نگاهی به حضور اتباع افغانستانی در اعتراضهای آبانماه
مهاجرانی که در ایران مطالبات بسیار جدی دارند
رویا کاکاوند
سال 1359 در حالی که ایران در حال گذراندن چالشهای پس از انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی با عراق بود، افعانستان در جنگهای داخلی میسوخت و در نتیجه بسیاری از مردم آن با توجه به نزدیکیهای زبانی، فرهنگی و مذهبی مرزهای ایران را برای عبور و پناهندگی انتخاب کردند.
امام خمینی، نیز با درک شرایطی که همسایه شرقی با آن مواجه بود، دستور داد مرزها برای ورود مهاجرین افغان باز شود و بسیج و سپاه با افغانهای مهاجر همکاری کنند.
در این سالها افغانستانیهای بسیاری به شکل قانونی یا غیرقانونی وارد ایران شدهاند، اقامت کردهاند، اشتغال داشتهاند، تحصیل کردهاند، تشکیل خانواده دادهاند و این جا ریشه دواندهاند تا جایی که 2 هزارتن از آنان در جنگ ایران و عراق شهید شدند. اما به دلیل مشکلات و موانع قانونی و فرهنگی این ریشهها همچنان روی هوا است و آنها در درک هویت خود و تصور آیندهای روشن دچار مشکل هستند. بسیاری از افغانهایی که در این 4 دهه در این سوی مرز به دنیا آمده و بزرگ شده و حالا تشکیل خانواده دادهاند حتی نمیدانند باید خود را افغانستانی بدانند یا ایرانی.
بر اساس آمار رسمی موجود در حال حاضر، بیش از ۸۵۰ هزارنفر اتباع افغانستانی دارای کارت آمایش و مجوز در ایران ساکن هستند. حدود ۴۵۰ هزار نفر نیز با پاسپورت، در اینجا زندگی میکنند. این گروه از افراد باید هر سال از کشور خارج شده و دوباره با دریافت ویزا وارد کشور شوند. اما گروه سومی از افغانها هم در ایران حضور دارند. کسانی که به شکل غیرمجاز وارد ایران شده و در کشور ما زندگی میکنند. از این تعداد آمار دقیقی در دست نیست، اما تعداد آنها بیش از 800 هزار نفر تخمین زده میشود. در کل تعداد افغانستانیهایی که به اشکال مختلف در ایران مقیم هستند را بیش از 3 میلیون نفر محاسبه میکنند. تقریباً هر سال، ۸۰۰ هزار نفر از اتباع افغان که به شکل غیرمجاز وارد ایران میشوند، به کشور خود بازگردانده میشوند. کمیساریای عالی پناهندگان نیز هر ساله مبلغی حدود ۲۵ تا ۲۶ میلیون دلار به ایران میپردازد تا برای حل مشکلات پناهندگان در ایران هزینه شود.
همه ایران سرای افغانستانیها نیست
هرچند ایران مرزهای خود را برای ورود پناهجویان افغانستانی نیمه باز گذاشت، اما تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در استانهای مختلف کشور حاکم است مانع شد تا همه استانها یکسان پذیرای همزبانان مرزهای شرقی خود باشند. بر اساس قانون اقامت مهاجران افغان در ۱۵ استان ایران ممنوع است و بجز سه استان قم، البرز، تهران در مابقی استانها فقط در بعضی شهرستانها حق اقامت دارند. این محدودیت بر اساس کنوانسیون ۱۹۵۱ حقوق پناهندگان برای ایجاد محدودیت جابهجایی و رفت و آمد مهاجرین خارجی در کشور و براساس منافع ملی و مسائل امنیتی ایجاد شده است و تصمیم آن توسط مدیران استانی و بر اساس معیارهایی حاکم بر استان مانند معیشت، اشتغال و کار، تورم و بیکاری و... صادر میشود.
چالش هویت افغانهای متولد ایران
در چهار دهه گذشته افغانستانیهای بسیاری در ایران اقامت گزیدهاند، ازدواج کرده و بچهدار شدهاند. بسیاری از این بچهها هرگز به افغانستان بازنگشتهاند. بیشتر از آن که خود را افغانستانی بدانند ایرانی میدانند اما مشکلات بسیاری که برای صدور شناسنامه و تعیین هویت آنها وجود دارد، به ویژه در مورد مهاجران غیرقانونی باعث شده تعداد قابلتوجهی از آنها بدون شناسنامه و دچار بحران هویت باشند.
افزون بر این نزدیکی فرهنگی و مذهبی موجب شده است که در سالهای گذشته تعداد زیادی از زنان و مردان ایرانی و افغانی با هم ازدواج کنند و نسلی دورگه را به وجود آورند. از آنجایی که بر اساس قانون معمولا نام و نشان هویت از پدر به ارث میرسد، فرزندانی که از پدر ایرانی و مادر افغانستانی بودند با مشکل جدی مواجه نبودند و توانستند شناسنامه ایرانی گرفته و به عنوان یک ایرانی از حق تحصیل، مالکیت و اشتغال برخوردار شوند. اما ماجرا در مورد فرزندانی که مادر ایرانی و پدر افغانستانی داشتند متفاوت و بغرنج بود. طبق قانون این کودکان نمیتوانستند تابعیت مادر را بگیرند و صاحب شناسنامه ایرانی شوند. در افغانستان هم این کودکان به رسمیت شناخته نمیشدند. در نتیجه بیش از 40 هزار کودک بدون شناسنامه ماندند. این کودکان باید تا 18 سالگی صبر میکردند تا بتوانند به اختیار خود درخواست تابعیت ایرانی بدهند. طبق قانون این کودکان باید میتوانستند تا 18 سالگی از تحصیل و امکانات دیگر برخوردار باشند. اما این اتفاق در عمل با مشکلات بسیاری همراه بود. تا این که در سال 1396 قانونی به تصویب مجلس رسید که اجازه میداد کودکانی که از مادر ایرانی به دنیا میآیند شناسنامه ایرانی دریافت کنند. طرحی که اجرای آن هنوز با اما و اگرهایی همراه است. از سوی دیگر فرزندان بسیاری هم در میان مهاجران غیرقانونی به دنیا میآمدند که امکان داشتن کارت هویت را نداشتند. به همین دلیل در سال گذشته اعلام شد که 6 هزار شناسنامه ایرانی به شکل غیرمجاز در اختیار اتباع افغانستانی قرار گرفته است. رخدادی که میتواند عوارض جدی امنیتی و اقتصادی درپی داشته باشد.
مشکلات هویتی؛ عامل اصلی بازماندن از تحصیل
امکان تحصیل یکی از حقوق اولیه هر کودکی است و کودکان مهاجران افغان هم مانند تمام کودکان باید از این حق انسانی برخوردار باشند. اما همان طور که در بالا گفته شد مشکلات هویتی موجب شده بسیاری از آنها از این حق اولیه محروم بمانند. افزون بر این که مشکلات قانونی و فرهنگی و اجتماعی بسیاری، کودکانی را هم که قانون اجازه تحصیل در ایران را به آنها داده، هر سال در آستانه سال جدید تحصیلی به چالش میکشد. اما با وجود تمام این مشکلات در حال حاضر بیش از ۴۶۰ هزار دانشآموز افغان در ایران مشغول به تحصیل هستند که از این تعداد ۱۲۸ هزار دانشآموز از مهاجران غیرمجاز، یعنی کسانی که مهاجرت غیرقانونی به ایران داشتهاند، هستند که با دستور مستقیم مقام معظم رهبری اجازه تحصیل این افراد در ایران صادر شده است.
همچنین تاکنون بیش از ۲۷ هزار دانشجوی افغانستانی در دانشگاههای ایران درس خوانده و فارغالتحصیل شدهاند. در حال حاضر نیز ۱۵ هزار دانشجوی افغانستانی در ایران مشغول به تحصیل هستند. البته لازم به ذکر است که امکان تحصیل در تمام رشتهها برای این افراد وجود ندارد و تحصیل در رشتههای حساسی مانند فیزیک اتمی، فیزیک هستهای، فیزیک مولکولی (پلاسما)، فیزیک ذرات بنیادی، مهندسی تعمیر و نگهداری هلیکوپتر و هواپیما، مهندسی هوا فضا، مهندسی هوانوردی، علوم نظامی، فناوری اطلاعات (گرایش مخابرات امن)، مهندسی فناوری ماهواره، مهندسی کامپیوتر (گرایش رایانش امن) و... برای آنها ممنوع است.
۹ شهروند افغانستان در میان کشتهشدگان در اعتراضهای آبان ماه ایران دیده شده است. همچنین دهها نفر از آنها در این حوادث زخمی و بیش از 100 نفر بازداشت شدهاند
محدودیتهای شغلی
ایران در دهههای گذشته و به ویژه اکنون با مشکلات زیادی در زمینه اشتغال و اقتصاد روبهرو بوده است. رکود اقتصادی از یک سو و رشد آمار بیکاری خانوادهها و جوانان ایرانی را تحت فشار گذاشته است. به همین دلیل مسایل مربوط به اشتغال به خودی خود حساسیتبرانگیز هستند.
در حال حاضر با وجود تمام محدودیتهای قانونی که برای مهاجران افغانستانی وجود دارد، تخمین زده میشود حدود 2 میلیون کارگر افغانستانی در ایران مشغول به کارند و حدود 10 درصد بازار کشور را به خود اختصاص دادهاند.
به همین دلیل انتقادات زیادی به این سیاست وجود دارد که چرا در حالی که قشر جوان ما با مشکل بیکاری دست و پنجه نرم میکند، ظرفیت قابلتوجهی از اشتغال به مهاجران تعلق میگیرد. اما پاسخی که برخی کارشناسان به این پرسش میدهند این است که بر اساس قوانین موجود افغانستانیها تنها در مشاغل کارگری ساختمانی، کارگری در بخش کشاورزی، جمعآوری و امحای زباله، تولید کود شیمیایی و مانند اینها اجازه کار دارند. در واقع این افراد بیشتر مشاغل سطح پایین را اشغال کردهاند در حالی که بخش عمده بیکاری جوانان ایرانی مربوط به قشر تحصیلکرده است که عموما حاضر نمیشوند در چنین مشاغلی مشغول به فعالیت شوند.
افزون بر این بهرهوری بالاتر و هزینه کمتر این افراد به دلیل گرفتن مزد کمتر و نداشتن حق بیمه کارفرمایان بسیاری را وسوسه میکند از کارگران افغانی استفاده کنند. هرچند همین شرایط مهاجرانی را که نه بیمه درمانی دارند و نه بیمه بازنشستگی با چالشهای بسیاری مواجه میکند.
از مهاجرت معکوس تا شرکت در اعتراضات
خروج آمریکا از برجام، تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران و کاهش ارزش ریال مشکلات بسیاری را برای ایرانیان به وجود آورد اما افغانستانیهای مقیم ایران که کسب و کار و زندگیشان برمبنای اقتصاد ایران میگذشت هم از این روند بینصیب نماندند. در حالی که ارزش ریال دائم در حال سقوط بود برای مهاجرانی که در ایران کار میکردند تا بتوانند هزینه زندگی خانواده خود در افغانستان را تامین کنند، کار در ایران دیگر توجیه اقتصادی نداشت. به همین دلیل با وجود این که هنوز امنیت کامل در افغانستان برقرار نشده بود و خشکسالی عامل جدیدی برای مهاجرت بود، مهاجرت معکوس آنان شروع شد.
آنهایی که میتوانستند و از نظر مالی امکانش را داشتند راهی کشورهای اروپایی شدند و بسیاری هم ترجیح دادند به کشور خود بازگردند.
با وجود تمام محدودیتهای قانونی که برای مهاجران افغانی وجود دارد، تخمین زده میشود حدود 2 میلیون کارگر افغانستانی در ایران مشغول به کارند و حدود 10 درصد بازار کشور را به خود اختصاص دادهاند
اما امکان مهاجرت دوباره برای همه مهیا نبود. بسیاری در این خاک ریشه دوانده و خود را بخشی از جامعه ایران میدانند و برگشتن برایشان دردناکتر از ماندن است. به همین دلیل ماندند. اما مشکلات روزافزون اقتصادی آنها را هم مانند دیگر اقشار ایرانی تحت فشار شدید گذاشت. تا جایی که در اعتراضات آبان ماه بسیاری از آنها برای اعتراض به گرانی بنزین و مشکلات پیشرو همگام با همزبانان ایرانی خود به خیابانها آمده و فریاد اعتراض سر دادند.
هرچند هیچ آمار رسمی و دقیقی از تعداد آنها وجود ندارد، اما به گفته ابراهیم حجازی، مسئول امور مهاجران در سفارت افغانستان در تهران ۹ شهروند افغانستان در میان کشتهشدگان در اعتراضهای ایران دیده شده است. همچنین دهها نفر از آنها در این حوادث زخمی و بیش از 100 نفر بازداشت شدهاند. او حتی در برخی از مناطق و شهرهایی که بیشتر پذیرای حضور این قشر است، اعتراضات را متاثر از حضور آنها دانست.
دیدگاه تان را بنویسید