ایمنسازی فضاهای شهری؛ ایدهآلی که محقق نشد؛
تهران شهر امنی برای زنان نیست
ریحانه جولایی
شنیدن و دیدن آزارهای کلامی، جسمی و جنسی برای زنانی که هر روز زمانی را در خارج از خانه میگذرانند تبدیل به امری عادی شده است. خیابانهای خلوت و تاریک، پشت شمشادهای بلند، روی پلهای عابر پیاده و بسیاری از مکانهایی که یک زن در طول روز از آنجا عبور میکند میتواند جایی برای آزار باشد.
البته این آزارها تنها به مکانهای کم جمعیت خلاصه نمیشود. زنها در خیابانهای شلوغ هم از دست آزارگران در امان نیستند و نگاهی یا کلامی میتواند ساعتها و روزها آنها را درگیر کند.
شهر جایی است که بسیاری از زنان در آن احساس امنیت و آرامش ندارند و احساس ناامنی در فضاهای عمومی شهری از نگرانیهای مهم شهروندان به حساب میآید. برنامهریزان و طراحان فضاهای شهری بارها گفتهاند تا با شناسایی عوامل مرتبط با احساس ناامنی بویژه در فضاهای شهری، امنیت را برای استفادهکنندگان از آن فضاها فراهم میکنند اما نتوانستهاند موفق باشند.
بخش عمدهای از شهروندان را زنان تشکیل میدهند که حضور آنان در محیطهای کار و فعالیتهای اجتماعی شهری روند رو به رشدی دارد و این باعث میشود تا در طراحی و ساخت کالبد شهر حضور آنان مورد توجه قرار گیرد. آنان نیازمند تسهیلات خاصی از فضا هستند تا موجب افزایش اطمینانخاطر آنان از حضور امن در فضاهای شهری شود.
شهر پر از حس ناامنی برای زنان است
حس ناامنی، ترس و دلهره در خیابانها و کوچههای تهران، برای بیشتر زنان پایتختنشین حس آشنایی است. مخصوصا تردد در تاریکی شب و بعد از غروب آفتاب برای خیلی از زنان کار دشوار و دلهرهآوری است.
زنان و دختران زیادی در تهران از ناامنی در خیابانها و بعضی محلههای شهر گلهمندند و خواستار تقویت امنیت و آرامش در خیابانهای شهر هستند. در حالی که مقامهای شهری و مسئولان هم سالهاست، وعده به ایمنسازی فضاهای شهری برای زنان و ارتقای امنیت آنها در خیابانهای پایتخت میدهند و هنوز خبری از تغییر نیست.
چند سال پیش فاطمه راکعی، مشاور سابق شهردار تهران، گفته بود: تهران چهرهای خشن برای زنان دارد و باید عوامـل مؤثر در امنیت زنان در فضاهای شهری به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
پس از او بسیاری حرف از ایمنسازی فضای شهری برای زنان زدند؛ با این حال فضاهای شهری هنوز چنگی به دل نمیزنند و بر حس ناامنی در دل دختران و زنان هنگام حضور در خیابانها و تردد در فضاهای شهری دامن میزنند. اگرچه این حس ناامنی میان زنان در محلههای مختلف شهر یکسان نیست.
بخشی از آمار اطلس کیفیت زندگی شهر تهران، که به ارزیابی کیفیت زندگی در این شهر پرداخته، حس ناامنی زنان را در مناطق شهر تهران بررسی کرده و حکایت از آن دارد که بیشترین احساس امنیت زنان و دختران در مناطق یک، سه و ۲۱ وجود دارد و کمترین آن مربوط به مناطق ۱۲، ۱۳ و ۱۸ است.
جزئیات بیشتری از چند و چون و چرایی این اختلاف میان محلههای یاد شده منتشر نشده است. اما به گفته کارشناسان، امنیت اجتماعی با فضا و ساخت و ساز شهری و حتی سیستم حمل و نقل عمومی شهر ارتباط مستقیم دارد. کیفیت معابر، پوشش گیاهی، روشنایی خیابانها، باز یا بسـته بـودن فضـا، نقشی کلیدی در احساس امنیت زنان در محیط کالبدی شهر دارد. در عین حال در بعضی محلات، وجود کارتنخوابها، ناامنی معابر به دلیل نور و روشنایی کم، اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر و فضاهای بیدفاع شهر برای زنان از جمله عوامل ناامنی و خطر برای آنها به شمار میروند.
طراحی شهری مناسب زنان نیست
واقعیت آن است که زندگی در شهرهایی که بد طراحی شدهاند برای زنان ناامن است. مثلا خیابانها و کوچههایی که نور کافی در شب ندارند و یا پلهای روگذر و زیرگذری که یا تاریکاند و یا پوشیده از پوسترها و تابلوهای تبلیغاتیاند.
به طور کلی امنیت زنان در فضاهای شهری مخصوصا شبها از اهمیت زیادی برخوردار است و فقدان آن پیامدهای زیادی برای زنان دارد. امنیت از شاخصهای مهم کیفیت زندگی در شهرهای دنیا است. امنیت در خیابانها البته موضوعی جهانی است و تنها محدود به ایران نیست. نکته اینجاست که حس ترس و ناامنی، تهدیدی جدی برای حرکت آزادانه زنان و دختران به شمار میرود و عاملی که درنهایت آنها را از دستیابی به ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصادی و اجتماعی خود باز میدارد.
ترس از تردد در خیابانها، میتواند زنان را از حضور در مدرسه و دانشگاه باز دارد و در نتیجه راه رشد و توانمندسازی آنها را مسدود کند. از همین رو به گفته کارشناسان زنان باید بتوانند آزادانه در سطح شهر و محله زندگی خود تردد کنند.
زندگی زنانه زیر سایه ترس
مصادیق ترس و حس ناامنی در زنان متفاوتاند ولی مهمترین آنها عبارتند از ترس از کیفقاپی، زورگیری، جیببری، هراس از مزاحمتهای خیابانی و آزار و اذیتهای کلامی و رفتاری، و حتی ربوده شدن در تاکسی و تجاوز جنسی. شاید محلههای پایین شهر، اطراف ساختمانهای متروکه و نیمه کاره و کوچههای خلوت بیشترین حس ناامنی را به زنان و حتی مردان منتقل کند. این حس ناامنی، در خیابانهای شلوغ و پر جمعیت کمتر میشود.
مصادیق ترس و حس ناامنی در زنان متفاوتاند ولی مهمترین آنها عبارتند از ترس از کیفقاپی، زورگیری، جیببری، هراس از مزاحمتهای خیابانی و آزار و اذیتهای کلامی و رفتاری، و حتی ربوده شدن در تاکسی و تجاوز جنسی
از سوی دیگر، نشستن در تاکسی و وسایل نقلیه عمومی برای زنان سالها و بلکه دههها موضوعی تکراری و پرماجراست. ترس از لمس شدن و تماس فیزیکی توسط مسافران مرد و یا گفتمانهای رکیک و آزار و اذیتهای کلامی در تاکسی حتی از سوی راننده، برای خیلی از زنان تجربه مشترکی است. امروز صندلی جلو تاکسی مشتریهای زیادی در میان زنان دارد چرا که آنجا احساس امنیت بیشتری میکنند. اخبار تکاندهنده از زنان ربوده شده در تاکسی و یا خودروهای مسافرکش شخصی حکایت از ناامنی در شبکه حمل و نقل برای زنان دارد.
طرح ارتقای امنیت زنان در محیط شهری کمکی می کند؟
آنطور که در گزارش بارها ذکر شد، مزاحمت خیابانی از رایجترین شیوههای خشونت جنسی علیه زنان است که علاوه بر ایجاد احساس ناامنی در میان این قشر از جامعه، دستانداز رشد اجتماعی آنان است؛ موضوعی که زمزمه اجرای طرحی برای ارتقای امنیت زنان در محیطهای شهری را بر سر زبانها انداخته است.
طرح ارتقای امنیت بانوان در محیط های شهری موضوعی است که اوایل هفته جاری زهرا بهروز آذر، مدیر کل امور بانوان شهرداری تهران آن را مطرح و کرد و یادآور شد: زنان پایتخت از آزار کلامی، خلوتی معابر، فرو رفتگیهای شهری و حتی فضای سبز و شمشادها احساس ناامنی میکنند. او با اشاره به این مطلب، وعده داد تا پایان سال معابر و نقاط ناامن در مناطق ۲۲ گانه تهران و با کمک زنان ساکن همان مناطق شناسایی و سپس اقداماتی برای رفع مشکلات و تامین امنیت زنان اجرا میشود.
به گفته بهروز آذر، رفع این مساله از منظر اصلاح کالبد شهر و اقدامات فرهنگی انجام خواهد شد زیرا اصلاح معابر یا اصلاح فضای سبز اقدامی عاجل و در اختیار شهرداری است اما آزارهایی مثل متلک نیازمند کار فرهنگی است. مدیرکل امور بانوان شهرداری تهران همچنین یادآور شد که در بسیاری از اوقات، افرادی که با کلام خود موجب آزار روحی زنان میشوند، آموزش ندیدهاند و از تاثیرات آن رفتار بیاطلاع هستند و این کار را صرف یک تفریح و وقتگذرانی انجام میدهند.
مزاحمتهایی که به دلیل ضعف اجرایی قانون در برابر افراد خطاکار و نگرش نادرست به زنان مورد تعرض واقع شده، به طور معمول با سکوت دردمندانه زنان همراه می شود؛ زنانی که لب به سکوت گزیده و باعث اشاعه این فرهنگ اشتباه از زنی به زن دیگر می شوند.
نقص قوانین و آموزش دلیلی برای آزارهای خیابانی
سمیه فریدونی، جامعهشناس درباره انگیزه و هدف مردانی که با قصد ایجاد مزاحمتهای خیابانی قدم به این مسیر میگذارند، در گفتوگو با ایرنا، میگوید: هدف این افراد، احساس قدرت، نشان دادن برتری جنسی و تحقیر جنس مخالف است که در قالب مانور دادن با خودرو در مقابل مدارس دخترانه یا زنان عابر پیاده، تنه زدن و آزارهای جسمی خودنمایی میکند.
او با تاکید بر اینکه حذف آزارهای خیابانی با همبستگی آموزش، قانون و فرهنگ میسر خواهد شد، آزارهای خیابانی را اینگونه تعبیر میکند: مراد از آزار خیابانی اتفاقهای ناخوشایندی است که علیه زنان در فضای عمومی صورت میگیرد که در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی شخص هم تاثیر فراوانی دارد؛ مردان آزارگر نیاموخته اند که تعرض به حریم شخصی زنان، به منزله تخریب روحیه او و نابودی نسلهای بعد از آن است.
زندگی در شهرهایی که بد طراحی شدهاند برای زنان ناامن است. مثلا خیابانها و کوچههایی که نور کافی در شب ندارند و یا پلهای روگذر و زیرگذری که یا تاریکاند و یا پوشیده از پوسترها و تابلوهای تبلیغاتیاند
به گفته فریدونی در این میان، نگاه به زن آزاردیده هم نگاهی ناراحتکننده است زیرا بنا بر عرف نانوشته و نادرست، آزاردهنده و خطاکار، گناهکار به شمار نمیرود و انگشت اتهام به سمت آزاردیده نشانه میرود.
بر اساس آنچه این جامعهشناس گفته است سیستم آموزشی ما نقص دارد که باعث رخ دادن چنین اتفاقهایی برای زنان میشود. در سیستم آموزشی آرامش و صلح را به دانش آموزان یاد نمیدهند در نتیجه نمیتوان انتظار داشت که برونداد اجتماعی این سیستم، محصولی باشد که به دنبال آرامش باشد. ضمن اینکه واقعیت این است که این سیستم آموزشی، از دانشآموز توقع اطاعتکننده صرف دارد و با تغییر وضعیت و عدم اطاعت دانشآموز، پرخاشگری را به او اهدا میکند که آزارها و نزاعهای خیابانی شاهدی بر این مدعا است. البته نقص قوانین هم از دیگر دلایل آزارهای خیابانی است.
در آخر اینکه مزاحمتهای خیابانی در سایه خلأ قانونی موجود و مشکلات فرهنگی و اجتماعی، با زندگی شهری زنان عجین شده است. زنان زیادی در خیابانها و کوچههای تهران قربانی آزار و اذیتهای خیابانی هستند. خشونتی که تقریبا هر زنی فارغ از سن و سال و نوع آرایش و پوشش ظاهری آن را به نوعی تجربه کرده است. متلکپرانی، آزار کلامی، بوق زدن، مزاحمت ماشینها، ایستادن و سوار کردن زنان و دختران و تعقیب و آزار جنسی از جمله مزاحمتهای خیابانی متداولی هستند که زنان با آن دست و پنجه نرم میکنند و این موضوعات نشان میدهد تهران تا تبدیل شدن به شهری امن برای زنان فاصله زیادی دارد.
دیدگاه تان را بنویسید