تاکنون 185 بار خون اهدا کرده‌ام

در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته زنان، نیمی از اهداکنندگان خون را تشکیل می‌دهند، در ایران تنها ۵ درصد از اهداکنندگان خون، زن هستند. با این حال رکورددار اهدای خون در میان زنان دنیا، زنی است ایرانی که تا امروز یعنی روز جهانی اهدای خون، ۱۸۵ بار خونش را اهدا کرده است. ماندانا حجاریان ۶۰ سال دارد و سال‌هاست که به صورت مستمر خونش را اهدا می‌کند و بر خلاف بسیاری از زنان ترسی از این کار ندارد. با او که علاوه بر اهداکننده خون، یک فعال اجتماعی نیز هست در حالی گفت‌و‌گو می‌کنم که به دلیل شیوع ویروس کرونا در کشور میزان اهدای خون به شدت کم شده است و مسئولان سازمان انتقال خون از مردم می‌خواهند برای کمک به بیماران نیازمند خون در اهدای خون تردید نکنند.

سعیده علیپور

  

 چه اتفاقی افتاد که شما این گونه مستمر به اهدای خون روی آوردید؟

 من اصالتا اصفهانی هستم، اما به دلیل کار و شغل پدرم در مسجدسلیمان به دنیا آمدم. در آن سال‌ها هم در مسجدسلیمان بودیم. سوم مهر بود. 15 سال داشتم. خانم سرایدار مدرسه‌ایی به خاطر زایمانش احتیاج به خون پیدا کرده بود. پدرم از خیرین و سرشناسان به نام بود و هرکس مشکلی داشت بدون استثنا در خانه ما را می‌زد. پدرم سراسیمه به مدرسه آمد و اجازه مرا گرفت و با خود به بهداری مسجدسلیمان برد. روزه بودم و بی‌نهایت هم از آمپول و سرنگ می‌ترسیدم.

خون من و یکی دیگر از بچه‌های محل را آزمایش کردند و خوشبختانه خون‌مان به آن زن خورد و ما را به بیمارستان بردند و درست روبروی تخت او خواباندن و مستقیم خون ما وارد بدن آن خانم شد و به لطف خدا آن زن از مرگ حتمی نجات پیدا کرد. از همان سال بود که با تشویق همسایه‌ها وخانواده و دوستان انگیزه اهدای خون در من زنده شد.

 خیلی از زنان معتقدند کم خون هستند و از نظر جسمی نیز اهدای خون را از طرف زن‌ها  سخت و بعید می‌دانند. این در حالی است که در دنیا به دلایل مختلف بهداشتی، گرایش‌ به خونگیری از زنان بیشتر است. این در حالی است که شما به عنوان یک زن ایرانی رکورددار اهدای خون در دنیا هستید. در پاسخ به این گروه از زنان چه می‌گویید؟

 بله شمار اهداکنندگان خون در میان زنان ایرانی بسیار کم است. این در حالی است که  بیشترین خون را خانم‌ها به خاطر زایمان‌های زودرس یا جراحی و همینطور فرزندان نارس دریافت می‌کنند. به نظر می‌رسد که فرهنگ غلط و ترس‌ها یا اجازه ندادن همسرانشان  و... این مشکل را به وجود آورده است.

زنان ثابت کردند در هرزمینه‌ای می‌توانند مفید و پیشتاز باشند، پس چه نیکوست که با فرهنگ اهدای خون وتغذیه سالم آشنایی بیشتری پیدا کنند. زنان ما باید با مشکل کمبود آهن که بسیار هم شایع است، آشنا شوند و سعی بر رفع آن کنند. مادری که دچار فقر آهن باشد نمی‌‌تواند فرزندانی سالم و با ضریب هوشی بالا به دنیا بیاورد. این در حالی است که خود مادر هم دچار پوکی استخوان، پیری زودرس و حتی آلزایمر می‌شود. پس تغذیه سالم و شناخت کمبود‌های خونی به ما کمک می‌کند تا جامعه‌ای سالم و تندرست داشته باشیم.

 شما برای این خون‌دهی مستمر تغذیه خاصی را رعایت می‌کنید که می‌توانید در کمال صحت و سلامت  خون خود را اهدا کنید؟

 بله من سعی می‌کنم مواد خوراکی تازه و ارگانیک  و خون‌ساز مصرف کنم و می‌دانم چه کارهای باید انجام بدهم تا دچار بیماری نشوم و سعی می‌کنم حتی سرما هم نخورم تا نیاز به مصرف هیچ داروی پیدا نکنم. چرا که سلامت اهدا‌کننده خون‌، در اهدای خون سالم بسیار مهم است.

  در این شرایط کرونا سازمان انتقال خون بارها اعلام کرده بود که میزان اهدای خون به شدت کم شده است و از مردم خواسته بود برای اهدای خون اقدام کنند. آیا شما در این مدت موفق به اهدای خون شدید ؟

بله من آخرین بار 27 اسفند خون دادم. یعنی درست سه ماه پیش. در اوج بحران کرونا. البته با اجرای دقیق پروتکل‌های بهداشتی از سوی خودم و مرکز خونگیری. خوشبختانه سازمان انتقال خون در این زمینه تمهیدات خوبی اندیشیده است تا خدای نکرده کسی به دلیل اهدای خون به این ویروس مبتلا نشود و  در این زمینه موفق هم عمل کرده است. از زمانی که خبر شیوع کرونا در کشور منتشر شد من تمام دستورات پیشگیری از ویروس کرونا را انجام می‌دهم و بیشتر درخانه هستم و درخانه ورزش می‌کنم. همچنین روز 25 خرداد نیز به مناسبت روز جهانی اهدای خون برای بار 185ام اقدام به اهدای خون خواهم کرد.

آخرین بار 27 اسفند خون دادم. یعنی درست سه ماه پیش. در اوج بحران کرونا. البته با اجرای دقیق پروتکل‌های بهداشتی از سوی خودم و مرکز خونگیری. خوشبختانه سازمان انتقال خون در این زمینه تمهیدات خوبی اندیشیده است

 گویا شما در کشور کانادا نیز مدال‌هایی بابت اهدای خون دریافت کرده‌اید؟

من شش سال است که برای دیدن پسرم، به کشور کانادا سفر می‌کنم. در سفرهای اولم به سازمان انتقال خون استان کِبِک رفتم و بعد از صحبت‌هایی که با این مجموعه داشتم، نشان 170 بار اهدای خون و نشان کِبِک را به من دادند.

با هماهنگی روابط ‌عمومی سازمان انتقال خون ایران، با تز شخصی خودم به عنوان سفیر دوستی بین اهداکنندگان خون ایران به کانادا رفتم و از روش خونگیری آن‌ها بازدید کردم. خانم دکتر نانسی مدیر سازمان انتقال خون کبک درخواست کردند که من درکبک خون هدیه کنم. من هم با کمال میل پذیرفتم. چون اهدای خون هیچ کاری به سیاست، رنگ، زبان، فرهنگ و کشور ندارد.

 فواصل خون‌دهی شما چقدر است؟

من تا حدود 30 سالگی سالی ۵ بار خون اهدا می‌کردم. اما با نظام‌مند شدن سازمان انتقال خون، اعلام شد که هر فرد می‌تواند چهار بار در سال خون اهدا کند، اما بعدا سازمان طی دستورالعمل جدیدی اعلام کرد که مردان چهار بار در سال و زنان سه بار در سال می‌توانند خون خود را اهدا کنند. ولی از آنجایی که من از وضعیت سلامتی خوبی برخوردارم درست مثل آقایون سالی ۴ مرتبه خون هدیه می‌کنم. به طوری که به لطف خدا در دنیا هیچ  زنی به اندازه من خون هدیه نکرده است.

 این میزان اهدای خون برای شما مشکلی ایجاد نکرده است؟

من درکنار سه فرزند خودم 5 بچه را شیر می‌دادم که باید بگویم انگار 8 فرزند دارم. این در حالی بود که خونم را هم اهدا می‌کردم. من به خاطر اینکه ثابت کنم  برای یک اهداکننده خون هیچ مشکلی به وجود نمی‌‌آید، سعی کردم در تمام زمینه‌های علمی و ادبی، ورزشی و اجتماعی فعالیت کنم. فعال اجتماعی هستم و مدال فعالیت‌های انسانی اجتماعی را در سال 80 گرفتم. درکنار اهدای خون آتش‌نشان، امدادگر، روزنامه‌نگار، نقاش و بازیگر نیز هستم و در زمینه صنایع دستی کرمان و دیگر شهرهای کشورم تحقیق و پژوهش  می‌کنم. همچنین انجمن ضایعه نخاعی پوریای کرمان را با کمک گروهی دیگر از فعالان استان کرمان تشکیل دادیم که خوشبختانه خانم زهرا نعمتی و سمیه عباسپور و شورش دلپسند و محمدرضا کرمی و دیگر عزیزان ضایعه نخاعی در این مجموعه زمینه ورزشی در کشور و دنیا خوش درخشیدند.

 خانواده هم در این مدت با شما همراه بودند؟

همه اعضای خانواده‌ام اهداکننده خون سالم و مستمر هستند و فرزندان من هم همه از 15 سالگی اهدای خون داشتند. همسرم 173بار خون هدیه کرده است، دخترم آتنا، مشاورحقوقی اداره برق کرمان است و  تقریبا 80 بار خون هدیه کرده و همینطور پسرم علی  که دکترای شیمی  است بالای 70 بار خون هدیه کرده و پسر آخرم مهندس مکانیک است و بیشتر از 40 مرتبه خون هدیه کرده است.

در کشور‌هایی چون هند خون را می‌فروشند. ولی ایرانیان خون را هدیه می‌کنند که من نام زکات سلامتی را به‌ رویش گذاشتم. ما اهداکنندگان خون سالم و مستمر به ‌شکرانه سلامتی  هر سه ما یک بار یک ‌واحد خونی را هدیه می‌کنیم تا جان چند بیمار از مرگ حتمی نجات پیدا کند و این زکات سلامتی اهداکنندگان خون است.