کارشناسان و والدین راهکاری برای کنترل حضور کودکان و نوجوانان در فضای مجازی ندارند
تعارض اجتنابناپذیر «رعایت حریم خصوصی» و «نظارت»
ریحانه جولایی
اینترنت از جلوههای آشکار دنیای مدرن است که به دلیل در دسترس بودن و وجود آن در همهجا، یکی از پرکاربردترین فضاها به شمار میرود، فضایی که نوجوانان و جوانان جامعه بزرگی از کاربران آن را تشکیل میدهند.
امسال اما با شیوع کرونا و منتقل شدن کلاسهای مدرسه به فضای مجازی دست نوجوانان و حتی کودکان برای دسترسی به فضای مجازی بازتر شد. حالا دیگر بیشتر بچههای محصل زیر سن قانونی یک گوشی تلفن همراه شخصی دارند که به اینترنت نیز وصل میشود و پرسه زدن در فضای مجازی به یکی از تفریحات آنها تبدیلشده است.
در سالهای اخیر دسترسی کودکان به فضای مجازی مشکلات زیادی ایجاد و گاهی این دسترسیهای بدون نظارت برای مدتی جنجال به پا کرده است. آخرین مورد لایو عجیب پسر نوجوان با یکی از بهاصطلاح شاخهای مجازی است که باعث حرفوحدیثهای زیادی شد. در دنیای کنونی، فضای مجازی پناهگاهی پردردسر برای نوجوان و جوانان است و در حالی روی خوش به آنها نشان میدهد که در دالانهای هزارتویش هزاران تهدید وجود دارد. مسئولان اما برای پیدا کردن راهحل همیشه سعی در پاک کردن صورتمسئله دارند. فیلتر کردن اینترنت و برخی از برنامهها تنها راهکاری بوده است که تا امروز انجامشده، بیخبر از اینکه چنین محدودیتهایی نهتنها چارهساز نبوده بلکه نوجوانان را با انواع فیلترشکنها نیز آشنا کرده است.
حذف ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند
کارشناسان فضای مجازی معتقدند بار تصمیمات غلط در حوزههای دیگر را شبکههای اجتماعی به دوش میکشند، درحالیکه ریشههای موضوعاتی که در شبکههای اجتماعی پررنگ هستند را باید در سایر عرصهها جستجو کرد و فیلتر و محدود کردن شبکههای اجتماعی ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند. واقعیت این است که برای جذب مخاطب در شبکههای اجتماعی و فضای ارتباطی از جذابیتهای مختلف استفاده میشود و این فضا امکان بیشتری برای ایجاد این جذابیتها دارد.
همه ما خوب میدانیم تمام معضلات و مشکلاتی که در شبکههای مجازی بیان میشود در واقعیت نیز وجود دارد، اما چرا این مسائل در شبکههای مجازی پررنگتر شده و انگار بیشتر تابوها را میشکند؟
چند روز پیش مهرنوش دارینی، روانشناس بالینی و مدرس دانشگاه با اشاره به لایو اخیر به این سؤال پرداخته است که چرا یک آسیب در فضای مجازی مشکلساز میشود اما در واقعیت کسی به آن توجه نمیکند. به گفته او این وضعیت در فضای حقیقی نیز وجود دارد اما شاید در فضای مجازی محرک و مشوق انگیزشی و قدرت مانور بیشتری وجود داشته باشد.
او بابیان اینکه در این دوره کرونا استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی وارد سبد زندگی ما شده است، گفت: برگشتن از این فضا اجتنابناپذیر است بهطوریکه هماکنون به دلیل آموزش مجازی بچههای دبستانی نیز گوشی هوشمند دارند و الزاماً بعدازاین دوران نیز نمیتوانند گوشی نداشته باشند. حریم شخصی نوجوانان از مواردی است که باید رعایت شود اما در این مرحله به تعارض حریم شخصی برمیخوریم، از طرفی والدین به دنبال هویتبخشی و نوجوان هم به دنبال استقلال است و به دلیل رعایت حریم شخصی نوجوان امکان نظارت بر عملکرد او در فضای مجازی کم میشود.
بسیاری از روانشناسان ازجمله دارینی معتقدند فضای خانواده در این موارد بسیار مهم است و بهوسیله مدیریت غیرمستقیم با قوانین خانواده امکان مدیریت این فضا وجود دارد. والدین باید اطلاعات خود را در این حوزه کامل کنند و بهروز باشند تا فرزندان آنان احساس نکنند که والدین آنها از اطلاعات و تکنولوژی روز به دور هستند.
این روانشناس در ادامه گفته است که باید هر فرد مسئولیت فردی و اجتماعی رفتار خود را بر عهده بگیرد و کنترلها باید بهصورت درونی تبدیل شود. افراد باید مهارتهای زندگی را به دست آورند. باید صبورانه برای خروج از آسیبها راهحلی برای هر فرد داشته باشیم چراکه یک نسخه برای همه افراد پاسخگو نیست و مشکلی را حل نمیکند. او درباره بحث بستن و محدود کردن شبکههای اجتماعی نیز اظهار کرد: حذف ما را به سرمنزل مقصود نمیرساند.
لزوم نظارت والدین بر فضای شخصی فرزندان
بسیاری از کارشناسان، جامعه شناسان و افرادی که دستی بر آتش تربیت جوانان دارند معتقدند که باید برای استفاده کودکان، نوجوانان و حتی جوانان تصمیماتی جدی اتخاذ شوند. البته این تصمیمها به معنی فیلتر کردن یا بستن یک شبکه اجتماعی نیست. بسیاری از این افراد معتقدند که اینترنت و فضای مجازی سرشتی دارد و بنابر همان سرشت و ذات کار خود را انجام میدهد حال اینکه ما باید تصمیمگیرنده و تعیینکننده باشیم. در دنیا بر اساس مطالعات توافق شده که تا ۱۸ سالگی فرد نمیتواند تصمیم درستی بگیرد، بنابراین دسترسی به گوشی و اینترنت برای زیر این سن مفید نیست و آنان را دچار مشکل میکند.
در این میان اما برخی به این موضوع نقد دارند که حالا با مجازی شدن آموزشها راه دیگری جز در اختیار قرار دادن تلفنهای هوشمند وجود ندارد و دسترسی به ابزار و اینترنت بهنوعی شبیه قلم و کاغذ برای دانشآموز است. برخی از جامعه شناسان گفتهاند که تهیه گوشی هوشمند برای نوجوانان و کودکان راه درستی نیست و آنها باید بتوانند بهصورت محدود از تلفن پدر یا مادر خود استفاده کنند.
به عقیده آنها بچهها بخشی از وجود والدین و خانواده هستند و والدین میتوانند در بخشی از حریم خصوصی آنان دخالت کنیم. فردگرایی روان انسان را میخراشد و هم والدین و هم فرزندان در این فضا زیان میبینند، مانند همان نوجوان ۱۴ ساله در لایو اینستاگرام که دچار فشارهای جسمی و روانی بود.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که باید به فرزندان خود آموزش دهیم که از لذت هماکنون برای یک لذت بزرگتر گذر کنند. باید با بچههای خود صحبت کنیم و همه آموزش ببینیم و اگر فرزندان اشتباهی داشتند والدین باید ببخشند و حمایت کنند. جامعه فهم مناسبی دارد اما به دلیل اینکه مسیر بحث و گفتوگو بسته است، نتیجه مناسبی نمیگیرد.
حالا هرکس رسانهای شخصی در اختیار دارد و همین مسئله موجبشده تا افرادی که به مدد ویژگیهای فضای مجازی برای بهدست آوردن شهرت از خطوط قرمز اخلاقی عبور میکنند، جایگاه گروههای مرجع اصیل اجتماعی را تصاحب کنند
حواسمان به اخبار جعلی باشد
با تمام تفاسیر حالا دیگر پای تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان به فضای مجازی بازشده است و برای این موضوع هم نمیتوان کاری کرد پس بهتر است والدین مراقب باشند و بدانند چه اطلاعاتی از طریق فضای مجازی با ظاهری زیبا و خوشرنگ به چشم و ذهن بچههایشان میرسد.
