صخرهنوردی زنان اصفهان به سالنهای ورزشی محدود شد
کارآیی تندروی و توهین در نصف جهان!
ریحانه جولایی
نام اصفهان همیشه با تاریخ و فرهنگ و هنر به گوشمان خورده است. شهری که با تاریخ غنی و سازههای قدیمی و سنتیاش لقب نصف جهان را از آن خود کرده است و پیش از آمدن کرونا هر ساله، افراد زیادی در داخل و خارج کشور را بهسوی خود میکشاند.
در سالهای اخیر اما نام اصفهان را زیاد شنیدهایم، آنهم نه برای فرهنگ و تاریخ و هنرش، بیشتر با خبرهای بدی که قلب و روحمان را به درد آورده است. برخی رفتارهای افراطی توسط گروهی باعث شده تا هم ساکنان اصفهان احساس آرامش و امنیت خود را از دست بدهند و هم مسافران برای بازدید از این شهر تاریخی به شک بیافتند.
اسیدپاشیهای سریالی چند سال پیش، حواشی دوچرخهسواری بانوان در این شهر که دوچرخه یکی از نمادهای آن است و حالا هم ضرب و شتم ورزشکاران و تهمتهای ناروایی که به صخرهنوردان نسبت داده شده است.
ضرب و شتم و درنهایت به پستو کشیدن زنان
اجازه دهید بررسی موارد یادشده را از تازهترین خبر جنجالی که از اصفهان منتشر شده یعنی ضرب و شتم گروه صخرهنوردی بانوان شروع کنیم. فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که بر اساس آن فردی از فعالیت یک گروه کوهنوردی در محل «کوه سفید» شهر «درچه» از توابع شهرستان خمینیشهر در غرب اصفهان ممانعت میکند؛ بر اساس اطلاعات منتشرشده، اعضای این گروه در حال تمرین و آموزش صخرهنوردی بودند. این البته اولین حمله به این گروه نیست و هفتههای قبل هم گروهی لباس شخصی، با حمله به صخرهنوردان در کوه سفید درچه و ضرب و شتم آنها مانع تمرین این افراد شدند.
اظهارات عجیب امامجمعه شهر درچه استان اصفهان درباره ورزشکاران صخرهنورد و حاضران در فضای مجازی هم در همین راستا خبرساز شد.
او گفته است: «10 تا دختر و ۵ تا پسر با ماشینهای سواری رفتهاند صخرهنوردی. حالا حساب کنید در ماشینسواری اینهمه آدم، چجوری میشود! خیلی کثافتکاری است! بعد هم صخرهنوردی با کوهنوردی فرق میکند؛ با طناب میروند بالا و میآیند پایین! اکثر اینهایی که در فضای مجازی حرف میزنند، فاسد هستند! نباید آدمهای نجس و کثیف اصفهان بیایند در فضای مجازی با هزار گناه کبیره، بگویند درچهایها فلان بودند و... معلوم شده تشکیلات ورزشی اصفهان، از این کثافتکاریها زیاد دارد؛ ما به مسئولان اخطار میدهیم!»
متعاقب این پیام تهدیدآمیز و پر عتاب و خطاب؛ مهدی نصر اصفهانی، رئیس هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان اصفهان نیز با انتشار بیانیهای در کانال اطلاعرسانی اخبار و رویدادهای کوهنوردی ورزشی، اعلام کرد که این حادثه به نمایندگی از کوهنوردان برای احقاق حق و جلوگیری از تکرار چنین اقداماتی بهطور قانونی پیگیری خواهد شد. بر همین اساس قرار شده است تا تمرینات صخرهنوردی بانوان ازاینپس در سالن ورزشی برگزار شود. بااینحال قسمت تلخ ماجرا این است که چرا باید یک عده به خود اجازه توهین و تهدید به گروهی ورزشکار را بدهند؟ چرا فدراسیون کوهنوردی باید با حمله و توهین گروهی که معلوم نیست که هستند و از کجا تغذیه میشوند، زنان ورزشکار که هیچ جرم و گناهی مرتکب نشدهاند را به سالنهای ورزشی تبعید کند؟ چرا امامجمعه یک شهر به خود اجازه میدهد بدون رعایت شأن و جایگاه خود و بی آنکه خود را ملتزم به رعایت ادب و اخلاق اسلامی بداند، به زنان و مردان کشور نسبتهای ناروا بدهند و چرا هیچکس نیست تا از زنان حمایت کند و آنها را به پستو نکشاند؟
اسیدپاشی در اصفهان و بیتوجهی به قربانیان
مهرماه 93 بود که اسیدپاشیهای سریالی در اصفهان آغاز و از همان ابتدا گمانهزنیهایی در رابطه با بدحجابی قربانیان مطرح شد. اواخر مهرماه سال ۱۳۹۳، جانشین رئیس پلیس ایران تایید کرد که ۴ مورد اسیدپاشی به زنان و دختران رخداده است. گزارشها حاکی از آن بود که همه قربانیان پشت فرمان خودرو بودهاند و حجاب آنها نیز کامل بوده است. داستان اسیدپاشیها در جامعه بازتاب زیادی داشت. ناامنی در تمام خیابانها و کوچهپسکوچههای اصفهان موج میزد و زنان و دختران از ترس اینکه قربانی اسیدپاشی نشوند از خانه خارج نمیشدند.
