کرونا و باز هم انتخاب بین بد و بدتر
مصطفی جلالیفخر، متخصص داخلی
نمیخواهم بنویسم از کرونا شکست خوردیم، اما گمان میبرم که فعلاً دچار «همزیستی اجباری» با فراگیرترین بلای جهانی شدهایم.
واقعیت این است که به هر دلیل، از کرونا عقب افتادیم و دیر فهمیدیم؛ و بعد قدم به قدم دچار تأخیر در تصمیمهای درست بودیم تا به این نقطه رسیدیم. کشور توان تعطیلی و تأمین مردم در قرنطینه را ندارد. در دوراهی بین کاهش تلفات انسانی و آسیبهای ناتوانکننده اقتصادی، کشورهای زیادی به اجبار یا با تحلیل آیندهنگر، جلوگیری از فروپاشی اقتصادی را ارجح میدانند.
آن چه از شنبه پیش رخ داد و در روزهای بعد بیشتر خواهد شد، تصمیم مشترک دولت و ملت برای پایان تدریجی قرنطینه و تعطیلیها و مواجهه با کروناییست که گستردهتر خواهد شد. خطرات مرگبار احتمالی را پذیرفتهاند و امیدشان به کاهش توان ویروس در چرخشهای متوالی یا کشف دارو و واکسن یا در نهایت امیدواری به زنده ماندن پس از ابتلاست.
تابآوری اجتماعی و مالی مردم، پایینتر از تحمل لازم برای شکست کروناست. دولت هم به دلیل فشار تحریمها و دلایل دیگر، نه توان تأمین مردم در قرنطینه را دارد و نه میتواند کابوس تعطیلی چندماهه اقتصاد را در خواب ببیند.
آن چه رخ داده، نزدیکی به جنس حیوانی تنازع بقا و زندگی در کنار خطر و مرگی است که پررنگتر از همیشه کنار ماست. حتی مرگها هم به دلیل افزایش تعداد و ناگهانی بودنشان، عادیتر از قبل شدهاند. مردمِ کرختشده، زندگی عادی با وحشت را به سکون و تنهایی ترجیح دادهاند. با شکل ملتهبی از دموکراسی روبرو شدهایم. یک انتخاب جمعی اشتباه، در میان بد و بدتر. در حالی که تعریف برخی از «بدتر» با بقیه فرق دارد و در عمل، با هیزمی میسوزند که «اکثریت»، آتش زدهاند.
شاید تکاندهندهترین نوع همزیستی آدمها در طول حیات بشری، همین دوران باشد؛ ناشناختهتر و مخوفتر از جنگها و زلزلهها و آتشفشانها و سیلها. شبیه دورههای نخست تکامل شدهایم که گونههای زیستی چارهای جز عبور از دالانهای بقا نداشتند.
با این وجود امیدوارم معجزه به دادمان برسد و سال ۱۴۰۰ آرامی در انتظار ما و جهان باشد.
دیدگاه تان را بنویسید