خبرهای اشتباه و دروغ که بهاصطلاح به آنها «فیکنیوز» میگویند در فضای مجازی بهوفور پیدا میشود و تنها مختص افراد کم سن و سال نیست. این اطلاعات همه اقشار و سنین را در برمیگیرند و تشخیص راست و دروغ آنها کار راحتی نیست. سبک زندگیهای عجیب، رفتارهای غیرقابلتوجیه افراد معروف و هزاران موارد دیگر در این فضاها بهراحتی میتواند تفکر و توقعات نوجوانان و جوانان تحت تأثیر قرار دهد.
به گفته سید هادی سجادی، معاون اقتصادی و تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی، موضوع اخبار جعلی با توجه به گسترش وسیع رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی به مسئله و چالشی مهم برای همه کشورها تبدیلشده و پیشگیری و مقابله با نشر اطلاعات، اخبار و محتوای خلاف واقع، یک نیاز فوری است.
اینترنت و فضای مجازی سرشتی دارد و بنابر همان سرشت و ذات کار خود را انجام میدهد و ما باید تصمیمگیرنده و تعیینکننده باشیم. بر اساس مطالعات تا ۱۸ سالگی فرد نمیتواند تصمیم درستی بگیرد، بنابراین دسترسی به گوشی و اینترنت برای زیر این سن مفید نیست
بر اساس آنچه سجادی گفته بسیاری از کشورهای اروپایی برای افرادی که اخبار جعلی را وارد فضای مجازی میکنند جریمههای سنگینی در نظر گرفتهشده و این راه تا حدی توانسته است جلوی انتشار آنها را بگیرد.
غیبت گروههای مرجع در فضای مجازی و موج بیاعتمادی
زمانی که اینترنت نبود توزیع اطلاعات بسیار گرانتر تمام میشد، اعتمادسازی سالها زمان میبرد، و اخبار و رسانه تعریفهای سادهای داشتند و به همین دلایل قاعدهمند کردن کار آسانتری بود.
حالا هرکس رسانهای شخصی در اختیار دارد و همین مسئله موجبشده تا سلبریتیها و افرادی که به مدد ویژگیهای فضای مجازی برای بهدست آوردن شهرت از خطوط قرمز اخلاقی عبور میکنند، جایگاه گروههای مرجع اصیل اجتماعی را گرفتهاند. غوطهوری مخاطبان در سونامی اخبار ضدونقیض موجبشده تا افراد بهخصوص جوانان و طرفداران پر و پا قرص فضای مجازی در این اقیانوس وسیع، اما کمعمق غرق شوند.
متأسفانه بسیاری از افرادی که بهنوعی روشنفکر، پیشرو و رهبر بودند نتوانستهاند خود را با شرایط جدید وفق دهند و از این قافله عقب ماندهاند، حالا این فضا به دست افرادی افتاده است که تنها با نشان دادن بخشهایی از زندگی خود جوانان را شیفته و از زندگی واقعی دور میکنند.
غیرقابلانکار است که بخشی از زندگی نسل جوان در فضای اینترنت شکلگرفته است و در این میان گروههای مرجع اجتماعی به دلیل دور بودن از این فضا، در شرایط کنونی انگار روی واقعیتهای جامعه چشمبسته و در دنیایی انتزاعی سیر میکنند. همین مسئله موجبشده تا نسل جوانی که در کوران اطلاعات و در دنیای ارتباطات و فضای مجازی غرقشده اعتماد و اتکایش را به این گروههای مرجع از دست بدهد و به سمت افرادی که اخبار دروغین ایجاد میکنند بروند.
ذکر تمام این موضوعات به این دلیل است که خانوادهها دقت بیشتری در استفاده فرزندانشان در فضای مجازی داشته باشند، هرچند حالا دیگر فضای مجازی آنقدر در زندگی همه ما جا باز کرده که بزرگترها را هم به کام خود بکشد، بااینحال باید به این امر دقت کرد که دوری از چنین فضایی در عصر ارتباط نه راحت است و نه توصیه میشود، اما بهتر است روی انتخابهای خود دقت بیشتر و بهصورت نامحسوس روی اطلاعاتی که به فرزندانمان میرسد نظارت داشته باشیم.
دیدگاه تان را بنویسید