نگاهی به مرگ خانواده ۵ نفره ایرانی در کانال مانش
تکرار تراژدی پناهجویان بیپناه
سعیده علیپور
گرچه تصاویرشان در رسانههای داخلی کمتر دیده شد، اما ماجرای غمانگیز خانواده پنج نفره ایرانی که هفته گذشته برای رسیدن به بریتانیا در کانال مانش جان باختند در بسیاری از روزنامههای معتبر دنیا منتشر شد.
در این فاجعه که سهشنبه هفته گذشته رخ داد یک خانواده پنج نفره ایرانی که قصد داشتند به صورت غیرقانونی از شمال فرانسه، بین دو شهر کاله و دانکرک، به خاک بریتانیا برسند؛ در برخورد با موجهای بلند و دریای توفانی غرق شدند.
مسافران غرق شده این قایق که از کانال مانش عبور میکردند؛ رسول ایراننژاد و شیوا محمدپناهی 35 ساله و سه فرزند ۹ و۶ ساله و پانزده ماههشان بودند.
در این قایق دستکم ۲۰ نفر حضور داشتند که بجز چهار عضو خانواده ایراننژاد، بقیه سرنشینان قایق در بیمارستانهای دو شهر دانکرک و کاله بستری شدند. این در حالی است که همچنان جسد پنجمین و کوچکترین عضو این خانواده در دریا پیدا نشده است.
بر اساس آمارهای رسمی، از اول ژانویه تا ۳۱ آگوست، ۶۲۰۰ مهاجر از کانال مانش نجات یافتند و هفت تن جان باختند.
واکنشهای داخلی به این ماجرای غمبار
در حالی که پس از این حادثه حمید بعیدینژاد، سفیر ایران، در انگلیس با ابراز تاسف نسبت به این حادثه در توئیتر واکنش نشان داد، در ایران این خبر چندان مورد توجه مسئولان داخلی قرار نگرفت و تنها یک نماینده مجلس این گونه به غرق شدن این خانواده پناهجو واکنش نشان داد: «فکر میکنند مرغ همسایه غاز است».
مهدی عیسیزاده، نماینده میاندوآب در استان آذربایجان غربی در پاسخ به این پرسش سایت انتخاب که چرا طی یک دهه اخیر شاهد افزایش مهاجرت از جمله مهاجرت قاچاقی هستیم و شهروندان با علم به خطر مالی و جانی این نوع مهاجرتها باز هم به آن تن میدهند، گفت: «به دلیل آن است که بیگانگان برای شهروندان ایرانی، خارج از کشور را مدینه فاضله تبلیغ میکنند. طی همین مدت کوتاهی که من عضو کمیسیون اجتماعی هستم، مراجعات زیادی به من شده است و خیلی از کسانی که مهاجرت کردند، ابراز پشیمانی کرده و خواستار بازگشت به ایران هستند».
گرچه اطلاعات دقیقی در مورد خانواده غرق شده در کانال مانش وجود ندارد، اما بر اساس گزارشهای رسمی این خانواده کرد، اهل یکی از روستاهای سردشت بودند. شهری که به دلیل حمله شیمیایی در دوران جنگ در سالهای پیشین و بیکاری گسترده و مرگ کولبران در سالهای اخیر همواره خبرساز بوده است
او اضافه کرد: طی چند روز گذشته نیز یک خانواده از آمریکا و یک نفر از استرالیا و یک نفر از هلند از من خواستند که کمکشان کنم تا بتوانند به ایران بازگردند.
مهاجرت؛ از سر ناامیدی
اما آنچه این نماینده مجلس میگوید تا چه حد میتواند درست باشد؟ آیا اغلب خانوادهها یا افرادی که تن به مهاجرتهای پرخطر میدهند با وجود زندگی مطلوب در کشورشان، خود و فرزندانشان را به قاچاقچیان غیرقانونی میسپارند؟
مهاجرت یا کوچ به معنای جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی است. شهروندان یک کشور معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعد دورکنندهای مانند فقر، بیماری، مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند.
با این حال دلیل دیگر مهاجرت میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکننده مقصد مهاجرت مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر، مسکن بهتر و آزادیهای سیاسی و اجتماعی بهتر هم باشد.
گرچه اطلاعات دقیقی در مورد خانواده ایراننژاد وجود ندارد تا بدانیم دلیل اصلی مهاجرت آنها چه بوده است، اما بر اساس گزارشهای رسمی این خانواده کرد، اهل یکی از روستاهای سردشت بودند. شهری که به دلیل حمله شیمیایی در دوران جنگ در سالهای پیشین و مرگ کولبران در سنین مختلف همواره در سالهای اخیر در صدر خبرها بوده است. این در حالی است که در ماههای اخیر نیز خبر تخلیه چند روستا به دلیل قرار گرفتن در نوار قرمز مرزی در این منطقه خبرساز بوده است.
این در حالی است که سردشت از مرداد ماه سال 96 تاکنون، بیشترین آمار بیکاری را در آذربایجان غربی داشته و حتی نرخ بیکاری با 23 درصد در این شهرستان کوچک مرزی دو برابر میانگین استانی است.
وریا حسنپور، عضو شورای شهر سردشت در این باره میگوید: «بحران بیکاری در چند سال گذشته آلام مردم را دو چندان کرده است و آستانه تحمل مردم برای قرنطینه خانگی پایین است چون گرسنگی آنها را از پا در میآورد. بجز قشر کارمند شهرستان سردشت، 90 درصد مردم این شهرستان دارای مشاغل کاذب از جمله دستفروش، دورهگرد یا کولبر هستند. این مردم محل درآمد دیگری ندارند و از گذشتهها تاکنون معیشت آنها وابسته به کولبری و بازارچههای مرزی بوده و با بسته شدن مرزها اکثرشان بیکار شدهاند.
او با اشاره به آمار بالای آسیبهای اجتماعی از جمله بیکاری، افسردگی، طلاق و خودکشی در شهرستان سردشت بیان میکند: مردم امید به زندگیشان صفر است و آمار خودکشی در این منطقه بسیار بالاست».
شاید با نگاهی به این شرایط است که برخی تصمیم میگیرند شرایط زندگی خود را تغییر دهند و این تغییر گویا تنها با مهاجرت امکانپذیر میشود.
مهاجرت غیرقانونی
در حالی که برخی مرگ پناهجویان در مسیر رسیدن به کشور مقصد، آنطور که برای خانواده ایراننژاد رخ داد یا آنچه روز گذشته به مرگ دستکم۱۴۰ پناهجو در سواحل سنگال منجر شد را به قاچاقچیانی نسبت میدهند که با اخد پولهای هنگفت این افراد را در مسیرهای پرمخاطرهای میبرند که جانشان را سخت تهدید میکند، اما بسیاری معتقدند، اغلب پناهجویان از مخاطرات سفر خود آگاه هستند و با این حال تن به این مهاجرت میدهند.
آنها چنان از کشور خود ناامید و سرخورده میشوند که آیندهای برای خود متصور نبوده و تصمیم میگیرند، شانس تغییر در زندگی را با مهاجرت به کشوری توسعهیافته پیدا کنند.
در حالی که حمید بعیدینژاد، سفیر ایران، در انگلیس با ابراز تاسف در توئیتر به حادثه غرق شدن خانواده ایراننژاد واکنش نشان داد، در ایران این خبر چندان موردتوجه مسئولان قرار نگرفت و تنها یک نماینده مجلس در این مورد گفت: «فکر میکنند مرغ همسایه غاز است»
سونامی مهاجرت در ایران
این موضوع نه تنها در سردشت بلکه در بسیاری از مناطق ایران نیز قابلبررسی است.
آمارهای سال ۲۰۱۹ نشان میدهد بهطور کلی یکمیلیون و ۳۰۱هزار و ۹۷۵ ایرانی مهاجرت کردهاند، درحالی که در سال ۱۹۹۰ آمار ایرانیان مهاجر در کل جهان ۶۳۱هزار و ۳۳۹ نفر بوده است. این در حالی است که با نگاهی به وضعیت اقتصادی در این سالها مشخص میشود، افزایش تحریمها و سخت شدن شرایط معیشتی و کاهش کیفیت زندگی بسیاری را به فکر مهاجرت از کشور انداخته است.
چندی پیش رصدخانه مهاجرتی ایران در پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف سالنامه مهاجرتی ایران را منتشر و در آن تصویری از مهاجران جهان، ایرانیان ساکن در کشورهای دیگر، مهاجرتهای اجباری و انگیزههای مهاجرتی ارائه داده است. این دادهها برگرفته از پایگاه داده مهاجرت دوجانبه بانک جهانی و آمار بخش جمعیت سازمان ملل و برخی پژوهشهای آماری دیگر است.
براساس دادههای سالنامه مهاجرتی ایران، کشورهای دارای بیشترین جمعیت ایرانی (افراد متولد ایران) امارات متحده عربی، ایالات متحده آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، ترکیه، سوئد، استرالیا، کویت، هلند، قطر، فرانسه، نروژ، اتریش، دانمارک، ایتالیا، عراق، سوییس و بلژیک هستند.
پیمایش سنجش میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی که رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۹۷ انجام داده نشان میدهد هشت عامل اصلی برای مهاجرت دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی وجود دارد: ناامیدی از سطح درآمد و تناسب آن با هزینهها، امکان پیشرفت شغلی، نظم و قانونمداری جامعه، علاقه به کسب سابقه تحصیلی یا کاری در خارج از کشور، شایستهسالاری، امکان یافتن شغل و میل به تجربه زندگی در خارج از کشور. همچنین بر اساس این دادهها پیش از وقوع تحولات اقتصادی در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ به واسطه بازگشت تحریمها حدود ۳۰درصد از دانشجویان تمایل به مهاجرت داشتهاند، اما این تحولات موجب افزایش این میل تا ۶۳ درصد شده است. این پیمایش همچنین میگوید حدود ۴۰درصد افراد بدون آگاهی از شرایط مهاجرت و اطلاعات دقیق از وضع کشور مقصد، اقدام به مهاجرت میکنند.
موجهای مهاجرت در ایران
ایران در 40 سال اخیر با موجهای مختلف مهاجرت روبرو بوده است که دلایل مختلفی داشته است. نخستین آن همان ابتدای انقلاب رخ داد. موج دوم مهاجرت مربوط به سالهای پایانی دهه ۶۰ و روزهای پس از جنگ است که باعث مهاجرت گسترده شهروندان ایرانی به کشورهای عربی و ژاپن بود. موج سوم در میانه دهه 70 و اوایل دهه 80 به راه افتاد. با بهبود نسبی اقتصادی و ایجاد طبقهای متوسط، علاوه بر مسیرهای همیشگی دوبی و ترکیه و... کشورهای اروپای غربی، اسکاندیناوی، استرالیا و کانادا نیز به جمع کشورهایی اضافه شد که ایرانیها را به خود جذب میکرد.
موج چهارم مهاجرت نیز در سال ۱۳۸۸ رخ داد. اتفاقات و حوادث بعد از انتخابات ۸۸ و همچنین وضعیت اقتصادی ایجاد شده بین سالهای ۸۸ تا ۹۲ و تحریمهای قدرتهای جهان علیه ایران باعث شد تا موج عظیمی از ایرانیان چمدانهای خود را ببندند و دل از خاک خود بکنند.
موج جدید مهاجرت نیز از سال ۹۷ شروع شد. شرایط بد اقتصادی، بازگشت دوباره تحریمها و نوسانات شدید بازار ارز از دلایل ظهور این موج مهاجرت است.
دیدگاه تان را بنویسید