سودجویان به دنبال تخریب اماکن تاریخی
محمود قدیری، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی
آسیب ناشی از ضعف، خلا، تناقض و تعدد قوانین باعث میشود عدهای برای کسب حقوق خود و عده دیگری برای سودجویی به دنبال تخریب اماکن تاریخی مثل بازارها باشند. در این زمینه روشهای بسیاری هم وجود دارد که آتشسوزیهای عمدی یکی از نمونههای آن است.
ساختمانهای تاریخی باید به نحوی محافظت شوند که در بستر زمان دچار فرسودگی نشده و از بین نروند. اما وقتی به طور همزمان هم از ساختمانهای تاریخی بهرهبرداری تجاری میکنیم و هم بدون کوچکترین اقدام ایمنسازی قصد حفظ آن را داریم، به مرور زمان مستهلک و احتمالا با به جا گذاشتن خسارت مالی و جانی تخریب شده و از بین میروند.جلوگیری از بهرهبرداری از ساختمانهای تاریخی یکی از فاکتورهای کاهش استهلاک آنهاست.
بازار یکی از همین اماکن تاریخی است که مورد بهرهبرداری تجاری قرار گرفته است. اگر میخواهیم بازار داشته باشیم باید توزیع کالا و خرید و فروش آن را به محل دیگری منتقل کنیم، نه اینکه جان افراد را در مکانهایی که خطر وقوع حادثه وجود دارد تهدید کنیم.
راه حل اساسی این است که محل فروشندگان شاغل در بازارهای قدیمی جا به جا شده و با سرمایهگذاری، مکان فعلی را به محلی توریستی تبدیل کنیم. این روش حاصل تجربیات و اقداماتی است که در دنیا انجام میشود، در دنیا اماکنی وجود دارد که از نظر قدمت با مکانهای تاریخی ما قابل مقایسه نیستند، اما آنها را با چنگ و دندان نگهداری میکنند و به مراکز جذب توریستها تبدیل شده است.
جدای از موارد ذکر شده حتی شاهد تمهیداتی برای تخریب بناهای تاریخی به صورت عمدی هم هستیم. مثلا شخصی در ساختمانی مسکونی با قدمت تاریخی زندگی میکند که بر اساس موقعیتش اگر تبدیل به ملک تجاری شود، صدها میلیون تومان ارزش دارد در حالی که صاحب خانه به نان شبش هم محتاج است، سیستمهای جاری دولتی هم به او اجازه تخریب و نوسازی نمیدهند. در این وضعیت فرد کاری میکند که ساختمان تخریب شود. زمانی که تخریب شد وی میتواند حقوق مادی خود را تامین کند غافل از اینکه یک اثر با ارزش تاریخی کشور از بین میرود. این دسته از اماکن نه تنها نگهداری نمیشوند؛ بلکه آسیب ناشی از ضعف، خلاء، تناقض و تعدد قوانین باعث میشود عدهای برای کسب حقوق خود و عده دیگری برای سودجویی به دنبال تخریب این اماکن باشند و روشهای بسیاری هم وجود دارد که آتشسوزیهای عمدی یکی از نمونههای آن است.
افرادی با همین شیوهها در مناطق دارای ارزش تاریخی دهها واحد را خریداری و پس از تخریب، نوسازی میکنند. درحالی که بسیاری از این تخریبها عمدی است، البته بخشی هم واقعا نگهداری نشده و دچار فرسودگی میگردند.
شرایطی که برای این ساختمانهای تاریخی فراهم شده مثل دو لبه قیچی است که گرچه برخی از آنها در جهات مختلف حرکت میکنند ولی در جهت نابودی این آثار حرکت میکنند، به عنوان مثال فرض کنیم که ساختمان در تملک یک شخص حقیقی یا حقوقی بوده و سازمان میراث فرهنگی هم آن را ثبت کرده است، اما فردی دارای سرقفلی ملک است.
در این شرایط منافع سه طرف شامل مالک، مستاجر و سازمان میراث فرهنگی با یکدیگر در تضاد خواهد بود. از طرفی فردی که دارای سرقفلی است میخواهد ساختمان پابرجا باقی بماند، مالک میخواهد این ملک به صورت کامل تخریب شود که سرقفلی از بین برود و سازمان میراث هم علاقه دارد ملک حفظ شود؛ اما شاید سرمایه لازم برای رسیدگی و حفظ آن را در دسترس نداشته باشد.
به موجب قانون در صورت انجام تغییرات اساسی، سرقفلی ملک از بین میرود وضعیت برخی بازارها دقیقا به همین دلیل به شکل فعلی است، صاحب سرقفلیها نمیتوانند تغییرات اساسی انجام بدهند و مالک هم دعا میکند که ساختمان خراب شود و سرقفلی از بین برود. سال گذشته هم حریقی در مرکز شهر اتفاق افتاد که به صورت عمدی آتش سوزی ایجاد و عملا شاهد نابودی این ساختمانها بودیم.
دیدگاه تان را بنویسید