بحران کرونا و تغییر سبک زندگی
بحران کرونا باعث شده سبک زندگیها تغییر کند. پیش از همهگیری کرونا افراد با رفتوآمدهای خانوادگی و دوستانه بخشی از بار مشکلات روانی خود را کم میکردند. حالا در این یک سال و اندی که رفتوآمدها بسیار محدود شدهاند و فاصله اجتماعی بین مردم برقرارشده این پیوندها کاهشیافته است و یکسری فشارها و استرسها در درون خانواده ایجادشده بهویژه در درون خانوادههایی که هیچ مکانیسمی برای تقویت فعالیت جایگزین وجود ندارد. افراد مدام در معرض اخبار کرونا قرار دارند و همین باعث میشود دوباره سیستم ایمنی بدن بهواسطه آن استرس که در سطح جامعه تزریق میشود ضعیف عمل کند. عمدهترین مشکلات خانوادهها در دوران کرونا این است که آمادگی روحی و روانی را برای مقابله با این مسئله نداشته و افراد از طریق دولت، رسانه و جامعه ازلحاظ ذهنی آمادگی لازم برای تحمل این شرایط را ندارند.
آسیبهای روحی و روانی در این مدت آنقدر زیاد است که جامعه روانشناسان و روانپزشکان بهصورت مکرر نسبت به آن هشدار میدهند. آنها معتقدند مشکلات روحی و روانی اگر بهموقع درمان نشود میتواند در پساکرونا گریبان همه ما را بگیرد
لزوم غربالگری سلامت روان در سطح ملی
آسیبهای روحی و روانی در این مدت آنقدر زیاد بوده است که جامعه روانشناسان و روانپزشکان بهصورت مکرر نسبت به آن هشدار میدهند. آنها معتقدند مشکلات روحی و روانی اگر بهموقع درمان نشود در زمان پساکرونا میتواند گریبان همه ما را بگیرد. ازاینرو توجه به این اصل بسیار اهمیت دارد.
به گفته رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره یکی از مهمترین موضوعات بعد از ایجاد ترسهای غیرمنطقی در اوایل شیوع کرونا، ایجاد کمیته ویژه مقابله با سلامت روان دوران کرونا در ذیل ستاد ملی مقابله به کرونا بود که رئیسجمهور با آن موافقت نکرد و این کار انجام نشد.
بر اساس صحبتهای محمد حاتمی، سلامت روان بزرگترین مسئله ما بعد از کروناست. اگر کرونا فروکش کند سلامت روان مسئله اول جامعه است. در دوران کرونا و پساکرونا مردم نیازمند خدمات روانشناسی هستند. اگر بیمهها کمک کنند همه افراد کمدرآمد میتوانند از خدمات استفاده کنند و پیشنهاد موضوع پوشش بیمهای را به ستاد ملی و استانی کرونا دادهایم.
او در بخش دیگر از صحبتهایش گفته است که پیشنهاد ما این است که غربالگری ملی سلامت روان صورت گیرد و این کار را میتوان از طریق کمیته امداد و بهزیستی انجام شود و برای همه مردم نیز باید شناسنامه سلامت روان تهیه شود و سازمان آماده مدیریت این کار است. در دوران کرونا و پساکرونا احساس خطر میکنیم؛ البته فعلاً درگیر مسائل درمانی هستیم اما موضوع سلامت روان بعداً گریبان ما را خواهد گرفت و نرخ آسیبهای اجتماعی افزایش پیدا میکند.
او همچنین متذکر شد: به ستاد ملی مقابله با کرونا پیشنهاد دادهایم که هر پروتکل بهداشتی که تهیه میشود یک پیوست سلامت روان داشته باشد و پیگیر این طرح هستیم.
در این روزهای کرونایی بیشترین میزان مراجعات افراد به کلینیکهای روانپزشکی با تشخیص اختلال اضطرابی، وسواس و افسردگی است که یکی از مهمترین عواملی که باعث این مشکلات شده، سردرگمی ناشی از اخبار و اطلاعات متناقض است
حاتمی با بیان اینکه سواد سلامت روان مردم بسیار پایین است، افزود: باید در کنار رئیسجمهور و وزرا یک روانشناس و مشاور وجود داشته باشد؛چراکه یک کلمه بالا و پایین صحبت کردن روان مردم را به هم میریزد و باید نگذاریم با روان مردم بازی شود.
بیمه کردن خدمات مشاورهای راه نجات سلامت روان
بیماریهای روحی و روانی در دنیای امروز یکی از شایعترین و بیصداترین مشکلات مردم در سرتاسر دنیاست. حالا با آمدن پاندمی این بیماریها در بسیاری وخیمتر و در گروه بیشتری از انسانها بهصورت شفاف بروز کرده است. نکته دیگر این است که جلسههای مشاوره و رواندرمانی برای افرادی که مشکلات وخیم روانی ندارند خدماتی لوکس تلقی میشود، بر همین اساس بیمهها هزینه مشاور و درمان را در شرایط که بیماری حاد نباشد پرداخت نمیکنند.
سلامت روان، حلقهی واسطی بین ارتقای سلامت جسمی و ارتقای سلامت اجتماعی است؛ چراکه ذهن سالم میتواند جسم سالم را به سمت ارتقای سلامت جامعه سوق دهد. بیمه، اولین راه سرمایهگذاری برای ارتقای سلامت روان جامعه و افزایش اقبال عمومی برای استفاده از خدمات روانشناسی است، سرمایهگذاری در این زمینه باعث میشود تا افراد با پیش آمدن هر مشکلی بدون نگرانی از هزینههای این خدمات به روانشناس و مشاور مراجعه کنند، چنین تدابیری از آسیبهای اجتماعی و بسیاری از اختلالهای روانی از افسردگی گرفته تا خودکشی پیشگیری میکند.
بااینحال متأسفانه سیاستگذاران ما بدون آیندهنگری، برنامهی خاصی برای تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات سلامت روان ندارند. با توجه به شرایطی که امروز در آن قرار داریم و وضعیت نامشخصی که در سالهای آینده با آن درگیر هستیم بیمه شدن خدمات مشاورهای میتواند راهی باشد تا مردم کمتر با مشکلات روانی دستبهگریبان شوند و بتوانند باروحیه بهتری زندگی کنند.
دیدگاه تان را بنویسید