درگذشت محمدرضا شجریان واکنشها و بازتاب گستردهای داشت؛
ماییم و سینهای که در آن ماجرای توست
سعیده علیپور
پنج شنبه 17 مهر تنها ساعاتی پس از اعلام رسمی خبر درگذشت محمدرضا شجریان، استاد آواز ایران، بیمارستان جم-محل بستری او- در هالهای از دوستدارانش احاطه شد. دوستدارانی که سالها به دلیل ممنوعیتها، رخصت شنیدن صدایش را از نزدیک نیافته بودند. اما این تجمع پرتعداد که برخی آن را تحتتاثیر شیوع کرونا بسیار کمتر از آنچه میتوانست باشد، ارزیابی کردند، پایان ماجرا نبود. اینستاگرام، به عنوان تنها شبکه اجتماعی فیلتر نشده پرکاربر و سایر شبکههای اجتماعی حتی فیلتر شده، به ناگاه مملو شد از تصاویر و تألمات کاربران ایرانی. بسیاری که او را نه تنها صدای ناب موسیقی سنتی، که صدای مردم ایران خطاب میکنند و مرگش را فقدانی بزرگ و غیرقابل جبران میدانند.
گرچه پخش صدای این خواننده بزرگ، سالهاست که از طرق رسمی چون؛ صدا و سیما ممنوع بود، اما کمتر شهروند ایرانی است که او را نشناسد و از صدای او خاطرهای در گوشه ذهن نداشته نباشد.
با وجود اینکه شجریان به دلیل بیماری مزمن خود مدتی بود که آلبومی جدید منتشر نکرده و همچنین به دلیل ممنوعیتهای حکومتی کنسرتی برگزار نکرده بود، در محافل گوناگون و بین آحاد مردم همواره به بهانههای مختلف از او یاد میشد.
صدا و سیما در حالی که پخش صدایش را سالهاست از تلویزیون ممنوع کرده بود و هیچ نامی از او به میان نمیآورد، دیروز اما بعد از مدتها خبر درگذشتش را منتشر کرد. خبری که هوادارانش را آرام نکرد و در تجمع روز پنج شنبه بیمارستان جم علیه این رسانه شعارهایی سردادند. شعارهایی که در نهایت به حضور نیروهای امنیتی و متفرق کردن جمعیت از پیرامون این بیمارستان منجر شد.
با این حال مرگش حتی آنها که در زمان حیاتش در برابر اعمال این محدودیتها و ممنوعیتها سکوت کرده بودند نیز به سخن درآورد.
رئیسجمهوری، معاون اول رئیسجمهوری، دو وزیر، سخنگوی دولت، رئیس پیشین مجلس و نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی از جمله مقامهایی بودند که پیامهایی درباره درگذشت شجریان منتشر کردند، اما هیچکدام به محدودیتهای اِعمالشده در دو دهه اخیر بر او اشارهای نکردند.
موضوعی که از چشم محمود دولتآبادی، نویسنده برجسته ایرانی دور نماند. او در واکنشی که خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا منتشر کرده به نحوه برخورد با شجریان در دهه پایانی عمرش انتقاد کرده و گفت: «تلخی پایانِ زندگی شجریان منحصر به این کمتر از یک سال اخیر نبود که با گرمای خانواده، دلدادگی پزشکان مجرب و علمِ پزشکی زنده نگه داشته شد. تلخی عمیقتر آن بود که هنرمند ممتاز آواز ایران در اوج کمالیافتگی، حضور و بانگِ بینظیرش دریغ شد از مردمی که اکنون به سوگ او نشستهاند و اشک میریزند».
اقامه نماز بر پیکر شجریان در غیاب مردم
پیکر محمدرضا شجریان، دیروز جمعه ۱۸ مهر ۱۳۹۹ برای مراسم تشییع و اقامه نماز به «بهشت زهرا» تهران انتقال یافت. اما مراسم تحت تدابیر شدید امنیتی برگزار و پیکر این استاد آواز ایران به سرعت به مشهد منتقل شد.
همایون شجریان، پسر محمدرضا شجریان پنجشنبه شب اعلام کرد بود که مراسم اقامه نماز و تشییع پیکر این هنرمند سرشناس موسیقی ساعت شش و ۳۰ دقیقه جمعه در بهشت زهرا برگزار میشود و پس از آن در آرامگاهی در جوار حضرت فردوسی در طوس مشهد به خاک سپرده خواهد شد. اما بر اساس گزارشهای رسیده مراسم او زودتر از ساعت اعلام شده و با حضور اعضای خانواده شجریان، جمعی از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اهالی موسیقی و دوستان او برگزار شد و عموم هواداران و شهروندان تهرانی که خود را به بهشت زهرا رسانده بودند، به دلیل اعمال محدودیتها نتوانستند در این مراسم شرکت کنند.
