به بهانة انتشار یک ویدئو در فضای مجازی و درباب ضرورت حمایتهای عاطفی از بیماران سرطانی؛
زیباییهایی که در بحران دیده میشوند
ریحانه جولایی
با بغض روبهرو آیینه نشسته است و همسرش بالای سرش ایستاده؛ صدای موزر بلند میشود و روی موهای از قبل کوتاه شدهاش راه میافتد. دقایقی بعد مویی رو سرش نمیماند و حالا به اوج داستان میرسیم. دستگاه از سر زن فاصله میگیرد و راهش را این بار روی سر مرد ادامه میدهد. زن خیره به آیینه اشک میریزد و این داستانی است از عشق، از حمایت و به زبان ساده ابراز «در کنارت هستم».
از ویدیو اخیری که در فضای مجازی دستبهدست میشود میگویم. از آیدا کیخایی و همسرش محمد یعقوبی، زوج هنرمندی که علاقهمندان به تئاتر شناخت خوبی از آنها دارند. داستان ازاینقرار است که آیدا کیخایی بهتازگی به سرطان مبتلا شده و دورههای شیمیدرمانی را آغاز کرده است. او چند شب پیش ویدئویی منتشر کرد که نشان میدهد همسرش محمد یعقوبی در حال تراشیدن موهای سر اوست. در انتهای این ویدئو یعقوبی همسرش را غافلگیر میکند و در اقدامی تحسینبرانگیز برای حمایت از آیدا موهای سرخود را نیز میتراشد.
حمایت عاطفی، ششمین علامت حیات
در سالهای اخیر سرطان به جان بسیاری از مردم افتاده است. از دور و نزدیک خبر فوت یا بهبود بسیاری از دوستان و فامیل و همکاران را شنیدهایم اما آنچه در این میان اهمیت دارد این است که بیمار در کنار تمام سختیهایی که در راه بهبود میکشد به حمایت روحی و معنوی هم نیاز دارد. سالهاست که پزشکان و روانشناسان بر این باورند که در کنار درمانهای مختلفی همچون درمان ید رادیواکتیو و شیمیدرمانی و ... حمایتهای عاطفی و روانی از جانب خانوادهها و نزدیکان و جامعه، کمک شایانی درروند بهبودی بیماران مبتلابه سرطان دارد.
بیماران در کنار تحمل سختیهای بیماری و مراحل درمان، تحت استرسها و اضطرابها و تنشهای عاطفی و روحی فراوانی نیز قرار دارند، یکی از مهمترین وظایف خانواده و اطرافیان و سایر افراد جامعه که به نحوی با این بیماران برخورد دارند، حمایت روانی است. منظور از حمایت علاوه بر پشتیبانی مالی و خدمات درمانی، حمایت عاطفی و روانی است که در کنار خط اول درمانی به یاری بیماران میآید و موجب سرعت بخشیدن به روند درمان و بهبود میشود. اهمیت حمایت روانی بهاندازهای است که در برخی از کشورها، سلامت روانی و عاطفی بهعنوان علائم حیاتی ششم در کنار سایر علائم حیاتی همچون نبض، دمای بدن، فشارخون و ... قرار دادهشده و طبق استانداردی که برای آن معینشده ارزیابی میشود. از زمان آگاهی نسبت به بیماری و انتظار برای شروع و طی کردن مراحل مختلف درمان و معالجه، بستری شدن در بیمارستان، ترخیص و مراقبتهای بعد از خروج از بیمارستان، تلاش برای زنده ماندن و زندگی کردن و ... در تمامی این مراحل بیمار در بحرانیترین شرایط عاطفی و روحی قرار میگیرد و گاهی اوقات چنان سطح آسیبپذیری بیمار افزایش مییابد که بیمار گرفتار برخی از بیماریهای روحی-روانی همچون اضطراب، افسردگی میشود.
تسریع روند بهبود با حمایت روانی
در سالهای اخیر روانپزشکان و روانشناسان برای یاریرساندن به بیماران اقدامات لازم را انجام میدهند و حتی رشتههای تحصیلی جدیدی بانام پایکوآنکولوژی و روانپزشکی مشاوره پایهگذاری شدهاند، در کنار تمامی این موارد، نقش خانوادهها از همیشه پررنگتر میشود. خانوادهها با توجه به تواناییهای عاطفی درونشان، رفتارها و بازخوردهای خاصی را بروز میدهند. خانوادههایی که ارتباط مؤثر مناسبی میان اعضایش برقرار است در کمکرسانی به بیمار خود میتوانند موفقتر و بهتر عمل کنند. حمایت خانواده در بالا رفتن سطح کیفیت زندگی و پیشرفت درروند درمان و بهبودی سریعتر بیماری و افزایش امید به زندگی در بیمار نقش بسزایی دارد. تحقیقات و دادههای یافت شده بهخوبی نشان میدهند که میان حمایت عاطفی و دلگرمی خانواده و سیر بهبودی بیماری رابطهای مستقیم برقرار است، به این معنا که هر چه حمایت خانواده بیشتر و مثبتتر باشد، روند بهبودی نیز سریعتر خواهد بود و بیمارانی که از این حمایتها برخوردار بودهاند، نسبت به سایر بیماران روند درمانی و عوارض بیماری باروحیهای مثبتتر، واکنش بهتری داشتهاند. علاوه بر خانواده وجود دوستان خوب نیز بسیار مفید و کمککننده است.
مراقبت از بیماران تنها مربوط به زمان درمان بیمار نیست بلکه این مراقبتها در طول درمان و بعد از درمان به علت تغییر نیازهای بیمار ادامه مییابد و وظیفه مراقب بسیار زیاد و مهم است. امروزه لازم نیست بیمار تمام مدت درمان را در بیمارستان بماند و میتواند ادامه روند درمان را در منزل ادامه دهد، در این زمان خانوادهها نقش مراقب را بر عهده میگیرند. فردی که بهعنوان مراقب بیمار مسئولیت پذیرفته است، همانند شاهراهی برای زندگی بیمار است و در کنار آمدن بیمار با بیماری و شرایط جدیدی که برایش پیشآمده تأثیرات مثبت و گاهی منفی دارد. هرچه این مراقب آموزش و آگاهیهای لازم را دریافت کرده باشد بهتر میتواند به بیمار کمک و حمایت کند. خانوادههایی که در این زمینه اطلاعات کافی ندارند، میتوانند از پزشکان معالج و پرستاران راهنماییهای لازم را دریافت کنند و در صورت لزوم میتوانند از افراد دورهدیده کمک بخواهند. شخصی که وظیفه مراقبت از بیمار را برعهدهگرفته را میتواند در ردیف بخشی از تیم درمانی قرارداد.
روانشناسان بر این باورند که در کنار درمانهای مختلفی همچون درمان ید رادیواکتیو و شیمیدرمانی و ... حمایتهای عاطفی و روانی از جانب خانوادهها و نزدیکان و جامعه، کمک شایانی درروند بهبود بیماران مبتلابه سرطان دارد
مراقب دلداری دادنمان باشیم
به گفته بسیاری از روانشناسان برای صحبت کردن با بیمارانی که در مراحل درمان هستند باید بسیار محتاط بود. اینکه از چه کلماتی برای صحبت کردن با آنها استفاده میشود از اهمیت زیادی برخوردار است. بسیاری از ما زمانی که میخواهیم به فردی روحیه دهیم او را قوی، شجاع و نیرومند توصیف میکنیم حال اینکه به گفته پزشکان بهتر است برای روحیه دادن به بیماران بهویژه افرادی که درگیر مبارزه با سرطان هستند ازایندست جملات نباید استفاده کرد. بهعنوانمثال از به کار بردن این جملهها که «تو شجاع یا قوی هستی» خودداری کنیم زیرا این سخنان بیمار را مجبور میکند که در نقش و قالب یک فرد قوی ظاهر شود درحالیکه گاهی نیاز به بیان و بروز احساسات و حتی گریه کردن دارد و این خود موجب تحمیل فشار مضاعف بر بیمار میشود. در مواردی که نمیدانیم چگونه میتوانیم به بیمار کمک کنیم، بهتر است از خود او سؤال کنیم که چگونه میتوانیم کمکش کنیم و به چه چیزی احتیاج دارد. با دوستان صمیمی و نزدیک برای سر زدن و تماس گرفتن با بیمار هماهنگ کنیم، در مواردی که فرد بیمار صاحب فرزند است، مراقبت از فرزندان کوچک و در انجام برخی وظایف خانه و کار به او یاری رسانیم، برای دورهها و جلسات درمانی، بیمار را همراهی کنیم و تا آنجا که میتوانیم، در کنارشان بمانیم، یادمان باشد که با بیمار همانند یک فردی سالم و عادی رفتار کنیم و در مورد سرطان زیاد سؤال پیچش نکنیم و بیشتر در مورد موضوعات مختلف دیگر و مورد علاقهاش صحبت کنیم. اگر بیمار در کمک گرفتن برای انجام برخی از فعالیتهایش از خانواده و دوستان تعارف میکند و معذب است، به او این اطمینان را بدهیم که بدون توقع و انتظار درکنارش باقی خواهیم ماند و وجود او بر ایمان بسیار با اهمیت است. فقط به گفتن اینکه اگر کاری داشتی به من بگو اتکا و بسنده نکنیم. در برنامهریزی فعالیتهایی که به بیمار نیز مرتبط است، حتماً از بیمار نیز نظرخواهی کنیم و او را نیز شریک کنیم و بدون هماهنگی با بیمار اقدامی نکنیم. یادمان باشد کمک و حمایت باید تااندازهای باشد که در فرد بیمار احساس ضعف و ناتوانی از انجام کارهای روزمره ایجاد نکند.
به گفته بسیاری از روانشناسان برای صحبت کردن با بیمارانی که در مراحل درمان هستند باید بسیار محتاط بود. اینکه از چه کلماتی استفاده میشود از اهمیت زیادی برخوردار است
برای مراقب از بیمار با پزشک هماهنگ باشیم
مراقبت و حمایت از بیمار به چند دسته تقسیم میشود، اولین قدم مراقبت جسمانی است. فرد بیمار بسته به نوع بیماری و تجویز پزشک ممکن است نیاز به تغییر برنامه غذایی، ورزشهای خاص، مکملها و غذاهای تقویتی و غیره داشته باشد و در این مرحله برای آگاهی و به دست آوردن اطلاعات کافی میتوانید این اطلاعات را از پزشک، پرستاران، بیمارستان، شرکت در گروههای حمایتی بیمار و خانواده و مطالعه به دست آورید. با داشتن این آگاهی میتوانید برای بالا بردن سطح مراقبت از بیمار یک برنامهریزی مناسب داشته باشید.
دومین مرحله علاوه بر مراقبت از جسم، مراقبت از روح بیمار بوده که بسیار آسیبپذیر شده است. در مراحل بیماری، بیمار دچار ناامیدی میشود و افکار مزاحم و آزاردهنده و ناامیدکننده به سراغش میآید، با تقویت روحیه بیمار میتوان به او در پشت سر گذاشتن و تحمل بیماری و افزایش سطح روحیه و نشاط کمک کرد.
در این مرحله میتوانیم با استفاده از چند روش ساده مانند آرام کردن خانه و محل زندگی، تلقینات مثبت و امید دادن، همراهی و انجام ورزشهایی که مناسب حال بیمار است، از بیکاری تا جایی که توان بیمار این اجازه را میدهد ممانعت کرد، زیرا بیکار ماندن و انجام ندادن فعالیت موجب صدمه به روحیه بیمار میشود، برگزار کردن و رفتن به مهمانی نیز موجب افزایش روحیه بیمار میشود اما باید توجه داشت انجام بیشتر از حد این عمل موجب خستگی بیمار خواهد شد و نباید از صبح تا شب با رفتوآمدهای اضافی بیمار را خسته کرد، گاهی نیز نیاز به انجام دادن فعالیت خاصی نیست، همینکه به صحبتهای بیمار با صبوری گوش دهید بیمار آرام خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید