پیری در راه نیست، تصمیمات شتابزده نگیرید
دکتر محمد میرزایی، استاد جمعیتشناسی دانشگاه تهران
این روزها در مطبوعات و رسانههای تصویری و شبکههای اجتماعی غوغایی از قول برخی بهاصطلاح کارشناسان یا نمایندگان مجلس و غیره با عنوان «سقوط نرخ رشد جمعیت» یا «ایران ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان میشود» یا «رشد جمعیت سال ۱۴۱۵ به صفر میرسد» و ازایندست تیترهای موهوم و مجعول و با فاصلهای بعید از واقعیت به راه افتاده است که نسبتی با علم ندارد. غوغاگران به بهانه پیر شدن جمعیت هول و هراس در دل مردم و مسئولان میاندازند و هیهات از روزی که قرار باشد بر اساس این تحلیلهای غلط مبتنی بر گزارههای باطل، قانون تصویب کنند.
به همین خاطر رسالت خود را در این دیدم که بهعنوان یک معلم جمعیتشناسی دانشگاه تهران و بهعنوان کسی که بیش از 50 سال از عمر خود را مصروف جمعیتشناسی و جمعیت پژوهی کرده و بهعنوان کسی که دلش برای مُلک و ملت و دین میتپد، توضیحاتی روشنگر در این خصوص ارائه دهم.
روند تغییر و تحولات جمعیتی، پویایی و پیچیدگیهایی دارد که باید بر اساس مبانی علمی و توسط جمعیت شناسان خبره ارزیابی و در مورد آنها اظهارنظر شود. کشور ما به خاطر انبوه متولدان دهه 60، اینک در مرحله پنجره جمعیتی قرارگرفته که نوسانات ساختار سنی از بارزترین ویژگیهای آن است. هنگامیکه اواخر دهه ۱۳۸۰ موج دهه شصتیها به نقطه اوج ازدواج و فرزند آوری (۲۰ تا ۳۵ سالگی) رسید، میزان ازدواج حدوداً دو برابر شد و موالید هم سیر صعودی گرفت و تا بیش از یک ونیم میلیون تولد در سال افزایش یافت.
از اواسط دهه ۱۳۹۰ دهه شصتیها به رده سنی ۳۰ تا ۴۵ سالگی رسیدند و از نقطه اوج خارج شدند که علت اصلی کاهش ازدواج، موالید و بهتبع آن میزان رشد سالانه جمعیت در سالهای اخیر است و این پدیدهای کاملاً طبیعی است و مطلقاً معنی بحران ندارد...
در سال ۱۴۳۰ دهه شصتیها بهطور طبیعی به سنین سالخوردگی و ۶۵ سال به بالا خواهند رسید. در این زمان ساختار سنی کشور سالخورده خواهد شد، نوسانات ساختار سنی فروکش خواهد کرد و به رشد ذاتی جمعیت خواهیم رسید. به عبارت بهتر، انبوه متولدان دهه ۶۰ که هرم جمعیت کشور را دچار برآمدگی یا بیرونزدگی غیرطبیعی کردند، در مقطعی جمعیت نونهالان و خردسالان را بهطور غیرطبیعی بالا بردند و مشکلاتی خلق کردند و در مقطعی جمعیت کودکان و نوجوانان را بالا بردند و کمبودهای شدیدی بهویژه در حوزه آموزش به وجود آوردند و در مقطعی که تا اکنون هم ادامه دارد جمعیت جوانان را افزایش دادند و کمبودهای شدیدی در حوزههای اشتغال و سرمایهگذاری و مسکن و رفاه و... خلق کردند، طبعی وقتی به سن سالخوردگی هم برسند مشکلاتی به وجود میآورند و درنهایت از آن سن هم عبور میکنند و دوباره ساختار سنی جامعه طبیعی میشود. (از شکل هرمی به شکل استوانهای و مطلوب تغییر مییابد)
نکته مهم اینجاست که راه اصلاح برآمدگی در هرم سنی این نیست که با هزار جور و جهد در افزایش زادوولد، برآمدگی غیرطبیعی دیگری در هرم سنی به وجود آوریم. بلکه راه آن، ایجاد اشتغال پایدار، بالا بردن سطح رفاه و شاخصهای تعالی و منزلت انسان و توانمند کردن جمعیت در آستانه سالخوردگی است. فراموش نکنیم با افزایش ناگهانی رشد جمعیت، جمعیت سالخورده کاهش نمییابد بلکه به جمعیت نوزاد و نونهال و کودک و ... اضافه میشود. چنانچه با برنامهریزی و ایجاد اشتغال و امنیت اقتصادی و روانی و نه روشهای نابجا و ناکارآمد پرداخت پول ازدواج تسهیل شود و با ارتقاء سطح سلامت فرهنگی و روانی جامعه، ازدواجها پایدار شوند، دریکی دودهه آتی میانگین میزان باروری کموبیش در سطح جانشینی حفظ میشود و به هنگام سالخوردگی جمعیت که امری گریزناپذیر است در ورطه رشد منفی نخواهیم افتاد.
سالخوردگی جمعیت یک مفهوم آماری است، درحالیکه پیری جنبه بیولوژیک و فردی دارد. با هزار تأسف برخی جمعیتشناسی نخواندههای مدعی، بهجای واژه «سالخوردگی» جمعیت بهغلط «پیری» جمعیت را به کار میبرند.
دیدگاه تان را بنویسید