برخی مسلمانان بیشتر از مسیحیان از سال نو میلادی استقبال میکنند!
یک قضیه کاملا چندوجهی
ریحانه جولایی
نزدیک کریسمس و سال نو میلادی برخی محلههای شهر دستخوش شور و شوقی نشاطبخش میشوند که از جلوههای مثالزدنی این محلهها خیابان میرزای شیرازی است. در پیادهروی مقابل فروشگاهها، کاجهای قدونیمقدی سبز شدهاند که با چراغها و تزیینات رنگارنگشان، رسیدن سال جدید میلادی را خبر میدهند. کوچک و بزرگ در مغازهها مشغول انتخاب وسایلی هستند که کاج کریسمس خانهشان را تزیین کنند و قیمت میپرسند و چانه میزنند. حضور بابانوئل هم در جایجای این خیابان خالی از لطف نیست و خیلی از مردم با آنها که در حال آوازخوانی هستند، عکس میگیرند.
اما در این خیابان و مغازههای آن، در کنار زبان ارمنی، جملههای فارسی زیادی هم شنیده میشود و کسانی برای خرید میآیند که مسلمان هستند و قرار نیست سال نو میلادی برایشان معنای خاصی داشته باشد. یک نگاه اجمالی به کاربران شبکههای اجتماعی هم نشان میدهد که این روزها در ایران، استقبال از کریسمس رنگ و بوی دیگری گرفته است؛ هرچند که این اتفاق شاید به کام بسیاری زیاد خوش نیاید.
کملطفی به فرهنگ ایرانی یا بهانهای برای شادی؟
در سالهای اخیر گفته میشود تعداد ایرانیان مسلمانی که برای تهیه درخت و وسایل کریسمس به مغازههای ارامنه مراجعه میکنند بیشتر شده است. بسیاری معتقدند درخت کریسمس در خانه نمادی از آمدن زمستان است و باعث زیبایی میشود و عدهای دیگر میگویند این کار غربزدگی است و حاصل چشم و همچشمی که در ایرانیان وجود دارد و اخیراً بیشتر هم شده است.
وقتی پای صحبت افرادی که کریسمس را جشن میگیرند بنشینید ممکن است یک جمله را بشنوید «برای شادی و هدیه دادن باید بهانه ساخت» اما این شادیها چندان هم با فرهنگ و رسم و رسوم ما سازگاری ندارد. بسیاری از این افراد هم هیچ اطلاعاتی از فلسفه این جشنها ندارند و فقط میخواهند از قافله عقب نمانند. چند روز پیش کلیپی در شبکههای اجتماعی به نمایش درآمد که در مورد تمایل ایرانیان به کریسمس تهیه شده بود. فرد مصاحبهکننده از خریداران مسلمان میپرسید آیا شما میدانید فلسفه این جشن چیست و آنها در پاسخ حرفی برای گفتن نداشتند. از سوی دیگر معتقد بودند نوروز جذابیتی ندارد و ترجیح میدهند این روز را بهعنوان سال نو جشن بگیرند. بااینحال برای کسی که حتی نمیتواند ماههای میلادی را نام ببرد خریدن درخت کاج چندمیلیونی و گرفتن عکس کنار آن و گذاشتن در شبکههای اجتماعی چه معنایی دارد جز آنکه به فرهنگ و سنن ایرانی و باستانی خودمان بیاعتنا شدهایم و ترجیح میدهیم منازل خود را از المانها و تصاویر مناسبتها و جشنهای غیرملی پرکنیم.
90 درصد خریداران درخت کاج مسیحی نیستند
کارشناسان معتقدند محبوبیت جشن کریسمس در میان ایرانیان غیرمسیحی رو به فزونی است. چند روز پیش نیز خبرگزاری فارس در گزارشی مصور به محبوبیت این جشن در ایران پرداخت.
در گزارش این خبرگزاری آمده است: «بر اساس یک تحقیق ۹۰ درصد خریداران کاج کریسمس، مسیحی نیستند و گفته میشود طی روزهای گذشته حدود شش میلیارد تومان درخت کاج در تهران به فروش رفته است.»
همین گزارش به علت محبوبیت بزرگترین جشن مسیحیان در ایران نیز اشاره کرده و مینویسد: «عکسهای یادگاری سلبریتیها با کاجهای کریسمس و تبریک آغاز سال نوی میلادی باعث شده که آنچنان فرهنگ آغاز سال نوی میلادی در سالهای اخیر جان بگیرد که فروش درخت کاج کریسمس تبدیل به یک تجارت جدید و پرسود شده است.»
گفته میشود کاجهای کریسمس از سوی فروشندگان اینترنتی بهطور متوسط میان ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسند؛ البته برخی خبرها حاکی از فروش کاجهای یک تا پنجمیلیونی است. از سوی دیگر جمعیت ارامنه ایران بین ۸۰ تا ۱۲۰ هزار نفر است و به نظر نمیرسد این گردش مالی چندمیلیاردی فروش کاج کریسمس در ایران تنها به جمعیت ارامنه و دیگر فرق مسیحی که جمعیت انگشتشماری نسبت به ارامنه دارند، محدود شود.
لزوم اطلاعرسانی رسوم ایرانی
ما ایرانىها و مسلمانها مراسم سنتى زیادى مثل نوروز، شب یلدا و چهارشنبهسورى داریم، چرا باید به مراسم کشورها و ادیان دیگر رجوع کنیم؟ شاید دلیل اینکه مراسمى مثل ولنتاین و خرید تزیینات کریسمس به شکل افراطى در میان مردم و بهخصوص سلبریتیها رواج پیدا میکند، این است که آگاهى کافى از فرهنگ و سنت دیرینه کشور خودمان ندارند و اطلاعرسانی چندانی در این زمینه نشده است.
جو جامعه در میان عدهای از مردم به گونهای است که گویی یک مسابقه از اجراى فرهنگهاى دیگر برگزار شده؛ یکى مراسم هالوین و جشن ولنتاین میگیرد و یکى دیگر جشن کریسمس برگزار میکند؛ جالب است که برخی از این افراد، به اجراى آیینهای ملى خودمان که مىرسد، مىگویند تاریخ انقضاى مراسم سنتى سررسیده و آدابورسوم سنتی اصیل ایرانی را نکوهش میکنند.
یک جامعهشناس: علاقه برخی جوانان به جشنهای غربی یا غیرایرانی «نمایشی» است، چراکه برای مثال هیچ درک و اطلاعی از تاریخچه زندگی حضرت مسیح و یا ارتباط معناداری با فرهنگ مسیحیت ندارند و این رفتار از دیدگاه جامعهشناسی واکنش یا همان رفتارهای افراطی نامیده میشود
آنچه مشخص است این است که برگزاری مراسم کریسمس توسط مسلمانان را نمیتوان بهعنوان اتفاقی ساده و معمولی برداشت کرد. این یک رفتار فرهنگی است که نشان میدهد علاقهمندی نسبت به فرهنگ دیگری، در میان عدهای از مردم وجود دارد و این رفتار میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که شناسایی آنها بسیار مهم و ضروری است.
چرایی علاقه جوانان به جشنهای غیرایرانی
در رابطه با برگزاری جشن سال نو میلادی آن هم با المانهای غربی احمد بخارایی، جامعهشناس معتقد است باید تولد حضرت مسیح را از سه زاویه موردتوجه قرارداد. اول اینکه مسیحیان دیدگاه خاصی به تولد حضرت عیسی دارند؛ زاویه دوم را باید در مورد افراد مرفه جامعه که با ارتباط برقرار کردن از دوران قبل از انقلاب با خارج از کشور داشتهاند و این روز را جشن میگیرند، موردبررسی قرارداد و اما در سومین زاویه باید توجه داشت که روز کریسمس به جشن «فرامذهبی» تبدیلشده چراکه این عید از اوایل قرن بیستم ماهیت مذهبی نداشته، بلکه افراد بهعنوان تعطیلات و خوشگذرانی این روز را جشن میگیرند.
این جامعهشناس درباره علت رغبت برخی جوانان ایرانی به جشنها و مراسم غیرایرانی مطرح میکند که باید با توجه به شرایط زمانی، مکانی و جغرافیای ایران، پدیده علاقه جوانان به جشنهای غیرایرانی را مورد بررسی قرار داد. به باور او اینگونه رفتارها اغلب از جنس «کنش» یا «واکنش» هستند. در ایام نوروز جشنها که امری باستانی است و همه اقشار جامعه در برپایی آن سهیماند «کنش» نامیده میشود، اما واکنش زمانی است که نه لزوماً به دلیل ماهیت، آگاهی و اعتقاد به جشن کریسمس بلکه به دلیل رفتارهای افراطی و عکسالعملی در جامعه بروز پیدا میکند. بهعبارتدیگر ایرانیان علاقهمند به جشنهای غربی با بروز رفتارهای واکنشی به دلیل قرار گرفتن در بحران هویت و ناتوانی در اثبات شخصیت خود از این رسوم بهعنوان ابزاری برای نمایش خود استفاده میکنند.
بخارایی ادامه میدهد: علاقه برخی جوانان به جشنهای غربی یا غیرایرانی ناشی از مدیریتی است که از سطح خرد تا کلان افراد را تحتتأثیر قرار داده است. بخش قابلتوجهی از این رفتارها میان جوانان «نمایشی» است، چراکه جوانان هیچ درک و اطلاعی از تاریخچه زندگی حضرت مسیح و یا ارتباط معناداری با فرهنگ مسیحیت ندارند و تنها با استفاده از این مراسم خود را در فضاهایی چون فضای مجازی و میان اقوام نمایش میدهند. همین مسئله از دیدگاه جامعهشناسی واکنش یا همان رفتارهای افراطی نامیده میشود.
به گفته این جامعهشناس واکنش در سطح خرد حاکی از این مسئله است که جوانان میخواهند با برگزاری مراسم مرتبط با غربیها به جامعه هشدار دهند که: «من میخواهم آزاد باشم» بهعبارتدیگر آنها میخواهند چیزی که نیستند باشند، هرچند این علاقه و گرایش به فرهنگ غربی میان جوانان عمیق نیست، اما زمانی که پیرامون ما فضا بسته شود رفتارها هم بهصورت واکنشی و افراطی بروز پیدا میکنند که وابسته به عکسالعمل افراد و درنهایت به جامعه است.
بر اساس نظرات بخارایی مدیریت سطوح میانه نیز باعث شده جوانان نخواهند در قیدوبند مراسمی باشند که تاکنون در جامعه برایشان تعریف شده است. آنها خواستار این هستند که از تنوع مراسمی در جامعهشان برخوردار باشند. در سطح کلان نیز این مسئله حادتر شده بهطوریکه رفتارهای واکنشی جمعی افراد، فرهنگ سنتی و ایرانی غالب را نفی میکند، این مسئله حاکی از آن است که افراد علاقهمند به جشنهای غربی، جذب فرهنگ خودشان نشدند و فرصتی شده در قالب نماد جشن کریسمس که همه فرهنگها در آن حضور دارند، خود را مطرح کنند. از سوی دیگر، فضای مجازی و شبکههای اجتماعی توانستهاند در راستای ترویج فرهنگ غرب مؤثرتر عمل کنند و همین مسئله باعث شده این گروه از جامعه با رغبت بهسوی فرهنگهای غیرایرانی متمایل شوند.
بر اساس یک تحقیق ۹۰ درصد خریداران کاج کریسمس، مسیحی نیستند و گفته میشود طی روزهای گذشته حدود شش میلیارد تومان درخت کاج در تهران به فروش رفته است
در جهان بدون مرز، تهاجم فرهنگی بیمعناست
در آخر اما بد نیست به این نکته اشاره شود که عدهای معتقدند در قرن حاضر که مرزها برداشتهشده، تهاجم فرهنگی بیمعناست. در تعاملها، نقاط ضعف فرهنگها برجسته میشود و فرهنگها ترویج مییابند و دیدن پدیدههای اینچنینی عجیب نیست؛ اما این علاقه افراطی به رسوم غربی جای کار دارد و همت روانشناسان، جامعهشناسان و مسئولان را میطلبد.
دیدگاه تان را بنویسید