در آن زمان یکی از موضوعاتی که در شبکههای مجازی بازتاب گستردهای داشت این بود که با توجه به آنهمه دوربینی که در خیابانها وجود دارد چرا شناسایی متهمان طولانی شده و کسی آنها را پیدا نمیکند درصورتیکه اگر مسئولان بخواهند طی چند ساعت میتوانند متهم را دستگیر کنند.
بیتوجهی به این موضوع تا جایی بود که دیه قربانان هم از «صندوق دیه بیتالمال» پرداخت شد اما همچنان تلاشها برای شناسایی متهم اسیدپاشی بینتیجه ماند تا بالاخره پس از سه سال مقصر معرفی شد. البته بسیاری از رسانهها گفتند فرد معرفیشده شخصی نبوده است که اقدام به اسیدپاشی کرده و مجرمی سابقهدار است که پیشتر نیز موارد اتهامی متعددی متوجهش شده و بهنوعی دمدستیترین مقصر در تمامی حوادث ریزودرشت به شمار میآید.
از سوی دیگر همان زمان محمدرضا مقیمی، رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی معرفی دیرهنگام این فرد که نمیتوانیم با اطمینان بگوییم واقعاً همان فرد اسیدپاش است یا نه را به گردن شبکههای اجتماعی انداخت و گفت: «مطمئناً اگر فضای جامعه در شرایط آن هنگام آرامتر بود و فضا به شکلی در رسانهها پیش نمیرفت که مجرم احساس خطر کند، قطعاً از محل اختفای خود خارج میشد و ما قادر به دستگیری او میشدیم، ولی متأسفانه برخی حرفها که لازم به گفتنشان در آن زمان نبود در رسانهها مطرح شد و مجرم بااحساس خطری که کرد، از محل اختفای خود خارج نشد و دست به عمل بعدی نزد.» این در حالی است که یکی از دلایلی که این موضوع همگانی و باعث شد متهم دست از تلاشهای بعدی بردارد همین فضای مجازی بوده است.
از سوی دیگر امامجمعه اصفهان یکی از چهرههای جنجالی این سالهاست. فردی که انگار بسیار جدی با فعالیت زنان مشکل دارد. او در رابطه با اسیدپاشی نظراتی داده بود که باعث واکنشهای زیادی شد ازجمله اینکه گفته بود باید جامعه را برای این عده (بهزعم خود زنان بدحجاب) ناامن کنیم. او همچنین خواستار این شده بود که برای این افراد شعبههای مخصوص به ناهنجاریهای اخلاقی در دادگاه صورت بگیرد. یوسف طباطبایینژاد اما از آسیبهای واردشده به دختران جوان کشور چیزی نگفت و در اظهارنظرهایش این را مطرح کرد که نگاه قضات هم باید در جهت حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر باشد.
متعاقب پیام تهدیدآمیز و پر عتاب و خطاب امام جمعه درچه اصفهان درخصوص صخرهنوردی بانوان؛ رئیس هیئت کوهنوردی و صعودهای ورزشی استان اصفهان با انتشار بیانیهای اعلام کرد که تمرینات صخرهنوردی بانوان ازاینپس در سالن ورزشی برگزار شود
دوچرخهسواری جرم نیست
یکی دیگر از موضوعاتی که نام اصفهان را سر زبانها انداخت موضوع دوچرخهسواری بانوان بود. اصفهان یکی از شهرهایی است که بهواسطه بافت سنتی و مذهبی آن هرازگاهی سختگیریهای زیادی در آن اعمال میشود درحالیکه اصفهان شهری مدرن با افراد تحصیلکرده است و زنان در این شهر جایگاه اجتماعی دارند و برخی رفتارها باعث میشود تا احساس خوبی نداشته باشند. ممنوعیت دوچرخهسواری زنان هم یکی از این محدودیتهاست که حس خوبی به زنان و دختران نمیدهد.
اردیبهشتماه بود که دادستان عمومی و انقلاب اصفهان اعلام کرد: «طبق قانون، دوچرخهسواری زنان در فضاهای عمومی حرام است و به نیروی انتظامی اعلامشده، اگر مواردی از دوچرخهسواری بانوان در سطح شهر دیده شد، اول خیلی محترمانه تذکر بدهند و اگر فرد مدارک هویتی دارد از او بگیرند و در غیر این صورت دوچرخه فرد را توقیف کنند.» علی اصفهانی گفته بود: «مدت زیادی بود که ائمه جمعه و خانواده شهدا نسبت به دوچرخهسواری بانوان در اماکن عمومی معترض بودند و همچنین تعرض و مزاحمتهایی برای این بانوان ایجادشده بود.»
دوچرخهسواری زنان در اصفهان بارها خبرساز شده. در مردادماه سال ۹۵ در اصفهان طرحی به نام «سهشنبههای بدون خودرو یا سهشنبههای پاک» به اجرا گذاشته شد. این طرح که در ابتدا حمایت خوب چندین نهاد دولتی، از سازمان محیطزیست گرفته تا شهرداری را به همراه داشت، با ابراز مخالفت با دوچرخهسواری زنان به بنبست رسید.
دادستان عمومی و انقلاب اصفهان گفته است: «بر طبق فتوای علما و همچنین بر اساس قانون، دوچرخهسواری بانوان در فضای عمومی فعل حرام است.» اما قانون دراینباره چه میگوید؟ طبق «ماده ٢ قانون مجازات اسلامی»، «هر فعل یا ترک فعلی که برای آن مجازات تعیینشده باشد، جرم محسوب میشود.» بر پایه این ماده از قانون، ازآنجاکه هیچ قانونی در مورد ممنوعیت دوچرخهسواری زنان وجود ندارد، در حقیقت نهادهای اجرایی یا انتظامی نیز نباید محدودیتی برای دوچرخهسواری زنان در سطح شهر به وجود بیاورند. در نظریه شماره۵١۵٢/٧ مورخ ۵/۶/٧٩ اداره حقوقی قوه قضائیه هم در این خصوص آمده است: «با توجه به اصل قانونی بودن جرائم و مجازات، چون جهت استفاده از کراوات، دوچرخهسواری دختران در خیابانهای اصلی و نحوه اصلاح موی سر پسران در قوانین موضوعه و مدونه مجازاتی درنظر گرفته نشده است، لذا اعمال مذکور، قانوناً جرم تلقی نمیشود.»
بااینحال این سؤال مطرح میشود که دوچرخه راندن در تهران و سایر شهرهای ایران مشکلی نیست اما چرا زنان اصفهانی نمیتوانند سوار دوچرخه شوند؟ شواهد نشان میدهد زنان این شهر برای دوچرخهسواری بسیار مراعات میکنند؛ از نوع پوشش تا راندن دوچرخه در خیابانهای خلوت و کم تردد. این موضوع نشان میدهد دست گروهی در کار است. گروهی از اقلیت که چشم دیدن رهایی زنان را ندارند.
اخیرا فیلمی در شبکههای اجتماعی منتشر شده است که بر اساس آن فردی از فعالیت یک گروه ورزشی در محل «کوه سفید» شهر «درچه» از توابع شهرستان خمینیشهر در غرب اصفهان ممانعت میکند؛ اعضای این گروه در حال تمرین و آموزش صخرهنوردی بودند
بیمحابا به رئیسجمهور توهین میشود
آن گروه اندک که باعث ایجاد رعب و وحشت در اصفهان شدهاند و خودشان تصمیم میگیرند و اجرا میکنند و کسی هم جلودارشان نیست همچنان میتازند. در 22 بهمن امسال بیمحابا شعار «مرگ بر روحانی» سر میدهند و برای رئیس همین جمهوری اسلامی که به تعبیر قانون اساسی در اصل 113 «عالیترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری» است طلب مرگ و نابودی میکنند؛ موضوعی بهخودیخود قابلتأمل و حاکی از اطمینان این گروه به اینکه هیچ گزند و تعقیبی در کار نخواهد بود.
بلافاصله بعدازاین اتفاق نخستین واکنش رسمی از سوی علیرضا معزی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور، منتشر شد که با تأکید بر «اتفاقی و خودسرانه» نبودن این اقدام، آن را «نافرمانی از دستور ولی» و ادامه «سریال هتاکیها به رئیسجمهور» توصیف کرد. همچنین دستور پیگیری و شناسایی این افراد صادر شد، اما اقدامی در این راستا صورت نگرفت.
به هر حال آنچه مسلم است تندروها در اصفهان ترکتازی میکنند و بیشترین درد آنها آزاد زیستن زنان است و هیچ نهادی اجازه و توان مقابله با این اقلیت را ندارد. اقلیتی که به خود اجازه میدهد از رئیسجمهور تا افراد عادی را در تیررس حملات خود قرار دهد و از مجازات هم ترسی نداشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید