ضربه مهلک کرونا بر معیشت اقشار آسیبپذیر و طرح یک پرسش؛
سازمانهای مردمنهاد در کجای بازی هستند؟
سعیده علیپور
ابوالفضل 42 سال دارد. درست یکسال پیش او با همسر و دختران 12 و 6 سالهاش در خانهای کوچک در قزوین زندگی میکرد. درآمدش از راه شاگردی در قهوهخانهای به سختی کفاف زندگی محقرش در همین شهر را میداد و به سختی روزگار میگذراند. او گرچه امید چندانی به بهبود وضعیت خود نداشت، اما گمان نمیکرد روزگار قرار است شرایط را برای او از این نیز، پیچیدهتر کند. چند ماه بعد درست با شروع بحبوحه کرونا در کشور، نخستین اتفاق برای او بیکاری بود. قهوهخانهها جزو نخستین صنوفی بودند که دستور تعطیلی آنها صادر شد. این بیکاری چند ماه ادامه داشت و کارهای متفرقه هم چنان نبود که بتواند جز خرج خورد و خوراک، پولی برای اجارهخانه ذخیره کند. در همین بین و تلاشش برای کسب مختصری درآمد، به کرونا مبتلا شد. گرچه کرونا چندان در بدن ابوالفضل دوام نیاورد، اما همسر جوانش را که به بیماری آسم هم مبتلا بود، چنان درگیر کرد که جانش را گرفت.
مرگ همسر ابوالفضل در حالی رخ داد که صاحبخانه هم بنای ناسازگاری بلند کرد و در اعتراض به دیرکرد چند ماهه کرایه خانه، با تصاحب وسایل ناچیزشان، آنها را از خانه بیرون انداخت و در خانه را برویشان قفل کرد. او و دو دختر کوچکش با کمترین وسیله و در حالی که داغ بزرگی بر سینه داشتند. آواره خیابانها شدند و در حاشیه شهر آلونکی مخروبه را برای اسکان پیدا کردند.
ابوالفضل روزهای سختی را همراه با دو دختر کوچکش در آلونکی گذراند که نه امنیت داشت نه حتی آبی برای رفع نیازهای روزانه. او حتی از ترس امنیت دخترانش قادر نبود برای پیدا کردن شغلی، محل زندگی جدیدش را ترک کند. اما به ناگاه ورق برگشت. زن و مرد جوانی به صورت اتفاقی با او و سرگشتش آشنا شدند. آنها که پیش از این نیز ضمن همکاری با خیریههایی با انجام این امور بیگانه نبودند، با اعلام عمومی وضعیت ابوالفضل و فرزندانش به دوستان و آشنایان، موفق به جمعآوری کمک از سوی افراد مختلف شدند. آنها با این کمکها ضمن اجاره خانهای کوچک در منطقهای امن و خرید لوازم اولیه منزل برای او، توانستند یک چرخ دستی هم برای او خریداری کنند و سرمایهای اولیه در اختیارش بگذارند که با دستفروشی میوه و سبزیجات روزگار بگذراند.
مدیرعامل موسسه خیریه دارالاکرام: «اکنون خیریهها با چند مشکل مواجه هستند. یکی کاهش کمکهای مردمی است. دیگری نیکوکارانی هستند که پیشاز این، وقت و تخصص خود را با خیریهها و جامعه هدفشان سهیم میشدند اما در حال حاضر به دلیل رعایت فاصلهگذاری اجتماعی این مسئله نیز محدودتر از قبل رخ میدهد»
ماجرای ابوالفضل گرچه بسیار تلخ است، اما او تنها فردی نیست که در این روزگار با آسیبهای جدی مواجه شده است. نزدیک به یک سال است که مشکلات اقتصادی، با شیوع کرونا و توصیه به ماندن در خانه گره خورده و در این میان اقشار آسیبپذیری که بسیاری از آنها به صورت روزمزد کار میکردند با مشکلات معیشتی فراوانی روبرو شدهاند. در این شرایط نهادهای حاکمیتی گرچه اقداماتی را برای پرداخت کمک هزینههای معیشتی انجام دادهاند، اما این کمکها با توجه به تورم چنان ناچیز است که کمک خیران میتواند مرهمی بر زخم معیشتی این افراد باشند.
زبالهگردی و سفره خالی از نان
در شرایطی که تاکید بر خانهنشینی میشود، در خیابانهای شهر زبالهگردهایی به چشم میخورند که به رغم چندین بار اعلام برخورد با فعالیت آنها از سوی دستگاههای مختلف باز هم در این شرایط بحرانی و خطرناک در میان زبالهها به دنبال کسب درآمد هستند. یکی از این افراد دلیل این اقدامش را بردن نان سر سفره خانواده پنج نفری خود بیان کرد و افزود: من و امثال من اگر در خانه بمانیم خانوادههایمان باید به جای کرونا از گرسنگی جان بدهند. وی که علاقهای به معرفی خود نداشت، ادامه داد: «اگر درآمدی برای امرار معاش داشتم اینگونه با سلامت خود و دیگران بازی نمیکردم، اما چاره دیگری ندارم». از این دست افراد در کلانشهرها به وفور به چشم میخورند. افرادی که برای امرار معاش روزانه خود درماندهاند و با سختی بسیار دست و پنجه نرم میکنند. بسیاری از آنها گرچه تحت حمایت نهادهای حمایتی هستند اما این کمکها چنان نیست که مشکلات اساسیشان را حل کند.
افزایش مراجعات به کمیته امداد با شیوع کرونا
در حالی که آمار دقیقی از افراد تحت حمایت نهادهای حکومتی و خیریههای مردمی وجود ندارد، اما اخبار جسته و گریخته نشان میدهد، پس از شیوع کرونا تقاضا در کشور برای دریافت کمک نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد و بهزیستی افزایش قابلملاحظهای پیدا کرده است. هر چند به اعتقاد بسیاری این کمکها چندان نیست که مشکلات را برای این دسته سهل کند. چندی پیش مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد امام خمینی از افزایش مراجعات به کمیته امداد در سال جاری خبر داد و با اشاره به شناسایی۵۰۰ هزار خانواری که تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نیستند گفت: «این افراد که شامل دستفروشان، کارگران و ... هستند، آسیبدیده از ویروس منحوس کرونا بودند، اما تحتپوشش کمیته امداد نبودند و راضی نیستند تحت پوشش کمیته قرار بگیرند، اما به دلیل اینکه شغلشان به دلیل مشکلات ناشی از ویروس کرونا با مشکل مواجه شد، نیاز به مساعدت داشتند». به گفته او در مرحله اول پویش کمک مومنانه بیش از ۳ و نیم میلیون بسته غذایی توسط سپاه، بسیج، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی حضرت امام و خیریهها توزیع شده است.
فرصتی برای بازیابی سازمانهای مردم نهاد
بحران کرونا بیش از پیش نشان داد که امور خیر برای دوام جامعه تا چه میزان اهمیت دارند. این موضوع نه تنها در کشورهای در حال توسعهای مثل ایران که در بسیاری از کشورهای قدرتمند دنیا که دولت در آنها از درآمد و ثروت کافی برخوردار است نیز حائز اهمیت است.
در این شرایط نهادهای حاکمیتی گرچه اقداماتی را برای پرداخت کمک هزینههای معیشتی انجام دادهاند، اما این کمکها با توجه به تورم چنان ناچیز است که کمک خیران میتواند مرهمی بر زخم معیشتی این افراد باشند
در این باره محمد نصیری، رئیس سازمان داوطلبان و سخنگوی جمعیت هلال احمر میگوید: «هیچ جای دنیا این طور نیست که دولتها همه بار مربوط به توسعه جامعه را خودشان به دوش بکشند، دولتها وظایف خودشان را انجام میدهند و خیریهها و NGOها نیز وظایف خودشان را. آن جاهایی که دولتها نمیتوانند وارد شوند یا کمبود دارند، جریانهای خیر کمک میکنند. البته نگاه و توقع دولتها و مدیران دولتی متفاوت است، گاهی یک مدیر دولتی انتظار دارد که خیریهها فقط پولی را جمع و به دولت اهدا کنند و در کار با دولت سهیم نشوند، گاهی نیز یک مدیر دولتی، به خیریهها اعتماد میکند و آنها را در کار دخیل میکند و اصلاً بخشی از اجرا و نظارت بر یک پروژه را به آنها میسپارد. من ۱۵ سال است که در حوزه امور خیریه فعال هستم مثل سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، هلال احمر و ... تجربه به من نشان داده است که هر جا، به طور شفاف، نیاز را به مردم گفتیم و برای رفع آن نیاز، خود مردم را در مدیریت کار دخیل کردیم، کار به سرعت و به خوبی انجام شد. مثل همین بحث کرونا و مصادیق متعدد دیگری که وجود دارد».
خیریهها حلقه اتصال با اقشار آسیبپذیر
در حالی که دولت و کمیته امداد و بهزیستی سعی دارند در حوزه کمک به آسیبدیدگان اقتصادی کرونا خود را فعال نشان دهند، بسیاری از مسئولان این نهادها معتقدند، بدون کمک اقشار مختلف جامعه در قالب سازمانهای مردمنهاد خیریه، کمکهای اندک دولتی راه به جایی نمیبرد.
در همین باره مصطفی میراحمدی زاده، مدیرعامل موسسه خیریه دارالاکرام نیز میگوید: «مردم اگر مشکل دیگران را خوب درک کنند و بدانند آسیبی که در این وضعیت کرونایی متحمل شدهاند، برای اقشار آسیبپذیر جامعه چند برابر بوده، بیتفاوت نخواهند بود، از این رو این وظیفه سازمانهای مردم نهاد و خیریهها است که مردم را با مشکلات افراد کمبرخوردار بیش از پیش آشنا کنند».
به گفته او این وظیفه سازمانهای مردم نهاد(سمنها) است که مشکلات گروههای آسیبپذیر را برای جامعه ملموستر کنند. درست است که کمکهای مردمی جنبه رضایت باطنی را برای فرد نیکوکار به همراه دارد اما با نگاهی واقعگرایانه باید بدانیم ما با کمک به اقشار آسیبدیده در واقع آینده خود و فرزندانمان را نیر نجات میدهیم.
او میگوید: «اکنون خیریهها با چند مشکل مواجه هستند. یکی کاهش کمکهای مردمی است. دیگری نیکوکارانی هستند که پیشاز این، وقت و تخصص خود را با خیریهها و جامعه هدفشان سهیم میشدند اما در حال حاضر به دلیل رعایت فاصلهگذاری اجتماعی این مسئله نیز محدودتر از قبل رخ میدهد زیرا جامعه هدف خیریهها که اغلب گروههای آسیبپذیر جامعه هستند نیز رفت و آمدهایشان محدود شده و در نتیجه نمیتوانند از یکسری خدمات به صورت حضوری بهرهمند شوند. این درحالیست که با آنلاین شدن آموزشها، این بار مشکل عدم دسترسی افراد کم برخوردار به وسایل الکترونیکی مطرح است.
اگر آنها به این ابزار دسترسی نداشته باشند عملا نمیتوانند آموزشها را دریافت کنند».
دیدگاه تان را بنویسید