شجریان در صدر فهرست محبوبان
در سالیان اخیر با تغییر نسل و ذائقه عمومی، گرچه سلایق مردم تغییر کرد، اما شجریان همچنان در صدر فهرست هنرمندان محبوب کشور باقی ماند.
اینستاگرام، به عنوان تنها شبکه اجتماعی فیلتر نشده پرکاربر و سایر شبکههای اجتماعی حتی فیلتر شده، تنها ساعاتی پس از اعلام خبر درگذشت استاد شجریان، مملو از تصاویر او و پستهایی حاکی از تألمات کاربران ایرانی شد. بسیاری که او را نه تنها صدای ناب موسیقی سنتی، که صدای مردم ایران خطاب میکردند
کمتر هنرمندی مانند شجریان در ایران بوده که طیفهای مختلفی از جامعه را به این گستردگی در میان مخاطبانش داشته باشد. از دانشجو و خانهدار گرفته تا بازاری و روشنفکر. از مذهبیان و دولتمردان تا منتقدان حکومت و مهاجران خارج از ایران.
برخی معتقدند، محبوبیت و ماندگاری تنها ناشی از صدای روحنوازش نبود، بلکه او همواره از کسانی بود که به تغییر و تحولات اجتماعی بیاعتنا نماند و آنچه را که میخواند از اوضاع زمانهاش میگرفت. در رویدادهایی که هیجان یا تاثر عمومی به همراه داشت همواره در کنار مردم میایستاد؛ چه آن زمان که در تابستان ۵۷ به دلیل کشتار مردم در واقعه ۱۷ شهریور از رادیو استعفا داد، چه زمانی که به خاطر خس و خاشاک خواندن مردم معترض در انتخابات سال ۸۸ توسط محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت، خود را صدای همین خس و خاشاک معرفی کرد.
شاید به همین دلیل است که کافی است تصنیف «مرغ سحر ناله سر کن» در گوشهای شنیده شود، تا ناخودآگاه زمزمهای زیر لبها شکل گیرد. زمزمهای که این روزها با مرگ این هنرمند بزرگ شاید از هر خانهای شنیده شود.
اکران تصاویر استاد شجریان در شهر تهران
با این حال دیروز سخنگوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از اکران تصاویر استاد محمدرضا شجریان در فضاهای شهری پایتخت خبر داد.
حجت نظری در گفتوگو با ایسنا دراین باره گفت: «باید به مردم ایران برای این غم بزرگ تسلیت گفت.
امیدوار بودیم که شرایطی فراهم شود تا شاهد بهبود استاد باشیم اما متاسفانه تقدیر جور دیگر رقم خورد و مردم ایران سوگوار اعتبار موسیقی و آواز ایرانی شدند. فکر میکنم بهترین جمله درمورد درگذشت استاد شجریان را استاد کیهان کلهر بیان کردند که جان از تن آواز ایران رفت».
دیروز سخنگوی کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر از اکران تصاویر استاد محمدرضا شجریان در فضاهای شهری پایتخت خبر داد و گفت: اقدامات مربوط به جانمایی این تصاویر انجام شده و پس از چاپ به زودی در سراسر شهر نصب خواهد شد
نظری با بیان اینکه در چنین شرایطی برگزاری مراسم تشییع و بدرقه میتوانست موجب تسلای خاطر یک ملت داغدیده شود، گفت: «متاسفانه شیوع کرونا و ارجحیت عمل به پروتکلهای بهداشتی بر هر نوع تجمعی، ما را از حضور در این مراسم نیز محروم کرد.
در همین راستا در پیگیری که از سازمان زیباسازی شهرداری تهران انجام دادم، بنا شد تا تصاویر استاد شجریان بر روی بیلبوردها و فضاهای شهری پایتخت نصب شود. البته من هم مانند میلیونها نفر از مردم ایران دلم میخواست که در زمان حیات استاد و برای دعوت به کنسرت ایشان این بیلبوردها را در فضاهای شهری ببینم اما افسوس
که نشد».
به گفته نظری، اقدامات مربوط به جانمایی این تصاویر انجام شده و پس از چاپ به زودی در سراسر شهر نصب خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید